رفتار انتخاباتی مردم قابل پیشبینی نیست
برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که در انتخابات سال آینده شاهد ائتلافی بین اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان معتدل خواهیم بود. همچنین عده دیگری با این عقیده موافق هستند که عملکرد مجلس یازدهم روی مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر خواهد گذاشت. با این حال مسائلی همچون عملکرد دولت و رضایت مردم از شرایط موجود نیز تاثیر خود را بر انتخابات پیش رو خواهد گذاشت. مسلما جریانات سیاسی نیز برای حضور بهتر در انتخابات درصدد بدست آوردن رضایت مردم در جهت حمایت از خودشان هستند تا در انتخابات ۱۴۰۰ به موفقیت برسند. برای بررسی احتمال ائتلاف دو جریان، احتمال مشارکت مردم و رئیسجمهور آینده با داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس گفت و گو کرده است که متن آن را میخوانید.
به گزارش روز نو :با توجه به شرايط کشور اساسا ممکن است طيف معتدل اصلاحطلبان و اصولگرايان دور هم جمع شوند و براي انتخابات 1400 به يک فرد واحد برسند؟
اجماع دو جرياني که ميخواهند با يکديگر رقابت کنند، در کل معنا و مفهومي نداشته و بيشتر به طنز شباهت دارد. اينکه بگوييم دو جرياني که ميخواهند با هم رقابت کنند، اجماع کرده و از قبل با هم تفاهم کنند و فرد خاصي را انتخاب کنند، آن موقع است که ديگر انتخابات معنا و مفهوم خود را از دست ميدهد و رقابت بين جريانهاي سياسي هم رنگ و لعاب خودش را از دست ميدهد. در کل، اصل بر رقابت تفکرها و برنامهها با همديگر است. مطرح شدن اين قبيل صحبتها نشان از عدم درک واقعيت رقابت سياسي است. در مجموع، در هيچ جاي جهان سراغ نداريم، دو جزبي که با هم رقابت ميکنند، سر گزينه اصلي از قبل توافق کنند و با يکديگر کنار بيايند. شايد در نظامهاي چند حزبي بعد از انتخابات ائتلاف صورت بگيرد اما اين ائتلاف براي تشکيل کابينه بعد از انتخابات است و معمولا در نظامهاي چند حزبي که رسيدن به اکثريت مشکل است، احزابي که دنبال شکل دادن به دولت هستند و ميخواهند که اکثريت را داشته باشند، چنانچه اکثريت حاصل نشد، بعد از انتخابات با يکديگر ائتلاف ميکنند و سهم خاصي از قدرت به هر حزبي داده ميشود. البته همه اينها مربوط به بعد از انتخابات است و هيچ جاي جهان قبل از انتخابات دو حزب مقابل با يکديگر ائتلاف نکرده و از قبل تفاهم نميکنند. اين شايد در برخي کشورها جرم هم تلقي شود. يعني به نوعي تباني محسوب ميشود و تباني هم که جرم حساب ميشود. در برخي کشورها با اين قضيه برخورد و اجازه چنين کاري به آنها داده نميشود. بين تباني و ائتلاف تفاوتهايي وجود دارد. ائتلاف معمولا بعد از انتخابات در نظامهاي سياسي تناسبي دارند و هر جريان سياسي با توجه به وزني که دارد، معمولا براي رسيدن به اکثريت، با يکديگر ائتلافي را تشکيل ميدهند. اين معناي واقعي ائتلاف است اما اين که دو حزب سياسي از قبل با يکديگر تفاهم کنند، اسمش ائتلاف نيست و اين به نوعي بيتوجهي به هويت خودشان هم است. به هر حال، جريانهايي که هويتشان برايشان اهميت داشته باشد و بر اساس هويت خودشان بخواهند تصميم بگيرد و اصالتشان حفظ شود، قطعا و يقينا روي برنامههايي که براي کشور دارند پافشاري کرده و به اين راحتي هويت خودشان را کنار نميگذارند و سر آن معامله نميکنند. قطعا اگر يک جريان سياسي که هويت خودش را باور داشته باشد، دنبال تباني به شکل ائتلاف نميرود و از قبل به دنبال اين نيست که براي رسيدن به قدرت با جريان ديگري همخواني کند. اين در مجموع، شأن و جايگاه آن جريان سياسي را به جرياني که صرفا به دنبال تباني براي کسب قدرت است، کاهش ميدهد و اصالت آن جريان را هم از بين خواهد برد.
