کرونا، تحریم و فشارهای اقتصادی گوناگون باعث شده تا مردم به خصوص در یک سال گذشته تحت فشارهای شدیدی قرار گیرند. اما سخنان بعضی از نمایندگان نشان دهنده این است که انگار آنها مشکلات اصلی کشور کم توجه هستند. حال با وجود انبوه مشکلاتی که در کشور وجود دارد، باید از بعضی نمایندگان مجلس سوال کرد که حل مشکلات مردم برای شما بیشتر اهمیت دارد یا جنجالهای سیاسی با دولت دوازدهم؟ در همین رابطه با زهرا نژاد بهرام عضو شورای شهر تهران به گفت وگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
دلايل اينکه برخي از نمايندگان مجلس براي مشکلات اساسي اقدام سريع ندارند، چيست؟
برخي از نمايندگان بر اساس رويکردي که طيف سياسي آنها دارند، تصميمگيري ميکنند و گاه بيشتر به دنبال رقابتهاي سياسي هستند و تصميماتشان بر اساس مدارهاي سياسي مورد توجه قرار ميگيرد. نمونه آن از رد کردن کليات بودجه در کشور که بيسابقه هم نيست، تا مواردي زيادي از مصوبات مجلس يازدهم که سياسي ميباشد. البته به نظر ميآيد رد کليات بودجه در مجلس يازدهم داراي اشکالاتي است و نمايندگان مجلس گزارش کميسيون تلفيق را رد کردهاند و اين موضوع قابل تامل است. اما نکته بعدي که وجود دارد اين است که ورود نمايندگان مجلس به حاشيههاي سياسي که در کشور شکل گرفته، با توجه به فشارهاي تحريمها، بيماري کرونا و مشکلات متعددي که در کشور وجود دارد، قابل تامل است. درباره پرداخت مهريه که در مجلس يازدهم درباره آن تصميمگيري شده بسيار نگران کننده به نظر ميرسد. اگر ما در کشور نگران شرايط زنان باشيم و در واقع بخواهيم از زنان پشتيباني کنيم، با توجه به اين مهريه هميشه پشتيباني براي زنان بوده و مجلس يازدهم هم در مصوبه جدي خود پرداخت بيشتر از 5 سکه را اجباري نکرده ميتواند براي زنان ما يک پشتيباني حقوقي در کشور باشد.
قــانــون اصلاح انتخابات که مجلس يازدهم اصرار به اجراي آن دارند، چه تبعاتي براي حضور کانديداها در انتخابات خواهد داشت؟
برخي باور دارند قانون اصلاح انتخابات در مجلس شوراي اسلامي باعث محدود شدن حضور کانديدا در انتخابات ميشود و در واقع نمايندگان دکمه محدود شدن حضور کانديدا در انتخابات را به صدا در آوردهاند. ورود پيدا کردن به مسائلي که حال مردم را بهتر نميکند و فقط باعث حاشيهسازي و تنش ميشود، نشان دهنده اين است که انگار برخي از نمايندگان مجلس يازدهم جدا از شرايط سياسي، اقتصادي و فرهنگي کشور زندگي ميکنند و بيشتر انتخابات 1400 را مدنظر قرار دادهاند. آنها تعارض و تنش با دولت را بر همه چيز ترجيح ميدهند و فعاليتهاي تعدادي از آنها به نفع منافع ملي قابل تحليل نيست. نمايندهاي که به مجلس وارد ميشود، بيشتر از هر موضوعي بايد منافع ملي را در نظر بگيرد، البته درست است که نمايندگان از نظر جغرافيايي هرکدام براي يک منطقه در ايران عزيز هستند، اما بايد تمام نمايندگان منافع ملي را در کشور ببينند و کشور را به حاشيههاي سياسي نبرند. همواره بيان شده که مجلس عصاره ملت است و اين نمايندگان با تک تک راي مردم به بهارستان آمدهاند و بايد بيشتر به دنبال منافع ملت باشند. اگر مجلس نتواند منافع ملي را تضمين و تامين کند، نميتواند با ساير قوا به تعامل برسد و مجلس يازدهم بايد منافع ملي را بيشتر درک کند. اين مساله که شکاف بين دولت و مجلس تشديد شده و کنايههايي که رئيس مجلس و رئيسجمهور به يکديگر ميگويند، در واقع تصوير خوشايندي را از وضعيت مسئولان کشور به جامعه نشان ميدهد. اين تنشها باعث ميشود که مردم ما سوال کنند، منافع ملي دقيقا در کجا قرار گرفته است و وقتي که مساله مردم رفع تحريمها يا اقتصاد و اصلا از دست رفتن جان مردم است، چرا مسئولان گاهي به دنبال موضوعات حاشيهاي ميگردند. فارغ از اصلاحطلب يا اصولگرا بودن همه اين مسائل مشکلات مردم است و اگر هرگونه تفکر سياسي هم داشته باشيد مردم در اولويت قرار دارند.
برخي از سياسيون معتقدند که با شرايط فعلي کــه اصلاحطلبان دارند، بيشک دولت بعدي در دست اصولگرايان خواهد افتاد. نظر شما درباره اين تحليل چيست؟
من به اين شکل پيشبيني نميکنم و با وجود اينکه برخي شواهد نشاندهنده نااميدي مردم براي شرکت کردن در انتخابات است، اما معتقدم که مردم منافع خودشان را تشخيص ميدهند. نمونه آن آرامشي که در شوراي شهر وجود داشت و همه ميديدند که با وجود همه مشکلات و محدوديتهاي موجود شوراها براي حل مشکلات مردم تمام تلاش خود را به کار گرفتند. من نميتوانم پيروز انتخابات 1400 را از امروز اصولگرايان بدانم و به نظرم مردم هوشمند هستند و مسائل کشور را به خوبي تشخيص ميدهند. درست است شرايط کشور به گونهاي در حال حرکت است که يک مجموعه واحدي قدرت کشور را بر عهده بگيرد، اما اينگونه نيست. برخي شبانهروز در حال تلاش هستند تا اين اتفاق در کشور رخ دهد، اما مردم هستند که تصميم گيرنده اصلي هستند و آنها هستند که به صورت هوشمندانه منافع خودشان را در انتخابات ترجيح ميدهند.
دولت دوازدهم با انجام چه فعاليتهايي ميتواند، اعتماد مردم نسبت به خود را دوباره جلب کند؟
اگر دولت بتواند با وجود همه مشکلاتي که در کشور وجود دارد، روي نقاط کليدي خودش تمرکز کند و دقت دولتمردان براي حل مشکلات اصلي کشور در اين چند ماه باقي مانده بالا برود و به سمت لغو تحريمها حرکت کند که براي مردم بسيار مهم ميباشد، آن وقت شرايط کشور عوض خواهد شد. البته دولت بايد براي تضمين سلامت مردم در مقابل بيماري منحوس کرونا تمام تلاش خود را به کار گيرد و در پايان اگر دولت اين مسائل کليدي را در مدت باقي مانده تا پايان دولت يازدهم اجرايي کند، بيشک اعتماد مردم بيشتر خواهد شد. اين دولت نه ميتواند از مسئوليتي که برعهده دارد، کنارهگيري کند و نه ميتواند به سمت حاشيه حرکت کند و فقط بايد اهداف خود را براي لغو تحريمها و حل مشکلات مردم بگذارد.