ماجرای بابامسعود و گالیله و شایعۀ کنار گذاشتن مجری تلویزیونی
فضای شاد فوتبال را مثل عرصه های دیگر عبوس نکنیم. تعلقات رنگی در مجریان ورزشی ناپسند است اما کری خوانی دیگر مجریها را می توان نمک برنامه داست و زیاد جدی نگرفت...
به گزارش روز نو ؛ مهرداد خدیر- شوخی مجری سرشناس و پرسابقۀ برنامۀ تلویزیونی «صبح به خیر ایران» با قهرمانی چهاربارۀ تیم فوتبال پرسپولیس در لیگ برتر و انتساب آن به حمایتهای وزیر ورزش و جوانان، به کام هواداران و مدیریت باشگاه خوش ننشست و خشم آنان را برانگیخت.
تا جایی که باشگاه پرسپولیس اعلام کرد مادام که شبکۀ اول سیما عذرخواهی نکند، مدیران و بازیکنان این تیم در برنامه های تلویزیونی شرکت نمی کنند. (البته این تهدیدها را زیاد هم نباید جدی گرفت. کما این که استقلالی ها هم در یک مورد تهدید به تحریم کردند و به سرعت شکستند!)
همچنین خواستار ممانعت از ورود دوربین های ضبط تلویزیون به استادیومهای محل برگزاری مسابقات پرسپولیس شدند.
ماجرای بابامسعود و گالیله و شایعۀ کنار گذاشتن مجری تلویزیونی
در برنامۀ بعدی البته مجری (عبدالرضا امیراحمدی) گفت به خواست یا دستور رییس شبکه، عذرخواهی میکند اما در عین حال این را هم گفت که خدا مرحوم گالیله را هم بیامرزد!
گالیله، استعارهای است از این که هر چند ناچار است سخن خود را تکذیب کند ولی در دل همچنان به آن باور دارد. (گاله ئو گالیله دانشمند ایتالیایی بر نظریۀ کوپرنیک صحه گذاشت و در مقابل دیدگاه کلیسا ایستاد که زمین را ساکن و خورشید را در حال حرکت پیرامون آن میدانست و ثابت کرد این زمین است که به گرد خورشید میچرخد. کلیسا اما فشار آورد تا نظر خود را انکار کند و گالیله برای حفظ جان خود چنین کرد ولی هنگام خروج از دادگاه گفت: البته زمین خود میداند که می چرخد!)
رضا امیراحمدی به شوخی یا جدی داستان «باباها در تابستان» و حمایت از فرزندانشان را گفت و در پایان از تعبیر «بابا مسعود» استفاده کرد که بر پایۀ شایعۀ راست یا ناراستِ علاقه یا نفوذ فرزند مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان به قهرمانی پرسپولیس و نقش او در انتقال یحیی گل محمدی در نیمۀ فصل از شهر خودرو به تیم سابق خود رایج شده است.
به همین خاطر شایعۀ برکناری یا ممنوعالتصویری عبدالرضا امیراحمدی در فضای مجازی شکل گرفته که هر چند داریوش دلیری تهیه کنندۀ برنامۀ «صبح به خیر ایران» تکذیب کرده اما به نظر می رسد دست کم تا مدتی معلق خواهد بود و برنامه اجرا نکند. کما این که صبح امروز غایب بود.
(مشاور مدیر شیکه یک سیما نیز این توییت را گذاشته است: با توجه به تکرار یک اشتباه در دو روز متوالی، مجری برنامه صبح به خیر ایران تغییر کرد. رعایت اخلاق حرفهای و احترام به مردم، سرلوحۀ شبکه یک سیماست).
به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1. در این که استقلال و پرسپولیس تیم های بسیار پرهواداری هستند و رسانۀ رسمی باید به احساسات آنها احترام بگذارد تردیدی نیست اما به نظر نمی رسد آنچه امیراحمدی گفته از جنس توهین باشد و بیشتر شوخی است و از جنس حرف های دوستانۀ هواداران و لطف و مزۀ فوتبال به همین کُریخوانیهاست.
پیشتر از زبان مجریان دیگری دربارۀ استقلال هم شنیده شده که گاه تا مرز تمسخر لوگو هم پیش رفت. در توهین، تحقیر مستتر است و اینجا بیشتر به وزیر ورزش طعنه زدهاند.
2. اگر شایعۀ ممنوعالتصویری مجری درست باشد، بیشتر به خاطر تعبیر گالیله است و تشبیه مدیریت شبکه به کلیسایی که تحمیل میکند و او اگرچه تن می دهد اما در دل باور ندارد.
اگر واقعا درست باشد اتفاقا تشبیه به گالیله درست بوده است و ماجرا دیگر به باشگاه پرسپولیس ربط ندارد و چالش او با مدیر شبکه یک است.
3. این انتقاد از جانب هواداران استقلال به وزیر ورزش همواره وارد بوده که چرا پول مربیان استقلال را دیر آماده میکند و هنگامی میپردازد که عملا نوشدارو بعد از مرگ سهراب است ولی دربارۀ رقیب رفتار متفاوتی داشته است.
درست است که اشکال اصلی کار به خاطر تعلق دو باشگاه رقیب و پرهوادار به دولت و تأثیر پذیرفتن از تغییر دولتهاست و به رغم ادعای غیر دولتی بودن به کنفدراسیون فوتبال آسیا عملا همه کارۀ این دو باشگاه وزیر ورزش است و مشکل را باید ریشه ای حل کرد ولی به هر حال این تصور وجود دارد.
از این رو آیا بهتر نبود که آقای مسعود سلطانیفر یا همان بابامسعودِ مورد نظر مجری در برنامه حاضر میشد و خود را به پرسشهای امیر احمدی و هواداران استقلال میسپرد و یک گفت و گوی داغ و چالشی را رقم می زدند یا با یک مجری دیگر که چنین باوری ندارد بحث می کردند؟
از شکایت و ممنوعیت چه نتیجه ای حاصل میشود جز این که تلویزیون خود را از یک مجری پر سابقۀ دیگر با کارنامۀ موفق اجرای برنامه هایی چون تابستانه، زمستانه، به رنگ پاییز و چند برنامۀ مسابقه و سرگرمی محروم کند؟ ضمن این که پرسیده خواهد شد مگر با احسان علیخانی و علی ضیا این گونه رفتار شد که با امیر احمدی؟
میتوانستند از این ظرفیت استفاده کنند یا در برنامهای دیگر بدیل او را که هوادار دو آتشۀ پرسپولیس باشد - که در میان مجریان تلویزیونی و خبرنگاران ورزشی هم کم نیستند- بیاورند. البته نه این که مدام به هم تعرض کنند. گاهی اشارتی به عنوان نمک برنامه کفایت میکرد!
4. نه تعبیر «بابا مسعود» و نه استعارۀ «گالیله» هیچ یک در زمرۀ مقدسات نیستند و تلویزیون ایران برای جلب مخاطب خطوط قرمز را باید محدود به چند عنوان خاص کند و این قدر گسترش ندهد.
نکتۀ پایانی هم این که جانب داری گزارشگران و مفسران و مجریان ورزشی از تیم ها پسندیده نیست و از این رو عادل فردوسی پور طعنۀ فرهاد مجیدی درباره قرمز بودن را تاب نیاورد و جواد خیابانی استقلالی بودن خود را تکذیب می کند ولی دوستانی گواهی دهند وقتی آبی ها گل می زنند زیر میز مشت گره می کند!
اما این پسندیده نبودن خاص مجریان و دست در کاران ورزشی است و دربارۀ دیگر مجریان و گزارشگران نکوهیده نیست.
چند هفتۀ پیش که لیورپول بعد از 30 سال قهرمان لیگ برتر انگلیس شد رادیو بیبیسی با عنایت فانی مجری خود مصاحبه کرد چون به هواداری از لیورپول شهره است. اگر گزارشگر یا مفسر ورزشی بود این کار درست نبود اما چون دل مشغول حوزه های دیگر است نقدی وارد نشد تازه این ابتکار را ستودند.
این قاعده دربارۀ رسانه های دیگر هم صدق می کند. اشکالی ندارد احسان علیخانی یا علی ضیا یا امیر احمدی علایق فوتبالی خود را ابراز کنند منتها مدیران باید مراقب باشند توازن برقرار باشد و گاهی هم روی آنتن با هم بحث کنند اما اگر پیمان یوسفی در ورزش و مردم تکه بیندازد پسندیده نیست. به محمد حسین میثاقی اشاره نمی کنم چون کلا تکیۀ فوقالعاده گزاف او بر جای عادل فردوسیپور پسندیده نیست و ابراز هواداری او به زیان تیم مورد نظر تمام می شود!
اگر تلویزیون ایران این قدر پرکانال و عریض و طویل نبود این نقد هم البته وارد بود که شبکه یک، رسمیت و جدیت دارد و این شوخی ها و مزه پرانیها را در شبکه های غیر جدی مثل نسیم و ورزش و تا حدی شبکه سه باید انجام داد.
منتها آن قدر مرزهای شبکه ها درنوردیده شده که معلوم نیست کدام چه خط و ربط جدا و مستقلی دارد.
فوتبال، یک بازی است و به قصد شاد کردن و حوزه ای دور از خط قرمزهای دیگر عرصهها. حیف است که حساسیت جاهای دیگر به این عرصه هم سرایت کند. یادمان باشد اگر یکی امروز «بابا مسعود» را پیش کشیده دیگری هم با لوگوی آبی ها شوخی کرده بود!
در پایان، خدا را شکر که در رسانۀ خصوصی ناگزیر نیستم بابت این مطلب از جایی عذرخواهی کنم تا بحث گالیله را پیش کشم!
این نوشتار تنها در نقد شایعه یا احتمال ممنوعالتصویر کردن به خاطر یک ابراز نظر است و به هواداران همۀ تیمها احترام میگذاریم. فرض نوشته این است که دربارۀ هر دو تیم پر هوادار طعنه یا هواداری در میان مجریان غیر ورزشی سابقه دارد. از مجریان ورزشی پذیزفته نیست ولی دربارۀ غیر ورزشیها اگر در حد یک شوخی گذرا باشد نباید سخت گرفت آن هم در روزگار کرونایی که روزی 200 نفر جدی جدی میمیرند.