دنيا از پيروزی بايدن استقبال كرد
با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ، مردم ایران اندکی نسبت به بهبود شرایط اقتصادی امیدوار شدند. درست است که بایدن سیاستهای کلی آمریکا را فراموش نخواهد کرد اما عدهای بر این باور هستند که بایدن سیاست تعامل با ایران را پیش خواهد گرفت و مانند باراک اوباما، ایران و ایالات متحده میتوانند دوباره در برجام با هم مذاکره کنند. اما مسأله مهمتر برای ما ایرانیان انتخابات ۱۴۰۰است که شاید یک رئیسجمهور از جناح اصولگرایان در این انتخابات پیروز شود. بعضی از سیاستمداران اعتقاد دارند که اگر اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰پیروز شوند، احتمال دارد مذاکره دولت و آمریکا با چالشهای جدی در دولت بعدی روبهرو شود. در همین راستا با جلال میرزایی نماینده مجلس دهم گفت و گو کرده است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :باتوجه به اينکه در سال آينده ما انتخابات رياست جمهوري 1400 را در پيش داريم فکر ميکنيد اصولگرايان موافق مذاکره با آمريکا و تعامل سازنده با جهان هستند؟
اصولگرايان بعد از پيروزي جو بايدن در انتخابات رياست جمهوري آمريکا احساس خطر کردند. اين طيف ناراحت هستند که با آمدن جو بايدن در کاخ سفيد وضعيت اقتصادي مردم ايران به سمت ثبات حرکت خواهد کرد. اصولگرايان از اينکه وضعيت اقتصادي ايران اعم از افزايش قيمت کالا و خدمات به سمت ثبات اقتصادي حرکت کند، ناراحت هستند. اصولگرايان نگران هستند که با پيروزي جوبايدن در انتخابات آمريکا اقتصاد ايران به سمت رونق اقتصادي حرکت کند و در نتيجه پيروزي بايدن باعث اين شود که در انتخابات رياست جمهوري 1400مردم دوباره به اصولگرايان اعتماد نکنند و بهدنبال کانديدايي باشند که خواهان مذاکره با آمريکا باشد. اين نگرانيها در برخي تحليلها و گفتوگوهايي که رسانههاي وابسته به اين جريان منتشر ميکنند، کاملا مشهود است. البته بنابراين افرادي هم مانند «سيد احمد خاتمي» امام جمعه تهران مذاکره با آمريکا را ممنوع اعلام ميکنند يا رئيس مجلس يازدهم هم در صحبتهاي خود اعلام ميکند که منشأ مشکلات کشور سوءمديريت است و نبايد به انتخاب شدن رئيسجمهور جديد آمريکا توجه کنيم. بسيار جالب است که آقاي روحاني بعد از انتخابات آمريکا اظهار نظر مي کنند که بايد از فرصتها براي مذاکره استفاده کنيم اما رئيس مجلس شوراي اسلامي از فرصتسوزي صحبت ميکنند. بعضي جريانهاي سياسي در داخل کشور هستند که از شرايط پيش آمده براي مذاکره نگران هستند و به شدت در حال تلاش هستند تا از مذاکره ايران و آمريکا جلوگيري کنند. تجربههاي گذشته نشان داده که مقام معظم رهبري براي مذاکره با آمريکا راه را باز گذاشتهاند و من بعيد ميدانم که جريان اصولگرا بتوانند از انجام مذاکره ايران و آمريکا جلوگيري کنند. برخي واکنشها و اقداماتي که جريان اصولگرا براي مذاکره دارند باعث شده که تاثير منفي در اقتصاد ايران ايجاد شود و اين موضوع با منافع ملي ما مغايرت دارد و بنابراين اصولگرايان بايد بر طبق شعارهايي که ميدهند رفتار کنند و بهصورت دوگانه رفتار نکنند. اصولگرايان از طرفي شعار دغدغه معيشت مردم را ميدهند و از سمتي ديگر برخي اقداماتي انجام ميدهند که تاثيرات منفي در اقتصاد ايران ميگذارد.
با توجه به اينکه کشور چند سالي است در شرايط اقتصادي نامناسبي قرار دارد، بهنظر شما بخشهاي مختلف نظام چه اقداماتي بايد انجام بدهند تا کشور از اين وضعيت خارج شود؟
در روزهاي گذشته استادهاي اقتصاد برجستهاي مانند دکتر نيلي نکات مهمي را براي خروج شدن کشور از اين شرايط داشتهاند. در اين سخنان بيشتر اقتصاددانها اعتقاد دارند که ما بايد روابط خارجي خود را با کشورها بهبود ببخشيم و از فرصتهاي پيش آمده استفاده کنيم. بيشتر اقتصاددانان اعتقاد دارند که شرايط کنوني جامعه مانعي براي توسعه کشور شده است و با ايران رويکرد خود را در جامعه جهاني تغيير دهد. ما بايد روابط جهاني خود را با کشورهاي منطقه و حتي کشورهاي اروپايي و ايالات متحده آمريکا گسترش دهيم تا مردم ايران از شرايط سختي که در آن گرفتار هستند، کمي رهايي پيدا کنند. مسأله تعجبآور اين است که چرا برخي نخبگان به کارشکنيهاي آمريکا براي جلوگيري از روابط ايران و کشورهاي منطقه توجهي نميکنند و از سمتي ديگر دولت را متهم ميکنند که چرا روابط خود را با کشورهاي منطقه گسترش نميدهد.
