رویکرد جدید سیاسی ترکیه در افزایش سطح نفوذ و نقشآفرینی خود در معادلات منطقهای، این روزها بیش از پیش به چشم میآید. ترکیه در حال حاضر به طور همزمان در چندین جبهه مهم، درصدد اعمال قدرت و نمایش نقشی جدید از خود به عنوان یک قدرت نظامی برتر در منطقه است.
به گزارش روز نو :حضور نظامی در عراق، سوریه و لیبی و همچنین تاکید بر مواضع ژئوپلتیک خود در برابر یونان و شرکای اروپایی آن در دریای مدیترانه و نیز مقابله با کردها در سوریه و شمال عراق از نمونههایی است که حوزههای متفاوت نقشآفرینی ترکیه را تشکیل میدهند. این در حالی است که اخیرا ترکیه با دخالت مستقیم در مناقشه نظامی آذربایجان و ارمنستان و حمایت از سیاستهای باکو، جبهه جدیدی برای خود گشوده و سعی در تاثیرگذاری بر روند این کارزار دارد. در این بین، بهرهگیری ترکیه از تجهیزات نظامی روز دنیا نظیر سامانه دفاعی اس400 و پهپادهای رادارگریز در کنار افزایش بودجه نظامی در این کشور باعث شده تا سیاستهای بلندپروازانه اردوغان در جهت بسط قدرت خود در منطقه، روندی صعودی به خود بگیرد. کارزار ترکیه و یونان بر سر اکتشافاتی که آنکارا در مدیترانه شرقی آغاز کرده و یونان این منطقه را متعلق به خود میداند، همزمان با ورود کشتیهای اکتشافی ترکیه به این منطقه، ارتشهای دو کشور را به حال آمادهباش در آورده است. این در حالی است که یونان و ترکیه سالها است که بر سر قبرس نیز اختلاف دارند. در همین حال در ماجرای اختلاف تازهای که میان آنکارا و آتن ایجاد شده، در واقع ترکیه خود را مقابل اتحادیه اروپا قرار داده است. ترکیه همچنان در تلاش است که به عضویت اتحادیه اروپا در آید، در حالی که یونان یکی از اعضای این اتحادیه است و قطعا در این مناقشه، اتحادیه اروپا طرف یونان را خواهد گرفت که البته همین گونه نیز است. اگر چه ترکیه عضو ناتو است، اما این عضویت نیز متزلزل شده است. این در حالی است که به نظر میرسد اگر تنشها با آتن بالا بگیرد و منجر به درگیری نظامی شود، ناتو از آتن حمایت خواهد کرد. از سوی دیگر ترکیه در سالهای گذشته روابطش با دیگر کشورهای آفریقایی را گسترش داده است و آن را به عنوان استراتژی جدید خود در حوزه سیاست خارجی تعریف کرده است. حمایت ترکیه از لیبی و انعقاد توافقنامه همکاری بین دو کشور نیز در همین راستا تلقی میشود. در این بین میتوان به توافق نظامی امنیتی بین دو کشور اشاره کرد که به موجب آن اعزام نیروهای نظامی ترکیه به لیبی رسمیت پیدا کرده و این نیروها میتوانند به مدت 3 سال در آنجا مستقر شوند. اگر چه توافقنامههای ترکیه با لیبی را میتوان در راستای روابط دوجانبه بررسی کرد، اما مسئله مهمتری که ترکیه آن را تعقیب میکند به سیاستهای این کشور در مدیترانه شرقی بر میگردد. در اوایل سال 2019 کشورهای یونان، مصر، ایتالیا و قبرس جنوبی به علاوه رژیم صهیونیستی قراردادی را با عنوان کنسرسیوم خط لوله گاز مدیترانه امضا کردند که عملا در آن، نامی از ترکیه وجود ندارد. چنین وضعیتی باعث نگرانی ترکیه شد و مقامهای این کشور آن را یک مانور سیاسی تلقی کردند که هدف از آن نادیده گرفتن سهم آنکارا از منطقه مدیترانه شرقی عنوان شد.
پس از این ماجرا بود که رویکرد ترکیه در خصوص مدیترانه شرقی تغییر کرد و رویکردی نظامی را در پیش گرفت و در همین چارچوب کشتیهای حفاری خود را در منطقه نزدیک قبرس ترکنشین مستقر کرد و در ادامه اعلام کرد که در فلات قارهای خود اقدام به حفاری خواهد کرد که شرکت پترولیوم این کشور حفاری در منطقه شرق جزیره قبرس را آغاز کرد و متعاقب آن ناوهای جنگی ترکیه و پشتیبانی هوایی، این اقدام را پوشش دادند. حفاری ترکیه با انتقادهایی از سوی بخش قبرس یونانینشین، اتحادیه اروپا و سپس آمریکا همراه شد. آنها اقدام ترکیه را غیرقانونی تلقی کردند و اظهار داشتند که منافع دیگر کشورها نادیده گرفته شده است. حتی عربستان، امارات و فرانسه نیز با حضور دریایی و افزایش نفوذ ترکیه مخالفت کردند. اما ترکیه در واکنش به این انتقاد از اقدام خود دفاع کرد و با قانونی دانستن آن اعلام کرد که نیازی نمیبیند که این موضوع را حتی با سازمان ملل متحد در میان بگذارد، هر چند در نهایت تصمیم گرفت که سازمان ملل را از این موضوع مطلع سازد.
در سال 2019 و پس از آن ترکیه چگونگی حضور و فعالانه عمل کردن در مدیترانه شرقی را هدف سیاست خود در این منطقه قرار داد. همراه با آن وقتی گسترش همکاریها با لیبی و حضور نظامی در این کشور اضافه شد، عملا ترکیه تلاش کرد تا جایگاه خود در مدیترانه شرقی را قوت ببخشد. به همین دلیل است که حضور نظامی ترکیه در لیبی برای این کشور دارای یک اهمیت ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی است. رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل ترکیه در این زمینه معتقد است که چنین عواملی سبب آغاز دوره جدیدی از سیاست ترکیه در خصوص مدیترانه شرقی شده است، دورهای که به نوعی همراه با رویکردی تهاجمی است. سیاستهای ترکیه در سوریه نیز بخش دیگری از این رویکرد جدید است. آنکارا با این ادعا که پ.ک.ک در سوریه به بهانه مبارزه با داعش و تحت تعامل با آمریکا در تلاش برای ایجاد یک نظام تروریستی است، شروع به برداشتن گامهایی برای جلوگیری از آن کرده است. در همین زمینه پس از عملیات سپر فرات و انجام عملیات شاخه زیتون مناطقی چون عفرین، تل ابیض و رسولین از دست این نیروها در سوریه خارج شد. ترکیه همچنین عملیات نظامی سپر بهار در ادلب را با هدف ممانعت از ورود سیل جدیدی از مهاجران به این کشور رهبری کرد.
این در حالی است که ترکیه در شمال عراق نیز در حال انجام عملیات برونمرزی است. در خلال این عملیاتها، نیروهای هوایی و زمینی ترکیه با بهرهگیری از آخرین تکنولوژیهای نظامی به خصوص در زمینه هواپیماهای بدون سرنشین، با مخالفان خود در این منطقه به مقابله پرداختند. ترکیه همچنین در قطر پایگاه نظامی دارد و به گفته ناظران سیاسی در سومالی نیز برنامه تاسیس یک دولت جدید را در سر دارد.
در حال حاضر نقشآفرینی جدید ترکیه در بحران قرهباغ، جدیدترین جبههای است که این بار ترکیه در منطقه قفقاز برای خود تعریف کرده است. اگر چه ترکیه از دیرباز با جمهوری آذربایجان،معاهدات دوجانبه دیرینه داشته و بارها با این کشور در این منطقه مانورهای مشترک برگزار کرده است اما خط و نشان کشیدن علنی برای ارمنستان و اعلام حمایت همه جانبه از جمهوری آذربایجان در برابر این کشور، نشانه دیگری از برتریجویی اردوغان در منازعاتی اینچنینی در منطقه دارد. در این زمینه دولت اردوغان مصمم است تا نقش خود را به عنوان حافظ منافع کشور ترکزبان آذربایجان به هر قیمتی به نمایش بگذارد. آنکارا در این میدان در پی آن است تا ثابت کند به شعار «یک ملت، دو کشور» پایبند است و در این زمینه از حمایت نظامی نیز دریغ نخواهد کرد. این در حالی است که اردوغان در موضعگیری اخیر خود در این باره تاکید کرده است که حملات تا آزادی کامل منطقه قرهباغ کوهستانی ادامه خواهد داشت. او همچنین قرهباغ را منطقه اشغالی به دست ارمنستان توصیف کرد. بر اساس اعلام سازمان اطلاعاتی فرانسه، ترکیه اقدام به انتقال بیش از ۳۰۰ جنگجو از سوریه به جمهوری آذربایجان به منظور جنگ در منطقه قرهباغ کرده است؛ مسئلهای که باعث موضعگیری امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا شده است. فرانسه در این خصوص به ترکیه هشدار داده و همچنین اعلام کرده است که ترکیه باید برای مذاکره درباره مسائل مورد اختلاف با اتحادیه اروپا و تنش با یونان در دریای مدیترانه، وارد میز مذاکره شود و در غیر این صورت خود را آماده تحریمهای احتمالی کند.