از میان اصلاحطلبان فعلا تنها حزبی که برای ورود به میدان انتخابات ۱۴۰۰ اعلام حضور کرده حزب کارگزاران است. اما هنوز سایر احزاب اصلاح طلب برنامههایشان را اعلام نکرده و سکوت کردهاند بنابراین مشخص نیست گزینههای آنها برا یانتخابات ریاست جمهوری سال دیگر چه افرادی هستند.. اصلاحطلبان برای آنکه دوباره مشکل انتخابات مجلس ۹۸ اتفاق نیفتد، مجبور هستند گزینههایی معرفی کنند که تایید صلاحیت شوند و از طرف دیگری باید مردم را هم قانع کنند که به کاندیدای مورد نظر آنها رای آری بدهند. سید محمد غرضی، فعال سیاسی، درگفت وگو با «آرمان ملی»گفت:«آنها برای آن که بتوانند مردم را قانع کنند که به کاندیدای اصلاحطلب آنها رای بدهند، باید که به اهداف انقلاب احترام بگذارند. به اهداف مردمی و حقوق عامه احترام بگذارند نه این که برای خودشان امتیازطلبی کنند.» وی همچنین اضافه کرد:« فرقی نمیکند اصلاحطلب و اصولگرا یا فرد دیگری باشد، تا از حقوق عامه مردم دفاع نکنند، برای همیشه حذف میشوند. اگر موقعیتی هم گیرشان بیاید، موقعیتی زودگذر است. آنها از امتیارزطلبی خودشان استفاده می کنند لذا عمر بسیار کوتاهی دارند و زود هم فراموش میشوند.» متن گفتوگوی سید محمد غرضی را با در ادامه بخوانید.
به گزارش رو زنو :برخی اعتقاد دارند که مردم هم از جناح اصولگرایی و هم از جناح اصلاحطلبی زده شدند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
اصل قاعده مردم را در امور مردم دخالت ندهیم و گروههایی که بر امور مردم مسلط هستند، در حال تجربه یک اشتباه حتمی هستند. آن چه که جامعه را زنده نگه میدارد، احقاق حقوق جامعه است نه احقاق حقوق گروههای امتیازطلب. البته گروهها بر این هستند که بگویند اصل اجتماعی ما بر اصل اجتماعی جامعه اولویت دارد که این خودش امتیارطلبی محسوب میشود. امروزه گروهها برای خودشان امتیاز زیادی قائل هستند که در اصل به هیچ عنوان به تحقیق و حقیقت امر نخواهند رسید. اما آن چه که در ایران اتفاق میافتد این است که تا وقتی قدرت سیاسی از حقوق عامه دفاع میکند، اقتدار دارد ولی وقتی که دفاع از حقوق عامه بلکه از حقوق خاصه دفاع میکند، مردم به آنها پشت میکنند. این شعارهایی که اخیرا طی دو سال پیدا شده است که مردم آن را می گویند، در طول تمام جریان صد ساله مشروطه و جمهوری اسلامی ایران دائما این بحثش مطرح بوده است ولی از جریان واقعیت خارج شده و نتوانسته خودش را نگه دارد. لذا به مجموعه جریانهایی که در این کشور حضور دارند می گویم که اگر حقوق عامه را رعایت نکنند، حاکمیت تثبیت نمیشود.
آقای روحانی با پشتیبانی اصلاحطلبها و شخصیتهای اعتدالی مانند آیتا... هاشمی به پاستور رسید. در اذهان بسیاری هست که آیت ا... هاشمی گفته بود: « حسن روحانی با مشورت بنده قدم در راه انتخابات گذاشت و با احترامی که برای کاندیداهای دیگر قائلم به دکتر روحانی رأی میدهم و وی را برای تصدی قوه مجریه مناسبتر می دانم» اکنون چه شده است که آقای روحانی بیشتر به جریان اصولگرایی نزدیک شد؟
نه، آقای روحانی با حمایت مرحوم هاشمی سر کار آمد ولی نه جریان اصلاحطلبی و نه جریان اصولگرایی با آقای روحانی موافق نبود. این مجموعه شخصیتهایی که ایستادند و حمایت کردند، الان مورد تایید نه اصلاحطلبها هستند و نه اصولگرایان. یک موقعیتی بود که استفاده شد، بالاخص در جریان احمدینژاد که مردم از جریان احمدینژاد بری شده بودند لذا به حرف روحانی و هاشمی گوش کردند. الان هم این اشخاص از آقای روحانی به هیچ وجه حمایت نمیکند چون حمایتشان باعث گرفتاری خودشان شد. اشخاصی هستند که در حمایت از روحانی نه تنها کوتاه آمدند بلکه ساکت هم شدند و به او پشت کردند.
در انتخابات مجلس سال 98، مشارکت حداقلی شکل گرفت. اصلاحطلبها چه کاری میتوانند انجام بدهند که مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی بالا برود و مردم در انتخابات 1400 حضور پر رنگتری داشته باشند؟
فرقی نمیکند اصلاحطلب و اصولگرا یا فرد دیگری باشد، تا از حقوق عامه مردم دفاع نکنند، برای همیشه حذف میشوند. اگر موقعیتی هم گیرشان بیاید، موقعیتی زودگذر است. آنها از امتیارزطلبی خودشان استفاده می کنند لذا عمر بسیار کوتاهی دارند و زود هم فراموش میشوند.
الان در حال حاضر خبری از اصلاحطلبان در میدان ریاست جمهوری نیست. فقط حزب کارگزاران سازندگی است که تا الان اعلام آمادگی برای معرفی کاندیدا برای انتخابات 1400 کرده است. اصلاحطلبها در انتخابات 1400 برای انتخاب کاندیدای مورد نظرشان میتوانند به اجماع برسند؟
در ستادشان ممکن ولی در قائده اصلاحطلبی غیرممکن است. ممکن است در ستادشان بر سر یک نفری به نتیجه برسند ولی اصلاحطلبی و اصولگرایی، ستادشان از قائدهشان جدا شده است.
حالا بر فرض این که بر سر انتخاب کاندیدا به اجماع رسیدند و توانستند یک نفر کاندیدا را معرفی کنند، آنها چطور میتوانند مردم را قانع کنند که به کاندیداهای آنها رای بدهند؟
آنها برای آن که بتوانند مردم را قانع کنند که به کاندیدای اصلاحطلب آن ها رای بدهند، باید که به اهداف انقلاب احترام بگذارند. به اهداف مردمی و حقوق عامه احترام بگذارند نه این که برای خودشان امتیازطلبی کنند.
در جریان انتخاباتهای گذشته، چهرههایی هم حضور داشتند که بخاطر ائتلاف بین اصلاحطلبان و روحانی کنار گذاشته شدند. فکر نمیکنید که آنها فداکاری کردند؟
به نظر من اسم بردن از اشخاص جز گرفتاری ثمره دیگری ندارد. آقای عارف، به رئیس دولت اصلاحات نزدیک بود و آقای جهانگیری هم به آیت ا... هاشمی. اینها سهمیهای هستند.