به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۴۶۶۷۰۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۰ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۹

۱۰ اتهام یحیی

به نظر نمی‌رسد پرسپولیس گزینه‌ای بهتر از یحیی گل‌محمدی داشته باشد. انتقاد هم به معنای انکار نیست. با این حال او باید از برج عاجش پایین بیاید، نقدها را بشنود و کار را جدی‌تر بگیرد.
روزنو :

خوش‌لباسی خودش و خوشگل حرف زدن حمید مطهری تا یک جایی جواب می‌دهد، بعد از آن مردم عمل می‌خواهند. گسیل کردن سینه‌چاکان برای تادیب منتقدان هم جواب نمی‌دهد. پرسپولیس «مسئله» دارد و باید حل شود. بشنوید، وگرنه روزی همین فداییان مجازی علیه‌تان خواهند شورید.

 روزنامه همشهری نوشت: «اگرچه ۱۰ بازی طول کشید تا پرسپولیس نخستین شکست فصلش را در اراک برابر آلومینیوم تجربه کند اما آن مساوی‌های پی‌درپی امتیازسوز هم دست‌ کمی از باخت نداشت. فقط یک پیروزی طی ۲ ماه اخیر، ۷ بازی و تنها یک کلین‌شیت و حال خراب همه ستاره‌ها و خطوط، خبر از بیماری سرخپوشان دارد. صد البته باشگاه با مشکلات جانبی هم دست به گریبان است اما نقش کادر فنی در این وضعیت مطلقا قابل انکار نیست.

یحیی گل‌محمدی می‌گوید مدافع وسط نداشتیم و به جای آن از مهدی شیری استفاده کردیم. شیری با توجه به فیزیکش، بین همه بازیکنان پرسپولیس بدترین گزینه برای حضور در پست دفاع میانی بود. میلاد سرلک، کمال کامیابی‌نیا، احمد نوراللهی و ... گزینه‌های بهتری به نظر می‌رسیدند. به علاوه بعد از جدایی شجاع خلیل‌زاده، سرمربی باید فکر مصدومیت احتمالی جلال حسینی یا محمدحسین کنعانی‌زادگان را می‌کرد. آیا در رده‌های پایه و لیگ یک هم یک مدافع میانی قابل پیدا نمی‌شد؟ بقیه مدافعان فوتبال ایران از لالیگا آمده‌اند؟

بسیار روشن و بدیهی بود که اصرار به استفاده از جلال حسینی ۴۰ ساله در تمام مسابقات باعث فرسودگی و آسیب‌پذیری این بازیکن خواهد شد. یحیی گل‌محمدی باید با بازی دادن به نفرات جایگزین در مسابقات سبک‌تر هم به جلال استراحت می‌داد و هم آلترناتیو او را آماده می‌کرد. با این حال گویا به آقای سرمربی تضمین داده بودند حسینی تا پایان نیم‌فصل مصدوم نخواهد شد! یحیی باید خیلی خوشحال باشد که آسیب‌دیدگی جلال پیش از بازی با سپاهان و استقلال رخ نداد.

داستان محمد انصاری هم عجیب است. مدت‌هاست به تمرینات گروهی اضافه شده، اما مطلقا به بازی گرفته نمی‌شود. در مورد او گفته می‌شود تدریجا باید به ترکیب افزوده شود. حرف درستی است اما بالاخره این روند تدریجی هم باید از یک جا شروع شود. نمی‌شود دایما او را روی نیمکت نشاند و بعد به همین بهانه قید استفاده از این بازیکن را زد. یک نیمه در همین اراک، در مسابقه‌ای که تیم حریف دیگر تمایلی به حمله نداشت می‌توانست یک شروع خوب باشد.

انتقادات از عملکرد احسان حسینی مطلقا بی‌منطق است. او حتی اگر در این مسابقه ضعیف بود، باید قبلا در مسابقات آسان‌تر میدان می‌دید و اعتمادبه‌نفس و تجربه به دست می‌آورد. بازیکنی که حتی در ۴ مسابقه تشریفاتی پایان فصل گذشته هم مورد اعتماد قرار نگرفته، قرار نیست طی حضور اجباری‌اش در زمین معجزه کند. این جوان‌ها، اعم از احسان حسینی یا حسین‌پور و برزگر و شریفی و ... اگر استعداد دارند باید به بازی گرفته شوند و اگر استعداد ندارند، باید جای خودشان را در فهرست به جوانان مستعدتر بدهند. چرا باید فرصت هر روز تمرین در کنار بزرگان پرسپولیس به بازیکنانی داده شود که آبی از آنها گرم نخواهد شد؟ چرا یک بی‌استعداد باید ۴ سال کنار جلال حسینی صبح را به شب برساند؟ در تاریخ معاصر فوتبال ایران کمتر کسی به اندازه علیرضا منصوریان به نقد (بلکه به هجو) کشیده شده اما حتی علیمنصور هم آن قدر شجاعت داشت که مجید حسینی را ۲ سال جوان‌تر از سن کنونی احسان حسینی در داربی تهران فیکس کند. مجید پس از آن برابر اسپانیا و پرتغال هم در جام‌ جهانی فیکس شد. منصوریان در حق امید نورافکن و چند نفر دیگر هم همین لطف را کرد اما سرمربی پرسپولیس هراس دارد در بازی آسان لیگی در ورزشگاه بدون تماشاگر به جوانانش فرصت بدهد.

