عباس عبدی: امیدوارم زمانی از دیوار وارد پلی تکنیک نشویم | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۹
امیدوارم که به زودی زود درهای پلی تکنیک باز بشود
روزنو- عباس عبدی یکی از دانشجویانی که سال 58 از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته بودند، می گوید که امسال برای اولین بار از در وارد مدرسه ی البرز شده و قبل از آن چندین بار در زمان مبارزات پیش از انقلاب از دیوار وارد آن می شده است؛ عبدی امیدوار است که رییس جدیدی برای دانشگاه پلی تکنیک (امیرکبیر) انتخاب و درهای آن باز شود و به شوخی می گوید امیدوار است مجبور نشود زمانی از دیوار وارد آن شود.


متن کامل مصاحبه ی نشریه مستقل دانشجویی پلی‌تکنیک با عباس عبدی در پی می آید:


- با توجه به اینکه جنابعالی مدت هاست در تلاش برای گردآوری تاریخ دانشگاه پلی تکنیک تهران(صنعتی امیرکبیر) هستید و از دانشجویان و فارغ التحصیلان پیش و پس از انقلاب این دانشگاه نیز می باشید، به عنوان نخستین پرسش می خواهیم بدانیم که چه شد به فکر تدوین تاریخچه افتادید و کار بررسی تاریخچه در چه مرحله ای است؟
بچه های قدیم پلی تکنیک و فعالان قبل از انقلاب پلی تکنیک هر از گاهی دور هم جمع می شدند و قراری می گذاشتند در سلف سرویس دانشگاه جهت یاد آوری. در آن جا چند بار موضوع تاریخچه ی سیاسی پلی تکنیک مطرح شد و من قبول کردم که این کار را انجام بدهم و معتقد هستم که بچه های مذهبی به نسبت در ثبت وقایع تاریخی خود کم کاری می کنند. خوشبختانه این کار را انجام دادم و تمام هم شده و امیدوارم که از حالت منع انتشار هم بیرون بیاید و شرایط برای انتشار عمومی آن فراهم بشود. اما این کتاب به یک معنا فقط محدود به تاریخچه ی پلی‌تکنیک نیست ، درسته که من متمرکز روی پلی‌تکنیک شدم ولی این وجهی هست از جنبش دانشجویی کل کشور که نمونه ی آن در پلی تکنیک رخ داده است و آن هم بازتابی است از کل روندی که ما به عنوان انقلاب شاهد هستیم . بنابراین کسی که این کتاب را بخواند قاعدتا با روندی از کلیت جنبش دانشجویی و روندی از جزئی مهم از انقلاب آشنا می شود.

- با توجه به اینکه شما از فعالین انجمن اسلامی و از پایه گذاران دفتر تحکیم وحدت نیز بوده اید، می خواهیم از تاریخچه ی شکل گیری انجمن اسلامی پلی تکنیک و گرایش های این تشکل در طول سالهای پیش از انقلاب بگویید؟
تعداد فعالان انجمن اسلامی پلی تکنیک از همان بدو تاسیس ( مهری که روی کتاب‌های انجمن بود، نشان دهنده ی تاسیسش در سال 41 است ) خیلی محدود بودند . می‌شود گفت که فعالیت اصلی انجمن از سال 47 و 48 شروع شد . در سال 47 و 48 انتخاباتش علنی بود ولی از سال 52 و با سیاسی‌تر شدن فضا و نیز امنیتی‌تر شدن امور است که انتخاباتش دیگر چون گذشته به صورت علنی و ثبت نامی نیست . من در کتاب خودم این روند انجمن اسلامی پلی تکنیک را توضیح داده‌ام . از سال 41 تا 46 و 47 انجمن فعالیت‌های محدود و ساده ای دارد . از سال 47 و 48 تا 52 یک حالت رو به رشدی را دارد و از سال 52 و 53 به بعد هست که می شود گفت تعداد اعضا و فعالیت‌های انجمن اسلامی به صورت جهشی بیشتر می‌شود به خصوص با ساخته شدن مسجد بسیار اوج می گیرد . دلایل درونی و بیرونی این تحول راهم من در کتاب توضیح داده ام . فعالان انجمن در سالهای پایانی منتهی به انقلاب گرایش های مختلفی نبودند اکثر دانشجویان مذهبی پلی تکنیک (همین گرایشی را که الان اصلاح طلبانه می شناسیم هستند) و گرایشی که امروزه به عنوان اصول گرا می شناسیم تعدادشان حداکثر اندازه ی انگشتان یک دست هم نمی شدند و آن‌ها هم بیشتر کسانی بودند که از سال های 56 به بعد آمدند و پیش از آن ما به ندرت از این تیپ آدم ها در انجمن اسلامی پلی تکنیک داشتیم. البته بخش کوچکی هم از طرفداران مجاهدین خلق بودند که تا پیش از سال 55 با سایر دانشجویان مذهبی مرز بندی چندانی نداشتند. بنابراین غالبشان همین مجموعه ای هستند که امروزه به عنوان اصلاح طلبان شناخته می شوند. 

