تیم آلومینیوم اراک یکی از بازی های مهم هفته دوازدهم لیگ برتر را به سود خود تمام کرد. آنها این بازی را در ورزشگاه خانگی و برابر پرسپولیس برگزار کردند و موفق شدند اولین شکست این تیم در لیگ بیستم را رقم بزنند. رسول خطیبی و بازیکنانش برای بردن قهرمان لیگ، نقشه ای برای خود طراحی کرده بودند و با اجرای مو به موی آن توانستند سه امتیاز شیرین را به دست بیاورند، درست به مانند بازی فصل گذشته ماشین سازی و پرسپولیس در لیگ نوزدهم که چیزی نمانده بود رسول خطیبی و بازیکنان برابر پرسپولیس به برتری برسند اما بدشانسی بزرگترین دلیلی بود که آن بازی با تساوی یک بر یک به پایان رسید.

اصل اول؛ غافلگیر نشو!

اتفاق مهم بازی یعنی برد اراکی ها در حالی در همان نیمه اول به دست آمد که آنها در دقایق ابتدایی بازی، یعنی در دقیقه هفتم دروازه خود را روی گلزنی کمال کامیابی نیا باز شده دیدند تا این تیم به صورت ناخودآگاه ترس حاصل از این غافلگیری را بچشد اما در این غافلگیری متوقف نشود. ترسی که می تواند کار هر تیمی را در همان نیمه اول یکسره و احتمالا شکستی سنگین را برای آنها رقم بزند اما آلومینیوم آن تیمی نبود که با گل زودهنگام نابود شود. تیم خطیبی با خصوصیاتی که به دست آورده نه تنها خیلی زود توانست به بازی برگردد بلکه اتفاقا آنها بودند که کار تیم پرسپولیس را در همان نیمه اول را یکسره و اولین شکست را به این تیم تحمیل کردند.

اصل دوم؛ بازی را خراب نکن!

جنگندگی تیم اراکی هرگز باعث نشد تا این تیم چه در نیمه اول و چه در نیمه دوم حتی برای دقیقه ای هم که شده به خراب کردن بازی، خواباندن آن و یا کشاندن تیم به محوطه جریمه خودی و دفاع اتوبوسی، فکر کند. شاید اگر آلومینیوم به مانند برخی تیم های دیگر بازی می کرد پس از آغاز نیمه دوم با یک عقب نشینی کاملا محسوس، راه دروازه خود را رسما با بازیکنان فراوان روی خط دروازه می بست و در نهایت با کمک هایی همچون زیر توپ زدن و کشاندن بازی به نقاط کور زمین و لایه های دفاعی فراوان، بازی را به سود خود به پایان می رساند.

اصل سوم؛ به بازی نگاه کن، به تاریخ نگاه نکن!

خوشبختانه نه رسول خطیبی و نه تیمش هرگز به این فکر نیفتادند که با هر کیفیتی مانع امتیازگیری پرسپولیسی ها شوند و به مانند بسیاری از مربیان، تاکتیک های خود را این گونه توجیه کنند که یکی دو سال دیگر کسی کیفیت این بازی را یادش نمی آید ولی می بیند که ما برنده بازی بودیم و توانستیم تیم بزرگ پرسپولیس را شکست دهیم. آنها به این اصل دروغین هرگز فکر نکردند و بازی خود را انجام دادند و مزد آن را هم گرفتند.

اصل چهارم؛ ضعف حریف را ببین و استعدادت را کشف کن!

نکته جالب این پاراگراف به بازیخوانی سرمربی و استعداد بازیکنان آلومینیوم بر می گردد. آنها طوری در بازی حضور یافتند که گویی از مدت ها قبل خبر داشتند که گل محمدی می خواهد بازیکن کوتاه قامتی مانند مهدی شیری را در قلب دفاع تیمش قرار دهد و به همین دلیل تمرکز خود را گذاشتند روی استفاده مناسب از خصوصیات بازیکنان خود تا ضربه را از همان ناحیه به سرخ پوشان بزنند. یک بار دیگر هر دو گل اراکی ها را در ذهن بیاورید، دو ارسال دقیق و مو به مو توسط امید سینگ و دو ضربه سر دقیق توسط توکلی و پاکدل دو گل برای این تیم به همراه داشت. روزی که چه سیدجلال و چه کنعانی در ترکیب حضور ندارند می توان از کوتاهی قد مدافعان پرسپولیس با دو ارسال بی نقص و دو ضربه سر دقیق نهایت استفاده را برد.