با وجود اينکه ماه‌ها به انتخابات رياست‌جمهوري 1400 مانده است اما مباحث انتخاباتي در کشور روز‌به‌روز داغ‌تر مي‌شود. عملکرد بعضا انتقادآميز دولت دوازدهم باعث شده که مردم تمام مشکلات کشور را بر گردن اصلاح‌طلبان بيندازند. اما نکته جالب اينجاست که باتوجه‌به شرايط سياسي کشور اصلاح‌طلبان خودشان هم هنوز تصميمي براي انتخابات نگرفته‌اند. به عبارت ديگر، هنوز چند و چون و چگونگي حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 مشخص نيست و هنوز معلوم نشده که اصلاح‌طلبان قرار است با کانديداهاي حداکثري وارد انتخابات شوند يا دوباره تن به ائتلاف با ساير جريانات دهند. در اين راستا براي بررسي شرايط فعلي اصلاح‌طلبان، انتخابات 1400 و چگونگي مشارکت مردم  با غلامرضا انصاري فعال سياسي اصلاح‌‌طلب به گفت‌و‌گو پرداخته است که مي‌خوانيد.

با توجه به شرايط موجود در جامعه انتخابات 1400را چگونه تحليل مي‌کنيد؟

به گزارش روز نو :تحليل شرايط انتخابات 1400 به نظر من فراتر از نگاه اصلاح‌طلبي و اصولگرايي است. اتفاقاتي که در طول چهار دهه گذشته اتفاق افتاده و عدول از شعارها و مواد قانون اساسي که حقوق ملت و جمهوريت نظام را تاييد و تضمين مي‌کند و رقابتي شدن عرصه سياست و اقتصاد مي‌تواند بستر اميد و تحرک اجتماعي در بين توده‌هاي مختلف جامعه را به وجود آورد. البته در سال‌هاي گذشته شرايط بسته و محدودي در کشور بوده و فضا روزبه‌روز بسته‌تر شده که نمونه آن را در انتخابات مجلس يازدهم شاهد و ناظر بوديم. در سال‌هاي گذشته شرايطي به‌وجود آمد که باعث شد اميد اجتماعي در کشور به حداقل خود برسد. در انتخابات اسفند 1398 مشارکت مردم در انتخابات بسيار پايين بود و شاهد حداقلي‌ترين حضور مردم در انتخابات بوديم. بنابراين چنانچه قرار بر اين باشد که يک انتخابات پرشور و رقابتي شکل بگيرد، نياز است که ما به اصول مصرح در قانون اساسي، حقوق ملت و انتخابات دموکراتيک رو‌ بياوريم و مردم باور کنند که راي‌شان مي‌تواند در سرنوشت آنها تاثيرگذار باشد. اين موضوع اميد را دوباره در بستر اجتماعي فراهم و مهيا نموده و انتخابات رقابتي را به دنبال خواهد داشت.

از ديد شما بايد چه راهکارهايي براي برون‌رفت از شرايط فعلي در نظر گرفته شود؟

رويکرد سياست داخلي بايد يک سياست تعاملي و رقابتي باشد و با اعتماد به ملت، احترام به آراي مردم، اعتماد به احزاب سياسي قانونمند شرايط بهتري براي جامعه رقم زد. دولت و احزاب بايد در کنار يکديگر باشند چراکه در نبود حزب پاسخگو جريان باندي و محفلي، بدون تعهد به‌وجود خواهد آمد و افراد بدون شناسنامه وارد سياست مي‌شوند که قصد دارند خودشان را در عالم سياست معرفي کنند. حضور افراد بدون شناسنامه آثار منفي گسترده‌اي را در جامعه به جاي خواهد گذاشت. ما شاهد هستيم که تصميمات غيرکارشناسي و علمي که در دولت‌هاي نهم و دهم باعث انهدام منابع اقتصادي و ازبين‌رفتن سرمايه‌هاي اجتماعي در جامعه شد. در انتخابات اخير افراد کاملا ناشناخته سياسي وارد عرصه سياسي شدند و اقداماتي را که در همين چند ماه محدود حضور نمايندگان مجلس يازدهم در مجلس شاهد و ناظر هستيم مويد همين مساله است که به‌جاي اينکه به مشکلات مردم بپردازند، فقط در حال پرداختن به موضوعات حاشيه‌اي هستند. اين رفتارها باعث شده شرايط جامعه بحراني‌تر از گذشته شود. چنانکه حتي صحبت‌هاي اين نمايندگان باعث اعتراض مقام معظم رهبري هم شده است.