بوژیدار رادوشوویچ و حامد لک ۲ دروازه‌بانی بودند که در بهترین سطح کیفی به کادر فنی فعلی پرسپولیس تحویل داده شدند و هر دو بعد از مدتی افول کردند. آیا این مسئله تصادفی است؟ رادو روزی در اختیار این کادر قرار گرفت که رکورددار کلین‌شیت در لیگ برتر بود. لک هم در بدو ورودش در لیگ قهرمانان آسیا نشان داد مایه‌های لازم برای درخشش را دارد. بوژیدار امروز کجاست؟ لک کجا می‌رود؟

پرسپولیس تقریبا در تمام دقایق پایانی مسابقاتش در حال وادادن است. ذوب‌ آهن، استقلال، فولاد و حالا هم آلومینیوم. یعنی حتی در روزی که سرخپوشان به طور غریزی باید روی دروازه میزبان اراکی توپ می‌ریختند، در دقایق پایانی این آلومینیوم بود که یکی، دو موقعیت خوب گلزنی را ساخت و از دست داد. تکرار این اتفاق یا ناشی از ضعف بدنی است یا دلایل فنی و روانی دارد که در هر سه صورت به کادر مربیان مربوط می‌شود.

آرمان رمضانی؛ بدون هیچ توضیحی

یحیی گل‌محمدی فرهنگ منسوخ بهانه‌جویی را در پرسپولیس احیا کرده است. حتما سرمربیان خارجی قبلی هم گاهی غر می‌زدند، اما این دیگر نوبر است که هر بار ناکامی را گردن فلک و فردوس بیندازی. امروز عزل مدیر را خواستن و فردا برکناری‌اش را بی‌فایده خواندن شاهکار است. اولتیماتوم دادن به وزیر مملکت حیرت‌انگیز است ... گفتن این که «اشتباه داور در اعلام پنالتی باعث مصدومیت ۳ بازیکن ما شد» حتی از امیر قلعه‌نویی و محمود فکری هم برنمی‌آید. شاهراه موفقیت‌های پرسپولیس در این سال‌ها، تحکیم فرهنگ «کار به جای اعتراض» بود اما حالا این تیم هم دارد شبیه رقبایش می‌شود. مگر می‌شود در طول یک ماه، هم از زمین چمن آزادی ایراد بگیری، هم از باتلاق قائم‌شهر، هم از چمن تمرین تیم در قطر و هم از چمن ورزشگاه اراک؟ بالاخره پرسپولیس واقعی روی کدام زمین آفتابی خواهد شد؟

داستان تحقیر تیم خودی تمامی ندارد. هر بار ناکامی سرخ‌ها با کلیدواژه «دست خالی یحیی» توجیه می‌شود و گویا این مسئله ارتباطی هم به قدرت رقیب ندارد. پرسپولیس اولین باخت فصلش را مقابل آلومینیوم متحمل شد؛ تیمی که بمب نقل‌وانتقالاتی‌اش «محسن ربیع‌خواه» بود و تازه او هم به این بازی نرسید. وقتی دایما گفته می‌شود دست سرمربی خالی است، طبیعتا اعتماد به نفس بازیکنان فعلی کاهش می‌یابد. به علاوه اگر فرض کنیم استقلال یکی از پرمهره‌ترین تیم‌های لیگ است، چند پرسپولیسی را می‌یابید که حاضر باشد دروازه‌بان تیمش را با گلر آبی‌ها تاخت بزند؟ یا حاضر باشد کل خط دفاعی پرسپولیس را با کل خط دفاعی استقلال عوض کند؟ یا همه هافبک‌های تیمش را بدهد و هافبک‌های رقیب را بگیرد؟ تنها کمبود پرسپولیس مربوط به خط حمله می‌شود که آنجا هم خبری از تدابیر کارگشا و اعتماد به چهره‌های جوان نیست. خریدهای بد، فهرست را کور کرده‌اند و یکی مثل نوراللهی به مهاجمان جوان و جویای نام ترجیح داده می‌شود. یک سال پیش چه کسی عبدی را می‌شناخت؟ الان هم عبدی دوم و چه بسا علیپور و طارمی دوم را مربی باید پیدا کند. در غیر این صورت حامد لک، جلال حسینی، کنعانی، انصاری، آقایی، نعمتی، نوراللهی، سرلک، کامیابی‌نیا، پهلوان، شجاعی، عالیشاه، امیری و عبدی ناکافی نیستند برای این که تیمی آبرومند ساخته شود. این اسم‌ها، چقدر با این حجم از غرولند تناسب دارند؟

همه را گفتیم و یک نکته ماند. آیا یحیی گل‌محمدی باید برود؟ هرگز. برود که چه کسی بیاید؟ علی دایی و اخوان؟ مهدی تارتار با کارنامه متوسط؟ یا هندوانه دربسته و گرانقیمتی مثل الکس نوری؟ در این بازار انحصاری ضد خارجی، به نظر نمی‌رسد پرسپولیس گزینه‌ای بهتر از یحیی گل‌محمدی داشته باشد. انتقاد هم به معنای انکار نیست. با این حال او باید از برج عاجش پایین بیاید، نقدها را بشنود و کار را جدی‌تر بگیرد. خوش‌لباسی خودش و خوشگل حرف زدن حمید مطهری تا یک جایی جواب می‌دهد، بعد از آن مردم عمل می‌خواهند. گسیل کردن سینه‌چاکان برای تادیب منتقدان هم جواب نمی‌دهد. پرسپولیس «مسئله» دارد و باید حل شود. بشنوید، وگرنه روزی همین فداییان مجازی علیه‌تان خواهند شورید.»

عکس روز
خبر های روز