پيشبينيهاي مختلفي در مورد رئيسجمهور آينده ميشود ؛ از رئيسجمهور اقتصاددان، نظامي يا سياستمدار و... ؛ ممکن است کسي روي کار بيايد که همه پيشبينيها را بر هم بزند؟
قطعا، واقعيت به همين صورت است. با اينکه کمتر از يک سال تا انتخابات رياست جمهوري 1400 زمان باقي مانده اما نميتوان تحليلي براي آن ارائه داد که چه فرد يا جرياني در اين انتخابات پيروز نهايي خواهد شد. مردم جامعه ما همواره طوري عمل کردهاند که معادلات و پيشبينيهايي از اين دست را بر هم زدهاند. شما انتخابات سال 76 را در نظر داشته باشيد، همه پيش از انتخابات تصور ميکردند که ناطقنوري پيروز انتخابات است اما اينطور نشد و رئيس دولت اصلاحات راي آورد يا در انتخابات سال 84 کسي گمان نميکرد که فردي مثل احمدينژاد سر کار بيايد و رئيس جمهور شود. جامعه ما به نحوي است که رفتار انتخاباتياش قابل پيشبيني نيست. شايد الان بگويند که اگر مشارکت نباشد، شانس فلان کس يا جريان بيشتر است اما اين تنها يک «اگر» است و اگر مشارکت شد، کسي نميتواند بگويد که وضعيت مشارکت انتخاباتي سال آينده به چه شکل است. ممکن است برخي با استناد به مشارکت مردم در انتخابات سال 98، اينطور پيشبيني کنند که مشارکت در اين انتخابات هم پايين خواهد بود اما شايد اتفاق ديگري افتاد و مردم مشارکت بيشتري داشتند و در قبال آينده کشور احساس مسئوليت کنند. براي بررسي وضعيت انتخابات در کشور فعلا بايد صبر کرد تا نزديک ماههاي پاياني و دو سه ماه مانده به انتخابات، بعد تحليلي ارائه کرد. شرايطي که در آن داريم، ميتواند در فرآيند انتخابات تاثيرگذار باشد.
همه جريانات سياسي بر اين عقيدهاند که عملکرد مجلس يازدهم طي چند ماه آينده ميتواند تاثير بسياري بر نتيجه انتخابات 1400 داشته باشد؛ فکر ميکنيد اين ترکيب با اين نوع عملکرد و شروعي که داشته چه شرايطي را ميتواند براي انتخابات 1400 رقم بزند و به افزايش مشارکت مردم در انتخابات کمک کند؟
قطعا مجلس يازدهم دچار يکسري اقدامات احساسي شده و اين قضيه، احساس خطر را در افراد جامعه تقويت ميکند. مردم از اينکه کشور دست يک جريان تندرو و احساساتي قرار بگيرد، احساس خطر ميکنند و به نظر ميرسد در مورد مشارکت در انتخابات مانند سال گذشته نباشد و مردم براي انتخابات آتي روش خود را تغيير دهند. به هر حال، افراط در رويههايي که گاه در مجلس ديديم و تداوم حرکتهاي احساسي آنها قطعا در ميزان حضور و مشارکت مردم در انتخابات سال آينده تاثيرگذار خواهد بود. اين نمايندگان در فضايي انتخاب شدند که مشارکتي حداقلي را شاهد بوديم. مردم حتما به اين فکر خواهند کرد که همفکران آنها رئيسجمهور آينده ميشوند و در انتخاب و حضورشان تجديدنظر خواهند کرد. اگر رويه نمايندگان تغيير کند و خردگرايي حساب شدهتر جايگزين حرکات احساسي شود، شايد آن موقع فضا به نفع افرادي که در مجلس هستند، تغيير کند. بنابراين، عملکرد اين مجلس در انتخابات سال آينده تاثيرگذار خواهد بود.