پشت صحنه یک نوستالژی 31ساله | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۰
نگاهی به کارنامه و خاطرات خسرو شکیبایی در گفت‌وگو با تورج منصوری فیلم‌بردار«هامون»
هفتم فروردین‌ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی شهر تهران به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و وقتی خسرو ۱۴ سال سن داشت، بر اثر سرطان از دنیا رفت. از کودکی شروع به‌کار کرد و در مشاغلی ازجمله خیاطی، کانال‌سازی و آسانسورسازی فعالیت کرد. ۱۹ساله بود که پا گذاشت روی صحنه تئاتر و کمی بعد به عباس جوانمرد معرفی شد تا تئاتر را به شکلی حرفه‌ای دنبال کند. در ادامه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و مدرک بازیگری‌اش را از آنجا گرفت. از همان ابتدا دوروبری‌هایش متوجه صدای زیبای او شدند، بنابراین از سال ۱۳۴۷ وارد حرفه گویندگی هم شد. «سنگ و سرنا»، «همه پسران من»، «شب بیست‌ویکم» و «بیا تا گل برافشانیم» ازجمله تئاترهایی بود که شکیبایی در آن بازی کرد. «فیزیکدان‌ها» و «هنگامه شیرین وصال» نمایش‌های تلویزیونی با بازی او بودند.

هفتم فروردین‌ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی شهر تهران به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و وقتی خسرو ۱۴ سال سن داشت، بر اثر سرطان از دنیا رفت. از کودکی شروع به‌کار کرد و در مشاغلی ازجمله خیاطی، کانال‌سازی و آسانسورسازی فعالیت کرد. ۱۹ساله بود که پا گذاشت روی صحنه تئاتر و کمی بعد به عباس جوانمرد معرفی شد تا تئاتر را به شکلی حرفه‌ای دنبال کند. در ادامه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و مدرک بازیگری‌اش را از آنجا گرفت. از همان ابتدا دوروبری‌هایش متوجه صدای زیبای او شدند، بنابراین از سال ۱۳۴۷ وارد حرفه گویندگی هم شد. «سنگ و سرنا»، «همه پسران من»، «شب بیست‌ویکم» و «بیا تا گل برافشانیم» ازجمله تئاترهایی بود که شکیبایی در آن بازی کرد. «فیزیکدان‌ها» و «هنگامه شیرین وصال» نمایش‌های تلویزیونی با بازی او بودند.
سیمرغ با مهرجویی
به گزارش روز نو :اولین بار، سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه «کتیبه» که اثری بود از فریبرز صالح رفت جلوی دوربین. هشت سال بعد که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود که کیمیایی او را روی صحنه دید. همان دیدار باعث شد تا با حضوری چنددقیقه‌ای در فیلم «خط قرمز» وارد سینما شود. «دزد و نویسنده»، «ترن» و «رابطه خوب» ازجمله فیلم‌هایی بودند که با بازی او روی پرده نقره‌ای رفتند تا سال ۱۳۶۸ فرارسید و بازی در فیلم «هامون». مهرجویی بعد از پایان جنگ ایران و عراق اعلام کرد که می‌خواهد فیلمی بسازد برای حضور در هشتمین جشنواره فیلم فجر. او این کار را هم انجام داد و توانست اثر ماندگاری خلق کند برای همیشه سینمای ایران. «هامون» روایتی بود از دغدغه‌های جوانان ایرانی پس از انقلاب. مهرجویی در میانه این فیلم درامی عاشقانه را به تصویر می‌کشد با بازی خسرو شکیبایی و بیتا فرهی که به قول خودش از کتاب «بوف کور»، اثر صادق هدایت، الهام گرفته بود.
