«با وضعيتي كه الان هست، فكر نميكنم هيچ عاقلي كانديدا شود. شرايط كشور بسيار سخت است و كسي كه خود را كانديدا ميكند به قول غربيها بايد سوپرمن باشد.» نيمه مهرماه 99، وقتي هنوز 9 ماهي تا موعد برگزاري انتخابات رياستجمهوري مانده بود، محسن هاشمي رفسنجاني در پاسخ به پرسش خبرنگار راديوتهران كه اصرار داشت پاسخي صريح و روراست درباره احتمال كانديداتوري او در انتخابات رياستجمهوري بشنود، چنين گفت و تاكيد كرد كه «علاقهاي به اين كار (كانديداتوري انتخابات رياستجمهوري) ندارم.» بعد هم وقتي خبرنگار به گمانهزنيهاي رسانهاي و اظهارنظر برخي اصلاحطلبان در اين رابطه اشاره كرد، هاشمي رفسنجاني در پاسخ گفت كه اين اظهارات و مشخصا نگاه مثبت برخي اصلاحطلبان به او، ناشي از «لطف» آنان بوده، «آنهم بهدليل فعاليتهاي ابوي در سالهاي گذشته»، اما با وجود اين، «من هيچوقت چنين چيزي را مدنظر قرار ندادهام.» اين اظهارات تا حدود يك ماهي پس از انتشار نيز با واكنشهايي همراه بود و دامنهدار شدن اين بحث باعث شد «اعتماد» در گزارشي با تيتر «سوپرمنِ مجنون»، پاي صحبت برخي تحليلگران و كنشگران سياسي اصلاحطلب، اعتدالي و اصولگرا نشسته و ازجمله از علي تاجرنيا، غلامعلي رجايي و حسين كنعانيمقدم درباره مصائب رييسجمهوري سيزدهم بپرسد؛ كسي كه بهزعم محسن هاشمي بايد سوپرمني باشد كه اگر هم نگوييم «عاقل» نيست، دستكم بيش از آنكه با «عقل» خود تصميم بگيرد و انتخاب كند، به نداي احساس و دل خود گوش ميسپارد. نكتهاي كه از قضا همان حدود يك ماه پس از انتشار اظهارات محسن هاشمي، در روزهاي نخست آذرماه 99 از سوي عطا مهاجراني و علي جنتي، وزراي ارشاد جمهوري اسلامي در دولتهاي اصلاحات و اعتدال مورد تاكيد قرار گرفت. محسن هاشمي اما در همان گفتوگوي راديويي نيمه آبان به نكته جالب ديگري هم اشاره كرده بود و آن، سازوكار «احساس تكليف در آستانه انتخابات» و «شوق خدمت به ملت» كه البته بهباور او، اين احساسِ تكليف و آن شوقِ خدمت، بيشتر ناشي از آن است كه كانديداها، تحت فشار طرفدارانشان، «گول ميخورند!» شرايطي كه فرزند ارشد آيتالله هاشمي، همان زمان ابراز اميدواري كرده بود كه بر او حادث نشود؛ «اميدوارم كه بنده گول نخورم و نيايم.»
به گزارش روز نو :هاشمي اما ديروز، حدود 4 ماه پس از آن اظهارات بحثانگيز در گفتوگويي مفصل با ايلنا، آنجا كه درباره همان اظهارات موردپرسش قرار گرفته، از نكاتي تازه گفته كه ديگر نهتنها همچون گفتوگوي راديويي در رد كانديداتورياش، صريح نيست، بلكه حتي ميتوان از آن، بهنحوي تاييد كانديداتوري فرزند ارشد آيتالله يا دستكم زنده بودن اين احتمال را برداشت كرد. محسن هاشمي ابتدا تاكيد كرده كه حضور در انتخابات رياستجمهوري اينطور نيست كه شخص، راسا تصميم بگيرد و در ادامه مشخصا به آنچه با تعبير «گول خوردن» مطرح كرده بود نيز پرداخته و گفته منظورش همين است كه عدهاي دور فلان سياستمدار جمع شده و «آنقدر هندوانه زير بغل او بگذارند كه او مجاب شود كه بيايد و اين خودش يك نوع گول خوردن است.» او سپس صراحتا گفته است: «من اينگونه ميگويم اگر خداي نكرده يك همچين فضايي براي من ايجاد شد كه يك عدهاي از احزاب يا گروهها- چه اصلاحطلب، چه ميانهرو و يا اصولگرايان- آمدند و بعد در صحبتها چنين گفتند و دعوت به حضور كردند، چنين فضايي فراهم ميشود.»
البته ميتوان گفت كه اين جمله سربستهتر از آن است كه بتوان از آن، خبري مبني بر اعلام كانديداتوري برداشت كرد. بهخصوص آنكه گوينده اين جمله سربسته، چندماه پيش از اين، با صراحتي كمنظير، كانديداتوري خود را رد كرده و بهنحوي گفته بود كه عاقلتر از آن است كه در اين شرايط خطير وارد گود رقابت شده و نام خود را به عنوان نامزد تصدي مسووليت رياستجمهوري مملكت اعلام كند. با اين همه اما اگر فرض را بر اين بگذاريم كه محسن هاشمي در موعد مقرر، برخلاف آنچه نيمه آبانماه گفت و مطابق آنچه امروز تلويحا ميگويد، اعلام كانديداتوري كرد، بايد اعتراف كنيم كه او سياستمداري هوشمند است و خوب ميداند كه چگونه بايد خود را مطرح كند. البته نكته محلتامل ديگر در اظهارات اخير محسن هاشمي رفسنجاني، آنجاست كه او مجددا تاكيد كرده كه كانديداي رياستجمهوري، بايد علاوه بر «برنامه مناسب براي اداره امور»، «يك تيم مناسب و توانمند كنار خود داشته باشد» و بهاصطلاح «نبايد «من، من» كند.» اشارهاي كه ميتواند به اين معنا باشد كه سناريوي دقيقي كه محسن هاشمي را بهاين شكل بهسوي انتخابات و اعلام كانديداتوري رسانده- آنهم با حداقل تخريبها و آسيبهاي احتمالي- نه لزوما توسط شخص او، بلكه احتمالا به ياري تيمي كاركشته و كاربلد طراحي شده است. سناريويي تحسينبرانگيز كه برپايه آن، محسن هاشمي ابتدا كانديداتوري خود را تلويحا مصداق ديوانگي توصيف ميكند تا با خلعسلاح ناظران و تحليلگران از هرگونه گمانهزني درباره او، بتواند در آرامش و بهدور از جار و جنجال انتخابات، كار خود را انجام دهد و همزمان، در شرايط خاص انتخابات پيشرو كه بنابه شواهد و قرائن، شور و شوق انتخاباتي چنداني ميان شهروندان ديده نميشود و حتي به باور برخي ناظران، صحبت صريح درباره انتخابات- آنهم از ماهها پيش از روز سرنوشت- بار منفي در فكر و ذهن شهروندان ايجاد ميكند، از هرگونه گزند و آسيب مصون بماند. به اين اعتبار بايد بگوييم سناريوي انتخاباتي محسن هاشمي- البته با اين فرض كه او در ادامه راه رسما اعلام كانديداتوري كند- سناريويي است كه از ابتداي مسير از حدود 4 ماه پيش تا اينجاي كار، دقيق طراحي شده است؛ حال ميماند حدود 4 ماه پيشرو تا روز سرنوشت و اينكه فرزند ارشد آيتالله هاشمي رفسنجاني، ادامه اين مسير دشوار را چطور و با چه تاكتيكي خواهد پيمود.
منبع:اعتماد