مبارزه با فساد یا تسویه حساب با شهردار اصلاح‌طلبان؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۰
کد خبر: ۴۵۶۲۷۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۲۶ آبان ۱۳۹۹

این روزها که بحث‌هایی مثل نفوذ جاسوس‌ها و جذابیت‌های ژانر جاسوسی و نمایش کاراکتر‌های مرموز در سینما وتلویزیون باب شده، راحت‌تر می‌توان به ساخت سریال‌هایی با این نگاه و موضوعات پرداخت اما در همین پرداختن‌ها نیز باید توجه داشته باشیم، علاوه بر این که بضاعت سینمای ایران را نباید از نظر دور داشت، باید پذیرفت مسیر فیلم و سریال‌سازی در ایران به همواری هالیوود و اتحادیه ی اروپا و کشورهای شبه قاره و آسیای شرق دور نیست.
جانبدارانه اما ناشیانه!
به گزارش روز نو :این روزها در کنار جامعه ی خسته از کرونا، در شبکه ی خانگی و تلویزیون، دو سریال موضوع بسیاری از بحث‌ها است؛ «آقازاده» که با توپ پر آمد اما به یک بیانیه ی سیاسی ـ حزبی تبدیل شد و «خانه ی امن» که طنازی را وارد ژانر سینمای سیاسی، جاسوسی و امنیتی کرد اما نمی‌شود از این گونه سریال‌ها حرف زد و نیم نگاهی به «گاندو» یکی از پر حرف و حدیث‌ترین سریال‌های سال‌های اخیر نداشت.
با اتمام پخش سریال گاندو از شبکه سوم سیما، علیرغم تمام ضعف‌هایی که در نوع اجرا و ساختار آن خودنمایی می‌کرد، عوامل آن موفق شدند با تاکید مداوم بر واقعی بودن حوادث و شخصیت‌هایی که در مناسبات سیاسی امروزه مطرح شده اند، نظر‌های بسیاری را به خود جلب کنند. همین مسئله، بحث‌های فراوانی اعم از موافق و مخالف بوجود آورده که جدای از درست یا نادرست بودن شان، عباراتی، چون ژانر سیاسی- جاسوسی، شگرد‌های جمع‌آوری اطلاعات، نفوذ و معاملات پشت پرده سیاسی را در میان مردم و شبکه‌های اجتماعی به میان آورده است. در این بین موافقان سریال، دلایلی، چون بی‌پروایی نویسنده و کارگردان در نزدیک شدن به دنیای پر از رمز و راز جاسوس‌ها در جامعه امروز ایران را نشانه موفقیت اثر دانسته و مخالفانش با اشاره به ضعف‌های ساختاری که در نحوه نمایش شخصیت‌ها و کشمکش‌های میان آنان خود نمایی می‌کند؛ «گاندو» را بی‌هیچ ظرافتی در تولید، اثری هدر رفته تلقی می‌کنند که با نگاه جانبدارانه‌اش، گاه به نقد دولت حال حاضر نیز پهلو می‌زند.
به گاندو بسیار پرداخته اند، در مورد خانه ی امن نیز به زودی خواهیم‌پرداخت اما موضوع نوشتار اخیر«آقازاده» است که از قسمت17 به بعد در همان مسیری گام برداشت که پیشتر گاندو را به زیر کشیده بود؛ تسویه حساب‌های سیاسی و زیر فشار و ضرب قرار دادن اصلاح‌طلب ها!
آقازاده که خود آقازاده‌ای تمام عیار است اگرچه نتوانست در تلویزیون و در کنداکتور برنامه‌های صدا و سیما جایی برای خود دست و پا کند اما توانست در شبکه ی نمایش خانگی اعتباری به هم بزند. ولی این سریال نیز که قرار بود موضوع فساد را در یک فضای ملی و عاری از سیاست زدگی و جناح‌بندی مورد کنکاش قرار دهد ناگاه به یک بیانیه شبه سیاسی تبدیل شد.
شبیه سازی‌ها و داستان‌های سه قسمت اخیر نشان داد بهتر است حالا حالاها سریال جاسوسی، امنیتی، فسادستیز یا حتی جاسوس محور و تروریست محور نسازیم چون هالیوودی‌ها حتی در ساخت بریکینگ بد نیز آن چنان موفق عمل کردند که در نهایت بد‌ترین قهرمانان در جامعه راهی برای توجیه و تبرئه ی خود یافتند اما در این طرف مرزهای هالیوود ما در سریال‌سازی هم همانگونه رفتار می‌کنیم که در مناظره‌های انتخاباتی!
نیما بحری، پسری که کاشف به عمل آمده فرزند دکتر بحری وزیر دولت نیست تلاش می‌کند زندگی رویایی برای خود و هرآن کس که صلاح می‌داند دست و پا کند در مقابل نیما، حامد تهرانی که بالاخره کم آورد و بغض کرد و فضای جامعه را برای مامور مافوق خود به گونه‌ای ترسیم کرد که همگان می‌دانند چگونه است؛ در تلاش برای رسیدن به همه ی ریشه‌های فساد و دست‌های پشت پرده است در این میان قصه ناگهان تبدیل می‌شود به روزهایی که محمدعلی نجفی
درگیر دادگاه میترا استاد شده بود. شباهت‌ها تا جایی است که حتی وکیل بحری در دادگاه وزیر قاتل همان حرف‌هایی را می‌زند که وکیل محمدعلی نجفی زده بود.
برخی ممکن است حتی مدعی باشند که کارگردان و نویسنده در این تسویه حساب سیاسی، دست به تحریف تاریخ خیلی معاصر نیز زده باشند اما مهم‌ترین بخش ماجرا، شبیه سازی‌هایی است که اصل قصه ی مبارزه با فساد را لوث می‌کند.
حامد تهرانی رو در روی مامور مافوق خود می‌نشیند و فضای جامعه را به تصویر می‌کشد جامعه‌ای که خیلی‌ها آن را نمی‌بینند. به مامور مافوق خود می‌گوید این روزها زیر نگاه سنگین مردم داریم خم می‌شویم، می‌گوید حتی برخی از بخش‌های جامعه حق را به امثال نیما بحری می‌دهند، می‌گوید مردم مطمئن شده‌اند همه ی ما سر و ته از یک کرباسیم و...
مثال‌هایی که زده شد دیگر به حاشیه‌ها کاری ندارد که چرا داستان را خانوادگی کرده‌ایم یا داستان شکلات در این میانه چه می‌کرد
و قس علیهذا صرفاً مثال‌ها برای این بود که بگوییم اگر گاندو می‌سازیم، گاندو بسازیم نه سریالی برای نابود کردن دستگاه دیپلماسی و نشاندن لبخند بر لب‌های مخالفان برجام، اگر آقازاده می‌سازیم، آقازاده بسازیم نه سریالی برای تفتیش عقاید یک جناح سیاسی، نه راهی برای فرار خیلی‌ها از دادگاه افکار عمومی. اگر آقازاده می‌سازیم اول باید بپذیریم فساد اصلاح‌طلب و اصولگرا نمی‌شناسد بعد سراغ سریال‌سازی برویم.
و در پایان اگر قرار است زندگی محمد علی نجفی را به نقد بکشیم چرا آقازاده‌سازی کنیم مستندی از زندگی شهردار اسبق تهران بر اساس مدارک موجود بسازیم این گونه باور پذیری بیشتری نیز خواهد داشت.
قسمت 21 سریال آقازده یک بیانیه کامل سیاسی ـ قضائی بود برداشتی صریح از آن چه در جامعه می‌گذرد اما از کنار این موضوع به سرعت عبور کردیم که چرا جامعه حق را به نیمای داستان می‌دهد نه حامد سریال؟ این موضوع باید روشن شود که مماشات با فساد به دلیل خودی و غیرخودی بودن تاوان و تبعات دارد تبعاتی که ده‌های سریال گاندو آقازاده نیز نمی‌توانند رد و نشان آن را از ذهن افکار عمومی جامعه بزدایند. اگر گاندو و آقازاده و خانه امن می‌سازیم
بد نیست سریال‌های ساخته شده در این ژانر را نیز پیش چشم
داشته باشیم که اگر حرفه‌ای سریال نمی‌سازیم، سیاست زدگی را وارد دنیای فیلم و سریال نکنیم!

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز