روزنو- فیلم دوربین مداربسته از صحنه یک تصادف پرده از راز زن دوم مردی جوان برداشت.
این سانحه ساعت ۱۳:۰۰، ۱۵ آذرماه در یکی از شهرهای شمالی رخ داد و مردی به کما فرو رفت و این درحالی بود که همسرش تصور میکرد، وی در ماموریت جنوب کشور است.
مبینا که با ناباوری خود را به بیمارستان رسانده بود، «مهدی» را بیهوش روی تخت بیمارستان دید و از پزشکان شنید بهخاطر ضربهای که به سرش وارد شده، وی به کما رفته است.
زن جوان وقتی پیگیر سناریوی تصادف همسرش شد، پی برد زمانی که «محمد» سوار بر پرشیای سفیدرنگش بود، یک نیسان آبیرنگ با سرعت با وی تصادف کرده و از صحنه پا به فرار گذاشته است.
«مبینا» که هنوز نمیدانست چگونه همسرش از شهري شمالی سر در آورده است، از پلیس خواست تا راننده فراری ردیابی شود. ماموران در محل حادثه با دوربین مداربسته مغازه سوپرمارکت روبهرو شدند که صحنه تصادف را فیلمبرداری کرده بود.
پلیس با دستور بازپرسی پرونده توانست فیلم زمان تصادف را در اختیار بگیرد. وقتی مبینا به همراه پلیس به تماشای این فیلم نشست، صحنهای عجیب دید. وقتی نیسان با پژو پرشیای سفیدرنگ تصادف کرد، دیده شد که خیلی زود زن جوانی از پرشیا پیاده شد و پا به فرار گذاشت و در همان لحظه نیز نیسان آبیرنگ فراری شد.
«مبینا» که شوکه بود، تصور کرد که زن ناشناس و راننده نیسان دزد بوده و با انگیزه سرقت با خودروی همسرش تصادف کردهاند بنابراین از پلیس خواست تا دزدان فراری را دستگیر کنند.
ماموران خیلی زود با در اختیار داشتن شماره پلاک نیسان آبیرنگ توانستند راننده فراری را ردزنی کنند و ۱۰شهریورماه وی را در خانهاش دستگیر کردند.
راننده فراری وقتی در برابر اتهام سرقت قرار گرفت اصرار بر بیگناهی داشت و ادعا کرد زن ناشناس همراه راننده پرشیا را نمیشناسد. وی به ماموران گفت: روز حادثه درحال رانندگی بودم که ناگهان پرشیای سفیدرنگ از پارکینگ خارج شد و با هم تصادف کردیم. ترسیده بودم و پا به فرار گذاشتم و زن جوان نیز که سوار بر آن خودرو بود در همان لحظه پیاده شد و پا به فرار گذاشت و نمیدانم چرا دست به این کار زده است.
تجسسهای پلیس ادامه داشت تا اینکه «مهدی» در بیمارستان به هوش آمد و پس از اینکه در وضعیت مناسب قرار گرفت، وقتی همسرش را بالای سرش دید و متوجه شد که ماموران بهدنبال زن فراری سوار بر خودروش هستند، از راز پنهان زن دومش پرده برداشت.
«مهدی» در ادعاهایش گفت: چندی پیش با «مهناز» آشنا شده و تصمیم گرفتیم به صورت پنهانی با هم ازدواج کنیم.
چند باری به بهانه ماموریت کاری با زن دومم به مسافرت رفتیم و چون نمیخواستم همسرم از این راز باخبر شود، به دروغ میگفتم که برای ماموریت کاری به مسافرت میروم.
با ادعاهای «مهدی» ماموران مهناز را در تهران ردیابی کردند و زن جوان زمانی که دید همسرش راز پنهان را فاش کرده لب به اعتراف گشود و به ماموران گفت: بعد از نخستین سفرمان به شمال «مهدی» پیشنهاد داد زمانی که با هم هستیم اگر حادثه رخ داد، من بدون هیچاقدامی پا به فرار بگذارم تا راز ازدواجمان فاش نشود.
وی افزود: روز حادثه وقتی تصادف کردیم، از خودرو پیاده شدم و سوار بر اتوبوس به تهران بازگشتم و در این مدت نگران «مهدی» بودم و در تماس با بیمارستان متوجه بهبودی حالش شدم اما فکر نمیکردم فیلم ضبطشده راز ما را فاش میکند.
بنا براین گزارش، راننده نیسان به دستور بازپرس پرونده در بازداشت پلیس است و زن اول مرد جوان گفته که در صورت جدایی همسرش از زن دوم حاضر به زندگی دوباره با وی است.