
باید بعد از چهل و اندی سال از دیکتاتوری نفرت داشته باشیم نه اینکه به سمت دیکتاتوری رویم
چرا تفکر ما به این سمت می رود که به چمکه پوش نیاز داریم؟! این تفکر خطرناکی است.
به گزارش روز نو : غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی در رابطه با مصوبات مجلس یازدهم و اقدام اخیر مجلس در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و اهداف نمایندگان از این اقدامات گفت: سوگیریِ مجلس و مصوبات آن، در واقع به جامعه القاء می کند که قرار است بستر برای حضور فرد و یا افرادی خاص در انتخابات ۱۴۰۰ آماده شود و در مقابل عدهای نیز حذف شوند. البته این سوگیریها نه به پای مجلس بلکه به پای نظام نوشته می شود و نتیجه خوبی هم برای حاکمیت ندارد.
او ادامه داد: این رفتارها مشارکت مردم را تضعیف میکند. هر چه حاکمیت به سمت بیطرفی پیش رود مشارکت هم بیشتر میشود. اگر میخواهیم بار دیگر شاهد تکرار فاجعه ای که در انتخابات مجلس یازدهم رخ افتاد، نباشیم و مشارکت مردم را داشته باشیم باید فضا سازی بیطرفانهای انجام داده و اجازه دهیم همه کسانی که قانون اساسی و جمهوری اسلامی را قبول دارند، بتوانند در انتخابات شرکت کنند. اما اگر برای برخی این چیزها مهم نیست، خب مردم هم اگر دوست داشته باشند در انتخابات شرکت می کنند و اگر هم دوست نداشته باشند شرکت نمیکنند.
نماینده پیشین مجلس در رابطه با میزان مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ و احتمال مشابهت وضعیت مشارکت با انتخابات اسفند ۹۸ گفت: شاید وضعیت بدتر هم شود. اگر این روند ادامه پیدا کند و با توجه به ضعف مجلس یازدهم و گاف هایی که همچنان ادامه دارد، همان مقدار امیدی هم که مردم به اصلاح داشتند، از بین میرود و با ادامه وضع فعلی بعید می دانم کسی تمایلی به شرکت در انتخابات داشته باشد.
ایمن آبادی در رابطه با موضوع کاندیداتوری نظامیان در انتخابات ۱۴۰۰ و نظر برخی مبنی بر روی کار آمدنِ فردی قاطع برای حل مشکلات کشور، گفت: قاطعیت الزاما توام با نظامیگری نیست. اصلا قاطعیت مهم نیست، قانونگرایی مهم است. شخصی که قرار است بیاید باید تابع قانون باشد. ما باید بعد از چهل و اندی سال از دیکتاتوری نفرت داشته باشیم نه اینکه به سمت دیکتاتوری رویم. چرا تفکر ما به این سمت می رود که به چمکه پوش نیاز داریم؟! این تفکر خطرناکی است. ما به چکمه پوش نیاز نداریم، به کسی نیاز داریم که قانون گرا باشد و کشور را متناسب با قانون پیش ببرد.
کشور دست اصولگراهاست. نمی دانم چرا برای گرفتن کرسی ریاست جمهوری تا این حد مصمم هستند! کشور همه جوره در ید اختیار آنهاست. اینکه رئیس جمهور شوند و یا نشوند، فرقی ندارد چرا که همه جوره می توانند کشور را اداره کنند.
او در رابطه با دو قطبی مذاکره و عدم مذاکره و استفاده احتمالی کاندیداها از این موضوع برای پیروزی در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری گفت: با اینکه کاندیداها میخواهند از این فرصت استفاده کنند، اما من فکر نمی کنم مردم چندان به دنبال مذاکره و یا عدم مذاکره باشند. شاید مردم فکر میکنند سرنوشت زندگی آنها جایی دیگر نوشته می شود و ربطی هم به مذاکره ندارد. اگر عده ای بخواهند مذاکره انجام می شود و اگر همان عده نخواهند مذاکراتی که حتی انجام شده، بر هم می خورد. بنابراین احساس مردم این است که در جای دیگری، چیزهای دیگری رقم می خورد.
ایمن آبادی در رابطه با کاندیدای انتخابات پیشرو گفت: مصاحبهای خواندم از آقای هاشمی که گفته بودند «امیدوارم برای انتخابات گول نخورم!» بالاخره شرایط همانگونه که برای مردم مساعد نیست برای کاندیدا هم مساعد نیست. کسانی هم که وعده می دهند، در واقع صرفا حرف می زنند. شرایط کشور مشخص است و اگر تغییرات اساسی انجام نشود کسی نمی تواند کاری پیش ببرد.
این فعال سیاسی اعتدالگرا در رابطه با عزم اصولگراها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری گفت: کشور دست اصولگراهاست. نمی دانم چرا برای گرفتن کرسی ریاست جمهوری تا این حد مصمم هستند! کشور همه جوره در ید اختیار آنهاست. اینکه رئیس جمهور شوند و یا نشوند، فرقی ندارد چرا که همه جوره می توانند کشور را اداره کنند.
او ادامه داد: البته شاید برای کم شدن دغدغههای خود، به گرفتن کرسی ریاست جمهوری اصرار دارند اما در مجموع کشور کاملا در اختیار طیف راست سنتی است. هرکسی هم بخواهد رئیسجمهور شود، آنها هستند که کشور را اداره می کنند. شما ببینید در دوران آقای خاتمی، هاشمی و روحانی همه جوره توانستند کشور را اداره کنند. بنابراین فکر نمی کنم خیلی دغدغه داشته باشند.
ایمن آبادی در رابطه با اجرای پروژه یکدست سازی از جانب طیف اصولگرا گفت: مردم در حال حاضر به یکدست سازی قانع هستند. مردم می خواهند کشور یکدست شود و ببیند این ها دیگر چه بهانهای می آورند. چراکه زمانی که کشور یکدست نیست، این طیف همه ضعف ها را به گردنِ کسی که مظلوم و بدون پشتوانه است، می اندازند. حالا میخواهند کشور یکدست شود تا ببینند چه اتفاق میافتد. در زمان آقای احمدی نژاد هم کشور یکدست نبود. آقای احمدی نژاد کرنش کرد و خود را از مدار خارج کرد و تا روز آخر تابع آنها نبود. او از جایی به بعد کُرنش کرد و آنها را جا گذاشت.