- ممکنه از دانشجوهای تاثیر گذار پلی تکنیک در دوران قبل از انقلاب چند نفر را نام ببرید؟
در واقع اگر منظورتان کل دانشجویان است باید چند مقطع را جدا کرد. در سال های 39 تا 42 که دانشجویانی بیش تر گرایش های ملی و چپ و بخش اندکی مذهبی داشتند که در جریان جبهه ی ملی دوم فعال بودند. از مذهبی ها آقای بهزاد نبوی بیش تر فعال بود البته با معیار های آن موقع باید این ها را مذهبی بدانیم که من جزئیات بیش تر رو در آن کتاب نوشته ام . از چپ ها آقای مصطفی شعاعیان است که البته بعد ها یک سری تغییر و تحول در پلی تکنیک به وجود آمد که این ها سال آخر تحصیل خود به دانشگاهی دیگر رفتند ولی بعد از 42 و 43 که دوره ی خفقان شروع می شود نیرو های شناخته شده کم تردر عرصه ی علنی حضور دارند . در سال های 46 و 47 عمده ی دانشجویان فعال که گرایش های چپ داشتند به چریک های فدایی پیوستند که در جریان سیاهکل 6 یا 7 نفرشان از بچه های پلی تکنیک بودند که اعدام شدند . از سال 48 به بعد بچه های مذهبی به همراه چپی ها فعال بودند که کم کم فعالیت مذهبی ها بیش تر شد . اگر مهم ترینشان رو بخواهم بگویم آقای ناصر خالقی است که از سال 47 یا 48 می آیند . البته اسامی خیلی بیش تر هستند که البته فعال تر از همه به یک نحوی آقای ناصر خالقی است . آقای مهندس واقفی است. در دوره های بعدی آقای ناصر ابراهیمی است ، آقای محسن میردامادی است ، آقای تقی امان پور است و در بین ورودی های 53 بنده هستم ، آقای محمد هاشمی است ، آقای محمد مصلحی است و همین طور به مرور افرادی دیگری که شاید خیلی ها را بشناسید . این هایی که من الان گفتم کسانی هستند که در ذهنم بودند وگرنه بچه های فعال خیلی ها بودند که الان حضور ذهن ندارم که بخواهم اسامیشان را ذکر کنم. 

_ شرایط سیاسی انقلاب و روند حوادث چرا نقش انجمن های اسلامی را پر رنگ کرد تا حدی که برای تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا آزادی عمل داشتند؟
نقش انجمن های اسلامی بازتابی بود از فعالیت سیاسی نیروهای اسلامی در جامعه . با فعالیت هایی که مرحوم شریعتی داشتند در حسینیه ی ارشاد خیلی بچه های مذهبی فعال شدند و انعکاسشان در دانشگاه ها هم به همین شکل بود . از سال 48 تا سال 52 یک حرکت رو به رشدی را داشتند ولی بعد از آن با افزایش نیرو هایی که وارد دانشگاه شدند ، به خصوص از طبقات پایین تر جامعه، نیرو های مذهبی تقویت شدند و به این ترتیب قبل از انقلاب نقش اساسی داشتند . اما در واقع از سال 54 به بعد تصمیم گیرنده‌ی اصلی حرکات سیاسی در دانشگاه بچه های انجمن اسلامی بودند که بیش تر به عنوان بچه های مسجد شناخته می شدند که در سال 57 تفوق بسیار چشم گیری داشتند . من فقط جهت اطلاعتان عرض کنم در اسفند 57 که انتخابات به صورت وزنی برگزار شد برای شورای دانشجو ها 7 تایشان از بچه های مذهبی بودند و فقط 3 تایشان از بچه های غیر مذهبی .در واقع این انتخابات اکثریتی نبود ، وزنی بود. که این نشان دهنده ی وزن طرفداران و فعالیت سیاسی بچه های مذهبی بود هم در دانشگاه ها و هم در مساجد و محلات و مدارس. طبعا بعد از انقلاب هم یک نیروی بسیار مهمی که در انقلاب بودند همین ها بودند که اگر بخواهم توضیح بدهم خیلی مفصل می شود و باید به همان کتاب رجوع کنید تا بهتر متوجه شویم که این نقش چه طور شکل گرفت . 

