بايدن بی قيد وشرط به برجام برنمی گردد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۰
کد خبر: ۴۴۶۱۹۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۹
آمریکایی‌ها که طی چند وقت گذشته در مراحل مختلفی در شورای امنیت شکست‌هایی از ایران متحمل شدند و حتی نتوانستند موافقت کشورهای متحد و هم پیمان خود را در پیشبرد اهداف خود در تصویب پیش‌نویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی بگیرند درصددند که با تفسیرهای موسع از قطعنامه ۲۲۳۱ و اینکه عضوی از شورای امنیت هستند اهداف خود را از این طریق پیش ببرند. از همین جهت بود که چندی پیش مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا اظهار داشت که با وجود مخالفت سایر کشورها اگر تا ۲۰ سپتامبر قطعنامه‌ای صادر نشود تحریم‌های بین‌المللی ایران شامگاه ۲۰ سپتامبر به‌طور خودکار باز خواهد گشت. این در حالی است که تروئیکای اروپایی، چین و روسیه و شورای امنیت مخالفت خود را با بازگشت تحریم‌ها علیه ایران اعلام کرده و گفته‌اند که ۲۰ سپتامبر آمریکا کاری از پیش نخواهد برد. چنانکه رئیس‌جمهور کشورمان نیز چند روز پیش با تاکید بر این مساله گفت: « پیروزی ایران در روزهای شنبه و یکشنبه را تبریک عرض می‌کنم» با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که این اظهارات مقامات آمریکایی و به‌خصوص اظهارات اخیر ترامپ بیشتر کار کرد انتخاباتی دارد و او به دنبال برگ برنده‌ای برای موفقیت در انتخابات نوامبر آمریکا است. در این راستا برای بررسی موضع آمریکایی‌ها در خصوص ۲۰ سپتامبر ؛ مخالفت اروپا، چین، روسیه و شورای امنیت، انتخابات آمریکا و احتمال بازگشت آمریکا به برجام با امیر علی ابوالفتح کارشناس‌ مسائل آمریکا و تحلیلگر بین‌الملل به گفت‌و‌گو پرداخته است که می‌خوانید.

آمریکایی‌ها که طی چند وقت گذشته در مراحل مختلفی در شورای امنیت شکست‌هایی از ایران متحمل شدند و حتی نتوانستند موافقت کشورهای متحد و هم پیمان خود را در پیشبرد اهداف خود در تصویب پیش‌نویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی بگیرند درصددند که با تفسیرهای موسع از قطعنامه ۲۲۳۱ و اینکه عضوی از شورای امنیت هستند اهداف خود را از این طریق پیش ببرند. از همین جهت بود که چندی پیش مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا اظهار داشت که با وجود مخالفت سایر کشورها اگر تا ۲۰ سپتامبر قطعنامه‌ای صادر نشود تحریم‌های بین‌المللی ایران شامگاه ۲۰ سپتامبر به‌طور خودکار باز خواهد گشت. این در حالی است که تروئیکای اروپایی، چین و روسیه و شورای امنیت مخالفت خود را با بازگشت تحریم‌ها علیه ایران اعلام کرده و گفته‌اند که ۲۰ سپتامبر آمریکا کاری از پیش نخواهد برد. چنانکه رئیس‌جمهور کشورمان نیز چند روز پیش با تاکید بر این مساله گفت: « پیروزی ایران در روزهای شنبه و یکشنبه را تبریک عرض می‌کنم» با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که این اظهارات مقامات آمریکایی و به‌خصوص اظهارات اخیر ترامپ بیشتر کار کرد انتخاباتی دارد و او به دنبال برگ برنده‌ای برای موفقیت در انتخابات نوامبر آمریکا است. در این راستا برای بررسی موضع آمریکایی‌ها در خصوص ۲۰ سپتامبر ؛ مخالفت اروپا، چین، روسیه و شورای امنیت، انتخابات آمریکا و احتمال بازگشت آمریکا به برجام با امیر علی ابوالفتح کارشناس‌ مسائل آمریکا و تحلیلگر بین‌الملل به گفت‌و‌گو پرداخته است که می‌خوانید.

