
قربانی اصلیِ حادثه حمله به کنگره آمریکا
بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل آمریکا بر این باورند که دموکراسی و ارزشهای آمریکایی را بایستی قربانیان اصلی اقدام اخیر حامیان افراطی "دونالد ترامپ" در حمله به ساختمان کنگره این کشور دانست. با این حال، به نظر میرسد عاملان حمله به ساختمان کنگره، خود، قربانیان اصلی حادثه مذکور و تحولات جاری در آمریکا هستند که تاکنون کمتر به آنها پرداخته شده است.
"دونالد ترامپ" رئیس جمهور فعلی آمریکا، به زعم بسیاری از سیاستمداران، کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی، یکی از جنجالیترین روسای جمهور در کل تاریخ این کشور بوده است. فردی که با طرح ادعاهای عجیب و غریب و استفاده از ابزارهای مختلف نظیر شبکههای اجتماعی، تودههای عظیمی از مردم آمریکا را با محوریت شعارهایی نظیر "بازگرداندن عظمت و شکوه به آمریکا" و یا "اولویت آمریکا بر تمامی مسائل دیگر"، پیرامون خود بسیج کرده است.
ترامپ در دوره چهارساله حضور خود در قدرت، سعی کرده پوپولیسم پیشه کند و با طرح ادعاهای عجیب و عوامانه، محبیوبیت قابل توجهی در جامعه آمریکا کسب کند. او به طور خاص در این مسیر از دامن زدن به شکافها و دو قطبیها در جامعه آمریکا نیز ابایی نداشته و آنها را به مثابه ابزارهایی حیاتی برای ارتقا جایگاه خود، تحلیل کرده است. اینکه ترامپ یکی از نژادپرستترین روسای جمهور در تاریخ آمریکا است و بارها از جنایات گروههای افراطی سفیدپوست در این کشور حمایت کرده، تنها نمونههایی کوچک از تنش آفرینیهای وی در جامعه آمریکا در راستای منافع شخصی اش است (حتی خودِ ترامپ نیز آمریکا را در اولویت اصلی اش قرار نمیدهد).
به گزارش روز نو : با این حال، شاید شومترین و ماندگارترین میراث سیاسی که ترامپ از خود برجا خواهد گذاشت، "روحیه متوهمانه ای" است که حامیان وی، عمیقا به آن آلوده شده و گویی در چهارچوب آن، روح و اعتقادات راستین خود را به شخصی نظیر ترامپ فروخته اند. حمله اخیر حامیان افراطی ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا که موجب کشته شدن چهار نفر و زخمی شدن دهها تن دیگر شد، رویدادی نبود که صرفا محدود به تاریخ ششم ژانویه باشد. بلکه برعکس، آنچه در تاریخ شش ژانویه روی داد، انعکاسی از رفتارها و اقدامات مخرب ترامپ در دوره چهار ساله حضورش در قدرت بود.
در این راستا، شماری از کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی نیز به این مساله پرداخته و شورشِ ششم ژانویه در واشنگتن را جلوهای عینی از روحیه متوهمانهای دانستند که ترامپ بر کالبد حامیان خود دمیده و انگار آنها را به سربازان بی منطقِ خود تبدیل کرده است. امری که مخصوصا در دراز مدت، تهدیدی جدی برای آمریکا و معادلات سیاسی و اجتماعی این کشور به حساب میآید و میتواند تبعات گستردهای را برای آمریکا به دنبال داشته باشد.
در این چهارچوب، "جفری گلدبرگ" تحلیلگر ارشد نشریه آتلانتیک در مقالهای با عنوان "توهم دسته جمعی"، از حضور خود در میان حامیان افراطی مهاجم به ساختمان کنگره آمریکا مینویسد و به طور خاص، صحبتهای آنها را مورد اشاره قرار میدهد. گلدبرگ میگوید: "یکی از طرفداران ترامپ بر این باور بود که وی فرزند خدا و همردیفِ عیسی مسیح است. او گفت تنها در صورتی انتخابات آمریکا درست و قانونی خواهد بود که خائنین حاضر در ساختمان کنگره آمریکا بفهمند که فقط و فقط، ترامپ باید رئیس جمهور آمریکا باشد. آنها باید بدانند که نمیتوانند نتیجه حقیقی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را سرقت کنند". گلدبرگ در گزارش خود تاکید میکند که حامیان ترامپ تحت تاثیر تحریکات او عمیقا به تئوری "کیو اِنان QAnon " (اعتقاد به اینکه یک دولت مخفی، کارشکنیهای گستردهای را برای ترامپ و دولتش ایجاد میکند) باور دارند و از ترامپ، چهرهای الهی در اذهان خود ساخته اند.
گروهی از حامیان ترامپ (در حمله به ساختمان کنگره) که حمایت از وی را معادل با حمایت از فرامین الهی و حضرت مسیح تلقی میکنند.
"اِما گرین" یک کارشناس دیگر مسائل سیاسی آمریکا نیز در مقالهای بر اعتقادات به شدت واهیِ حامیان ترامپ اشاره کرده و میگوید "اینکه حامیان ترامپ، به عینه حمایت از او را، معادلِ حمایت از خواست الهی میدانند، واقعا فاجعه بار است و دونالد ترامپ به خاطر رویههای خود که موجب ایجاد این باور در آنها شده، باید محاکمه شود. حامیان ترامپ در جریان حمله به ساختمان کنگره، نشانهایی از عیسی مسیح به همراه داشته و بلند بلند، خدا را صدا میزدند. آنها حقیقتا خود را ماموران الهی میدیدند".
باید گفت که ترامپ از همان آغازین روزهای حضور خود در قدرت، دقیقا به دنبال ایجاد یک چنین شرایط و جوی نیز بود. وی فردی بود که هیچ سابقه قابل توجه سیاسی نداشت و در همان اولین گام، کرسی ریاست جمهوری آمریکا را به تسخیر درآورد. او از همان ابتدا، سعی کرد تا تصویری درخشان و موفق از خود نشان دهد و حضور خود در قدرت را به مسائل مرتبط با ماورا الطبیعه نسبت دهد. حیات سیاسی وی جز از طریق ایجاد نفاق و شکاف در جامعه آمریکا ممکن نبوده و وی دقیقا این رویکرد را دنبال کرده است.
در روز ششم ژانویه، هنگامی که حامیان افراطی وی به ساختمان کنگره حمله کردند و یک افتضاح تمام عیار را برای آمریکا به بار آوردند، ترامپ بر خلاف وعده قبلی خود، در میان حامیانش حاضر نشد و در یک مکان مخفی، آشوب گریها را به نظاره نشسته بود. او حتی اندکی بعد یک ویدئو منتشر کرد و از حامیانش درخواست کرد تا فورا، به خانههای خود برگردند.
او حتی با منفعت محوریهای خاص خودش، اقدام حامیان خود را که بارها قبل از حمله آنها به ساختمان کنگره، اقدام به تحریک و تهییج شان کرده بود، حرکتی "غیرقانونی" خطاب کرد و از ضرورت بازگشت نظم و قانون سخن گفت. البته که این رویهها از ترامپ یعنی همان فردی که حتی نزدیکترین همکارانش را در کمترین زمان ممکن از خود رانده است، چندان هم بعید نبود.
با این همه، قربانیان اصلی حادثه ششم ژانویه، خودِ مهاجمان به کنگره، یعنی حامیان افراطی ترامپ بودند. افرادی که روحشان توسط شومن کاخ سفید به سرقت رفته است و عاری از هرگونه قوه استدلال و منطق شده اند.