- در طول این سال ها بر سر داستان تسخیر ، دانشجویان از سوی طیف های مختلفی متهم به تندروی شده اند تا جایی که بعضی از عاملین پذیرفتند که اقدام به تسخیر سفارت عملی اشتباه بوده است موضع امروز شما در مورد تسخیر سفارت چیست؟
آن هایی که می گویند دانشجویان تند روی کرده اند موضع آن زمان خود را مشخص کنند و بعد من به شما می گویم این ها موضعشان آن موقع چه بوده است. این هایی هم که میگویید گفته‌اند تسخیر سفارت اشتباه بوده من نمیشناسمشان اگه شما اسماشان را صریح تر بگویید بهتر می شود توضیح داد. موضع من رو هم می توانید به لینک 13 آبان در سایتم مراجه کنید آن جا مفصل توضیح داده ام . 

- شاید یکی دیگر از نقاط عطف جنبش دانشجویی و به طور خاص پلی تکنیک 2 خرداد بود در آن دوران اوضاع پلی تکنیک چگونه بود و چقدر تا ثیر گذار بود ؟
در مورد 2 خرداد من نمی توانم با دقت کافی بگویم اوضاع پلی تکنیک چه طور بوده است چون من سال های سال بود که دیگر ارتباط مستقیمی با دانشگاه نداشتم اما برای سخنرانی به دانشگاه می رفتم و جزء کسانی بودم که برای سخنرانی زیاد به دانشگاه دعوت می شدم ولی ارتباط دیگری با دانشگاه نداشتم که بتوانم به این سوال شما دقیق پاسخ بدهم . اما می توانم بگویم که در تمام این سال ها دانشگاه پلی تکنیک به نسبت وزن خود یکی از فعال ترین دانشگاه های کشور بود . 

- سازوکار فعالیت دانشجویی را چگونه می بینید که در طول چند دهه ی گذشته و با رشد و توسعه کمی دانشگاه ها تا این اندازه گرایشهای متفاوتی از آن سربرآورده؟ در دهه ای گرایش ها چپ و مارکسیستی، در دوره ای اسلامی و در دوره ای هم متفاوت از دو راه رفته ی گذشته؟
دانشگاه پدیده‌ی مستقلی از جامعه نیست . در واقع وقتی گرایش های موجود در جامعه به یک سمتی است انعکاسش در دانشگاه رخ خواهد داد ضمن این که دانشگاه می تواند آن گرایش ها را تقویت کند . بنا بر این این چیز خیلی عجیبی نیست که یک زمانی چپ و مارکسیستی بودند ، یک دوره ای اسلامی بودند ، الان هم ممکنه نگاه هایشان متفاوت شده باشد که قطعا هم همین طور شده ، بدون تردید و آینده هم متفاوت می شود و قرار نیست که دانشگاه و دانشجو ها یک گرایش دائمی داشته باشند . به ویژه دانشگاه که آدم ها 4 سال در آن هستند و میآیند و میروند . این آدم ها در واقع از بیرون می آیند وارد این ظرف می شوند و سپس هم از این ظرف خارج می‌شوند وگرنه خود دانشگاه که به خودی خود یک نیروی ثابت ندارد یا اندیشه ی ثابتی را که القا نمی کند . 

