«عملکرد برخي نهادها دليل بي‌اعتباري انتخابات در ايران است.» اين جمله‌اي است که علي‌محمد حاضري فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با  به آن اشاره کرد. همان‌طور که از اين جمله پيداست، اصلاح‌طلبان نقش موثري در انتخابات ندارند و بايد صبر کنند تا شايد کانديداهايشان از جانب شوراي نگهبان تاييد صلاحيت شود. حالا بايد ديد که شوراي نگهبان در انتخابات پيش‌رو يعني انتخابات رياست‌جمهوري 1400 چگونه عمل خواهد کرد. موضوع ديگري که حاضري به آن اشاره دارد، اختلافات ميان سه قوه مقننه، قضائيه و مجريه است؛ مساله‌اي که بعد از انتخابات سال 96 برخي بدان اشاره کردند. اينکه آيا تعامل بيشتر سه قوه مي‌تواند سرنوشت مردم را تغيير دهد يا خير، مساله بسياري از محافل شده است که برخي عملا افزايش تعامل را بي‌فايده مي‌دانند و اظهار مي‌کنند که اگر هماهنگي 3 قوه بيشتر از قبل هم شود نمي‌توان برخي مشکلات اساسي را حل و فصل کرد. علي‌محمد حاضري مدرس جامعه‌شناسي دانشگاه تربيت مدرس، دبيرکل انجمن اسلامي مدرسين و فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با به شرح اين موضوع پرداخته است که مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه بخوانيد.

به نظر شما فرمــول راي‌آوري در انتخابات رياست‌جمهوري 1400 چيست و کـانديداها با طرح چه شعارهايي مي‌توانند توجه افکار عمومي را به خود جلب کنند؟

آنها بايد در اولين شعار خود، اثرگذاري قوه مجريه را در کشور ثابت کنند تا بتوانند اعتماد عمومي را جلب کنند. به اين معنا که در وهله اول، اصل انتخابات رياست‌جمهوري 1400 و اثرگذاري گزينه منتخب مردم بر سرنوشت کشور بايد تبيين شود و مردم در اين‌باره از خودشان مي‌‌پرسند که اگر فردي قرار است روي کار بيايد، چطور مي‌تواند عملکرد خودش را ثابت کند و اينکه عملکرد اثرات مثبتي در قوه مجريه خواهد داشت يا خير.

فکر مي‌کنيد طرح شعارهاي عوام‌فريبانه و به اصطلاح پوپوليستي در اين شرايط اقتصادي مي‌تواند مجددا يک نفر را سر کار بياورد يعني توجه مردم مجددا به اين شعارها جلب مي‌شود؟

به نظر من، جامعه ما اين شعارهاي عوام‌فريبانه و پوپوليستي را يک‌بار براي هميشه تجربه کرده است و ديگر نيازي به تجربه دوباره آن ندارد. از سوي ديگر نبايد فراموش شود بخش مهمي از بي‌اعتباري انتخابات در ايران، تحت‌تاثير عملکرد برخي نهادهاست يعني بخش زيادي از مردم شانس راي دادن به کانديداي موردنظر خودشان را نــدارند چراکــه صــلاحيت اين کانديداها تاييد نخواهد شد و همين مساله مي‌تواند باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات رياست‌جمهوري 1400 شود.

شرايط اصلاح‌طلبان را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ به نظر مي‌رسد آنها خودشان به حضور موثر در عــرصه سياسي و انتخابات اميدوار نيستند امــا آيــا فکر مي‌کــنيد مي‌توانند در دقــيقه 90 يک شوک به جريان انتخابات وارد کنند يا تصميمي بگيرند که فضاي سياسي و اجتماعي عوض شود؟

ايــن قــضيه کــاملا در اخــتيار خود اصلاح‌طلبان نيست و در اختيار فضاي سياسي کشور است که اصولا به دليل اينکه انتخابات و بخش قوه مجريه در اداره کشور زير سوال است، هواداران اصلاح‌طلبان هم مشکلاتي در اين راستا دارند. اگر اصل اين موضوع اصلاح شود، اصلاح‌طلبان هم شرايط بهتري نسبت به گذشته خواهند داشت.

وضعيت اصولگرايان را چطور مي‌بينيد؟ بعضي‌ها هنوز مي‌گويند شايد آقاي احمدي‌نژاد بتواند تحرکاتي داشته باشد، او دور گذشته ردصلاحيت شد اما موجي که با ثبت‌نام و مابقي قضايا ايجاد کرد در فضاي سياسي تاثيرگذار بود، يا نوع مواجهه و فعاليت جبهه پايداري و مشکلاتي را که معمولا براي جريان اصولگرا درست مي‌کنند در انتخابات رياست‌جمهوري سال آينده چطور مي‌بينيد؟

به نظر من، پرونده احمدي‌نژاد به لحاظ سياسي در ايران بسته شده است و ديگر موضوعيتي ندارد و لازم نيست بيشتر از اين به آن پرداخت. او نه از جانب اصولگرايان و نه از جانب اصلاح‌طلبان محبوبيتي ندارد.

احتمال ائتلاف دو جريان سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا در فضاي سياسي کنوني کشور وجود دارد؟

براي يک طيف اقليتي از اصلاح‌طلبان اين موضوع اهميت دارد و احتمالا دغدغه ذهني‌شان است اما ساير افراد اهميتي به اين موضوع نداده و خود را از آن مصون نگه داشته‌اند.

بعد از تــشکيل مجلس يازدهــم با توجه به اينکه ترکيب سران سه قــوه تــرکيب رقــباي انتخاباتي ســال 96 بــود، نگراني‌هايي درباره هماهنگي بين قوا مطرح مي‌شد. در مدت ماه‌هاي گذشته سران قوا در جلسات مختلف هماهنگي بارها بر همکاري متقابل تاکيد کرده‌اند. ارزيابي شما در اين باره چيست؟

به نظر من، صحــبت دربــاره اين مساله خــيــلي مــوضوعيت ندارد و تجربه گذشته و عدم موفقيتشان نــشــان داده اســت کــه اين مساله چــندان موضـوعيت به‌خصوصي ندارد.