ماجرای خودکشی دانش آموز دیری و اصل ۳۰ قانون اساسی / مانع خودکشیهای آتی فرزندان ایران زمین شویم
غلامرضا بنی اسدی: ماجرا یک "اما"ی بزرگ دارد نه در حوزه روانشناسی ماجرا بلکه در همین حوزه آموزش؛ "گوشی را مدیر مدرسه اهدا کرده است". یعنی ساختاری حاکمیتی، پا به میدان نگذاشته تا به شکلی بایسته و شایسته تکریم مشکل موجود را از اساس حل کند حال آنکه اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تصریح میکند
به گزارش روز نو :غلامرضا بنی اسدی: خبر این بود؛ دانش آموز ۱۱ ساله دیری، به دلیل نداشتن گوشی هوشمند، خودکشی کرد! روابط عمومی آموزش و پرورش در واکنش جواب داد: "با توجه به تحقیق و بررسیهای میدانی و جمعآوری مستندات مربوط اعلام میدارد، نامبرده از روز بازگشایی مدارس در ۱۵ شهریور تا روز حادثه بنا به درخواست، ولی دانشآموز با توجه به شرایط متأثر از کرونا در مدرسه حضور نداشته و کارآموزشی خود را از طریق شبکه شاد با تلفن همراهی که توسط شخص مدیر مدرسه در فروردین ۹۹ به ایشان اهداشده بود، تا آخرین ساعات روز حادثه در سامانه شاد بهصورت فعال و در کلاسهای درس مجازی آنلاین انجام میداده که تمامی مستندات، اعم از فایلهای صوتی، تصویری و تکالیف و تمرینهای درسی دانشآموز در گروه درسی موجود است. "
و این یعنی "نداشتن گوشی هوشمند" [احتمالا] دلیل این فاجعه نیست اما... یعنی ماجرا یک "اما"ی بزرگ دارد نه در حوزه روانشناسی ماجرا بلکه در همین حوزه آموزش؛ "گوشی را مدیر مدرسه اهدا کرده است". یعنی ساختاری حاکمیتی، پا به میدان نگذاشته تا به شکلی بایسته و شایسته تکریم مشکل موجود را از اساس حل کند حال آنکه اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تصریح میکند؛ "دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
"این اصل هم "عام" است و به نوع "وسائل" تخصیص نخورده است. پس میتوان این خواسته را مطرح کرد که "وسائل آموزشی" به روز و متناسب با نیازها، باید به صورت "رایگان" در اختیار باشد. یعنی امروزه که با بیماری کرونا، آموزش به فضای مجازی نقل مکان کرده است باید "وسایل" این نوع "آموزش" فراهم شود. البته میدانیم که با اشراف نسبت به اوضاع اقتصادی، امکانِ تهیه "وسایل" این نوع "آموزش" برای همگان فراهم نیست لذا به چنین مطالبهای هم قلم نمیزنیم، اما با توجه به اوضاع نابسامان برخی خانواده ها، از جمله گروههای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و افرادی که فقر شان محرز است، وکار به "ترک تحصیل" اجباری فرزندان شان میانجامد، میتوان این "تقاضا" را مطرح کرد که "باید" با توجه به شرایط و البته "وُسعِ اقتصادی کشور" زمینه بازگشت به تحصیل آنان فراهم شود و با در اختیار گذاشتنِ وسایل مورد نیازِ آموزش مجازی، چون گوشی هوشمند، این نقیصه جدی بر طرف گردد. با توجه به تصریح قانون اساسی بر فراهم کردن "وسایلِ آموزش و پرورشِ رایگان" گمان نمیکنم لایحهای احتمالی، با مانعی رو به رو شود.
به هر حال، هنوز ماه اول سال تحصیلی جاری به آخر نرسیده، میتوان با فوریت، این نگاه را عملیاتی و عقب ماندگیهای آموزشی را جبران کرد. به هر حال، ارتقای سطح دانش و آموزش و پرورش فرزندان ایران از اولویتهایی است که بیش از هر امری باید بدان اهتمام ورزید و عملا راه بر تولید "شایعه" از آن نوعی که در آغاز مطلب شرح آن رفت، بست.
البته اقدامات مردمی، چون پویش # گوشیتو_ نیمکت_ کن نیز در جای خود قابل احترام ویژه است، اما مهم این است که نظام به صورت رسمی به میدان عمل بیاید. بدانیم و بدانند مسئولان که فردا در گروی تلاش امروز ماست. امروز هرچه بکاریم، فردا درو خواهیم کرد. از غفلت، حسرت خواهد رست و از هوشیاری عزت. راستی ما را میل به کدام است؟!