فیلمی که جوایز را درو کرد
هرچند هامون اولین فیلمی بود که خسرو شکیبایی جوان را به ایران معرفی کرد، اما برای مهرجویی هم یک دستاورد بزرگ بود، چون علاوه بر کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اول با بازی شکیبایی در هامون، سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌برداری، سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه، سیمرغ بلورین بهترین تدوین، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، سیمرغ بلورین بهترین آنونس فیلم و البته جایزه ویژه هیئت‌داوران هم به «هامون» مهرجویی تعلق گرفت. شکیبایی با بازی در این فیلم ماندگار به کارگردانی داریوش مهرجویی به شهرتی ایران‌گیر رسید. تورج منصوری کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌بردار شناخته‌شده سینمای ایران در هامون حضور داشت. نماهای زیبای این فیلم محصول هنر و نبوغ اوست و «هامون» با توانایی او توانست جایزه بهترین فیلم‌برداری را هم به نام خودش بزند. او درباره تجربه حضور در کنار خسرو شکیبایی در هامون به همدلی می‌گوید: «من لحظاتی را به یاد می‌آورم که در هامون حذف شد مثلاً در منزل دبیری. یک شب هامون (خسرو شکیبایی) به منزل دبیری (عزت‌الله انتظامی) می‌رود و با هم کباب و دوغ می‌خورند و بعد هم می‌روند می‌نشینند در کتابخانه دبیری و او نیمه‌های شب شروع می‌کند به درد دل کردن با هامون.»
ضربه سر محکم انتظامی
منصوری در ادامه تصویر کردن این سکانس، توضیح داد: «دبیری یک جایی بغض می‌کند و سرش را به پیشانی هامون می‌چسباند. این صحنه به یک گریه دو نفره منجر می‌شد، چون دبیری هم در آن موقعیت به یاد فرزندانش می‌افتاد که در خارج از کشور هستند و او نمی‌تواند آنها را ببیند. این صحنه چند بار تکرار شد و بالاخره توانستیم آنچه موردقبول کارگردان بود، ضبط کنیم. بعداً که داشتم به راش‌ها نگاه می‌کردم متوجه شدم در اولین برداشت عزت‌الله انتظامی سرش را محکم به پیشانی شکیبایی می‌زند و تمرکز شکیبایی به هم می‌خورد.» این فیلم‌بردار شناخته‌شده، این را هم گفت: «کارگردان این صحنه را دید و متوجه شد. امروز هر دوی این بازیگران از دنیا رفته‌اند. شاید آنجا تعمدی در کار عزت‌الله انتظامی نبوده و او نمی‌خواسته تمرکز شکیبایی را به هم بزند. او شاید در آن لحظه احساساتی شد و نتوانست خودش را کنترل کند. شاید هم این احساساتی بودن را بازی کرد مثل زمانی که شما با یک نفر همدردی می‌کنی و با مشت می‌کوبی روی شانه‌اش اما امکان دارد پیش بیاید که این همدردی را طوری ابراز کنی که اتفاقاً آن مشت را خیلی هم محکم بزنی.»
بازیگری که نقش را مال خود می‌کرد
منصوری درباره ویژگی‌های خسرو شکیبایی در بازیگری هم این طور توضیح داد: «او با سبک و سیاق و حس و حال خودش با نقش‌هایش برخورد می‌کرد، همان‌طور که هر کس دیگر با این حس و حال و سبک و سیاق با نقشش برخورد می‌کند. من با خسرو شکیبایی در چندین فیلم همکاری داشتم. خسرو شکیبایی نقش را مال خودش می‌کرد.» برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر، به یکی از سکانس‌های معروف فیلم هامون که خسرو شکیبایی و بیتا فرهی باید در پشت‌بام با هم زدوخورد می‌کردند، هم اشاره کرد و گفت: «روزی که قرار بود صحنه کتک‌کاری پشت‌بام را فیلم‌برداری کنیم، من رفتم سر کار. روی پشت‌بام خسرو را دیدم که نشسته و با ناراحتی مشغول سیگار کشیدن است. بعد از احوال‌پرسی از او پرسیدم چرا پکری؟ خسرو گفت: من چطور می‌توانم زنی را که تا این حد دوستش دارم، این‌طور کتک بزنم؟ گفتم: صبر کن تا داریوش بیاید و خودت همین را از او بپرس. وقتی مهرجویی آمد، دیدم خسرو دارد این پا و آن پا می‌کند، بنابراین خودم موضوع را گفتم.»
