اگر واقعگرا باشیم حتماً برای چندمینبار به دست خالی یحیی و کمبود بازیکنان تأثیرگذار و مهم بخصوص در فاز حمله اشاره خواهیم کرد. محبی، مصلح، خلعتبری، باقری و علیمحمدی 5 بازیکن تعویضی سپاهان در بازی اخیر یا ستاره لیگ بودند، یا ملیپوش یا چهرهای قابل اتکا، آن هم در شرایطی که بدانیم 11تای فیکس نویدکیا حتماً شرایطی بهتر از اینها داشتند که در ترکیب اصلی به میدان رفتند.
این طرف اما قضیه واقعاً فرق میکرد. غیر از رادو، پرسپولیس بازیکنانی مثل حسینپور، حسینی، مهدیخانی، برزگر، عبدی، رمضانی و شیری را در اختیار داشت. از این جمع حسینی، رادو و شیری برای تغییر در فاز حمله به کار نمیآیند و بقیه نفرات هم آنقدر جوانند که تحت فشار کاری از پیش نمیبرند هم در شرایط کنونی نمیتوان از آنها توقع داشت در حد ستاره بدرخشند و کار را برای یحیی دربیاورند هرچند خود یحیی هم خیلی سخت به آنها اعتماد میکند.
هافبکهایی که افت کردند
از این واقعیت که بگذریم پرسپولیس با همین داشتهها در فاز حمله دچار مشکلات اساسی است و با وجود مالکیت توپ قابل قبول در هر بازی نه دقت شوت دارند نه شانس گل میسازند. این اتفاق در حالی میافتد که هافبکهای پرسپولیس همگی بازیکنان توانمند و شاخصی هستند اما تحت تأثیر شرایط تیم افت کرده و کارآیی پایینی از خود نشان میدهند. نمونهاش احسان پهلوان که غیر از بازی هفته نخست مقابل سایپا، در شش بازی بعدی نمایشی متوسط یا زیر متوسطی ارائه داده هرچند بخشی از آن به افت او ناشی از بیرون ماندن از ترکیب بهخاطر محرومیت از فینال لیگ قهرمانان مربوط میشود.
میلاد سرلک هم که در دو بازی اخیر بهخاطر استرس و فشاری که نتوانسته در این تیم بزرگ تحمل کند با چهرهای بازنده و ترسو پا به میدان میگذارد و هیچ کاری از پیش نبرده است. نکته نگرانکننده در خصوص وضعیت فعلی پرسپولیس غیر از خلأ مهاجمان شاخص در خط حمله و البته ضعف هافبکها در ساختن موقعیت گل، فشار و استرس عجیب بیشتر بازیکنان است که موجب شده این تیم بهلحاظ کیفی افت و بهلحاظ آماری روند نزولی را طی کند.
مالکیت قابل قبول، موقعیت گل نگرانکننده
به آمار 7 بازی پرسپولیس در این فصل نگاهی میاندازیم. همه میدانند یحیی و کادرش چه علاقهای به بازی مالکانه دارند. آنها در این 7 مسابقه بهطور متوسط بیش از 61درصد زمان بازی مالک توپ بودهاند اما چرا تعداد شوتهای دقیق و خلق موقعیت با این مالکیت برابری نمیکند؟
پرسپولیس در این 7 بازی کلاً 90 شوت زده یعنی در هر بازی بهطور میانگین نزدیک به 13 شوت، اما از این تعداد شوت کلاً 25تا در چارچوب بوده و بهطور متوسط در هر بازی آمار نگرانکننده 5/3 شوت در چارچوب را شاهدیم. طبیعتاً متعاقب چنین آمار ضعیفی، در ایجاد موقعیت گل هم شرایط پرسپولیس اصلاً خوب نیست. تیم یحیی در 7 بازی کلاً 30 شانس مسلم گلزنی ایجاد کرده، یعنی در هر بازی چیزی بیشتر از 4 موقعیت که برای مدافع عنوان قهرمانی قابل باور و قابل پذیرش به نظر نمیرسد. این آمار باز هم ذهنها را بیشتر از مهاجمان گلنزن و قدرنشناس به سمت هافبکهایی برده است که از خلاقیت فاصله گرفتهاند، کارهای ترکیبیشان غالباً ناقص است، شوتزن نیستند یا خوب و دقیق شوت نمیزنند و در فاز حمله موفق عمل نکردهاند و به اندازه کافی موقعیت گل نساختهاند.