با توجه به اينکه در خردادماه 1400ما انتخابات مهمي را درپيش داريم، فکر ميکنيد، اگر اصلاحطلبان در انتخابات شانسي براي پيروزي داشته باشند، آيا توانايي اين را دارند که مشکلات کشور را حل و فصل کنند؟
اقتصاد ايران به خاطر تلاطمهاي سياسي و تصميمهاي نادرست داراي مشکلات زيادي شده است. شما وقتي شرايط چند سال پيش ايرانوترکيه را ميبينيد، دچار حيرت ميشويد. کشور همسايه غربي ما در چند سال گذشته توليد ناخالص داخلي که داشت مانند ايران بود اما بايد بررسي کنيم که چه اتفاقاتي افتاده که اقتصاد ايران به اين روز افتاده است. قبل از سال 1388 توليد ناخالص داخلي ايران 500ميليارد دلار بود که ترکيه هم همين مقدار توليد ناخالص داخلي داشت و کشوري مانند ويتنام هم توليد ناخالص داخلي کمتري از ايران داشت اما درحال حاضر ويتنام 900ميليارد دلار توليد ناخالص داخلي دارد و ترکيه هم توليد ناخالص داخلي خود را به 750-800ميليارد دلار رسانده است. ايران از برخي کشورها بهطور باور نکردني در مسائل اقتصادي عقب افتاده است و اگر مسئولان بتوانند در کوتاهمدت کشور را به ثبات برسانند، نياز به يک عزم راسخ دارد. اينکه ايران بتواند توليد درآمد سرانه خود را بالاتر ببرد، بايد تصميمهاي منطقي در مجموعه حاکميت گرفته شود. تمام مسئولان بايد از فرصتهاي موجود براي خارج شدن از وضعيت کنوني اقتصاد استفاده کنند و بهدنبال منافع ملي باشند . به اين نکته هم بايد توجه داشت که با شعاردادن مشکلات کشور حل نميشود و مردم نياز به کساني دارند که دغدغه نان مردم را داشته باشند. بعضيها طوري صحبت ميکنند که انگار از شرايط داخل کشور اطلاعي ندارند و فقط منافع خود را در نظر ميگيرند . افرادي در نظام هستند که هر روز در حال شعار دادن هستند مانند بعضي از اصولگرايان تندرو که در تريبونهايي که دارند صحبت ميکنند که مسئولان نبايد نگاه به خارج از کشور داشته باشند . شما شک نکنيد که ايران را با اين وضعيت اقتصادي و شرايط نامناسب اقتصادي نميشود اداره کرد و حتي اگر يک رئيسجمهور اصلاحطلب در انتخابات سال آينده پيروز شود و توانايي برداشتن موانع سياسي و حزبي را در جامعه داشته باشد، تازه ما بايد به سمت يک رشد معقول اقتصادي حرکت کنيم. اگر شرايط کشور ما با انتخاب يک رئيسجمهور اصلاحطب تغيير کند و فردي بر سرکار بيايد که مشکلات مردم را حل کند، مسئولان بايد براي رسيدن به ترکيه امروز 10سال تلاش کنند. اگر مسئولان در عملکردهاي خود به خوبي عمل کنند دوباره نزديک به 10سال طول ميکشد که ايران بتواند به وضعيت معقولي در اقتصاد برسد، البته اينها بستگي به اين دارد که رئيسجمهوري بر سرکار ميآيد بهصورت درست و منطقي عمل کند و شرايط را براي مردم سختتر نکند. اگر برخي از سياسيون در کشور از شعار دادن خود جلوگيري نکنند و بهدنبال فتح قلههايي باشند که وجود ندارد ما نميتوانيم در اداره کشور موفق عمل کنيم و اين مسأله ما را با چالشهاي جدي روبهرو ميکند. مهمترين چالشي که ايران با آن گرفتار ميشود تنشهاي سياسي و منطقهاي که هيچسودي براي ما نخواهد داشت و شرايط را براي ايران سختتر خواهد کرد. در صورتي که شرايط اقتصادي مردم بهبود پيدا کند من آينده خوبي را پيشبيني ميکنم، البته بايد برخي از افراد داخل نظام از شعاردادن جدا خودداري کند و فقط به فکر حل مشکلات مردم باشند.
