بسياري معتقدند که دولت حسن روحاني جداي از برخي عملکردهاي انتقادآميز موفقيت هم کم نداشته است اما پاشنه آشيل هميشگي دولت يعني عدم اطلاعرساني مناسب و درست به جامعه باعث شده تا اين دستاوردها و عملکردهاي موفق به چشم نيايد. افتتاح پروژههاي عمراني عظيم در اقصي نقاط کشور و نگاه بلندمدت به اين مساله يکي از نقاط مثبتي است که کمتر به چشم آمده است. البته روحاني طي اين 7 سال بدشانسي هم کم نداشته و در مقايسه با ساير روساي جمهور اگر او را بدشانسترين رئيسجمهور ايران لقب دهيم شايد سخني بهگزافه نرفته باشد. از فشارهاي بينالمللي و تحريم گرفته تا حوادث و بلاياي غيرطبيعي همچون سيل، زلزله و کرونا. اما آنچه مسلم است برخي مشکلات دولت نيز از برخي عملکردهاي ضعيف در درون خود دولت و مديران ناکارآمد نشات ميگيرد و بهتر است رئيسجمهور در اين يک سال باقيمانده در اين مساله نيز بازنگري کند تا کارآمدي دولت و به تبع آن رضايتمندي جامعه بالاتر رود.
بداقبالي يک رئيسجمهور
به گزارش روز نو :روساي جمهور در مقاطع مختلف هيچگاه از شرايط موجود رضايت کامل نداشتند و همواره صداي اعتراضشان نسبت به کمبود اختيارات يا محدوديتهاي عارض بر دولت بلند بوده است. با اين حال برخي روساي جمهور در شرايطي روي کار آمدند که مجلس همراه خود را داشتند يا شرايط داخلي و بينالمللي به نحوي بوده که آنها توانستند تا حدي اهداف و استراتژيهاي حاکم بر دولت خود را پيش ببرند. مثلا در دولت اصلاحات با وجود هجمهها و حملاتي که هر از چندي به دولت ميشد، عملکرد اقتصادي دولت به اندازهاي خوب بود که شايد در طول دوران 8ساله اصلاحات شاهد نارضايتيهاي اجتماعي يا اقتصادي نبوديم. نتيجه اين عملکردها نيز رشد اقتصادي 8 درصد و رشد صنعتي 11 درصد بود. هر چند در همين رابطه در جهت معکوس ميتوان دولت احمدينژاد را نام برد که با وجود قيمت بالاي نفت در سالهاي 90 و 91 رشد منفي 6 درصد را به ثبت رساند. البته تفاوت ميان اين دو دولت اين بود که دولت اصلاحات به عملکرد کارشناسي خود، مجلس همسوي ششم و پشتوانه مردمي چشم داشت و بر آن اساس عمل ميکرد، اما دولت احمدينژاد به جهت حمايت از سوي برخي ديگر از ارکان حاکميت توانست آنچه را در سر داشت تا حدودي پياده کند. با اين حال جامعه منتظر بود که با رويکارآمدن دولت تدبير و اميد روحاني شرايط به نحو محسوسي تغيير کند و شاهد رشد اقتصادي بالا و باز شدن فضاي سياسي، اجتماعي و رضايتمندي اقتصادي مردم باشيم. البته اين مساله نيز تا حدي رنگ و بوي واقعيت به خود گرفت و دولت نخست روحاني رشد اقتصادي بالايي را ثبت کرد و نرخ تورم و ارز نيز تکرقمي شد. چنانکه رئيسجمهور نيز 4 تير ماه سال جاري در جلسه هيات دولت گفت: «ما همان دولتي هستيم که در سال 95 بالاترين رشد اقتصادي جهاني را داشت و در جهان اول بود، ما همان دولتي هستيم که در سال 94، 95 و 96 تورم تکرقمي بوديم، همان دولتي هستيم که تراز صادرات و واردات ما در چند سال مثبت بود و صادرات غيرنفتي ما بيش از واردات بود.» بااينحال دولت روحاني در هفتساله اخير با مشکلات بسياري دست و پنجه نرم کرده و به همين جهت است که بسياري بروز انواع مشکلات در شرايط فعلي را نه صرفا ناشي از عملکرد دولت که به روايتي تا 70 درصدد به دليل مشکلات و مسائل وارد بر دولت ميدانند. از اين رو است که برخي روحاني را بدشانسترين رئيسجمهور ميخوانند. البته تصميمات اشتباه، مديريت ناهماهنگ، دعواهاي سياسي و جناحي، فساد برخي مديران و بسياري عوامل ديگر نيز باعث شده دولت نتواند رضايت حداکثري مردم را جلب کند.
دولت بدشانس
طي 7 سال و اندي گذشته برخي حوادث و اتفاقات در حوزه سياست داخلي و خارجي باعث شد تا جامعه تحت تاثير اين مسائل قرار گيرد و دولت را به عنوان سيبل انتقادات قرار دهد. نخستين مساله تاثيرگذار را ميتوان تنش با عربستان سعودي و قطع روابط دو کشور در سال 94 در پي جان باختن تعدادي از حجاج ايراني در مکه و ماجراي تسخير سفارت عربستان در تهران دانست. از طرف ديگر ميتوان به درگذشت آيتا... هاشمي رفسنجاني به عنوان پدر معنوي دولت اعتدال اشاره کرد که رحلتش بهعنوان بزرگترين حامي دولت ضربه بزرگي به اعتدالگرايان زد. چنانکه بسياري ميگويند دولت روحاني از زمان رحلت آيتا... به اين سمتوسو رفت. از ديگر مسائل تاثيرگذار در جامعه ميتوان به زلزله عظيم کرمانشاه در آبان 96 اشاره کرد که بسياري از هموطنان را به کام مرگ فرستاد اما با وجود برخي کارهاي مثبت دولت در مناطق زلزلهزده همچنان نگاهها به دولت است تا همه چيز را سامان دهد. ماجراي ديگري که سويه آن به سمت دولت بود اعتراضات خياباني دي ماه سال 96 بود که نسبت به شرايط اقتصادي بهوجود آمده در جامعه شکل گرفت. هرچند که مساله کشتي سانچي و سقوط هواپيماي تهران- ياسوج نيز به لحاظ اجتماعي تاثيرات خود را در جامعه گذاشت. از سوي ديگر، افزايش نرخ ارز در اوايل سال 97 يکي از مهمترين مسائلي بود که موجب شد اعتراضات به دولت پررنگتر شود. اما شاهبيت اتفاقاتي را که منجر به بروز شرايط نابسامان فعلي شد ميتوان در خروج آمريکا از برجام در ارديبهشت سال 97 دانست که در پي آن تحريمهاي يکجانبه آمريکا عليه ايران بازگشت و شرايط اقتصادي، صادرات و واردات دگرگونه شد. البته اين پايان ماجرا نبود و اتفاقات مهمتري در سال 98 رخ داد که موجبات بدشانسي و بدبياري دولت روحاني را فراهم کرد. نخستين مساله سيل عظيم در سراسر کشور در اوايل سال 98 بود تلفات و خرابيهاي بسياري بر جاي گذاشت. پس از آن ماجراي افزايش قيمت سوخت و ناآراميهاي بعد از آن در آبانماه بود که تاثير منفي بسياري بر سرمايه اجتماعي دولت داشت. ترور ناجوانمردانه سردار سليماني در ديماه و ماجراي شيوع ويروس کرونا نيز از ديگر مسائلي بودند که بر عملکرد عادي دولت تاثيرگذار ظاهر شدند تا دولت همواره در حالت فوقالعاده و آمادهباش باشد. با اين همه عملکردهاي مثبت دولت نيز کم نبوده اما حوادث و مشکلات به قدري زياد بوده که عملکرد دولت يا به چشم نيامده يا بازگو نشده است.