انتخابات ۱۴۰۰ بیش از همه دغدغه این روزهای سیاسیون است؛ انتخاباتی که با توجه به مشکلات اقتصادی کشور نیازمند بررسی دقیق و معرفی کاندیدایی است که بتواند از این شرایط سخت عبور کرده و تدابیری برای بهبود فضای کشور داشته باشد. از سوی دیگر عدم استقبال مورد انتظار جامعه از انتخابات مجلس در زمستان ۱۳۹۸ سبب شده که صاحبنظران و سیاسیون در اندیشه تدبیری برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بهنحوی باشند که مردم با انگیزه بالا پای صندوقهای رای بیایند. در راستای شرایط فعلی کشور و بایدها و نبایدها برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، حجت الاسلام محمدتقی فاضل میبدی پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه با به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :بحث انتخابات 1400 زودتر از معمول آغاز شده است. درصد مشارکت در انتخابات 98 مطلوب نبود. با توجه به اين وضعيت تصور ميکنيد انتخابات 1400 پرشور برگزار شود؟
اگر اوضاع به همين منوال جلو برود و مسئولان ذيربط هم تغييري در رويکردهايشان ندهند، طبيعتا انتخابات سردي را پيشرو خواهيم داشت و شرکت مردم در انتخابات کم خواهد بود. براي اينکه اگر همه جريانها در انتخابات کانديدا داشته باشندو از سوي ديگر، اوضاع اقتصادي کشور بهصورت فعلي ادامه نيابد از هم اکنون بايد پيشبيني کرد که انتخابات 1400 با استقبال مواجه خواهد شد.
براي تحقق اين امر چه بايد کرد؟
ميتوان 2 کار در دستور کار داشت. نخست اينکه رويکرد کلان اقتصادي و سياسي در چند ماه مانده به انتخابات تغيير کند و دوم اينکه علائمي از سوي مسئولان ذيربط در راستاي حضور کانديداهاي همه جريانها نمايان شود. اگر اين دو موضوع محقق شود، مردم رغبت کرده و در انتخابات شرکت ميکنند در غيراين صورت ممکن است که ميزان حضور مردم در انتخابات رياست جمهوري کمتر از انتخابات مجلس يازدهم شود. در مجلس رقابتهاي شهري و قومي و قبيلهاي وجود دارد و به همين دليل باعث ميشود که درصد راي دادن بالاتر باشد اما در انتخابات رياستجمهوري، رقابتهاي محلي و قومي و قبيلهاي وجود ندارد و از سوي ديگر هم مردم به اوضاع فعلا چندان خوشبين نيستند. من نميدانم که مسئولان خبر دارند يا نه؟ اما ما که در جامعه و با مردم هستيم، اين موضوع را احساس ميکنيم که وضعيت اقتصادي نامطلوب است و از همه بدتر، مسأله کرونا مشکلات مردم را دوچندان کرده است. اينها عواملي است که دست به دست هم ميدهند تا انتخابات پيش رو، با ابهام در مشارکت همراه شود.
فاصله گرفتن مردم از صندوقهاي راي چه هزينههايي را به کشور تحميل ميکند؟
اولين موضوعي که در پي عدم مشارکت مردم زير سوال ميرود، اعتماد است. به اين معنا که شرکت مردم هرچه بيشتر باشد، اعتماد تقويت ميشود و اين موضوع موجب خواهد شد که آسيبهاي بيروني ما هم کمتر شود. سياست خارجي ما در برخي موارد ضعيف است. البته موضوعاتي هم هست که صرفا در دست دولت نيست و دولت اختيار چنداني در مهار آنها ندارد. امروز در منطقه، حالا نميدانم هرکس که باعث و بانياش است، بد عمل کرده است و عملکرد خوبي نداشتهايم. حمايت کشورهاي منطقه را مثل گذشته نداريم. آنها به دام رژيم صهيونيستي افتادهاند و قطعا عليه ما توطئه خواهند کرد. از طرف ديگر هم در شمال کشور، جنگ بين دو کشور همسايه و دخالت برخي کشورها در اين جنگ را مشاهده ميکنيم. در کنار اين موضوعات، متاسفانه برخي حرکات در کشور ديده ميشود.اين قبيل اتفاقها باعث اثرگذاري در داخل ميشود و قطعا در انتخابات بيتاثير نخواهد بود. چند ماهي بيشترتا انتخابات باقي نمانده است و بهنظر من نهادهاي مسئول بايد فکري به حال انتخابات و چارهجويي کنند. اگر با همين دست فرمان جلو برويم و قطار بر همين ريل حرکت کند، در انتخابات به خواسته که مدنظر است نميرسيم، مگر اينکه در طرحي نو دراندازيم.
برخي نتيجه انتخابات آمريکا بر انتخابات ايران را مهم توصيف ميکنند. نظر شما چيست؟
در اين مدت کوتاه باقيمانده تاخرداد 1400، دو انتخابات مهم پيشرو داريم. يکي انتخابات آمريکاست که بر سرنوشت کشور ما تاثيرگذار است. اگر ترامپ برنده شود، ممکن است که وضع بدتر شود. متاسفانه آن طور که در اين چند وقت نشان داده شده است، مواضع آمريکا در برابر ما مطلوب نيست و ما نيز کمتر به مشکلات داخلي توجه ميکنيم. بنابراين، انتخابات آمريکا براي ما هم تا حدي سرنوشتساز است. دومين انتخابات مهم هم انتخابات 1400 خودمان است. من معتقدم که اين دو انتخابات به هم پيوسته است و بر يکديگر اثرگذار است. اگر فشارهاي تحريمي آمريکا باشد و بدتر هم بشود، بر جامعه تاثير ميگذارد، گرانيها مردم را
آزار مي دهد و در مشاکت مردم در صحنههاي سياسي مثل انتخابات تاثير منفي ميگذارد. مگر اينکه در مدت باقي مانده، چارهاي بينديشيم،. زيرا مردم امروز کمتر به صحبتهاي دولت اعتماد دارند، بهويژه آنکه ما در زمينه کرونا خيلي خوب عمل نکرديم. ما نبايد اين تعداد تلفات ميداديم. در مورد بازگشايي مدارس هم دولت بايد تدبير بهتري ميانديشيد. مغازهها در ايام شروع سال تحصيلي شلوغ بود. رفت و آمدهاي اين چنيني تاثيرگذار بود و متاسفانه آمار را بالا برد. اينها از جمله عواملي است که در بي انگيزگي در انتخابات موثر هستند.
شما به انتخابات آمريکا بهعنوان يک انتخابات مهم اشاره کرديد. برخي به آمدن بايدن دل بستند و معتقدند که اگر او به جاي ترامپ بيايد، اوضاع سامان پيدا ميکند. چنين چيزي ممکن است؟
گويي همه به اين قضيه اميدوار است، نه تنها اصلاحطلبان. آمريکا يک سياست کلي در رابطه با ايران دارد که با آمدن جو بايدن هم تغيير نميکند. براي همين خيلي نبايد تفاوتي داشته باشد که نتيجه انتخابات آمريکا چه خواهد شد. منتهي ترامپ يک آدم استثنايي بودکه روي کار آمد. يک آدم غيرقابل پيشبيني بود. به اين معنا که اگر يک رئيسجمهور دموکرات در آمريکا بود، بعيد بهنظر ميرسيد که از برجام خارج شود. به احتمال قوي اگر بايدن بيايد، درمسير برجام تجديدنظر کند، ايران هم بايد مواضعش را تغيير دهد. اگر مواضعش در منطقه همين باشد که اکنون جريان دارد، احتمالا سياستهاي کلان آمريکا نسبت به ايران تفاوتي نخواهد داشت.
آيا اصلاحطلبان در صورت نبود کانديدايشان از انتخابات کنارهگيري ميکنند؟
بعيد است، من هنوز تصميم اصلاحطلبان را نميدانم. يعني هنوز مشخص نيست در اردوگاه اصلاحطلبان چه ميگذرد. اين اندازه خبر دارم که اصلاحطلبان هنوز کانديدايي ندارند. اگر فردي بيايد که سرش به تنش بيارزد و در ميان مردم جايگاهي داشته باشد، و در بررسي صلاحيتاش مشکل نداشته باشد، حتما اصلاحطلبان با تمام قوا به ميدان ميآيند. اگر هم فردي بيايد که کمتر شناخته شده باشد، ممکن است برخي گروههاي اصلاحطلب از او حمايت نکنند يا اينکه در ذهن مردم چندان موجه نباشد که راي بياورد. خلاصه، کار براي اصلاحطلبان دشوار است. مشکل اول رسيدن اصلاحطلبان به اجماع بر سر کانديداي واحد و موضوع دوم تاييد صلاحيت کانديداهاي اين جريان است، بنابراين نميتوان الان نميتوان پيشبيني کرد که چه اتفاقي ميافتد.