نامزد نظامی یعنی عدم تربیت کادر سیاسی
اگر اخبار و روزنامههای کشور را از ابتدای انقلاب اسلامی نگاه کنید، به جز چند صباح اول و حضور برخی چهرههای ملی مذهبی و برخی سازمانها که در جدالهای اول انقلاب از دور خارج شدند، تقریباً تمام نامها و چهرههای سیاسی تاکنون تکراری هستند. چهرههای جدید و جوانی که به این اسامی اضافه شدند، کم هستند و اغلب در ارتباط معناداری با چهرههای شاخص فعلی کار خود را آغاز کردهاند. بعد از 4 دهه از عمر جمهوری اسلامی به نظر میرسد، گزینههای محتمل برای انتخابات ریاست جمهوری آنقدر کم تعداد هستند که برخی حتی برای دورههای متمادی شرکت کرده و باز هم جزو گزینههای احتمالی مطرح میشوند. اما کاهش تعداد گزینهها به نحوی است که برخی ایده رئیس جمهور نظامی را مطرح میکنند. این ایده البته همراه با دلایل متعددی مطرح میشود. از جمله اینکه چنین فردی بیشتر از هر کسی تابع رهبری است یا کاریزمای مدیریتی بیشتری دارد اما عده زیادی هم به شدت مخالف حضور نظامیان هستند.
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که ایده روی کار آمدن رئیس جمهور نظامی در دورههای قبل نیز مطرح شده است، اما اکنون به صورت گستردهتر و مستمر بیان میشود.
او درباره نبایدهای حضور نظامیان در نهاد دولت تصریح کرد:«اگر کسی در ساختار نظامی باشد و از آن بیرون بیاید، یک شهروند عادی میشود. چنانکه شورای نگهبان نیز اعلام کرده، چنین فردی ارتباطش را قطع خواهد کرد. اما بحث بر سر این است که اداره کشور به دست فردی نظامی، هر چند شخصیتی لایق و نخبهای باشد، درست است؟ یکی از شئونات رئیس قوه مجریه این است که بر کار هیأت دولت نظارت میکند. هیأت دولت نیز شأن خاصی دارد. لزوماً کسی که در یک نهاد نظامی موفق عمل کرده است، در انجام مسئولیتهای جایگاه رئیس جمهوری تخصص کافی را ندارد. آیا در سیستم موجود سپاه چنین رویکردی وجود دارد که فردی را برای اداره کشور در سمت ریاست جمهوری تربیت کند و مستعد حضور در این جایگاه شود؟»
او ادامه داد:«تا جایی که ما اطلاع داریم چنین امکانی وجود ندارد که کسی از یک نهاد مسلح به درجهای از پختگی برسد که کشور را اداره کند. فردی مثل آقایان قالیباف یا محسن رضایی بیش از دو دهه است که از سپاه منفک شدهاند. اما حتی در این موارد نیز لزوماً تجربیات فرد پاسخگو نیست.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به توصیه امام خمینی(ره) گفت:«نباید فراموش کرد که بنیانگذار انقلاب نظامیان را از دخالت در سیاست منع کرده است. اگر آنها بخواهند در سیاست دخالت کنند، باید استعفا کنند و مانع قانونی نیست.»
اعتراف به عدم تربیت نیروی سیاسی در چهار دهه
رجایی با بیان اینکه ورود نظامیان به عرصه انتخابات ریاست جمهوری این پیام را میفرستد که چهار دهه است که نظام جمهوری اسلامی هیچ تولیدی در جهت تقویت و پرورش افراد نخبه در کشور نداشته است که آنها ناچار شوند از نیروهای مسلح به انتخابات ورود کنند.آیا با وجود افرادی که کار مدیریتی کردند، دستمان آنقدر خالی است که باید نهاد سیاسی کشور از نهاد نظامی آن وام بگیرد؟
این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد:«عرصه سیاست خالی از وجود نخبگان نیست. اگر آنها قابل و لایق هستند، مسئله دفاع از امنیت کشور، مسئلهای نیست که افراد لایق آن را ترک کنند و به سراغ پر کردن صندلی ریاست جمهوری باشند و به عرصه سیاست بیایند. مگر اینکه ایران را هیچ عاملی تهدید نکند که این مسئله نیز کاملاً منتفی است. آنها باید باشند که بتوانند از امنیت کشور و تمامیت ارضی کشور دفاع کنند؛ به ویژه با اقدامات و تهدیداتی که اسرائیل در خصوص تقابل امنیتی با ایران دارد.» او با بیان اینکه نهادهای نظامی نیز میتوانند خدمات خود را برسانند، افزود:«حتما که نباید دولت را تسخیر کنند. اگر بحث سپاه است، آنها قرارگاههای بازسازی و سازندگی دارند و خدمات زیادی در قالب بسیج و ... میتوانند به کشور بکنند که الان هم آن را انجام میدهند. در جهت جادهسازی، پلسازی، سدسازی، کمک به محرومان و حاشیهنشینان و کمک به دولت میتوانند گام بردارند و مانعی نیز در این راه وجود ندارد. به نظر میرسد این تصور در اصل پایین آوردن شأن نهاد سیاسی کشور است و چندان درست نیست. به نظر میرسد این اشتباه از دوره احمدینژاد به وجود آمد که کسی در قامت استاندار و شهردار تبدیل به رئیس دولت شد. اما اداره دولت با آن پیچیدگی سیاسی و ملزومات دیپلماسی بینالمللی نیاز به حضور افراد شایستهای دارد.»
تسخیر دولت با عقبه نظامی؟
رجایی معتقد است که اگر نظامیان بخواهند به صفت فردی و در قامت شهروند عادی به انتخابات ورود کنند، مسئلهای نیست اما اگر بخواهند با اتکا به عقبه نظامی وارد شوند که خیلی خطرناک است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه به صفت فردی چندان هم نمیتوانند تحولی ایجاد کنند، گفت:«اگر با اتکا به عقبه بیاید، بر اساس وصیتنامه امام خمینی(ره) اصلاً به صلاح کشور نیست و قانونی هم نیست.»
وی افزود:«از آنجا که احزاب با نظامیها رابطه تعارضی دارند، نه رابطه همپوشانی، علیالقاعده از حمایت احزاب نیز برخوردار نیستند و شانس پیروزی آنها به شدت پایین است. احزاب موجود، چه چپ یا راست موافق حضور نظامیها در دولت نیستند.»
رجایی خاطرنشان کرد:«عدهای معتقدند که رئیس جمهور نظامی خیلی بیشتر از رهبری تبعیت میکند. اما وقتی قانون وظایف رهبری و ریاست جمهوری را مشخص کرده، این نوع دفاع از رئیس جمهور نظامی منتفی میشود. ما دوره ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی را داریم که هماهنگترین فرد با مقام معظم رهبری بعد از آقایهاشمی بود. این تصور آنان کاملاً نادرست است و کسی مشکلی با رهبری ندارند. مادامی که قانون معیار قرار میگیرد، چنین مسئلهای منتفی است. این معیار درستی نیست که نظامیها بیشتر تابع قانون و رهبری هستند.»
او ادامه داد:«منع حقوقی و قانونی برای حضور نظامیان در انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد، اما حضور نظامیان به دلایلی که گفته شد برای کشور خیر چندانی ندارد.»
وی با اشاره به علت موافقت عدهای با حضور رئیس جمهور نظامی گفت:«متاسفانه بعد از روی کار آمدن احمدینژاد شأن نهاد دولت پایین آمده و افراد زیادی تصور میکنند که شایسته اینکار هستند. نمیتوان نیت افراد را خواند.»
او در پایان تصریح کرد:«به هر حال ناکامیهایی که دولت داشته عدهای را مصمم کرده که با توجه به ناکارآمدیهای موجود در دولت فعلی بتوانند چهره کارآمدی را از خود نشان بدهند و این جایگاه را در اختیار بگیرند.»
منبع:روزنامه همدلی