مقابل سپاهان همه چیز بدتر شد
پرسپولیس مقابل سپاهان 54درصد مالکیت توپ را داشت، درست به اندازه بازی با ذوبآهن اما این میزان مالکیت، کمترین میزان مالکیت توپ تیم یحیی در طول فصل جاری بود. بازیکنان پرسپولیس مقابل سپاهان 359 پاس موفق دادند که کمترین آمارشان در این 7 هفته نبود اما با تعداد پاسهای موفق بازیکنان در زمین آبگرفته و ناهموار قائمشهر برابری میکرد. در آمار شوت و شانس گل اما شرایط ناامیدکنندهتر هم بود. پرسپولیس مقابل سپاهان فقط سه شوت به دروازه حریف زد که تنها دوتای آنها در چارچوب بود در حالی که طی شش بازی قبل حتی بازی پرانتقاد مقابل ذوبآهن تعداد شوتها دورقمی میشد و تنها در بازی با نفت مسجدسلیمان بود که بهسبب بازی بسته حریف این عدد دورقمی نشد.
پرسپولیس مقابل سپاهان تنها دو شانس گلزنی داشت در حالی که طی 7 هفته گذشته و در بدترین شرایط، وضعیت بهتر از این بود. اگر کیفیت فنی و پتانسیل بازیکنان سپاهان و نیمکت قدرتمند این تیم را در نظر بگیریم باید یادمان باشد که پرسپولیس در 5 مسابقه ابتدایی فصل در شرایط غیرطبیعی بازی کرد؛ یعنی یا شرایط آبوهوایی خراب بود یا کیفیت زمین چمن یا هر دو، اما در دو دیدار اخیر از این حیث مشکلی وجود نداشت و تیم یحیی بدون بازیکن مصدوم و محروم، در زمین مساعد، هوای قابل قبول و کمترین اشتباه داوری بازی کرد تا از اتفاقات مسابقه کمترین آسیب را دیده باشد.
فشار و استرس عامل ضعف خط میانی
یحیی گلمحمدی بنا به هر دلیل -تنبیه مهاجمانی که کم میدوند و موقعیتنشناس هستند یا گرفتن دوباره مالکیت توپ و داشتن کنترل روی حریف- هرچه هافبک داشت را به زمین فرستاد. او تیمش را مقابل سپاهان با سیستم 1-1-4-4 به زمین فرستاد و در حالی که بنا به مقتضیات هر دو مدافع کناریاش هم هافبک بودند، مهاجم نوک و مهاجم سایهاش هم هافبک بودند که در طول بازی نه موقعیت ساختند نه موقعیتی نصیبشان شد.
با این شرایط به نظر میرسد اگر بحث فقدان مهاجم گلزن را کنار بگذاریم و تصور کنیم تنها با تحولی بزرگ در مهاجمان فعلی، جذب مهاجم قابل در نیمفصل یا بازگشت آلکثیر شرایط خط حمله تغییر خواهد کرد، باید بیشتر روی ضعف خط میانی پرسپولیس زوم کنیم؛ جایی که بحث کیفیت فردی بازیکنان، پست بازی آنها و سیستم در میان نیست یا کماثر به نظر میرسد و شاید مسأله روانی و استرس باعث شده بازیکنان قابلی مثل پهلوان، سرلک، نوراللهی،کامیابینیا وعالیشاه افت کنند یا نمایشهای پرنوسانی ارائه دهند؛ نوسانی که برخی آن را به شکست در فینال آسیا و پسلرزههای آن ارتباط میدهند و برخی آن را به در پیش بودن دربی و فشار قهرمانیهای گذشته مرتبط میدانند که به نظر میرسد ملغمهای از آنها بر شرایط روانی بازیکنان خط میانی پرسپولیس تأثیر منفی گذاشته است.
پس حالا مهمترین وظیفه کادر فنی پرسپولیس در آستانه دربی برداشتن این فشار از روی دوش بازیکنان است و آنها باید از هر متدی استفاده کنند تا بازیکنانی که غالباً باتجربهاند و مسابقات بزرگ اینچنینی یا فراتر از آن مثل فینال لیگ قهرمانان را تجربه کردهاند با استرس کمتری مهیای بازی دوشنبه آینده شده و با یک برد بزرگ از این شرایط خلاص شوند.