فکر مــي‌کـنـيد احزاب در ايران از چه قدرت عملکردي برخوردارند؟

در نبود احزاب قانون‌مدار، سراسري و با هويت، باند سياسي جايگزين حزب شده و با توجه به اينکه باند و محفل نه هويت دارد، نه پاسخگوست، به‌طور قطع، شرايط جامعه را به سمت انحطاط سياسي پيش خواهد برد. بنابراين ما چاره‌اي جز اينکه حکمراني حزبي داشته باشيم يا يکي از بديل‌هاي سه‌گانه‌اي که مطرح شده؛ يعني حکمراني موجهي، حکمراني سازماني تک‌حزبي، يا حکمراني محفلي را جايگزين بکنيم که در تجربه تاريخي بشريت در اکثر نقاط جهان و همچنين در کشور خودمان به‌عينه ديديم که اين سه نوع حکمراني آثار و عوارض زيانباري را براي جامعه و حکومت به بار خواهد آورد. بنابراين ما مجبور هستيم با توجه به اينکه شرايط سياسي، اجتماعي و اقتصادي درون جامعه چنين وضعيتي پيدا کرده بايد سياست تعاملي و رقابتي را در بستر اجتماعي ايجاد کنيم و اجازه دهيم که گروه‌هاي سياسي در انتخابات رقابتي حضور داشته باشند و منتخبي که با برنامه حزبي در عرصه سياسي حضور پيدا کرده، توان تحقق شعارهاي داده شده در ايام انتخابات را داشته باشد. در چنين شرايطي، انتخابات مي‌تواند رقابتي و اميدآفرين باشد.

حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پيش رو را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

حضور اصلاح‌طلبان در چنين انتخاباتي قطعا يک حضور گسترده و با يک کانديداي حداکثري، با برنامه منسجم و مدون خواهد بود که مي‌تواند مشکلات فرهنگي، سياسي، اقتصادي جامعه را همان‌طور که در دولت دفاع مقدس دوران جنگ داشتيم يا در دولت دوره اصلاحات در خاطره مردم ثبت گرديده، با وجود محدوديت‌ها اقدامات مثبتي را در عرصه توسعه سياسي، اقتصادي از خودش به جاي بگذارد. البته در چشم‌انداز 20ساله قرار بر اين بود که تا سال 2020 به کشور اول منطقه خودمان تبديل شويم. امروز هم اگر شرايط به وجود آمدن يک دولت در انتخابات رقابتي شکل بگيرد، اصلاح‌طلبان حضور گسترده‌اي را در انتخابات خواهند داشت. در غير اين صورت حتي اگر قوي‌ترين نامزد را براي حضور مطرح نمايند، به‌دليل دلمردگي سياسي مورد توجه مردم قرار نخواهدگرفت. بنابراين مردم در شرايط کنوني جامعه به علت اينکه فکر مي‌کنند راي‌هايي که مي‌دهند در وضعيت کشور در حد انتظار تاثيرگذار نبوده است از فضاي انتخاباتي و سياسي دوري کرده‌اند و با توجه به اينکه پايگاه اصلاح‌طلبي درون جامعه است. متاسفانه بنا به دلايلي تا امروز حرکت مثبتي را توسط شوراي عالي اصلاح‌طلبان نديده‌ايم. البته کاملا مشخص است که شوراي عالي اصلاح‌طلبي عملا بعد از انتخابات مجلس به سمت تعطيلي پيشرفته است و هنوز هم جايگزيني براي آن در نظر گرفته نشده است. با اين اوصاف بعيد مي‌دانم اصلاح‌طلبان بتوانند از مردم دعوت کنند که در انتخابات شرکت کرده و حضور پرشکوهي را در انتخابات 1400 شاهد باشيم.