یکی از کارشناسان صداوسیما در برنامه زنده رسانه ملی، به رئیسجمهور توهین زشت و وقیحانهای میکند. این سخنان آنچنان ناپسند و زشت بود که با واکنشهای متعددی از طرف سیاستمداران مواجه شد. از آن سمت با وجود اینکه فقط چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری مانده اما اصلاحطلبان به خاطر عملکرد ضعیف دولت روحانی نتوانستهاند اعتماد از دست رفته خود را بدست بیاورند و از سمت دیگری هم توهینهای مجلس یازدهم به دولت روحانی و اصلاحطلبان شرایط را برای اصلاحطلبان بسیار پیچیده کرده است. در همین رابطه با رسول منتجبنیا دبیرکل حزب جمهوریت به گفت وگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
اصلاحطلبان براي جمعآوري اعتماد از دست رفته خود چه کارهايي بايد انجام دهند؟
اصلاحطلبان بايد به سوالهاي مردم درباره حمايت از روحاني پاسخ دهند و به مردم بگويند که چرا در انتخابات 92 و96 از روحاني حمايت کردند و چرا در انتخابات 92 از دکتر عارف خواستند که از کانديداتوري در انتخابات انصراف بدهند. براي مردم توضيح داده نشد که کشور در سال 92 و 96 در چه شرايطي قرار داشت و اصلاحطلبان در چه شرايطي مجبور شدند از کانديداي انتصابي خود دست بکشند و از کانديداي نيابتي حمايت کنند و ما اصلاحطلبان نبايد شعارهاي کانديداي انتصابي خود را فراموش کنيم. در سال 92 و حتي سال 96 اگر روحاني مورد حمايت اصلاحطلبان قرار نميگرفت و مردم به او راي نميدادند، معلوم نبود که شرايط کشور به کدام سمت حرکت ميکرد. ما اصلاحطلبان اعتقاد داريم که در دولت احمدينژاد شرايط کشور بسيار بحراني شده بود و کشور از وضعيت عادي خود فاصله گرفته بود. در زمان دولت احمدينژاد اعتماد مردم نسبت به نظام کاهش پيدا کرده بود. شرايط بينالمللي ما در زمان دولت احمدي نژاد بسيار خطرناک شده بود و اجماع جهاني عليه ايران در حال شکلگيري بود و احتمال رفتن ايران به يک جنگ تمام عيار وجود داشت. آمدن روحاني با چهره حقوقي و سابقه اعتدالگرايي خود باعث شد که بسياري از توطئهها خنثي شود و کشور در دولت اول او توانست به يک ثبات نسبي برسد. من نميدانم چرا عدهاي اين مسائل را براي مردم بازگو نميکنند و مردم را روشن نميکنند. من به همه کانديداهايي که در انتخابات حضور پيدا ميکنند، احترام ميگذارم اما بعضي از کانديداهاي انتخابات چه در دورههاي گذشته، چه در اين دورهها اگر در انتخابات پيروز شوند به جاي اينکه به فکر مردم باشند، به فکر نظر شخصي جناح خود هستند و کشور را به سمت سقوط حرکت ميدهند و اين مسير باعث به وجود آمدن خطرات جدي براي کشور ميشود. مخالفان و منتقدان دولت در داخل و خارج از کشور تنها نقاط ضعف دولت را ميبينند و نقاط قوت دولت روحاني را ناديده گرفتهاند و متاسفانه مخالفان دولت روحاني انگشت خود را بر روي نقطهضعفهاي اين دولت گذاشتهاند و موفقيتهاي دولت روحاني را نميبينند. دولت روحاني در بيان خدمات و موفقيتهاي خود ضعيف عمل کرد و من تعجب ميکنم که چرا بعضي از وزرا از عملکرد خود دفاع نميکنند و چرا بسياري از مسئولان دولت روحاني خدمات وزارتخانه خود را براي حل مشکلات مردم بيان نميکنند. من که در کشور مسئوليتي ندارم، کاملا ميبينم که در کشور کارهاي مثبت زيادي هم انجام ميشود و براي من تعجبانگيز است که چرا وزراي دولت به مردم نميگويند که چه خدماتي به مردم کردهاند. دولت بايد خدماتي که براي مردم انجام ميدهد را بيان کند، امامخميني (ره) هميشه بيان مي کردند که موفقيتهاي خود را براي مردم بازگو کنيد تا آنها نسبت به خدماتي که شما در کشور انجام ميدهيد دلگرم شوند. دولت با وجود خدمات زيادي که براي کشور داشته اما مورد انتقاد و توهين بعضي اشخاص قرار ميگيرد و باز هم اعلام ميکنم که سکوت دولت درباره خدماتي که به مردم انجام ميدهد، قطعا اشتباه است. اصلاحطلبان نميتوانند بابت حمايتهايي که از دولت روحاني کردهاند شانه