به گزارش روز نو :اظهارات مختلفي در خصوص 20 سپتامبر و زمانبندي تحريمي آمريکايي‌ها صورت گرفته که ايران، تروئيکاي اروپا، چين و روسيه و شوراي امنيت معتقدند اتفاقي نخواهد افتاد اما ترامپ و اطرافيانش همچنان بر موضع خود مقاومت مي‌کنند ؛ اساسا اين موضع‌گيري را انتخاباتي قلمداد مي‌کنيد يا روال به گونه ديگري است؟

من معتقدم ترامپ مسلما از اقدامات و اظهارات اخير خود به‌دنبال اهداف انتخاباتي نيز هست. به قول جان بولتون که در کتابش نوشته؛ ترامپ از زماني که وارد کاخ سفيد شده هيچ‌کاري انجام نداده مگر اينکه تاثيرگذاري‌اش را بر بحث انتخابات ارزيابي نکرده باشد. لذا اين موضوع نيز حائز اهميت است و ترامپ اميدوار است که از اين طريق بتواند موقعيت خود را بين راي‌دهندگان آمريکايي تقويت کند. اما به لحاظ عملي آمريکايي‌ها به يک مشکل اساسي بر مي‌خورند. فارغ از اينکه آنها اعلام خواهند کرد که تحريم‌ها بر گشته بر اساس عرف 70‌ساله سازمان ملل وقتي تحريم‌هايي تصويب يا تمديد مي‌شود مستند به تصميم شوراي امنيت بايد يک کميته تحريم توسط دبيرخانه سازمان ملل تشکيل ‌شود که رئيسي دارد و بودجه‌اي برايش در نظر مي‌گيرند و اين کميته وظيفه دارد مونيتور کند و هر قواعد سخت قطعنامه را به کشورهاي خاصي گزارش بدهد. چنانکه همواره اين اقدامات را انجام مي‌دادند. اما در حال حاضر بحث بر سر اين است که اصولا شوراي امنيت بازگشت تحريم‌ها را قبول ندارد و اصلا مکانيزم حل اختلاف شروع نشده که بعد از 30 روز بخواهد پايان پيدا کند. بنابراين کميته نظارت بوجود نمي‌آيد و نظارتي صورت نمي‌گيرد. لذا آمريکايي‌ها چاره‌اي ندارند جز اينکه همان مسير تحريم‌هاي ثانويه خود را در پيش بگيرند. در رسانه‌ها نيز گفته‌اند که ترامپ قرار است طي روزهاي آينده فرامين اجرائي را امضا کند که تحريم‌هاي ثانويه را بر شرکت‌هاي اسلحه سازي که احيانا مي‌خواهند با ايران تجارت کنند اعمال کند. اگر اين اتفاق رخ دهد يعني اينکه آمريکايي‌ها خودشان نيز قبول دارند که بحث بازگشت تحريم‌ها بر اساس قطعنامه 2231 امکانپذير و مورد پذيرش نيست و مجبورند همان راه گذشته را در پيش بگيرند. حال با اينکه جامعه جهاني ، شوراي امنيت، تروئيکا و اتحاديه اروپا و روسيه و چين با درخواست آمريکا موافقت نکرده و آن را نپذيرفته‌اند؛ آمريکايي‌ها روايت خود را مطرح کردند. از اين جهت به لحاظ عملي تغييري در حوزه اقتصادي رخ نخواهد داد چون تحريم‌هاي اقتصادي يک جانبه آمريکا فراگيرتر از شوراي امنيت نيز شده است. فقط مباحث تسليحاتي مي‌ماند که روسيه و چين گفتند به هيچ‌عنوان از خواست آمريکا مبني بر تمديد تحريم‌هاي تسليحاتي ايران بعد از هفده اکتبر 2020 تبعيت نخواهند کرد.

برخي معتقدند که اگر پس از 20 سپتامبر نيز اتفاقي نيفتد آمريکايي‌ها فضا را به سمت و سويي خواهند برد که مثل تحريم نفتي با اعمال تحريم‌هايي کشورهاي ديگر را از تجارت تسليحاتي با ايران باز دارند چه ميزان اين مساله را محتمل مي‌دانيد؟

آمريکايي‌ها که واقعا درصدد اين امر هستند و مي‌خواهند اين عمل را انجام دهند. آنها نه فقط در مورد اسلحه بلکه حتي در مورد کالاهاي بشردوستانه نيز اين کار را انجام مي‌دهند و اگر زورشان برسد حتما اين کار را خواهند کرد. از طرفي اروپايي‌ها نيز اصولابه ما اسلحه نمي‌فروشند چون اگر اشتباه نکنم تا سال2023 تحريم‌هاي اقتصادي اروپا در حوزه تسليحاتي به قوت خود باقي است. يعني هر اتفاقي در مورد قطعنامه 2231 رخ دهد اروپايي‌ها تا 2023 به ايران سلاح نمي‌فروشند و پس از آن نيز نخواهند فروخت. چون بحث مباحث استراتژيک در ميان است. البته برخي کشورهاي ديگر هم وجود دارند که حتي اگر تحريم تسليحاتي برداشته شود به ايران سلاح نخواهند فروخت. مساله اينجا است که روسيه و چين چه کار خواهند کرد. ظاهر امر اينگونه است که روسيه و چين مصمم هستند وارد تجارت تسليحاتي با ايران شوند و به احتمال قريب به يقين مکانيسم‌هايي را در نظر بگيرند که شرکت‌هايشان تحت تاثير تحريم‌هاي آمريکايي قرار نگيرد. لذا از هم اکنون نمي‌توان پيش‌بيني دقيقي کرد که چه اتفاقاتي خواهد افتاد. در حوزه اقتصادي آمريکايي‌ها هر چقدر خواستند توانستند مانع تراشي کنند و باعث خروج شرکت‌هاي خارجي از ايران شدند و تجارت ايران را تحت تاثير قرار دادند. البته کنگره با هدايت تعدادي از جمهوري‌خواهان در تدارک اين است که دايره تحريم‌ها را گسترش دهد. طرحي را چند سناتور جمهوري‌خواه مطرح کردند که تمام اقتصاد ايران ذيل تحريم قرار گيرد. حال در مورد آن بايد کارشناسان اقتصادي نظر دهند که واقعا اين کار چيزي بر فشارهاي کنوني آمريکا اضافه خواهد کرد يا صرفا واکنشي به ناتواني آمريکا در تحميل خواسته‌هاي خود در مورد بازگشت تحريم‌ها عليه ايران است که موفق نشده و براي قوت قلب خود ، متحدان و جريان ضد ايراني در آمريکا و منطقه نياز دارند از خود تحرکاتي را نشان دهند.

بر مبناي اين گزاره صادق که در 20 سپتامبر اتفاقي نخواهد افتاد؛ شرايط پس از 20 سپتامبر چگونه خواهد بود آيا شاهد تغييراتي در مناسبات اروپا با ايران خواهيم بود يا اينکه مراتب مثل گذشته طي خواهد شد؟

از نظر جمهوري اسلامي؛ جامعه جهاني، اتحاديه اروپا، روسيه ،چين، سازمان ملل و شوراي امنيت دبير کل و...بعد از 20 سپتامبر اتفاقي نمي‌افتد و چون اتفاقي نمي‌افتد منطقا دليلي ندارد که ايران واکنشي نشان دهد. واکنش در قبال يک عملي صورت مي‌گيرد و زماني که اتفاقي رخ نداده نياز به واکنش هم نيست. از اين جهت ارزيابي من اين است که جمهوري اسلامي تا زماني که طرف‌هاي ديگر به تعهدات خود عمل مي‌کنند اقدامي انجام نمي‌دهد. تعهدات ما نيز در اين وضعيت اقتصادي هر آنچه که بايد تحريم، ممنوع ، قطع و کاهش پيدا مي‌کرده انجام گرفته و از آن بيشتر نه با اروپايي‌ها مراوده‌اي داريم و نه تجارتي داريم که باعث شود ايران واکنشي در قبال اقدامات يا بي‌عملي اروپايي‌ها نشان دهد. اروپايي‌ها در مسائل مالي که بي‌‌‌عملي خود را ثابت کردند که اين مربوط به 20 سپتامبر هم نيست. مي‌ماند رويکرد روسيه و چين که زمانش 27 مهر است. لذا از زماني که آمريکايي‌ها ادعا مي‌کنند تحريم‌ها برگشته تا زمان انقضاي قطعنامه تحريمي تحريم تسليحاتي ايران در 17 اکتبر يک فاصله زماني يک‌ماهه داريم و از آن به بعد است که مي‌شود ارزيابي کرد آيا روس‌ها و چيني‌ها مي‌خواهند خواسته آمريکايي‌ها را تمکين کنند يا نه که از الان نمي‌توان ارزيابي کرد. اما در مورد تعهدات کشورمان ايران يکسري تعهدات الزام‌آور و يکسري تعهدات داوطلبانه نسبت به آژانس دارد. تعهد داوطلبانه را هر زمان که مصلحت بداند کاهش داده و قطع مي‌کند. چنانکه چند سال پيش هم اين اتفاق افتاد و ايران داوطلبانه محدوديت‌هايي را پذيرفت و بعدا طي مصلحت انديشي اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي را کنار گذاشت. اين در اختيار جمهوري اسلامي است و بر اساس مقتضيات زماني و مصلحت انديشي اين اتفاق مي‌افتد. ممکن است هر زماني اين اتفاق رخ دهد. ارزيابي من اين است که فعلا با توجه به اينکه در اين مرحله اتفاق خاصي رخ نمي‌دهد ايران در اين مرحله تعهدات خود را نسبت به آژانس کاهش نخواهد داد. مگر اينکه آژانس بخواهد رفتاري انجام دهد که بر اساس خواست آمريکا باشد. بهانه‌گيري انجام دهد يا مدارکي ارائه دهد که معتبر نباشد اما با توجه به سفري که آقاي گروسي به تهران داشت و قرار شد که از دو مرکز بازديد کنند و سوء‌تفاهمات بين ايران و آژانس برطرف شود به‌نظر مي‌رسد آژانس نيز مثل اروپايي‌ها قصد ندارد تنش را افزايش دهد و در چارچوب خواست آمريکايي‌ها عمل کند. اگر هم بخواهد رفتاري داشته باشد که باعث نگراني ايران شود ايران در 5 گام تعهدات خود را در بخش فني کاهش داد و مي‌تواند در بخش‌هاي نظارتي هم اين اتفاق بيفتد. با اين حال فعلا به‌نظر نمي‌رسد که ايران بخواهد وارد فاز کاهش تعهدات نظارتي خود يا در چارچوب مقررات پادماني آژانس شود.