-باتوجه به پرسش پیشین آیا گمان می کنید که اکنون جنبش دانشجویی (اگر در به کار گیری جنبش دانشجویی به ان مفهوم عام سخت گیر باشیم ) اکنون به تعادل رسیده است ؟ هم چنان که اکنون شعار اعتدال گرایی در کشور طنین انداز شده و بخشی از پیروزی حسن روحانی در انتخابات نیز بی شک مدیون همین نسل جوان و دانشجو است ، آیا به باور شما این صدا در دانشگاه ها نیز طنین انداز می شود ؟
نگاه من در مورد جنبش دانشجویی نگاه تاییدآمیزی نیست . معتقدم که چون جامعه ی مدنی ما فعال نیست و حضور ندارد ، فشارش به دانشجویان وارد می شود و آن ها به یک جنبش سیاسی کشیده می شوند . بنابراین تنها چیزی که می توانم بگویم این است که امیدوار باشیم که جنبش مدنی ما شکل بگیرد و دانشجویان هم اگر می خواهند فعال باشند از خلال آن جنبش مدنی فعال باشند و نه به صفت دانشجو بودنشان بلکه به صفت یک شهروند فعال در یک حزب فعال باشند . اگر این اتفاق بیافتد طبعا داشگاه محلی برای کسب دانش خواهد بود به علاوه یک سری امور کلی در حد کلان سیاست . در این صورت دیگر سیاست در دانشگاه یک امر پر رنگی نمی شود که همه چیز را تحت سایه ی خود قرار دهد . 

- همانطور که می دانید دانشجو و فضای دانشگاه نیز بی شک از فضای جامعه ای که در آن تنفس می کند جدا نیست، مطالبات دانشجویی هم در طول سالیان گذشته تفاوت هایی داشته، نسل های امروزی به حوزه ی خصوصی بیشتر اهمیت می دهند و شبکه های مجازی اجتماعی هم اگر نگوییم وزن زیادی ندارند، کم وزن نیستند، آیا به باور شما مطالبات و خصوصیات رشدیافته ی نسل های جامعه خواستگاه وذات فعالیت دانشجویی را تغییر داده است؟ آیا فضای دانشجویی مطالبات کلیدی اجتماعی-صنفی-سیاسی خود را در طول سالهای متمادی حفظ کرده است یا خیر؟
من در مورد این سوال نمی توانم نظر دقیقی بدم چون اطلاعات کافی ندارم . ولی خوب واقعیت این است که فضای مجازی نه فقط دانشجویان را بلکه خیلی قشر های دیگر را (البته دانشجویان را بیش تر چون ارتباطشان با فضای مجازی بیش تر است.) یک مقدار از دل خود دانشگاه بیرون برده و ارتباطات دیگری را شکل داده . همه ی ما تحت تاثیر این فضا هستیم ، طبعا دانشجویان بیش از بقیه تحت تاثیر این فضا هستند . اما فضای مجازی در ایران یک سری ضعف ها و نواقصی را هم دارد به دلیل این که فضای یا رسانه های عمومی ما آزادی کافی را ندارند ، این فضای مجازی جایگاهی را بیش از آن چه که لازم است بهش بار شده و عوارضی را در اعضای خود ایجاد می کند که دانشجویان هم از این عوارض مستثنی نیستند . 

- رویکردهای دانشجویی در آینده ی سیاسی پیش روی کشور چه باید باشد؟ نهادهای کنونی دانشگاه ها تا چه اندازه توان بیان مطالبات را در کشور دارند؟ آیا فضا برای بیان همه ی صداها در دانشگاه ها باز خواهد شد؟
من فکر می کنم دانشجویان باید حداکثر کمک خود را بکنند تا فضای عمومی شکل بگیرد . این را بارها در سخنرانی هایم و مصاحبه با دوستان دانشجو گفته ام . دانشجو بهترین فعالیتی که می کند بلاموضوع کردن فعالیت سیاسی خودش است . یعنی کوشش بکند که در عرصه ی عمومی احزاب ، رسانه ها و همه ی این چیز ها شکل بگیرد . به صفت دانشگاه نباید حضور سیاسی داشت . البته که اگر عرصه ی عمومی نباشد مجبور می شود که در نهایت این کار را بکند . اگر می بینیم که دانشجویان قبل از انقلاب وارد عرصه ی سیاسی می شدند آن هم به صفت دانشجو به این دلیل بود که عرصه ی عمومی حضور نداشت و این وضع به نفع جامعه و دانشگاه و دانشجو نبود. اما باید کوشش کرد که این عرصه ی عمومی شکل بگیرد و هر دانشجویی هم که دوست دارد فعال باشد از طریق آن عرصه ی عمومی فعالیت کند . البته در کنار همه ی این ها باید دانشگاه یک فضای آزاد را شکل دهد که این عرصه ی عمومی بتواند در آن حضور پیدا کند ، صحبت کند و نقد و بررسی هم انجام دهد . 

-همانگونه که می دانید در طول هشت سال گذشته فضای دانشگاه ها با برخوردها، حذف ها، فشارهای بی امانی روبه رو بوده است. (و البته پیش از آن نیز برخوردبادانشجو وجود داشت) شدت برخورد تا به اندازه ای بوده که کوچکترین صدای اعتراض با محرومیت از حق تحصیل روبه رو می شده. نیروهای مدیریت کننده ی فضای دانشگاه ها چه کار کنند تا یک آنکه این فضا تعدیل شود و دو آنکه بتوان فعالیت دانشجویی را قانونمند کرد؟
ما امیدواریم که این فضای 8 سال گذشته تعدیل بشود ، این 8 سال خیلی 8 سال بدی بوده ، هم به لحاظ فضای عمومی و هم به لحاظ علمی . البته من از لحاظ علمی از دانشگاه های فنی اطلاع دقیقی ندارم ولی در دانشگاه های علوم انسانی می دانم که اساسا مسیر خوبی طی نشده است . بنابراین امیدواریم که روند 8 سال گذشته تغییر پیدا کند و در یک بازه زمانی مناسب هم جبران بشود . هم به لحاظ فضای عمومی و شادی و نشاط و حضور مدنی دانشجویان و هم به لحاظ علمی . به ویژه رابطه ی استاد و دانشجو ، استقلال دانشگاه و اعتباری که باید یک استاد دانشگاه و یک دانشجو داشته باشد . 

- و سوال اخرکه شخصیه اول اینکه تلخ ترین خاطره شما از پلی تکنیک چیست؟ به یاد ماندنی ترین خاطره چیست؟ و این که ایا تا به حال شده که به شما اجازه ورود به پلی تکنیک را ندهند ؟ اگر بله چه دوره ای؟
هیچ خاطره ی تلخی از پلی تکنیک ندارم و هنوزم هم همه چیز آن برای من یک حالت نوستالوژیک دارد . 
من همیشه ساعت 7 صبح می آمدم دانشگاه چون از مسیر دور می آمدم برای این که به ترافیک نخورم ، وقتی وارد خیابان اصلی دانشگاه می شدم که دو طرفش درخت های کاج هست ، تا 200 – 300 متر این فاصله را طی می کردم که آن موقع صبح آب پاشی هم شده بود و می رفتم توی قهوه خانه ی دانشجویی آن جا چایی آماده می کردیم و شیرینی می خریدیم می گذاشتیم همه این حضور از آغاز تا انجامش که دوست داشتیم در پلی‌تکنیک باشیم خاطرات مثبت است. در واقع می تونم بگم هیچ خاطره ی تلخی یادم نمیاد و تقریبا تمام خاطراتی که از پلی تکنیک دارم به یک شکل مثبت است و یک حالت نوستالژیک دارد . هیچ وقت هم نشده که مرا به پلی تکنیک راه ندهند . البته اگر یک مقطعی بوده که نمی‌خواستند راه بدهند حتما خودم هم حواسم بوده است و نمی آمدم که مبادا دچار مشکل بشوم!! چون این خیلی بده که من بیایم و راهم ندهند . اما امسال در افطار بچه های پلی تکنیک این نکته را گفتم که متاسفانه این افطار در خود پلی تکنیک نبود و در مدرسه ی البرز بود و گفتم که من چند بار رفته بودم به مدرسه ی البرز اما هر بار از روی دیوار آمده بودم ! وقتی که تظاهرات می شد از داخل پلی تکنیک از روی دیوار فرار می کردیم به مدرسه ی البرز و این اولین بار بود که از در وارد البرز می شدم و امیدوارم که مجبور نشویم که از روی دیوار البرز هم به پلی تکنیک وارد شویم. امیدوارم که به زودی زود در های پلی تکنیک باز بشود و یک رییس شایسته برای آن انتخاب بشود و فضای پلی تکنیک برگردد به همان فضای گذشته‌ی خوب و با نشاط خودش . موفق باشید .



نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز