روحانی موانع را بايد میگفت؛ حالا بگويد
پس از برگزاری انتخابات اسفند ۹۸ برخی تندروها و اصولگرایان در گفتههای خود یا بعضا رویکرد انفعالی که در این رابطه داشتند نشان دادند عدم مشارکت حداکثری مردم در انتخابات چندان هم برای آنها ناخوشایند نبوده و گویی آن را یکی از عوامل موفقیت خود میدانند، چراکه سیاسیون راستگرا در صحبتهای خود بارها مشارکت را قابل قبول دانستند و از آن دفاع کردند، از سوی دیگر اصلاحطلبان در همه برهههای تاریخی و در زمان انتخابات به کرات نشان دادند مشارکت پرشور مردم برای آنها در اولویت و اهمیت است، از همینرو در جهت به دست آوردن رضایت مردم و عملکردی قابلقبول تلاش میکنند. با همه این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت شاید اگر در انتخابات اسفند ۹۸ هم برخی رویکردها به کار گرفته نمیشد، مشارکت مردم هم متفاوتتر بود. در همین رابطه جواد امام، فعال سیاسی اصلاحطلب با به گفتوگو پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :برخي نسبت به عدم مشارکت مردم در انتخابات ابراز خوشحالي ميکنند و اين را يک استراتژي برد ميدانند. علت اين پديده را چه موضوعي ميدانيد؟
اگر مشارکت مردم در انتخاباتها و پاي صندوقهاي راي بينظير باشد، تندروها انتخاب نميشوند، نکته اين است. اگر برخي نسبت به رفتارشان تجديدنظرکنند و براي نقش و مشارکت جدي مردم فکري کنند اين اقليت که امروز تلاش ميکند در قدرت قرار بگيرد با حضور حداکثري مردم مورد اقبال واقع نميشوند. از اين جهت اشکال اساسي در جايي است که به درستي به آن اشاره کردهايد. مردم تا زماني که فکر نکنند راي آنها تاثيرگذار است، به سمت صندوقها بر نميگردند و مثل سال 98 اقبالي در حد انتظار نخواهند داشت.
نقش اصلاحطلبان در اين ميان چيست؟
اصلاحطلبان نقش موثري ندارند و اين بخش در حيطه مسئوليتها و تصميمات رده بالاتري است. امروز اصلاحطلبي خارج از قدرت حضور دارد و براي بازسازي اين حوزه بايد نهادهاي ديگر اقدام موثر را انجام دهند. در اين زمينه کار چنداني از اصلاحطلبان برنميآيد. در واقع نارسايي در اين موضوع به بعضي لايههاي قدرت برميگردد و ارتباطي زيادي با جريانات سياسي ندارد، اگر بهجريانات سياسي بيشتر ميدان داده شود و در تصميمگيريها مشارکت پيدا کنند يا مسئولاني که با راي مردم بر سر کار ميآيند با موانعي جدي روبهرو شوند، اثر راي خود را از ميبينند و مردم اميدوار ميشوند، چون متوجه خواهند شد بهرغم مشارکتهايي که دارند و از اين مشارکتها بهعنوان حماسه ياد ميشود در عمل همراستا آن هم رفتار مي شود و شاهد تغيير رويکرديها هستيم و مردم عملا دلگرم ميشوند. اين کارآمدي سيستم است، درون اين سيستم جريانات سياسي قرار دارند. مادامي که نسبت به برخي از اين سياستها تجديدنظر کنيم و براي جايگاه مردم ارزش والاتري قائل شويم و به حساب بياوريم قاعدتا هرچه جلوتر برويم اين روند با کارآمدي هاي بيشتري روبهرو ميشود و جريانات سياسي بالندهتر خواهند شد. پس اين نهادهاي حاکميتي هستند که بايد موارد را رصد کنند و به آسيب شناسي بپردازند.
در اين بين نقش آقاي روحاني چيست؟ ايشان در بازسازي اعتماد عمومي چه اختياراتي دارد؟
آقاي روحاني بايد به شعارهايي برگردد که در زمان انتخابات داده بود و بايد هرآنچه را که جامه عمل نپوشيده در فرست باقي مانده عملي کند و يا اگر مانعي بوده توضيح بدهند و افکار عمومي را قانع کنند، اگر در اين بين موانعي وجود دارد بايد به سرعت با افکار عمومي مطرح شود تا مردم حس نکنند که در زمان انتخابات وعدههايي داده ميشود و بعد آنها فراموش مي شوند.
کدام شعارهاي رئيسجمهور اهميت دارد تا در يک سال آينده عملي شود؟
آقاي روحاني موضوع حصر را مطرح کردند ولي گامي برداشته نشد. رئيس دولت اصلاحات همچنان ممنوعالتصوير است. فعاليتهاي مدني و جايگاه احزاب تغيير اساسي نداشتند و. آقاي روحاني منشور حقوق شهروندي را تصويب کردند که بايد براي اجرائي شدن آن گامهايي برداشته ميشد ولي اين موضوع نيز با موانعي برخورد کرد و در عمل کامل به مرحله اجرا نرسيد.
فعالان سياسي اخيرا اعلام کردهاند بايد به خط مشي اصلاحات برگرديم. اين شاخصها در دوره اصلاحات چه بودند؟
در آن دوره کمترين فاصله بين مردم و دولت ديده ميشد و مردم محکمترين پشتوانه دولت بودند و حس ميکردند دولت صادقانه با مردم گفتوگو ميکند. بهترين شرايط معيشتي و اقتصادي مردم در دوران اصلاحات بود اين موارد از فاکتورهايي است که ما بايد به آن برگرديم. امروز با وجود در فشاربودن دولت نياز به ارتباط دولت و افکار عمومي و نخبگان بيش از پيش حس ميشود. دولت بايد در ارتباط خود با رسانهها پاسخگو باشد.
دولت 1400 چه تفاوتهايي با دولت اصلاحات دارد؟
اگر موانع همين باشد دولت آتي نيز تفاوتي با اين دولت نخواهد داشت. مهم سياستهاي کلان نظام است که بايد در مورد آنها تجديدنظر صورت بگيرد وگرنه به صرف اينکه دولت اصلاحطلب باشد يا اصولگرا تفاوت چنداني نخواهد کرد.
تکثر در صداي قدرت بر اين روند چه تاثيري داشته است؟
چندگانگي صدا، قدرت عدم تناسب اختيار و مسئوليت را رقم زده است و اين ضعف که در مديريتها ايجاد شده موجب ناکارآمدي شده و همين ناکارآمدي در جاهايي به سوء مديريت تبديل شده است.
جريان اصلاحات چگونه ميتواند با بازسازي در انتخابات آينده متفاوت ظاهر شود؟
هرچه جريان اصلاحات به جامعهمحوري نزديک شود و بيشتر به سمت مردم برگردد، موفقتر خواهد بود بزرگترين سرمايه مردم هستند و آنها بايد به پشتوانه مردم فعاليت کنند، اگر در گامهاي ورود به قدرت، پشتوانهاي بنام مردم نداشته باشند، شکست خواهند خورد.