اخيرا ترامپ اظهار داشته که اگر ايران بخواهد به سمت جنگ برود پاسخ سختي خواهيم داد؛ اين در حالي است که برخي معتقدند اساسا شرايط بين‌المللي براي رفتن به سوي جنگ فراهم نيست چه تحليلي در اين خصوص داريد؟

آقاي ترامپ پيروزي خود در سال 2016 را مرهون چند شعار کليدي بود که مهم‌ترين آنها ضديت با جنگ بود. يعني ترامپ به قهرمان ضد جنگ در ايالات متحده آمريکا تبديل شد و توانست تشکيلات سياسي حامي جنگ را شکست دهد و اکنون نيز به همين دليل مورد حمايت افکار عمومي در داخل آمريکا هست و در اين سال‌ها بارها اعلام کرده که جنگ‌هاي بعد از 11سپتامبر بزرگ‌ترين اشتباه دولت آمريکا بوده است. چرا 8‌ميليارد دلار در آمريکا هزينه کرديم و من جنگ‌هاي بي‌‌‌پايان را تمام مي‌کنم و نيروهاي آمريکا را از خاورميانه بيرون مي‌آورم. بنابراين درست است که مردم آمريکا رئيس‌جمهور زمان جنگ را تغيير نمي‌دهند اما بايد اين را هم در نظر گرفت که اصولا الان مردم رئيس جمهور جنگ را دوست ندارند . براي همين ترامپ در سياست‌هاي اعلامي خود سعي مي‌کند که هشدار دهد ولي حداقل چند برخورد نظامي ايران و آمريکا که مي‌توانست دو کشور را وارد جنگ کند رخ داد مثل سقوط پهپاد آمريکايي و حمله موشکي ايران به عين‌الاسد که به قول آمريکايي‌ها صد تلفات و مجروح داشتند اما از طرف آمريکايي‌ها واکنشي نديديم. البته اين موضوع بدين معنا نيست که اگر در يک درگيري خواسته و ناخواسته يا مستقيم و غيرمستقيم سربازان آمريکايي کشته شوند رئيس‌جمهور آمريکا بتواند در برابر فشار افکار عمومي مقاومت کند. بنابراين تا زماني که به قول معروف خوني از بيني سربازان آمريکايي ريخته نشود دونالد ترامپ صرفا از طريق توئيت تلاش مي‌کند که مواضع تندي اتخاذ کند. اما ورود به جنگ آن هم جنگي که در مورد آن اقناعي صورت نگرفته باشد و جامعه آمريکا بدين باور نرسيده باشد که بر اساس حفظ امنيت ملي است حتي مي‌تواند به شکست يک رئيس‌جمهور منجر شود. آن هم با کشوري که مي‌تواند لطمات سنگين انساني به آمريکا وارد کند و کشته شدن سربازان آمريکايي مي‌تواند اساسا سرنوشت انتخابات آمريکا را تغيير دهد. از اين رو اکنون من جنگ را بسيار بسيار دور از انتظار مي‌دانم اما در عين حال در ميانه بزرگ‌ترين جنگ اقتصادي آمريکا در قرن بيست و يکم هستيم که اثراتش حتي مي‌تواند از جنگ گرم نيز بيشتر باشد. نبايد فراموش کنيم که اگر آمريکايي‌ها از طريق ارتش يا ادوات نظامي اقدامات جنگي عليه ايران انجام نمي‌دهند در عرصه اقتصادي اين کار را مي‌کنند. بنابراين مي‌توان گفت که آمريکايي‌ها ماهيت جنگ را تغيير دادند و جنگ نظامي و گرم را به جنگ اقتصادي از طريق تحريم‌هاي اقتصادي تبديل کردند.

مي‌توان اينگونه تلقي کرد که آمريکايي‌ها گونه‌اي ديگر از مقابله را انتخاب کردند و با حربه ارتباط ميان کشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي درصدد ايجاد تنش در خاورميانه هستند؟

آمريکايي‌ها پس از جنگ عراق به اين نتيجه رسيدند که جنگ گرم به شکلي که در قرن بيستم در جريان بود به مصلحتشان نيست. براي همين در برابر فشارهايي که براي جنگ ليبي ، يمن و سوريه و يا اقدامات بزرگ در عراق مقاومت کردند. از نظر آمريکايي‌ها تسليحات مخرب‌تري در زراد‌خانه آنها وجود دارد که خيلي موثرتر از موشک‌هاي قبلي آنها است. البته اگر لازم شود از آنها نيز استفاده مي‌کنند اما خب سلاح‌هاي جديدتري را بکار مي‌گيرند که جنگ‌هاي اقتصادي و نيابتي نفوذ در درون کشورها و برهم زدن ثبات اجتماعي کشورها و ايجاد ائتلاف‌هاي منطقه‌اي از اين دست کارها است. بله همانطور که اشاره کرديد ارتباط ميان اعراب و رژيم صهيونيستي نيز يکي از همين کارها است در دستور کار آمريکايي‌ها قرار دارد.

با توجه به‌نظرسنجي‌ها که همه از اختلاف زياد جو بايدن از ترامپ خبر مي‌دهند نتيجه انتخابات پيش روي آمريکا را چگونه ارزيابي مي‌کنيد و اينکه با روي کار آمدن احتمالي بايدن و بازگشت آمريکا به برجام اين توافق به پيش از روي کار آمدن ترامپ باز خواهد گشت؟

در مورد نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا که از هم اکنون نمي‌توان پيش بيني کرد و هر دو نامزد شانس قابل توجهي براي پيروزي دارند و هنوز زمان زيادي به انتخابات مانده است. در مورد بازگشت آمريکا به برجام نيز بايد بگويم که بازگشت آمريکا در دولت بايدن نيز بي‌‌‌قيد و شرط نخواهد بود و آمريکايي‌ها ما به ازايي در مقابل اين کار خواهند خواست که مي‌تواند يکسري مطالبات درون برجام باشد که مي‌تواند تغيير در جداول غروب برجام يا موضوعات منطقه‌اي و... را در بر ‌گيرد. بايدن حتما بي‌‌‌قيد و شرط به برجام باز نخواهد گشت. روابط ايران و آمريکا نيز به دوران پيش از 8 مي 2018 باز نخواهد گشت. به‌نظر مي‌رسد که سخت‌گيري‌هاي دولت بايدن در قبال برنامه هسته‌اي نسبت به مباحث غيرهسته‌اي هم شايد از دولت ترامپ افزايش پيدا کند تا به‌گونه‌اي بتواند بين مخالفان ايران در درون آمريکا و منطقه توازني ايجاد کند. بنابراين مي‌توان گفت که در حوزه‌هاي غيرهسته‌اي با دولت بايدن مي‌توانيم مشکلات بيشتري هم داشته باشيم.

برچسب ها: بایدن ، برجام
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز