مصوبه مجلس دولت فعلی و آينده را زمين گير میكند؟
طرحی که نمایندگان روز گذشته در مجلس تصویب کردهاند، طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نام دارد. این طرح ۹ ماده دارد و دولت را موظف میکند سالانه به میزان حداقل ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰درصد را تولید و در داخل کشور ذخیره کند.
به گزارش روز نو :همچنین بر اساس این طرح با هدف تحقق ظرفیت ۱۹۰هزار سو غنی سازی، سازمان انرژی اتمی باید ظرفیت غنی سازی و تولید اورانیوم غنیسازی شده را هر ماه ۵۰۰ کیلوگرم افزایش دهد. همچنین سازمان انرژی اتمی مکلف شده تا طی ۵ ماه از کارخانه تولید اورانیوم فلزی در اصفهان بهرهبرداری کند، رآکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین اراک را نیز راهاندازی کند و اینکه دولت موظف شده، ظرف مدت ۲ ماه دسترسیهای نظارتی فراتر از پروتکل الحاقی را متوقف کند. اگر پس از ۳ ماه روابط بانکی ایران در اروپا و میزان خرید نفت آنها از ایران به شرایط عادی و رضایت بخش بازنگشته باشد، دولت مکلف است اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف نماید. تصمیم مجلس، قطعا یک زیان بزرگ دارد و آن هم اقتصادی است. چراکه اگر تحریمها رفع شود موضوعی که مورد تاکید خود نمایندگان نیز هست این تصمیم، محاسبه شرکتهای خارجی و سرمایهگذاران آن سوی مرزها برای سرمایهگذاری در ایران را تغییر میدهد و آنها ایران را در زمره کشورهای پرریسک قرار خواهند داد و طبعا گشایش اقتصادی جدیدی شکل نخواهد گرفت. یک پیامد حقوقی دیگر درمورد لغو اجرای پروتکل الحاقی، آن است که این کار میتواند از سوی طرفهای برجام، نقض توافق هستهای از سوی ایران قلمداد شود و چه بسا این بار حتی چین و روسیه هم حمایت از ایران را ملغی کنند. در راستای بررسی این مساله گفت و گویی با علیاکبر فرازی، سفیر پیشین کشورمان در رومانی داشته است که در ادامه میخوانید.
اقدام مجلس در راستاي خروج از پروتکل الحاقي تا چه ميزان دقيق است؟
همواره در فضاي پرتنش توصيه به تدبر و از اقدام شتابزده پرهيز ميشود. در اين ميان آنچه که بهنظر ميرسد اين است که مجلس از گذشته بهدنبال اين بوده که چنين طرحي را تصويب کند و چند ماه نيز بهدنبال اين امر بوده است. منتهي در اين شرايط زماني مطرح شد که ميتواند بازتابهايي داشته باشد. بايد در نظر گرفته شود که اين مصوبه تا چه ميزان مبتني بر منافع ملي است و بر اين اساس به آن نگاه کنيم. امروز دشمنان کشورمان بهدنبال اين هستند تا به جهانيان اين را القا کنند که ايران بهدنبال صلح و آرامش نيست و بهدنبال تلقين ايران هراسي به ديگران هستند. مجلس بايد توجه کند که منافع بلندمدت ايران در چه چيزي است و بر اساس آن تصميمگيري کند. امري که بايستي در مصوبه مجلس متبلور ميشد. گرچه اين طرح بايد مراحل مختلفي را طي کند تا قانون شود اما همين امر نيز بايد با دقت انجام بگيرد. بهنظر ميرسد شوراي نگهبان با طرح مجلس مخالفت خواهد کرد زيرا اين مصوبه فرصت را به آمريکا ميدهد تا مکانيزم ماشه را فعال کند و زيان سنگيني وارد ميکند. همين که صرفا جو تبليغاتي عليه کشور ايجاد شود نيز به زيان ما خواهد بود. اين امر به هيچوجه همه جانبه نگر نبوده. در برههاي از زمان که ايران در پاسخ گفته است که بايد آمريکا به برجام بازگردد ما هم بايد به برجام احترام بگذاريم. مصوبه مجلس ضربهاي به دولت فعلي و دولت آينده است. اميد ميرود شوراي نگهبان اين مصوبه را رد کند.
خروج از پروتکل الحاقي منجر به مخدوش شدن روابط ايران با دوستانش خواهد شد؟
اگر ايران از پروتکل الحاقي خارج شود، روسيه و چين ديگر از ايران نميتوانند در عرصه بينالمللي مثل قبل دفاع کنند. اين طرح مجلس تبعات چند بعدي دارد، زيرا منافع بلندمدت در آن به طور کامل محاسبه شفاف نشده است. برخي از کشورها در گذشته به علت اينکه ايران از تعهدات خود در برجام پيروي کرده است در کنار ايران و عليه آمريکا موضع گرفتهاند که با مصوبه مجلس اين مساله کمرنگ خواهد شد. برخي معتقدند شايد ديگر در شوراي امنيت حمايتهايي را که در گذشته در عرصه سياسي از آن برخوردار بوديم را احتمالا از دست بدهيم.
مزيتهاي اقتصادي مصوبه مجلس چه خواهد بود؟
همين مصوبه مجلس منجر به افزايش قيمت ارز و طلا در کشور بود و تاثير بر اقتصاد و بازار مي گذارد. اين نشان ميدهد که اين حرکتها در داخل کشور نيز تبعاتي دارد و جو رواني هم ايجاد ميکند. براي بهبود وضعيت کشور بايد يک وضعيت باثبات ايجاد کنيم و اين امر با تصميمگيري خاص تطابق ندارد. اقدام برخي مثل اين است که سالها تلاش کنيد و به يک نقطه موفقيتآميز برسيد و در زمان بهرهبرداري از آن پا پس کشيده شود. بهنظر ميرسد که بايد اجازه دهيم که دوره گذار سپري شود تا وضعيت آمريکا با برجام مشخص شود تا فرصت براي طرح مسائل برجام مهيا گردد. برجام يک بازي برد- برد است و ايران اگر منافعش ايجاب کند و اگر طرف آمريکايي تحريمها را لغو کند، ايران نيز روشهايي دارد که به تعهد خود عمل کند.
در صورت عدم تصويب نهايي مصوبه مجلس ايران بايد در سياست خارجي خود به چه روشي عمل کند؟
بايد دقت نظر داشت تا بهانه به دست نيروهاي تندرو داده نشود. نبايد بهگونهاي عمل کنيم که رژيم صهيونيستي، عربستان و آمريکا به ايران هراسي دامن بزنند. در اين برهه زماني بايد با درايت عمل کنيم. ما تا به اين لحظه موفق عمل کردهايم. بازگشت ايالات متحده به برجام نزديک است و با اين اقدام ايران ميتواند خسارات خروج از برجام را هم مطالبه کند. طبيعي است که ايران اگر در اين مسير به منافعش برسد ميتواند به مراتب راحتتر و با يک اجماع کلي تصميمگيري کند و اقدامات مقابلهاي انجام دهد اما در اين برهه زماني نبايد اقدام شتاب زده درسياست خارجي داشته باشيم، زيرا در ابتدا خودمان متضرر خواهيم شد. در اين برهه زماني ميتوان منتظر ماند تا تکليف برجام نهايي شود.
اساسا چه موانع ديگري امروز در مسير ارتباطات اقتصادي ما وجود دارد؟
اگر ميخواهيم مروادات تجاري ايران با دنيا را تسهيل کنيم، نميتوانيم که جزوي از کنوانسيونهاي بينالمللي پالرمو و اف اي تي اف نباشيم.در واقع تا زماني که ما صراحتا اعلام نکنيم که چارچوب مقررات بينالمللي جهت برقراري ارتباطات تجاري با جهان را ميپذيريم يا خير، خودمان هم نميدانيم که وضعيت ما چطور خواهد بود و چه برنامهاي بايد داشته باشيم. بهتر اين است که در تعيين تکليف وضعيت پيوستن کشور به اف اي تي اف فکري اساسي شود. برخي معتقد بودند که ميتوان بدون ملحق شدن به اف اي تي اف هم کار کرد اما با صراحت بگويم که اصولا نميشود، نميتوان عضو يک کنوانسيون نشويم اما توقع داشته باشيم از مواهب آن برخوردار و از تبعات آن دور باشيم. يا بايد وارد اين کنوانسيون بشويم يا نشويم اما وقتي همه کشورهاي دنيا وارد چرخه يک مجموعهاي ميشوند، وارد نشدن ايران به آن مجموعه برخي اشکالات فني را براي ما به وجود ميآورد. بنابراين در اين وضعيت کرونا که جهاني هست و تحريمهاي ناجوانمردانه و سختي که خاصِ پيش روي ما هست و سوم سوءمديريتهاي داخلي، چالشهايي را ايجاد و کار را سخت ميکند. از طرفي با کنوانسيونهاي جهاني مخالفت ميکنيم، آنهم با زاويه ديد سياست و نه اقتصاد. متاسفانه شرايطمان را روي هوا نگه داشتهايم در صورتي که بهترين فرصت براي بهرهگيري از تحولات جهاني است. تحريمها آثار خودشان را گذاشتند و ما نتوانستيم آنطور که بايد مقابله خوبي داشته باشيم. اگرچه آمارها نشان ميدهد ما در زمينه صادرات کالاهاي غيرنفتي چندان متوقف نشديم ولي اين به معناي خوب عمل کردن ما در ساير حوزهها هم نيست.
آيا توانستهايم از رابطه تنگاتنگ سياست و اقتصاد بهترين بهره را ببريم؟
ما در زمينه صادرات خدمات فني و مهندسي دستمان باز نبوده، در صنايع دستي تقريبا خوب بوديم اما در حوزههاي ديگرنه. ما اصلا تعريفي براي ديپلماسي اقتصادي نداريم، آمديم معاونتي تحت عنوان ديپلماسي اقتصادي در وزارت امور خارجه تشکيل داديم اما اين اصلا به معناي داشتن ديپلماسي اقتصادي نيست. ما تعريفي از ديپلماسي اقتصادي نداشتيم، بنابراين متناسب با آن برنامهريزي نکرديم و نيرويي پرورش نداديم. يکي از اقدامات مهم وزارت امور خارجه ميتواند فعال کردن بخش آموزش خود در آن وزارتخانه باشد و بهخصوص در زمينه مسائل تجارت خارجي کار کند و آموزش دهد و در اسرع وقت آنها را براي کار در بدنه کارشناسي وزارت امور خارجه به کار گيرد. متعاقب اين موضوع وزارت امور خارجه بايد ميان آن وزارتخانه و بخشهاي مختلف اقتصادي و به خصوص بخش دولتي و خصوصي ارتباط برقرار کند. اول اينکه تکليف خودمان هنوز مشخص نيست، نميدانيم که کدام بخش دنيا اولويت يک هست و اولويتهاي بعدي کجاست، يک شب به سمت شرق ميرويم، يکبار ديگر هدف آمريکاي لاتين ميشود و اين رويه محاسبه شده دقيقي نيست و بايد در داخل به يک هدف معين برسيم.