نقش قدیمیترین جبهه فعال اصولگرایی در انتخابات 1400
جبهه پیروان خط امام و رهبری که چندیقبل از قصدش برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری خبر داده بود، حالا از تشکیل کمیته بررسی نامزدهای انتخابات 1400 خبر داده است. جبههای که اگرچه به رسم و اسم بزرگترین و قدیمیترین جبهه درحالحاضر اصولگرایی است اما در اصل فاقد آن نقش و اثرگذاری در سیاستهای انتخاباتی این جناح است و آنگونه که توقع دارد، در بزنگاه به بازی گرفته نمیشود؛ بااینحال در آستانه هر انتخابات سخنگویش از فعالشدن این جبهه سخن میگوید. سیدکمالالدین سجادی دیروز گفته برای انتخابات ریاستجمهوری برخی از کاندیداهایی را که اعلام آمادگی کردند تا با آنها ملاقات کنیم و برنامههای خود را تشریح کنند، در نظر گرفتهایم و به تناوب با ایشان دیدار میکنیم. او با بیان اینکه کمیتهای در این تشکل برای بررسی وضعیت کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری تشکیل شده است، تأکید کرد: سایر احزابی که جزء جبهه پیروان هستند نیز اکثرا اقشاری محسوب میشوند و آنان هم کار بررسی شرایط کاندیداهای ریاستجمهوری را آغاز کرده و کمیتههایی در این زمینه تشکیل دادهاند. این در حالی است که تاکنون شنیدهها حاکی از این بود که جبهه پیروان خط امام و رهبری که این سالها با وجود قدمت و همراهی ۱۷ حزب اصولگرا به حاشیه رفته بود، با انتخاب حسین دهقان، نظامی سابق، میخواهد وارد گود انتخابات شود. حضور حسین دهقان در جلسه جبهه پیروان خط امام و رهبری به دبیرکلی محمدرضا باهنر، این گمانه را که او از سوی این تشکل در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت خواهد شد، تقویت کرده بود. زمزمه آمدن دهقان به عرصه انتخابات ۱۴۰۰ از مدتها پیش به گوش میرسد. این جبهه هم که زمانی دبیرکلیاش با حبیبالله عسگراولادی بود، دیرزمانی است به حاشیه سیاست اصولگرایی کوچیده است. حتی سهمش از هر دو لیست انتخاباتی مجلس فعلی و پیشین اصولگرایان در مقایسه با وزنش حداقلی بود. امثال جبهه پایداری و هممسلکانش سهمی بسیار بیشتر از جبهه پیروان در فهرست داشتند.
به گزارش روز نو :چندیقبل کمال سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، مصاحبهای درباره آغاز فعالیتهای انتخاباتی این جبهه انجام داده و گفته بود: قصد داریم در انتخابات آتی بهصورت فعالتری حاضر شویم، معمولا بعد از هر انتخاباتی که انجام میشود، شورای مرکزی و هیئترئیسه بررسیهایی انجام داده و نقاط قوت و ضعف را شناسایی میکنند و سپس در ادامه تلاشهایی برای برطرفشدن نقاط ضعف در کنار انجام فعالیتهایی برای حفظ و تقویت نقاط قوت صورت میگیرد. حالا برخی رسانهها از حضور دهقان و گفتههایش در جلسه این مجمع تعبیر انتخاباتی دارند و معتقدند جبهه پیروان خط امام و رهبری میخواهد برخلاف گذشته حضور جدی و مستقلتری در عرصه انتخابات داشته باشد. این تشکل سیاسی در خط مشی سیاسی خود قرابت نزدیکی به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دارد. جبهه پیروان خط امام و رهبری به تقلید از جریان نیروهای خط امام متعلق به جریان چپ مذهبی دهه ۶۰، در دهه ۸۰ و پس از رویکارآمدن دولت اصلاحات تشکیل شد. اصولگرایان در خلأ حضور در قدرت نیاز به همگرایی داشتند و جبهه پیروان را با ریاست حبیبالله عسگراولادی تشکیل دادند. جبهه پیروان هیچ وقت در جریان اصولگرایی، تبدیل به مرکز ثقل نشد و همان میزان اثرگذاریاش هم وابسته به شخصیت دبیرکلش یعنی حبیبالله عسگراولادی بود. بعد از فوت او این سمت به محمدرضا باهنر رسید؛ درحالیکه جبهه پیروان خط امام و رهبری مدعی بزرگترین جبهه اصولگرایی است اما در بزنگاههای سیاسی هیچوقت منشأ اثر نبوده است و اصولگرایان در آستانه هر انتخاباتی دستبهدامان سازوکاری دیگر شدهاند. اگرچه محمدرضا باهنر، دبیرکل آن تمایلی به پذیرش این تحلیل ندارد و هربار درباره سهم و اثرگذاری این جبهه در جریان اصولگرایی و نقش راهبری آن سخن گفته میشود، با سخنانی دوپهلو و غیرصریح، میگوید جبهه پیروان خط امام و رهبری تنها بخشی از جریان اصولگرایی است و از نظر جمع تبعیت میکند! این در حالی است که در جریان انتخابات مجلس دهم و بستن فهرست تهران، کمال سجادی، سخنگوی این جبهه، از سهم کمی که به جبهه پیروان خط امام و رهبری رسیده بود، گلایه کرده بود. بااینحال آنها مدعیاند که در راستای وحدت اصولگرایی گام برمیدارند. علیرضا خجستهپور، قائممقام جامعه اسلامی مهندسین که دبیرکلش دبیرکل جبهه پیروان هم هست، گفته بود: بارها و بارها آقای باهنر در نشستها و مصاحبههای مختلف اظهار کردند که جبهه پیروان خط امام و رهبری در راستای وحدت اصولگرایان گام برمیدارد، چیزی که در نزدیکی انتخابات هم شاهد آن بودیم و دیدیم که این جبهه در راستای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و وحدت اصولگرایان فعالیت میکرد. در انتخابات بعدی هم در همین راستا فعالیت خواهد کرد و ذیل ائتلاف و وحدتی که عامه اصولگرایان در نظر دارند فعالیت خود را ادامه میدهد».
سال 94 محمدرضا باهنر درباره اوضاع این جبهه گفته بود: «بعد از درگذشت مرحوم عسگراولادی دبیرکل وقت برای آینده جبهه پیروان خط امام و رهبری سه وضعیت قابلتصور بود؛ ابتدا آنکه جبهه پیروان بر اساس یک خط مشی صرفا صلح رحم سیاسی حرکت کند، دوم آنکه جبهه پیروان بهصورت یک حزب قوی و همهجانبه با محوریت اتحاد اصولگرایان گام بردارد یا آنکه در وضعیت سوم اصلا برای جبهه پیروان بهعنوان یک حزب تصوری نشود و صرفا یک ائتلاف اصولگرایی عمل کند و شاکلههای تشکیلاتی داشته باشند» و در نهایت به گفته باهنر دو گزینه نخست رد و گزینه سوم بهعنوان راهبرد نهایی در نظر گرفته شد. او گفته بود «جبهه پیروان خط امام و رهبری سعی کردهایم روابط خود را در طول و پشتسر جامعتین تنظیم کنیم. امروز بعد از گذشته سه دهه از فعالیت سیاسی و حزبی به این نتیجه رسیدهایم که از حرکت در سایه روحانیت هیچگاه ضرر نمیکنیم بلکه بدین واسطه از هرگونه انحراف، کجرویها و کجفهمیها در عرصه سیاست مصون میمانیم». شاید یکی از دلایل کمرنگشدن و بهحاشیهرفتن این جبهه هم همین راهبرد حرکت پشتسر جامعتین باشد؛ چراکه در شرایطی که از نقش سیاسی و اثرگذاری دو جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سیاستورزی اصولگرایی سالهاست که کاسته شده و در بزنگاهی مانند انتخابات این چهرهها و جریانهای دیگر هستند که محور کار را به دست میگیرند، پس توقعی از جبهه یا نهادی که قرار است و میخواسته پشتسر جامعتین و نه بهصورت مستقل حرکت کند، نیست.