انتصابات حاشیهدار فدراسیون سوارکاری در آستانه انتخابات
پس از مصاحبههای پیاپی وزیر محترم ورزش و جوانان و معاونت ورزش قهرمانی و حرفهای، تأکید آنان بر پایبندی به قوانین و مقررات در مورد برگزاری انتخابات فدراسیونها و نیز برکناری دو سرپرست فدراسیونهای قایقرانی و اتومبیلرانی به دلیل ذینفع بودن آنان در انتخابات و گماردن دو تن از مدیران خوشنام وزارت ورزش به سرپرستی این دو فدراسیون، امیدهای تازهای در بدنۀ ورزشی کشور در حال شکوفا شدن بود و چهره وزارت ورزش را از تهمتهای ناروایی کهگاه دستآویز فدراسیونهای جهانی قرار میگرفت و این وزارت را متهم به دخالت در امور انتخاباتی فدراسیونهای میکرد، در حال زدودن بود که ناگاه با ناباوری کامل در یکی از بداقبالترین فدراسیونهای کشور (فدراسیون سوارکاری) خبری از انتصاب یکی از کاندیداهای بازنشسته (!) انتخابات آن فدراسیون، همۀ اهالی این حرفه را در بهت و حیرت فرو برد.
به گزارش «تابناک»، قصه از آنجا آغاز میشود که «م. ح»، سرپرست قبلی فدراسیون، خود را برای کاندیداتوری در انتخابات چند هفته آینده فدراسیون آماده و نامنویسی میکند. قاعدتاً و بنا بر رویه قانونی در پیش گرفته شده در وزارت ورزش و جوانان، ایشان چون همزمان سرپرستی فدراسیون را عهدهدار است، امکان ادامه خدمت را در این پست نخواهند داشت و قاعدتاً باید فرد دیگری که اصولاً کاندید ریاست فدراسیون نبوده و از نامنویسی کنندگان نیست، به سرپرستی منصوب شود.
بر خلاف وعدههای وزیر محترم که «ورزش، صحنه سیاستورزی نخواهد بود»، با اعمال فشار یکی از کاندیداهای ناآشنا در میان اهالی این فن، وی را سرپرست فدراسیون معرفی مینمایند.
در این میان، چندین پرسش اساسی مطرح است که گویا، پاسخ ندادن به آنها میتواند این شبهه را فراهم سازد که این وزارت نیز همچون گذشتگان خود، درگیر بیمقرراتی و سیاستورزی شده است:
۱ ـ دلیل انتصاب یکی از کاندیداها به سرپرستی چیست؟ آیا به دلیل مغایر بودن سرپرستی و کاندیداتوری از ادامه خدمت سرپرست قبلی جلوگیری نشده است؟ اگر این گونه است، آیا این انتصاب دقیقاً دخالت در انتخابات فدراسیون به شمار نمیرود؟
۲ ـ آیا فرد منصوب که به اقرار خود جزو بازنشستگان کشور بوده، صلاحیت کاندیداتوری و سرپرستی را بنا بر قوانین مصرح ـ که حکایت از واگذار نشدن پُست در یکی از سمتهای فدراسیونها به افراد بازنشسته دارد ـ داراست؟
۳ ـ آیا در روزهای گذشته، یکی از شناخته شدنهترین چهرههای کشتی پهلوانی به دلیل بازنشسته بودن و از سوی همین وزارت از دور انتخابات حذف نشده است؟!
۴ ـ چرا در فدراسیون سوارکاری همانند دیگر فدراسیونها از بین مدیران خوشنام و صاحب صلاحیت وزارت ورزش، شخصی سرپرست معرفی نشد، تا بیطرفی و پایبندی به مقررات در عمل نیز به اثبات برسد؟!
۵ ـ آیا زیبنده وزارت ورزش و جوانان است که از میان این همه انسان فرهیخته و خوشنام، فردی را که حدود بیست سال پیش و آن هم برای مدت محدودی سرپرستی فدراسیون را به عهده داشته و امروزه تقریباً هیچ یک از اهالی این ورزش او را نمیشناسند، با اعمال فشار و سلیقه در پیمودن راه انتخابات، حمایت شود؟
۶ ـ با چه مجوزی سرپرستی که هنوز در محل دفتر خود مستقر نشده است، دبیر و نایب رئیس (بازنشسته) خود را منصوب میکند؛ آیا این تغییرات در راستای منافع انتخاباتی وی نیست؟!
۷ ـ آیا با این انتصاب غیرقانونی، فدراسیون جهانی سوارکاری نمیتواند ارکان این ورزش ملی کشور را زیر سؤال برده و انتخابات را مخدوش اعلام نماید؟
۸ ـ وزیر محترم ورزش و جوانان که خود عالم به امور ورزشی و یقیناً متعهد به قانونمداری و اعتدال هستند، چگونه این انتصاب را توجیه میفرمایند؟
۹ ـ وظیفه دستگاههای نظارتی کشور از جمله بازرسی کشور در قبال این مداخلهگریهای بیپایان در امر ورزش چیست؟
۱۰ـ ریاست محترم جمهور که خود یکی از پایبندترین شهروندان به حقوق شهروندی است، چگونه پاسخگوی حقوق پایمال شده بیش از ده تن از کاندیداهای دیگر این فدراسیون و نهایتاً جامعه سوارکاری هستند؟
و سرانجام آیا همانند سالهای گذشته، همچنان شایستهسالاری عبارتی بیش نیست که هرازگاهی سیاسیون و مدیران کشور به عنوان سهم و حقوق مردم، فقط در ادبیات و گفتوگو با مردم از آن بهره میجویند و در صحنه عمل، نشانهای از آن یافت نمیشود؟
با انتخاب وزیری مدبر و شایسته همانند جناب آقای دکتر گودرزی و اهتمامی که ایشان به قانونمدای از خود نشان دادهاند، این امید در جامعه سوارکاری کشور میرود که پس از سالیان متمادی از بین افراد شایسته، شخصی به ریاست آینده این فدراسیون منصوب میشود که میتواند شأن و منزلت این فدراسیون را به سالهای گذشته بازگرداند.
به امید روزهایی که سیاستورزی و مداخلههای غیر شفاف از بدنۀ ورزش کشور رخت بربندد.
به گزارش «تابناک»، قصه از آنجا آغاز میشود که «م. ح»، سرپرست قبلی فدراسیون، خود را برای کاندیداتوری در انتخابات چند هفته آینده فدراسیون آماده و نامنویسی میکند. قاعدتاً و بنا بر رویه قانونی در پیش گرفته شده در وزارت ورزش و جوانان، ایشان چون همزمان سرپرستی فدراسیون را عهدهدار است، امکان ادامه خدمت را در این پست نخواهند داشت و قاعدتاً باید فرد دیگری که اصولاً کاندید ریاست فدراسیون نبوده و از نامنویسی کنندگان نیست، به سرپرستی منصوب شود.
بر خلاف وعدههای وزیر محترم که «ورزش، صحنه سیاستورزی نخواهد بود»، با اعمال فشار یکی از کاندیداهای ناآشنا در میان اهالی این فن، وی را سرپرست فدراسیون معرفی مینمایند.
در این میان، چندین پرسش اساسی مطرح است که گویا، پاسخ ندادن به آنها میتواند این شبهه را فراهم سازد که این وزارت نیز همچون گذشتگان خود، درگیر بیمقرراتی و سیاستورزی شده است:
۱ ـ دلیل انتصاب یکی از کاندیداها به سرپرستی چیست؟ آیا به دلیل مغایر بودن سرپرستی و کاندیداتوری از ادامه خدمت سرپرست قبلی جلوگیری نشده است؟ اگر این گونه است، آیا این انتصاب دقیقاً دخالت در انتخابات فدراسیون به شمار نمیرود؟
۲ ـ آیا فرد منصوب که به اقرار خود جزو بازنشستگان کشور بوده، صلاحیت کاندیداتوری و سرپرستی را بنا بر قوانین مصرح ـ که حکایت از واگذار نشدن پُست در یکی از سمتهای فدراسیونها به افراد بازنشسته دارد ـ داراست؟
۳ ـ آیا در روزهای گذشته، یکی از شناخته شدنهترین چهرههای کشتی پهلوانی به دلیل بازنشسته بودن و از سوی همین وزارت از دور انتخابات حذف نشده است؟!
۴ ـ چرا در فدراسیون سوارکاری همانند دیگر فدراسیونها از بین مدیران خوشنام و صاحب صلاحیت وزارت ورزش، شخصی سرپرست معرفی نشد، تا بیطرفی و پایبندی به مقررات در عمل نیز به اثبات برسد؟!
۵ ـ آیا زیبنده وزارت ورزش و جوانان است که از میان این همه انسان فرهیخته و خوشنام، فردی را که حدود بیست سال پیش و آن هم برای مدت محدودی سرپرستی فدراسیون را به عهده داشته و امروزه تقریباً هیچ یک از اهالی این ورزش او را نمیشناسند، با اعمال فشار و سلیقه در پیمودن راه انتخابات، حمایت شود؟
۶ ـ با چه مجوزی سرپرستی که هنوز در محل دفتر خود مستقر نشده است، دبیر و نایب رئیس (بازنشسته) خود را منصوب میکند؛ آیا این تغییرات در راستای منافع انتخاباتی وی نیست؟!
۷ ـ آیا با این انتصاب غیرقانونی، فدراسیون جهانی سوارکاری نمیتواند ارکان این ورزش ملی کشور را زیر سؤال برده و انتخابات را مخدوش اعلام نماید؟
۸ ـ وزیر محترم ورزش و جوانان که خود عالم به امور ورزشی و یقیناً متعهد به قانونمداری و اعتدال هستند، چگونه این انتصاب را توجیه میفرمایند؟
۹ ـ وظیفه دستگاههای نظارتی کشور از جمله بازرسی کشور در قبال این مداخلهگریهای بیپایان در امر ورزش چیست؟
۱۰ـ ریاست محترم جمهور که خود یکی از پایبندترین شهروندان به حقوق شهروندی است، چگونه پاسخگوی حقوق پایمال شده بیش از ده تن از کاندیداهای دیگر این فدراسیون و نهایتاً جامعه سوارکاری هستند؟
و سرانجام آیا همانند سالهای گذشته، همچنان شایستهسالاری عبارتی بیش نیست که هرازگاهی سیاسیون و مدیران کشور به عنوان سهم و حقوق مردم، فقط در ادبیات و گفتوگو با مردم از آن بهره میجویند و در صحنه عمل، نشانهای از آن یافت نمیشود؟
با انتخاب وزیری مدبر و شایسته همانند جناب آقای دکتر گودرزی و اهتمامی که ایشان به قانونمدای از خود نشان دادهاند، این امید در جامعه سوارکاری کشور میرود که پس از سالیان متمادی از بین افراد شایسته، شخصی به ریاست آینده این فدراسیون منصوب میشود که میتواند شأن و منزلت این فدراسیون را به سالهای گذشته بازگرداند.
به امید روزهایی که سیاستورزی و مداخلههای غیر شفاف از بدنۀ ورزش کشور رخت بربندد.