غصه قصه خسرو
او ادامه داد: «داریوش هم گفت: به‌هرحال قصه به درگیری این زن و شوهر در این سکانس احتیاج دارد. اما امروز کار تعطیل است تا به خانه برویم و بتوانیم به ماجرا بیشتر فکر کنیم.» فردا که سر کار آمدیم، مهرجویی گفت: «فکر کن مادری که می‌خواهد فرزندش را از دست زدن به آتش دور کند و مجبور است او را برای محافظت در مقابل سوختگی، کتک بزند. تو هم باید زن را همین‌طور بزنی، چون می‌خواهد خودش را از پشت‌بام به پایین پرت کند.» صحنه‌ای که در هامون ضبط شد حاصل این اتفاق بود و من هم آنجا پیشنهاد کردم آن سکانس را با دوربین رو دست فیلم‌برداری کنیم تا حالت خبری داشته باشد.»
پنج سال بعد برای بازی در «کیمیا»ی احمدرضا بار دیگر جایزه بهترین بازیگر نقش اول را از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر به خانه برد. «سالاد فصل» فریدون جیرانی هم سومین سیمرغ را به نام او زد. شکیبایی برای بازی در فیلم «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد هم دیپلم افتخار گرفت، اما آخرین جایزه‌اش را برای بازی در فیلم سینمایی «کاغذ بی‌خط» در جشن دنیای تصویر به خانه برد. او بیست‌ودو سال بعد از خط قرمز دوباره جلوی دوربین مسعود کیمیایی رفت. این بار برای بازی در فیلم «حکم» و باز هم مثل هامون در کنار عزت‌الله انتظامی. در دومین جشن منتقدان سینمایی به او جایزه‌ای دادند به عنوان یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب.
پرواز به ابدیت
در کارنامه او بازی در سریال‌هایی ازجمله «سمک عیار»، «چون لحظه»، «کوچک جنگلی»، «مدرس»، «روزی روزگاری»، «خانه سبز»، «کاکتوس»، «آواز مه»، «تفنگ سرپر» و «در کنار هم» به چشم می‌خورد. ازجمله آثاری که شکیبایی به‌عنوان صداپیشه در آن حضور داشت می‌شود به «شعله» (پیرمرد مسلمان)، «غازهای وحشی» (آرتور ویتی)، «چارلتون هستون» (زلزله، بوکانیر، چهار تفنگدار، نبرد می‌دوی، آخرین مردان سرسخت، سرگرد هندی)، «جیمز میسون» (معلم من شیطان، قیمت یک زندانی) و بیلی کازبی اشاره کرد. او به جز گویندگی در نقش برخی شخصیت‌ها در سینما و تلویزیون بعضی از آثار فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سیدعلی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را دکلمه کرد که هنوز هم بسیاری به آن رجوع می‌کنند.
خسرو شکیبایی ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ وقتی ۶۴سال سن داشت، در بیمارستان پارسیان تهران از دنیا رفت. شکیبایی را در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا دفن کردند. بااین‌که دوازده سال از پرواز ابدی او می‌گذرد، هنوز که هنوز است بسیاری از طرفداران دوآتشه سینما در ایران از فیلم‌ها و سریال‌هایی که او در آن به ایفای نقش پرداخته بود، یاد می‌کنند و همچنان می‌شود صدایش را در این‌سوی و آن‌سو شنید که دارد سروده شعرای ایرانی را زمزمه می‌کند. دو سال بعد از مرگ او کتاب «خسرو شکیبایی» به قلم الهام قره‌خانی روانه بازار نشر شد. آیدین آغداشلو، اکبر عالمی، جمشید مشایخی، مهران مدیری، هدیه تهرانی و هفتاد نفر هنرمند دیگر درباره کارنامه و زندگی او سخن گفته بودند.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز