
شکست اصولگراها در انتخابات ۱۴۰۰ قطعی است
محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب با قطعیت میگوید که اصلاحطلبان یک کاندیدا خواهند داشت و به اجماع میرسند، از آن سو تاکید میکند اصولگرایان قطعا در انتخابات ۱۴۰۰ شکست میخورند اگر بخواهندبا دو یا سه نامزد در وارد جریان انتخابات شوند.
به گزارش روز نو ، او همچنین با اشاره به نقش مجمع روحانیون مبارز در جریان سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری، میگوید که نقش آنها به دلیل شخصیت حقیقی و ذاتی آنها نه صفت سیاسیشان، داوری و وحدت بخشی میان اصلاحطلبان خواهد بود. گویا قرار است ایفای نقش شیخوخیت روحانیون اصلاحطلب بیش از پیش پررنگ شود. مشروح این گفتوگوی را در ادامه بخوانید.
آقای عطریانفر! اصلاحطلبان چقدر به رایآوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ امیدوارند؟ شرایط چقدر بعد از انتخاب آقای بایدن در انتخابات آمریکا برایشان تغییر کرده است؟
هیچ انتخاباتی در طول تاریخ ۴۰ ساله بعد از انقلاب، مشابه انتخابات اخیر آمریکا روی مناسبات سیاسی داخلی ایران تاثیر روانی نگذاشته است (تاثیر روانی به معنای تشدید واقعی کلمه نیست). انتخابات ایران در مقام رقابتهای انتخاباتی هیچ نسبتی به نتیجه انتخاباتی آمریکا ندارد و اگر تصور کنیم که آیا حقیقتا پیروزی بایدن میتواند تاثیری در روان جامعه مخاطب ایرانی بگذارد تنها روی یک نکته میتوانیم تاکید کنیم، اینکه بایدن و کابینه انتخاباتی او در طول مدت یکی دو هفته اخیر نوعا در یک راستای مشخص و هماهنگ اظهار نظر
کرده اند، براین دلالت دارد که قصدمان بازگشت به همه معاهدات از جمله توافق برجام است که در دوره ترامپ در جهان شکسته شده بود. اگر آمریکاییها روی این موضع وفادار بمانند و در رابطه با ایران هم به تعهدشان (برجام) برگردند، در فضای روانی جامعه تاثیر خواهد داشت و حتی تا حدودی روی اقتصاد ملی هم اثرگذار خواهد بود اگر مردم هم احساس کنند باید در انتخابات به طور جدیتر شرکت کنند و دست به انتخاب بزنند. در همین حد میتوان یک نظر مثبت ابراز کرد، اما اینکه فرض بگیریم پیروزی بایدن لزوما شکست اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ را در پی خواهد داشت، باید بگویم خیر! رقابت بین اصلاحطلبان و اصولگرایان تابع پروسه ها، رقابتها و تعلقات خاطر مردم نسبت به آنهاست.
>چند کاندیدایی اصولگرایان شکستشان را قطعی میکند
اختلافات درون جریانی اصولگرایان به خصوص بعد از تشکیل مجلس یازدهم خیلی جدیتر شده، فکر میکنید این موضوع میتواند اصولگرایان را تضعیف کند یا اصلاحطلبان و اصولگرایان رقابت پایاپایی خواهند داشت؟
پیامد پیروزی در انتخابات مجلس به اختلافات اصولگرایان در لایه میانی و پایینی آنها دامن زده است و شاید تاثیرش را در رقابت ریاست جمهوری بگذارد اما من تصور میکنم اصولگرایان در مقطع حضور قطعی در انتخابات روی یک نامزد انتخاباتی توافق کنند و اختلافاتشان را (چه اختلافات ظاهری و چه اختلافات ذاتی) در جریان انتخابات ریاست جمهوری کاهش خواهند داد، چون مطمئن هستند اگر با دو یا سه نامزد در انتخابات ظاهر شوند، شکستشان قطعی است. لذا بر اساس تجربه پیشین آنها به سمت توافق و وحدت نظر انتخابات ریاست جمهوری پیش خواهند رفت.
راهبرد اصلاحطلبان چیست؟ آقای مرعشی چند هفته پیش به خبرآنلاین گفتند که قرار است مجموعه انتخاباتی اصلاحطلبان در اواخر آبان ماه معرفی شود اما هنوز خبری نیست، میخواهم بدانم آیا اصلاحطلبان رویکرد دهه ۸۰ پیش میگیرند و شاهد یک رقابت درون جریانی از آنها هستیم یا همچون انتخاباتهای دهه ۹۰ به اجماع میرسند؟
باور ما این است که هم بر حسب تجارب گذشته، هم آزمون و خطاهایی که در این سالها انجام شده و همچنین فهم سیاسی از عرصه انتخابات ریاست جمهوری، اصلاحطلبان روی یک فرد به توافق قطعی خواهند رسید و پشت سر یک نامزد انتخاباتی حضور پیدا میکنند.
اخیرا مجمع روحانیون مبارز بیش از گذشته فعال شده است. ممکن است اصلاحطلبان با محوریت مجمع روحانیون در انتخابات بروز و ظهور کنند و این مجموعه شاقول اصلاحطلبان برای نحوه حضور در انتخابات ۱۴۰۰ باشد؟
مجمع روحانیون مبارز به صفت رفتار سیاسی به برخی جریانهای سیاسیِ محوری در اصلاحطلبان همچون کارگزاران سازندگی، اتحاد ملت و اعتماد ملی شباهت دارد، اما به لحاظ جامعه گرایانه، روحانی بودنشان حرمت ویژهای دارد و طبیعتا مورد احترام همه گروهها است بنابراین فکر میکنم اگر در لایههای دیگر گروههای سیاسی اختلاف نظری پیرامون نامزد انتخاباتی پیش آید، نقش مجمع روحانیون مبارز در بخش داوری و به وحدت رساندن گروهها نقشی موثرتر و کارآمدتر خواهد بود.
بله. این نقش شیخوخیت را برای چهرههای شاخص مجمع روحانیون قائل هستیم اما نه به صفت عضویت آنها در مجمع بلکه به صفت شخصیت حقیقی و ذاتی آنها.
در ماههای اخیر زمزمههای انتقادی به آقای خاتمی از سوی برخی چهرههای سیاسی همچون آقایان کرباسچی و کواکبیان (که هر دو دبیرکل دو حزب سیاسی اصلاحطلب هستند) مطرح شده، این موضوع میتواند بهانهای برای عبور از آقای خاتمی باشد؟ به این معنا که محوریت جریان اصلاحطلب و لیدری از ایشان گرفته شود یا جایگزینی به جای ایشان بیاید؟
به صورت اجمالی خیر. آقای خاتمی موقعیت و موضع برتر و شخصیت جامع الاطراف خودشان را در همه گروههای اصلاحطلب دارند. اساسا آن چیزی که در فضای روانی جامعه و افکار عمومی و رسانهها مطرح است که احتمالا نقدی به ایشان وارد است، خیر، اینطور نیست! دوستانی مثل آقای کرباسچی هم نقد ندارند، برخی از دوستانمان در گروههای شبکه اصلاحطلبی بر این باور هستند که ما مسئولیت اجرای عملیات سیاسی را از دوش رئیس دولت اصلاحات بزداییم که برای حفظ حریم و حرمت و شیخوخیت ایشان لازم است و این مسولیت اجرایی و عملیاتی سیاسی را به درون یک توافق و هماهنگی و همدلی میان خود احزاب ببریم و بدنه داخلی احزاب بتوانند به عنوان عصای دست و عمل سیاسی رئیس دولت اصلاحات ایفای
نقش کنند.