خالي کنند و بايد بابت حمايت خود از او پاسخگو باشند. حمايت اصلاحطلبان از روحاني پاي آنها نوشته شده و بايد تاوان اين حمايت را بپذيرند، اصلاحطلبان وقتي که ميدانند بايد بابت حمايت از روحاني تاوان بدهند، چرا پس سکوت ميکنند و اين عملکرد اصلاحطلبان درست نميباشد. اصلاحطلبان نميخواهد نقاط قوت و ضعف دولت روحاني را بيان کنند، اما حداقل ميدان را به مخالفان تقديم نکنيد که بعضيها تصور کنند که دولت روحاني هيچگونه خدمتي به مردم نکرده است و همه مشکلات براي سوءمديريت و ضعف روحاني بوده است. اصلاحطلبان و اصولگرايان بايد در کنار مردم باشند تا مشکلات کشور حل و فصل شود و نبايد طوري رفتار کنند تا مردم از نظام نااميد شوند. گراني و بيکاري در کشور بسيار کمرشکن شده و اصلاحطلبان بايد در کنار مردم، گوش، چشم و زبان آنها باشند و حرفهاي مردم را بشنوند و انتقادات مردم را به مسئولان ذيربط بيان کنند. اصلاحطلبان بايد در کنار مردم باشند و نبايد اجازه دهند ماجراجويان سوء استفاده کنند و حرکتهاي اعتراضي را در کشور ايجاد کنند. سوء استفاده عدهاي از ماجراجويان از مشکلات مردم براي اين است که اصلاحطلبان و حتي اصولگرايان نميآيند مشکلات مردم را به صورت قانوني بيان کنند و کشور را به تنشهاي سياسي سوق ميدهند. اصلاحطلبان اگر بخواهند که مردم به آنها نگاه مثبتي داشته باشند، بايد مشکلات مردم را حل و فصل کنند و اصلاحطلبي را دوباره براي مردم تعريف کنند. از سال 96 اصلاحطلبان ماهيت و هويت اصلاحطلبي را براي مردم تعريف نکردهاند و هيچ کسي آرمان و هدف اصلاحطلبي را در کشور بازگو نکرد. اصلاحطلبان بايد اعلام کنند که فرق آنها با اصولگرايان و ساختار شکنان چيست و اصلاحطلبان بايد مردم را از بينش سياسي خود آگاه کنند. اصلاحطلبان نه مخالف نظام و انقلاب هستند و نه به دنبال درجا زدن کشور هستند، اصلاحطلبان اهداف و آرمانهاي مشخصي دارند و دنبال عوام فريبي نيستند.
شرايط اقتصادي سالهاي گذشته باعث نشده تا مردم فرقي بين اصلاحطلب و اصولگرا قائل نشوند؟
بعضي از شخصيتها درکشور خود را اصولگرا مينامند و به مردم هم توضيح نميدهند که اصولگرايان چه تفاوتي با اصلاحطلبان ويا اعتدالگرايان دارند و براي مردم اين مشخص شود که اصولگرايان و اصلاحطلبان چه تفاوتي با يکديگر دارند و اين اصولي که اصولگرايان از آن حمايت ميکنند، براي مردم توضيح داده شود. اصلاحطلبان هم براي مردم توضيح بدهند که اين اصلاحي که شما از آن صحبت ميکنيد، چه مسائل مهمي است. اصلاحطلبان بايد به مردم بگويند چه ناشايستگي در کشور وجود دارد، که آنها به دنبال برطرف کردن آنها هستند و براي مردم توضيح داده شود. هرکسي که دم از اصلاحطلبي يا اصلاحات بزند بايد آرمان و ايده و فرقي که با اصولگرايان دارند را به مردم توضيح دهند.
نمايندگان مجلس يازدهم از ابتدا در برابر دولت روحاني موضع گرفتند و به دولت روحاني هتاکي کردند و آنها حتي برخوردهاي قانوني هم با دولت روحاني داشتند. قانونگذاري در مجلس يازدهم برخلاف مصالح اصلاحطلبان است و اين موضوع يک رويه رايجي در کشور ما است. هر گاه که نمايندگان جناح اصولگرا، به خصوص افراطيون و تندروها در مجلس حضور حداکثري داشتهاند، تلاش کردند که با اظهارات و انتقادهاي خود در لوايح مجلس، جهتگيري خطي خود را نشان دهند. مجلس چهارم و پنجم، هشتم و نهم کاملا نشان دهنده اين موضوع بود که نمايندگان بر اساس جهتگيري خطي و فکري خود قانون مصوب ميکنند و اين رويه در کشور ما مورد قبول نيست. مجلس جاي قانونگذاري، سياستورزي و اظهارنظر است و نمايندگاني که از حوزه هاي مختلف انتخابي در مجلس حضور دارند، بايد پاسدار راي مردم باشند و فراموش نکنند که مردم حتي از کوچکترين روستاهاي کشور به آنها اعتماد کردند. مجلس بايد تجلي آراي ملت باشد و به گفته امام (ره) مجلس در راس امور است و امام هم همواره با اين نگاه به مجلس نگاه ميکرد.
حضور کــانديداهاي نظامي در انتخابات 1400 ميتواند باعث حل شدن مشکلات مردم شود؟
من چندين ماه قبل به دوستان خود براي به زبان آوردن کلمه حضور نظاميها در انتخابات هشدار دادم و اعلام کردم که اين تعبير را به کار نبريد. اين مساله هم در داخل مردم را نگران ميکند و البته که در خارج از کشور و در سطح بينالملل حضور نظامي در رياست جمهوري نگرانکننده است. در بين نيروهاي انقلابي، نظامي و غير نظامي تفاوتي ندارد و آنچه که براي مردم مهم است، شايستگي و صلاحيت است و لباس، نظاميگري و روحاني بودن تفاوتي براي مردم ندارد. ما بايد کارآمدي، سابقه و قدرت مديريت کانديداها را مدنظر قرار دهيم. چرا اين تعابير را به کار ميبريد و حتي در برابر نظاميها موضع گيري ميکنيد و دنبال چه اهدافي ميگرديد. ما نميتوانيم اصولگرايان را متهم کنيم که به دنبال محدود کردن حضور مردم در انتخابات هستند و به نظر من همه جناحها بايد تلاش کنند که انتخابات سالم و پرشکوهي داشته باشيم و مردم هم مشارکت فعالي داشته باشند. البته از همه مهمتر بايد مردم در انتخابات به شايستهترين کانديداي موجود راي دهند و فرد ضعيف و کسي که صلاحيت نداشته باشد نميتواند نتيجه مثبتي ايجاد کند. به اين مساله توجه کنيد که اگر يک شخصيت ضعيف کانديداي رياستجمهوري شود، به انقلاب ضربه خواهد زد، همانند چندين سال قبل که حضور يک فرد در رياست جمهوري ضربههايي به کشور وارد کرد که تا چندين سال آينده هم قابل جبران نيست.
چرا برخي از کارشناسان رسانه ملي به خود اجازه ميدهند به صورت زشت به رئيسجمهور توهين کنند؟
صداوسيما يک رسانه ملي است و به گفته امام رسانه ملي يک دانشگاه ميباشد که در همه خانهها شعبه دارد. اين صداوسيما متعلق به 80 ميليون نفر است و به هيچ جناح سياسي اعم از اصلاحطلب و اصولگرا وابستگي ندارد. صداوسيما تريبوني که از پول و بيتالمال اداره ميشود و متعلق به تمام مردم ايران است. هر در آمدي که از طريق فروش نفت يا از داخل سازمان به دست ميآيد، براي بيتالمال است، حتي آگهيهاي بازرگاني و هر درآمدي که از طريق صداوسيما به دست ميآيد براي مردم ايران است. تمام شبکههاي صداوسيما و بخشهاي مختلفي که در صداوسيما وجود دارد، براي ملت ايران است و متعلق به آقاي عسگري رئيس سازمان صداوسيما و هيچ احدي نيست. همه مردم حق دارند نسبت به برنامههاي صداوسيما اظهارنظر کنند و خواستار تغيير رويکرد اين سازمان شوند. عملکرد صداوسيما اگر منفي باشد، آبرو و حيثيت نظام خدشهدار ميشود و در خارج کشور ميگويند چرا در ايران جناحهاي سياسي به جان هم افتادهاند. يک جريان و طيف خاصي رسانه ملي را در دست گرفته و يک جهتگيري خاصي را به جامعه القا ميکند. من دسترسي به آقاي عسگري ندارم تا از او سوال کنم که چرا کارشناس شما اختلاف ايجاد کرده و در مسائل اجتماعي يک بدآموزي خاصي را القا کرده است. کارشناس صداوسيما به شخص دوم کشور بزرگترين توهين را کرده و به رئيس جمهور ميگويد که پاي منقل نشسته است. چه شخصي به فردي که الفباي اخلاق و رفتار را نميداند اجازه داده تا از صداوسيماي جمهوري اسلامي به رئيسجمهور توهين کند.