
نبايد در زمين بازیِ صهيونيستها بازی كرد
چند روزی است که مردم ایران داغدار شهادت یکی از دانشمندان هستهای کشور هستند. اما درباره واکنش مجموعه نظام به این ترور ناجوانمردانه بحثهای زیادی شده است و بین جناحهای مختلف اختلافنظرهایی برای عکسالعمل نظامیان وجود دارد. نمایندگان مجلس اقداماتی را انجام دادهاند که بهنظر میآید بیشتر باید روی آن تمرکز کرد. مجلس شورای اسلامی با تصویب یک طرح دو فوریتی بازرسی آژانس از تاسیسات هستهای را لغو کردند و شرایط را برای ماههای آینده دولت ترسیم کردند. درهمین راستا با غلامعلی جعفرزاده نماینده مجلس دهم گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :اگرمجلس طرح دوفوريت اقدام راهبردي براي لغو تحريم را به تصويب رساند. بر اساس اين طرح بازرسيهاي آژانس از تاسيسات هستهاي لغو ميشود؟
مجموعه نظام مراقب است و به هيچوجه در پازل صهيونيستها بازي نخواهيم کرد و با انتقام سخت پاسخ آنها را خواهد داد. صهيونيستها با توجه به فضايي که باز شده ترس از اين دارند که ايران در آرامش باشد و فضاي سياسي براي دپيلماسي فراهم شود و از همين مسأله صهيونيستها ناراحت هستند. آنها احتمال اينکه ايران بعد از شکست دونالد ترامپ در انتخابات بتواند اجماع جهاني را عليهشان ايجاد کند، ترس دارند و همين مسأله باعث شده که اقداماتي انجام دهند تا تحريمها ادامه پيدا کند. بخشهاي مختلف بايد توطئههاي دشمنان رصد کرده و پاسخ قاطعي به آنها بدهند. اما طوري رفتار نشود که آنها زمين بازي را به نفع خود تغيير دهند و بايد به شکلي رفتار کنيم که صهيونيستها از کرده خودشان پشيمان شوند و با اقدامي دقيق درس عبرتي به آنها بدهيم که در ذهن آنها هم نگنجد.
اين محکوم کردن همواره وجود داشته اما براي پايان دادن به آن چه بايد کرد؟
مجموعه بزرگان نظام به اعتقاد من با يک مصلحت انديشي تمامي موضوعات را در نظر گرفته و ميگيرند و هرچه که به صلاح مردم است را انجام ميدهند. هر اقدامي که ايران بخواهد انجام بدهد منافع و مصالح ملي در آن لحاظ خواهد شد و مردم در اولويت قرار دارند. با توجه به اين که جريان نفوذي روز به روز خود را نشان ميدهد بايد همه دقت خود را بالا ببرند تا دچار اشتباهي نشويم . نميخواهم بگويم برخي که در مجلس هستند و شعارهاي تند سر ميدهند جريان نفوذي هستند اما اين موضوع را فراموش نکنيد که در حال حاضر من به کساني که شعارهاي تند ميدهند خوشبين را نيستم و معتقدم بايد با تحمل بيشتر تمامي اتفاقات افتاده را معقولانهتر و باسياست بيشتري بررسي کنند و منافع، مصالح کشور را در نظر بگيرند و دست دشمن را بخوانند. و کساني که در کشور قدرت بالايي براي تصميم گيري در موضوع امنيت ملي دارند مانند شوراي امنيت ملي و... موضوع را موشکافي و تصميم محکمي اتخاذ شود. مسأله مهم اين است که مسئولان در هر جايگاهي که قرار دارند در زمين طراحي شده دشمنان بازي نخواهند کرد.
اخيرا شاهد حمله برخي نمايندگان به مسئولان هستيم. ريشه اين تفکر کجاست و چه بايد کرد؟
پيش از اين هم گفته بودم که هيچکس حق ندارد کسي را که براي مردم کار ميکند، خائن خطاب کند. مخالفان مواضع دولت فقط ميخواهند انتخابات 1400 را ببرند، منافع ملت ايران گويي خيلي برايشان مهم نيست. بايد همه تلاش کنند مشکلات مردم به حداقل برسد. آقاي رئيسجمهوري، وزير امور خارجه بايد از همه ظرفيتها استفاده کنند. نميشود هميشه حاشيه درست کرد، وقتي ميبينيم اثرات اقدامات ترامپ در آمريکا منفي تلقي شده است و اقدامات وي عليه ايران از سوي مردم آمريکا خسارتبار براي کشورشان تلقي شده است، اکنون بايد پيام ما به مردم آمريکا چه باشد؟ بگوييم که شما اشتباه کرديد که ترامپ را حذف کرديد؟ يا بگوييم که شما کار درستي را انجام داديد؟ بايد بگوييم آن چهرهاي که از ايران براي مردم آمريکا توسط ترامپ ساخته شده بود، چهره غيرواقعي بود. ايران کشوري صلح دوست است و آمادگي دارد که با هر کشوري که منافع آن را تامين کند و دست از دشمني بردارد، بر اساس احترام متقابل رفتار کند.
رياست مجلس يازدهم و برخي نمايندگان اجازه بازديد بازرسيهاي آژانس را از تاسيسات هستهاي با يک طرح دو فوريتي در مجلس لغو کردند. اين اقدام چقدر موثر خواهد بود؟
رياست مجلس با توجه به اينکه از نمايندگان براي رسيدن به کرسي رياست توقع راي دادن دارد، معمولا هميشه همه را رصد ميکند تا اکثريت مجلس را براي راي آوردن داشته باشد و اکثريت هم به آن راي بدهند. ما نميتوانيم اعلام کنيم که نمايندگان همراهي ميکنند و اين مسأله را قبول دارند اما نمايندگان مجلس فعلا در حال همراهي هستند. تجربه مجلس اين موضوع را به ما ثابت کرده است. اما عرض کردم که موضوع اصلي که ما بايد به آن توجه کنيم مسأله تصميمگيري جمعي بزرگان نظام است. ترور دانشمند بزرگ ما محسن فخري زاده مردم را جريحهدار کرد و بهنظر ميآيد که بايد يک انتقام از آنها بگيريم. بنده به شخصه با انتقام سخت مخالف نيستم اما اين انتقام سخت بايد بسيار هوشمندانه و با ضريب هوشي بالا و با بررسي همه جوانب انجام شود. زمان مناسب براي انتقام سخت را نبايد فراموش کنيم و بايد در موقعيتي انتقام سخت بگيريم که شدت آن کاهش پيدا کند.
به هر حال انتقام سخت در چنين شرايطي بايد عملياتي شود؟
درست است اما بايد به اين نکته توجه کنيم که انتقام سخت نبايد طولاني شود و شرايط را براي ما پيچيده کند. در اين مدت اخير اتفاقاتي در کشور افتاد که اميد ميرفت شرايط کشور به سمت آرام شدن حرکت کند. لذا بايد بهنحوي مديريت کرد که بتوانيم با اجماع جهاني حذف ترامپ را داشته باشيم . ايرانيان فراموش نميکنند که ترامپ وقيح بود که دستور ترور سردار رشيد ما را داد و انتقام سختي از او خواهند گرفت. سياستمداران ما نبايد کاري انجام بدهند که بهانهاي به دست بدخواهان بيفتد و سوءاستفاده کنند.
اخيرا آقاي نوبخت عنوان کرده بود که بهجاي پرداخت يارانه به مردم بايد به رفع تحريمها فکر کرد تا مشکلات اقتصادي بهطور طبيعي حل شود. بهنظر شما اين موضوع قابل تحقق است؟
حرف درستي است. همه ميدانيم ارتباط با کشورهاي ديگر سبب بهبود اقتصاد کشور و به تبع آن بهبود وضعيت معيشت ميشود. در وهله اول بايد به بهبود روابط با همسايگان پرداخت بهويژه همسايگاني که با آنها داد و ستد داريم و پل اقتصادي مهياست. در صورت بهبود روابط با همسايگان کشورمان صادرات و واردات رونق ميگيرد که امتياز بزرگي براي اقتصاد کشور است. اقتصاد پويا با ارتباط داشتن با کشورهاي ديگر است که محقق ميشود و پس از آن شاهد رفع مشکلات جامعه از جمله بيکاري خواهيم بود. اگر اين مولفهها محقق شود بهطور طبيعي نيازي به پرداخت يارانه به مردم نخواهد بود.
پرداخت يارانه تدبير درستي براي حل مشکلات اقتصادي است؟
يارانه نتوانست وضعيت معيشتي را بهبود ببخشد. البته نبايد به آنچه طي سالهاي اخير در روند ارائه يارانه گذشت بيتفاوت بود بهعنوان نمونه برخلاف ادعاها، هدفمندکردن حاملهاي انرژي هنوز اجرائي نشده است که نشانه خوبي براي مفيد نبودن يارانههاست. مشکل ديگر يارانهها به بحث عدالت باز ميگردد، يعني يارانه بهصورت پنهان به اقشاري از جامعه پرداخت ميشود که با شفافيت و عدالت منطبق نيست. ماده 7 قانون يارانهها هم اجرا نشد. براساس اين ماده بايد خدمات اجتماعي ايجاد ميشد که نشد. از طرفي از قدرالسهمي که براي توليد، صنعت و جاهاي ديگر مشخص کرديم، هم در مجموع نتايجي که انتظار داشتيم، حاصل نشد. بنابراين بهتر بود اقداماتي انجام ميداديم که بتوانيم براي موضوعاتي که اين همه براي آنها هزينه پرداخت کرديم، نتيجه ميگرفتيم که به هر دليل اتفاق مطلوب نيفتاد.
برخي مدعي کاهش حاملهاي انرژي هستند و عنوان ميکنند که مصرف انرژي بالايي داريم. درست است؟
بله. همينطور است. در حالي شاهد کاهش نداشتن حاملهاي انرژي هستيم که به موازات آن، مصرف انرژي بالايي هم وجود دارد.
اين موضوع خلاف عدالت در پرداخت نيست؟
دقيقا نکته همين است و در موضوع عدالت در پرداخت هم با وجود پرداخت سالانه 900هزارميليارد تومان يارانه، به اهداف مدنظر نرسيدهايم، بهنحوي که بخشي از منابع حاصل از اجراي قانون هدفمندکردن يارانهها توسعه زيرساختها و 30درصد توليد و کمک به واحدهاي صنعتي و آلايندهها براي بخش خودروسازي مقرر شده بود که اين اهداف هم محقق نشد. علاوه بر اينها در بحث توزيع شير و تغذيه سالم در مدارس، قانون خدمات تامين اجتماعي و 20درصد از رديف اعتبارات تملک داراييها هم که قرار بود از محل هدفمندي يارانهها انجام شود، اثري مشاهده نميشود. بنابراين ما در هدفمندکردن يارانهها بلبشويي را مشاهده ميکنيم که شايد بخشي از آن ناشي از اقدامات مجلس است، بهدليل اينکه هر سال قواعد را تغيير داده که موجب عدم يکپارچگي آن شد.
پرداخت نقدي به مردم هم تناسبي با قانون درنظرگرفته شده ندارد. اين موضوع چه صدماتي براي بخش اقتصادي کشور دارد؟
بر اساس قانون نبايد بيش از 50درصد منابع حاصل صرف پرداخت نقدي به مردم ميشد، در صورتي که الان 94درصد منابع صرف پرداخت نقدي ميشود. اين موارد نشان ميدهد که هدفمندکردن يارانهها دچار چالشها و مشکلاتي است. ضمن اينکه برخي از شرکتها مانند پخش و فرآوردههاي نفت و گاز هم درآمدهاي خود را واريز نکردند.
از اظهارات شما اينگونه برداشت ميشود که پرداخت يارانه از مسير اصلي منحرف شده و نتوانسته اهداف مورد نظر را محقق کند.
دقيقا به همين شکل است. درحال حاضر پرداخت يارانه بدون هدف انجام ميگيرد. اگر پرداخت يارانه براساس ماده 7 تامين اجتماعي صورت ميگرفت، هدفدار بود و ميتوانست نيازمندان، خانوادههاي بيسرپرست و بدسرپرست، معلولان و کساني که آسيبديده اجتماعي بودند را تحت پوشش قرار دهد. اما الان يک پولي بدون هدف توزيع ميشود و مشخص نيست که بتواند مثمرثمر باشد و به دست نيازمند واقعي برسد.
نبايد از اين موضوع هم عبور کرد که دولت براي پرداخت يارانه تحت فشار است و نميتواند با توجه به بودجهاي که دارد يارانهها را تامين کند. چرا مجلس تصميم گرفت باري بر دوش دولت بگذارد؟
همينطور است. متاسفانه الزام دولت به پرداخت يارانه به کالاهاي اساسي از محل فروش اموال دولتي، تصميم غيرکارشناسي بود که از سوي مجلس گرفته شد. مگر ممکن است بدون داشتن هرگونه اطلاعاتي، تکليفي براي دولت تعيين کنيم که مغاير با اصل 75 قانون اساسي است. اگر تامين اجتماعي را طبق قانون ايجاد کنند ميتوان افراد نيازمند و دهکهاي پايين جامعه را شناسايي کرد و يارانه را براساس آن پرداخت کرد. در ساير کشورهاي دنيا تامين اجتماعي واقعي وجود دارد ولي ما خدمات بيمه اجتماعي داريم نه تامين اجتماعي.