قنبری:با آمدن روحانی فضای دانشگاه ها بازتر شد

همچنین به خطر افتادن استقلال جنبش های دانشجویی به هر طریق یکی دیگراز آسیب هایی است که می تواند گریبان جنبش دانشجویی را بگیرد.در عین حال جنبش های دانشجویی همواره فوق العاده آرمانگرایانه به مسایل می پردازند و به نوعی از دنیای واقعی هم جدا می شوند و این امر یک خطر بزرک برای جنبش های دانشجویی محسوب خواهد شد.مشروح گفتگوی پایگاه خبری روز نو با دکتر داریوش قنبری را در زیر می خوانید.
به نظر شما چرا جنبش های دانشجویی در ایران شکل گرفت، آیا فضای بسته سیاسی در این امر دخیل بود؟
یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر جنبش های دانشجویی در ایران این است که سایر کانالهای فعالیت سیاسی بسته شده و عمدتا دانشگاه با توجه به اینکه محیط تجمعی را فراهم کرده است تبدیل به یکی از کانون های فعالیت سیاسی و همچنین یکی از پیامدهای عدم فعالیت احزاب و تشکل های سیاسی می باشد.
یعنی جنبش های دانشجویی در نبود کانالهای سیاسی دیگر ایجاد شده است؟
بله، در غیاب سایر نیروهای فعال سیاسی و اجتماعی؛ جنبش های دانشجویی به عنوان یک نیرو اجتماعی و سیاسی ظاهر می شوند و دانشگاه ویژگی سیاسی پیدا می کند. در ایران یکی از مهمترین آسیب های شکل گیری جنبش دانشجویی ساختار دولت است که این امر فضا را برای فعالیت سیاسی دانشجویان مهیا نکرده است و همین امر در نهایت منجر به سیاسی شدن دانشگاه می شود.
در سایر کشورها حتی کشورهای پیشرفته هم جنبش های دانشجویی همواره وجود داشته و در قرن بیستم ،کشور فرانسه یکی از نمونه های مهم در شکل گیری جنبش های دانشجویی محسوب می شود. البته جنبش های دانشجویی در کشور های پیشرفته مطالبات صنفی داشتند و در فرانسه هم که برای نخستین بار جنبش دانشجویی شکل گرفت ابتدا تقاضایی که جنبش داشت تقاضاهای صنفی بود اما در این بین تقاضاهای صنفی به سمت تقاضاهای سیاسی تغیر ماهیت داد و یک جنبش فراگیری شکل گرفت که توانست جامعه فرانسه را دچار تغییر و تحول کند.
در جنبش های کشورهای در حال توسعه ماهیت جنبش های دانشجویی با کشور توسعه یافته تفاوت دارد و در کنار بحث های صنفی که جزو موارد مهم است بحث های سیاسی همواره یکی از مطالباتی است که جنبش های دانشجویی در کشور های در حال توسعه داشتند و تلاش در جهت توسعه آزادی های عمومی و سیاسی یکی از اهداف مهم جنبش های دانشجویی در کشورهای در حال توسعه بوده است و همچنان هم هست.بنابراین در این شرایط و در غیاب سایر کانالهای مشارکت سیاسی و اجتماعی ،دانشگاه تبدیل به یک کانال مهم مشارکتی برای فعالیت های سیاسی و اجتماعی می شود.
برخی معتقدند گاها جنبش های دانشجویی دچار سو استفاده سیاسی می شوند، شما با این مطلب موافقید و چرایی این سو استفاده را چه می دانید؟
بله با این مطلب موافق هستم و چرایی سو استفاده سیاسی از جنبش های دانشجویی برمی گردد به بحث عدم امکان فعالیتی که برای نیروهای سیاسی وجود دارد. از آنجایی که نیروهای سیاسی نمی توانند خودشان به راحتی فعالیت کنند با توجه به شرایطی که دانشجویان برای اقدامات سیاسی دارند نیروهای سیاسی هم درصدد بر می آیند که مطالبات دانشجویی را به نفع خودشان استفاده کنند. پس مسدود بودن کانالهای مشارکتی برای نیروهای سیاسی آنها را سوق می دهد به سمت جاهایی که امکان فعالیت وجود دارد و با توجه به اینکه فضای دانشگاه ها بازتر است، دانشجویان برای این گروه ها دارای اهمیت می شوند و اینگونه ،جنبش های دانشجویی دچار سو استفاده سیاسی می گردند.
با توجه به اهمیت استقلال در جنبش های دانشجویی به نظر شما چه اقداماتی باید صورت گیرد تا استقلال جنبش های دانشجویی حفظ شود؟
تجربه ثابت کرده که فعالیت های سیاسی دانشجویی همواره مورد طمع جریانات مختلف سیاسی قرار می گیرد و این ها را نمی توان جدا از جریانات سیاسی مورد تحقیق قرار داد و دلیل آن هم شاید بر می گردد به اینکه دانشجویان آگاهی لازم را ندارند و دانشجو در فرایند تحصیل است و نگاه احساسی به جریانات سیاسی دارد. بنابراین جنبه احساسی بودن فعالیت های صنفی دانشجویی ، سن کم دانشجویان و کم تجربگی ، آنها را در معرض مداخله نیروهای سیاسی قرار می دهد و استقلال سیاسی را از آنها سلب می کند.
عمدتا در اغلب کشورها چنین وضعیتی وجود داشته و در تعریف فعالیت های دانشجویی همواره به نقش نیروهای سیاسی در سازماندهی به جنبش ها و در استفاده از آنها بر می خوریم. اما اینکه چه اقدامی باید انجام شود تا چنین اتفاقاتی نیفتد به واقع در مقام حرف زدن به راحتی می توانیم آن را بیان کنیم اما واقعا در مقام عمل نمی توان به راحتی به این وضعیت رسید و به نظر بنده تا حدود زیادی این کار دشوار و ناممکن است.
نقش جنبش های دانشجویی در جریانات سیاسی و اجتماعی داخل کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
به هر حال جنبش های دانشجویی تحرک های خاصی را در کشور ایجاد می کنند و نهایتا می توان گفت که به نوعی و تا حدود زیادی نقش سواره نظام رابرای نیروهای سیاسی بازی می کنند. جنبش های دانشجویی به نوعی در ایجاد قدرت سیاسی و توان چانه زنی نیرو های سیاسی تاثیر گذار هستند.
به نظر شما وابستگی جنبش های دانشجویی به حاکمیت سیاسی و یا احزاب یک آسیب برای آنها محسوب می شود ؟
قطعا همینطور است، همانطور که مداخله جریانات سیاسی در ارتباط با حرکتهای دانشجویی خطر آفرین است به همان اندازه استفاده دولتی از نیروهای دانشجویی هم استقلال جنبش های دانشجویی را تهدید می کند. بنابراین استقلال جنبش های دانشجویی هم از طرف مداخلات احزاب سیاسی مورد تهدید قرار میگیرد و هم از طریق مداخله سیاستمداران دولتی در نتیجه به خطر افتادن استقلال جنبش های دانشجویی به هر طریق یکی از مهمترین آسیب هایی است که می تواند گریبان جنبش ها را بگیرد.
شما به آسیب هایی که امکان دارد گریبان جنبش های دانشجویی را بگیرد اشاره کردید، غیر از به خطر افتادن استقلال جنبش های دانشجویی دیگر چه آسیبی امکان دارد متوجه جنبش های دانشجویی شود؟
مهمترین آسیبی که متوجه جنبش های دانشجویی است برخورد احساسی این جنبش با مسایل سیاسی است. همچنین عدم درک درست مطالب سیاسی و آرمانهای دست نیافتنی از خطرات تهدید کننده جنبش های دانشجویی محسوب می شود. معمولا جنبش های دانشجویی فوق العاده آرمانگرایانه به مسایل می پردازند و به نوعی از دنیای واقع هم جدا می شوند و این امر هم یک خطر برای جنبش های دانشجویی محسوب می شود.
در حال حاضر جایگاه جنبش های دانشجویی در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
جنبش دانشجویی همواره در کشور ما فعال است و یکی از کانونهای مهم فعالیت در کشور ما دانشگاه ها محسوب می شوند و جنبش دانشجویی همواره در کشورما زنده و پویا است. این جنبش در تحولات های سیاسی و اجتماعی نقش آفرین است و نمی توان نقش جنبش های دانشجویی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی را نادیده گرفت و کم کرد.
با روی کار آمدن دولت دکتر روحانی فضای فعالیت برای تشکل های دانشجویی را چگونه ارزیابی می کنید؟
از زمان روی کار آمدن دکتر روحانی فضا برای فعالیت سیاسی در کشور و در دانشگاهها بیشتر فراهم شده است و نسبت به گذشته فضا بازتر شده و بحث های سیاسی در دانشگاه ها مجددا داغتر خواهد شد. همچنین جلساتی در دانشگاه ها در حال برگزاری است و مناظراتی در دانشگاه ها انجام می شود که نشان می دهد جنبش دانشجویی دوباره در حال احیا شدن است.
به هر حال این مناظره ها در تنقیح افکار عمومی دانشجویان می تواند بسیار مفید باشد و در کل برگزاری اینگونه مناظره ها می تواند درک سیاسی دانشگاه ها را ارتقا دهد اما به تنهایی تاثیری ندارد و کفایت نمی کند. به نظر می رسد یکسری کلاس های آموزش سیاسی دیگر هم جدا از برگزاری مناظره ها باید برگزار شود. البته این کلاس ها نه تنها برای دانشجویان بلکه باید برای اقشار دیگر جامعه نیز برگزار شود.در ارتباط با آموزش های سیاسی و حقوقی هم در کشور نیاز به آموزش هایی داریم. به نظر بنده برخورد مردم و دانشجویان احساسی است و باید تحولی در جهت آموزش مردم در این دولت ایجاد کنیم تا درک مردم از مسایل سیاسی عمق بیشتری پیدا کند.
چرا بعضی اوقات در تاریخ سیاسی کشور فضای فعالیت دانشجویی در دانشگاه ها تنگ می شود؟
این امر بر می گردد به نوع نگاه و تنگ نظری هایی که برخی دولت ها دارند. برای مثال در دولت گذشته فعالیت دانشجویان تقلیل پیدا کرد و نوع نگاهی که در دولت وجود داشت اجازه فعالیت سیاسی چندانی را نمی داد و فضای سیاسی جای خود را به فضای امنیتی داد. همین نوع نگاه ها مسایل و محدودیت هایی را ایجاد می کند که می تواند بعدها مشکلات فراوانی را به دنبال داشته باشد. در نهایت امکان دارد جبران یکسری تنگ نظری ها در آینده نزدیک هم به معنای واقعی امکان پذیر نباشد.
برای فعال تر شدن جنبش های دانشجویی چه اقداماتی می توان انجام داد؟
باید محدودیت ها برداشته شود و فضایی که در حال حاضر وجود دارد تقویت شود و اجازه داده شود که فعالیت های بیشتری در دانشگاهها انجام شود. البته مناظره هایی که در حال حاضر برگزار می شود مناسب است و مناظرات در تنقیح افکار عمومی بسیار مهم هستند.
اما بهتر است یکسری آموزش های سیاسی به دانشجویان بدهند و یکسری سر فصل های آموزشی در خصوص دروس عمومی با محوریت مسایل سیاسی و حقوق اساسی برای دانشجویان طراحی کنند که اگر در فصل های دروس دانشگاهی گنجانده شود به نظر بنده می تواند بسیار تاثیر گذار باشد.
بنابراین جای آموزش های سیاسی و حقوقی در آموزش های عمومی و دروس عمومی دانشگاه ها بسیار خالی است و به نظر می رسد باید در سه حوزه تجدید نظری در دروس عمومی دانشگاه ها داشته باشیم. یکی آموزش های بهداشتی، دیگری آموزش حقوقی و سومی آموزش فقهی است.
آیا نیازی به تحرک جامعه برای فعالتر شدن جنبش های دانشجویی هست؟
به هر حال جامعه هم تاثیر گذار است و هم تاثیر می پذیرد و نمی توان یک جانبه به این موضوع نگاه کرد.