موضوع حضور نظاميان در انتخابات رياستجمهوري موضوع تازهاي نيست؛ موضوعي که طي سالهاي گذشته بارها و بارها شائبهاش وجود داشت. شايد جنجاليترين آن در ميانه دور اول رياستجمهوري حسن روحاني مطرح شد. زماني که جريان اصولگرا براي مقابله با حسن روحاني و راينياوري او به دنبال يک گزينه خيلي خاص ميگشت؛ گزينهاي که بتواند روحاني را شکست دهد يا باعث ايجاد نوعي رقابت غيرقابلپيشبيني شود. اين چهره نظامي اما نه گزينههاي هميشگي که هرازگاهي سر از کانديداتوري رياستجمهوري سر درميآورند، بلکه چهرهاي خاصتر بود. زمزمههاي رياستجمهوري سردار قاسم سليماني در برههاي آنقدر جدي شد که کار به تکذيب از سوي سردار شهيد و بيانيهاش رسيد. هرچند موضوع حضور شهيد سليماني به عنوان نامزد رياستجمهوري در آن برهه منتفي شد اما به نظر ميآمد هنوز هم جرياناتي به دنبال حضور وي در 1400 هم بودند.
آن دوگانه معروف
به گزارش روز نو :اگرچه بهصورت کلي در همه دنيا حضور نظاميها در سياست ممنوع است و پيشتر هم توصيههايي از سوي بنيانگذار انقلاب نيز در اوايل پيرامون اين زمينه وجود داشت اما اساسا قانون بهطور مشخص چنين چيزي را منع نکرده است و اتفاقا اين اواخر مجلس با طرح اصلاح قانون انتخابات رياستجمهوري و بازتعريف رجل سياسي، مشخصا از کساني که سابقه نظامي و لشکري داشتهاند با عنوان رجل سياسي ياد کرده است که اين موضوع قطعا راه ورود نظاميان به انتخابات رياستجمهوري را سهلتر هم ميکند. البته بايد گفت پيش از همه اينها دوقطبي «رئيسجمهور نظامي؛ آري يا نه» در انتخابات رياستجمهوري 92 رخ داد. موقعي که حسن روحاني دوگانه حقوقدان و سرهنگ را به واژههاي سياسي اين کشور در جدال مناظرهاي با محمدباقر قاليباف اضافه کرد.
چهرههاي تکراري
امروز بيش از هر زماني اين موضوع تکراري که آيا رئيسجمهور 1400 يک نفر با سوابق نظامي خواهد بود يا نه مطرح است. در ميان همه چهرههاي سياسي نظامي، هستند شخصيتهايي که همواره بهعنوان يکي از نامزدهاي بالقوه و بالفعل رياستجمهوري مطرح بودند. يکي از آنها کسي نيست جز محسن رضايي ميرقائد(!) که همين حضور هميشگياش بعضا به طنز نيز تبديل شده است. محسن رضايي سالهاست که شهره است به کنايهها و اظهارنظر عليه دولت. چه آن زمان که حسن روحاني سرمست از پيروزي 92 و بعد از آن به نتيجه رسيدن توافق هستهاي در اوج بود و چه اين روزها که با چالشهاي بسياري دست به گريبان است. محسن رضايي، موضع ضددولتياش را با همان فرمان سال 92 تا امروز خوب حفظ کرده؛ هيچگاه هوادار روحاني نبوده که اين روزها از او بريده باشد. او يک مخالف سرسخت است.
رضايي هميشه خود را در قد و قامت يک دولت متضاد در برابر روحاني ميديد، يک رقيب. يک اپوزيسيون و يک منتقد تمامعيار. رضايي خيلي قبلتر از خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحريمها و اينکه فشار اقتصادي اينچنين بر سر مردم بياورد عليه دولت ميگفت. فروردين 96 شروع شده بود که در دومين مجمع ملي جبهه نيروهاي انقلاب اسلامي، در لباس دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پيامي ادامه دولت روحاني را برابر با تبديل شدن ايران به سودان دوم توصيف کرد، وي آن روز با صراحت بيان از هر تصميم جبهه اصولگراي نيروهاي انقلاب دفاع ميکرد. اين اظهارات رضايي در حالي مطرح شد که چندهفته قبل از آن در واپسين روزهاي سال 95 در نامهاي به رئيسجمهور، عملکرد او را به باد انتقاد گرفته بود، اينها نشان ميدهد که رضايي حتي در بهترين شرايط روحاني هم عليه او بوده چه برسد به اين روزها که نزديکترين دوستان حسن روحاني نيز عليه او سخن ميرانند. رضايي از ماجراي سيل تا پيشنهاد رفراندوم حسن روحاني هميشه عليه او ميتاخته تا بتواند خود را بهعنوان گزينه مطرح مخالف روحاني براي 1400 آماده کند. ناگفته نماند که رضايي ميرقائد از کساني بود که در بحث لوايح چهارگانه
پديده 1400
در ميان همه اينها شخصي است که به شکلي عجيب بهعنوان پديده انتخاباتي 1400 از او ياد ميشود؛ پديدهاي که نه مثل رضايي و قاليباف براي نامزدي رياستجمهوري قبلا آمده و به قول معروف گزينه سوخته به شمار ميآيد و نه مثل کساني مثل سردار دهقان گزينه دولتي و نه مثل سردار شهيد قاسم سليماني و رستم قاسمي چهرهاي شناختهشده است. نام سعيد محمد را اين روزها خيليها با پديده احمدينژاد در 1384 مقايسه ميکنند. زماني که شهردار سابق تهران، گمنام و بيادعا در مقابل رقبايي نامي ناگهان به پيروزي رسيد. اتفاقي که حتي خوشبينترين طرفداران او هم باور نميکردند، احمدينژاد 84 از جمله نامزدهايي بود که بارها از وي درخواست شد تا به نفع ساير کانديداهاي اصولگرا کنار بکشد، اما چنين نشد. خيليها ميگويند همين ناشناخته بودن و البته نااميدي و لجبازي سياسي مردم با چهرههاي شناختهشده، او را رئيسجمهوري کرد که بعدها به وي لقب معجزه هزاره سوم دادند (!) سعيد محمد هم در اوج نااميدي مردم ميتواند در سال 1400 شانس رياستجمهوري داشته باشد چون کسي او را نميشناسد و نفرت از چهرههاي شناختهشده عرصه سياست ميتواند يک ناشناخته را بر مسند قدرت بنشاند. سعيد محمد (زاده 1347 در تهران)، فرمانده قرارگاه سازندگي خاتمالانبياء از مهر 1397 است که جايگزين عبادا... عبداللهي شده است و اين روزها در رسانهها فعاليتهايش زير ذرهبين است و بهعنوان گزينه رياستجمهوري سال آينده مطرح ميشود.
چند دليل
بهطورکلي آنچه از ظواهر امر پيداست دلايل مختلفي براي تلاش براي مطرح کردن يک نظامي براي انتخابات 1400 وجود دارد. يکي از آنها اقدام اخير مجلس در تعريف رجال سياسي است که در آن چهرههاي لشکري و کشوري و نظامي با صراحت بهعنوان رجال سياسي مطرح شدهاند، از سوي ديگر خيليها معتقدند که وجود يک نامزد نظامي براي رياستجمهوري باعث ايجاد جو خاص و ترغيب مردم براي مشارکت در پاي صندوقهاي راي نيز هست؛ به اين معنا که مخالفان حضور يک نظامي در قوه مقننه را هم به پاي صندوق بکشاند و همين دوقطبي «گزينه نظامي آري يا نه» ميزان مشارکت در رياستجمهوري 1400 را نيز بالا ميبرد، البته برخي نظريههاي افراطي هم وجود دارد که ميگويد در شرايط کنوني تنها يک رئيسجمهور نظامي است که ميتواند با همان سبک و سياق نظامي شرايط کشور را کنترل کند، با نگاهي به اين دلايل ديده شدن ردپاي نظاميان در انتخابات آتي خيلي هم عجيب نيست.