شما فکر ميکنيد مردم به رفتن دونالد ترامپ بهعنوان فردي که بيشترين فشارها را مردم ايران وارد کرد، چه واکنشي نشان خواهند داد و البته مردم ايران از انتخاب جوبايدن خوشحال هستند؟
کشورهاي ديگر مانند روسيه از انتخاب جو بايدن خوشحال شدند. کشورهاي منطقه مانند عربستان و رژيم صهيونيستي از انتخاب جوبايدن نگران شدهاند و ميدانند که بايدن سياستهاي ترامپ را ادامه نخواهد داد. بنابراين بسيار جالب است که مردم واکنش مثبتي به انتخابات آمريکا نشان ميدهند و خوشحال هستند که احتمال گفتوگو دوباره ايران و آمريکا وجود دارد، اما يک جرياني در داخل کشور وجود دارد که سعي دارند مردم را نسبت به بايدن هم نااميد کنند و قصد دارند شرايط اقتصادي را براي مردم ايران سختتر کنند. اين جريان سعي دارد که با استدلالهاي خود به مردم نشان بدهد که انتخاب بايدن هيچسودي براي نظام ندارد .طبق صحبتهاي دکتر روحاني اگر از اين فرصت به دست آمده به نحو احسن استفاده شود، قطعا تاثيرات مثبتي در اقتصاد ايران خواهد داشت و مقدار زيادي نارضايتيهايي که نسبت به جريانهاي سياسي وجود دارد و حتي برخي از اين نارضايتيهايي که به نظام هم وجود دارد، کاهش پيدا خواهد کرد و مردم به آينده کشور اميدوار خواهند داشت و اين اميدواري زمينه را براي افزايش مشارکت مردم در انتخابات فراهم خواهد کرد. با شعار دادن و بخشنامه مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد و مردم اگر تماشا کنند که مسئولان در حال تلاش هستند آن وقت در انتخابات شرکت خواهند کرد. بنابراين اگر بهصورت تاکتيکي هم به دولت اجازه داده شود که از فرصت انتخاب جوبايدن بهعنوان رئيس جمهور آمريکا استفاده شود، آن وقت کمي آرامش به کشور بازخواهد گشت و ما ميتوانيم اميدوار باشيم که يک انتخابات با مشارکت معقول داشته باشيم. اين مسأله به برون رفت از وضع موجود کمک ميکند و در نتيجه مشارکت بالاي مردم در انتخابات باعث ميشود که ما شاهد دولت قوي در 4سال آينده باشيم . اگر ما دولتي داشته باشيم که با پشتوانه مردمي به قدرت رسيده باشد، در نتيجه براي مذاکرات ميتواند چالهزني بيشتري داشته باشد.
در آبانماه پارسال بعد از اينکه دولت به ناچار قيمت بنزين را افزايش داد، ما شاهد اعتراضاتي بوديم.
در ديماه سال 96 افرادي از شهر مشهد به خيابانها آمدند و اعتراضات به راه انداختند، اين مسأله به تهران و برخي از شهرهاي ديگر هم کشيده شد. دولت آقاي روحاني مخالفهايي دارد که در سال96 هم از اعتراضات عدهاي سوءاستفاده کردند و به نوعي القا کردند که از رايهايي که دکتر روحاني دادهاند پشيمان هستند. ظاهرا اين جريان از اينکه مردم به خيابانها بيايند رضايت داشتند، اما شرايط طوري جلو رفت که نتوانستند به موفقيت برسند و مشاهده کردند، کساني که به خيابانها آمدند فقط عليه دولت شعار نميدهند و شعارهاي هنجارشکنانه هم ميدهند. بنابراين در آن زمان که ديدند اشتباه کردند، از ادامه اين مسأله عقبنشيني کردند. در آبانماه 1398 هم اتقاقي به اين شکل افتاد و بسيار تعجبانگيز بود. زماني که سران قوا تصميم گرفتند که قيمت بنزين افزايش پيدا کند در کشور آرامش برقرار بود. پنجشنبه شب افزايش قيمت بنزين اعلام ميشود و در جمعه ما شاهد اين هستيم که آرامش در کشور برقرار است اما بعد از ظهر جمعه بعضي از رسانههاي وابسته به اين جريان مردم را تحريک کردند، درصدد آن بودند افزايش قيمت بنزين را يک تصميم دولت و قوه مجريه نشان دهند و از آن بهره برداري سياسي کنند. اين گروه خاص به التهابات دامن زدند. بعضي جريانها در کشور از اينکه مردم عليه دولت روحاني شعار بدهند، راضي هستند. نکته جالب اين است که اين جريان اين بار هم دولت را محکوم کردند و خود را بيتقصير دانستند.