چرا اصولگرايان نسخه نجات بخش‌شان را ارائه نمی‌كنند؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۴
رویکرد رادیکال برخی نمایندگان مجلس یازدهم و مسیری که در پیش گرفته‌اند با واکنش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی مواجه شده است. مجلس یازدهم با پایگاه اجتماعی متوسطی شکل گرفته و به همین دلیل برای نشان دادن درجه تأثیرگذاری خود ناچار به اتخاذ رویکرد رادیکالی شده است. این در حالی است که در چنین فضایی نمی‌توان انتظار داشت برای مشکلات جدی مردم راهکار عملی ارائه شود. از سوی دیگر جریان اصولگرایی حساب ویژه‌ای روی مجلس یازدهم برای بازگشت به قدرت باز کرده و امیدوار است مجلس بتواند زمینه‌های شکل‌گیری یک دولت اصولگرا را در آینده فراهم کند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع با حجت‌الاسلام هادی غفاری عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام گفت وگو کرده است. حجت‌الاسلام غفاری معتقد است: «‌امروز دو موضوع «تحمل» و «تغییر» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این در حالی است که اصولگرایان کمتر دیدگاه‌های مخالف خود را تحمل می‌کنند و به دنبال تغییر در مناسبات اجتماعی و سیاسی و مدیریت جامعه نیستند. بنده معتقدم این دیدگاه‌ها در جریان اصولگرایی وجود ندارد. بنده اندیشه رشد مناسب را در جریان اصولگرایی مشاهده نمی‌کنم. اگر هم اندیشه‌ای در این جریان وجود دارد، این اندیشه رشید و بالغ نیست. به همین دلیل هر کدام از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی که در مرکز تصمیم‌گیری جریان اصولگرایی قرار بگیرد دارای منطق نجات‌بخش برای کشور نخواهند بود». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

رویکرد رادیکال برخی نمایندگان مجلس یازدهم و مسیری که در پیش گرفته‌اند با واکنش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی مواجه شده است. مجلس یازدهم با پایگاه اجتماعی متوسطی شکل گرفته و به همین دلیل برای نشان دادن درجه تأثیرگذاری خود ناچار به اتخاذ رویکرد رادیکالی شده است. این در حالی است که در چنین فضایی نمی‌توان انتظار داشت برای مشکلات جدی مردم راهکار عملی ارائه شود. از سوی دیگر جریان اصولگرایی حساب ویژه‌ای روی مجلس یازدهم برای بازگشت به قدرت باز کرده و امیدوار است مجلس بتواند زمینه‌های شکل‌گیری یک دولت اصولگرا را در آینده فراهم کند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع  با حجت‌الاسلام هادی غفاری عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام گفت وگو کرده است. حجت‌الاسلام غفاری معتقد است: «‌امروز دو موضوع «تحمل» و «تغییر» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این در حالی است که اصولگرایان کمتر دیدگاه‌های مخالف خود را تحمل می‌کنند و به دنبال تغییر در مناسبات اجتماعی و سیاسی و مدیریت جامعه نیستند. بنده معتقدم این دیدگاه‌ها در جریان اصولگرایی وجود ندارد. بنده اندیشه رشد مناسب را در جریان اصولگرایی مشاهده نمی‌کنم. اگر هم اندیشه‌ای در این جریان وجود دارد، این اندیشه رشید و بالغ نیست. به همین دلیل هر کدام از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی که در مرکز تصمیم‌گیری جریان اصولگرایی قرار بگیرد دارای منطق نجات‌بخش برای کشور نخواهند بود». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ارزيابي شما از نحوه شکل‌گيري و عملکرد مجلس يازدهم تاکنون به چه صورت است؟آيا در مسيري حرکت مي‌کند که بتواند مشکلات کنوني کشور را حل کند؟

به گزارش روز نو :برخي اصولگرايان درک سطحي از مشکلات کشور دارند و اين وضعيت به خوبي در رويکردي که مجلس يازدهم در پيش گرفته، مشاهده مي‌شود. اين وضعيت از گذشته تاکنون در جريان اصولگرايي وجود داشته است. حتي عقلا و چهره‌هاي معتدل جريان اصولگرايي نيز از درک شرايط زمان و مکان ناتوان هستند و هنوز نتوانسته‌اند خود را با شرايط جديد جامعه هماهنگ کنند. اين در حالي است که در اجتهاد عنصر زمان و مکان داراي اهميت زيادي است و نقش تعيين‌کننده‌اي دارد. هسته مرکزي و عقلاي جريان اصولگرايي داراي چنين وضعيتي است. اين درحالي است که بقيه گروه‌هاي جريان ‌اصولگرايي بيشتر شکل و شمايل اقتدارگرا دارند. به همين دليل نيز هيچ راه‌حل کاربردي براي حل مشکلات کشور به طور دقيق و رسمي ارائه نکرده‌اند. واقعيت اين است که هيچ وقت راه‌حل اساسي به طور رسمي اعلام نکرده‌اند. امروز جامعه با چالش‌هاي اقتصادي و سياسي عميقي مواجه شده است. اين در حالي است که اصولگرايان راه‌حل اقتصادي مطلوب ندارند و راه‌حل سياسي مناسبي هم براي برون‌رفت کشور از اين شرايط ارائه نمي‌کنند. دغدغه اين روزهاي اصولگرايان به نظر بيشتر اين است که در قدرت حضور داشته باشند. هدف اصلي اصولگرايان اين است که ديگران نبايد در قدرت باشند و بلکه ما بايد در قدرت حضور داشته باشيم. هدف اصلي اصولگرايان قدرت است. امروز دو موضوع «تحمل» و «تغيير» از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اين در حالي است که اصولگرايان نه ديدگاه‌هاي مخالف خود را تحمل مي‌کنند و نه اينکه به دنبال تغيير در مناسبات اجتماعي، سياسي و مديريت جامعه هستند. بنده معتقدم اين ديدگاه‌ها در جريان اصولگرايي وجود روشني ندارد. بنده انديشه رشد در جريان اصولگرايي مشاهده نمي‌کنم. اگر هم انديشه‌اي در اين جريان وجود دارد، رشيد و بالغ نيست. به همين دليل هر کدام از طيف‌هاي مختلف فکري و سياسي که در مرکز تصميم‌گيري جريان اصولگرايي قرار بگيرد، داراي منطق و نسخه دقيق و نجات‌بخشي براي کشور نخواهند بود.

در شرايطي که مردم جامــعه با چالش‌هاي جدي اقتصادي و معيشتي مواجه هستند چرا برخي در مسير راديکاليسم حرکت مي‌کنند؟

در مرحله نخست بايد عنوان کنم ما نظام جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي را دوست داريم و هر چه مي‌گوييم در راستاي حفظ و اعتلاي اين نظام است. به همين دليل نيز به دنبال اين هستيم که با بي‌تدبيري برخي از مسئولان، نظم اجتماعي به هم نريزد و در کشور دوباره مانند اتفاقات دي ماه 96 و آبان 98 رخ ندهد. کساني که ديروز فقط غر مي‌زدند و با هر عقيده‌اي مخالف خود، مقابله مي‌کردند امروز در قدرت تصميم‌گيري حضور دارند. مجلس که تقريبا يکدست است و اصولگرايان در آن داراي اکثريت مطلق هستند. به همين دليل اگر اين افراد در واقع دلسوز کشور و مردم هستند بايد دعواهاي سياسي را کنار بگذارند و براي مشکلات کشور راه‌حل عملي و کاربردي ارائه بدهند. در شرايط کنوني بيشتر ارکان قدرت در اختيار يک طيف است؛ به همين دليل نمي‌توانند از زير بار مسئوليت شانه خالي کنند. در چنين شرايطي اصولگرايان بايد براي مشکلات کشور راه‌حل عملي و کاربردي دقيق و عملي ارائه کنند.

اين پتانسيل در مجلس يازدهم وجود دارد؟

نمايندگان مجلس جايگاه واقعي مجلس را نبايد با مکتبخانه‌هاي قديمي اشتباه بگيرند. به جاي اينکه به فکر حل مشکلات کشور باشند برخي از آنها عنوان مي‌کنند هر روز در مجلس فلان کنيم يا از زماني که متعلق به مردم و حل مشکلات آنهاست براي مسائل فرعي استفاده مي‌کنند. مردم انتظار ندارند نمايندگان سخنراني و افشاگري کنند و با داد و بيداد مشکلات را بيان کنند. مردم از کساني که ارکان قدرت را در اختيار دارند انتظار دارند بدون شعار مشکلات آنها را حل کنند. امروز مهم‌ترين مشکلات مردم اقتصادي و معيشتي است. اگر در واقع به فکر کشور و مردم هستند بايد براي مشکلات اقتصادي مردم راه‌حل کاربردي ارائه کنند. مگر رهبر معظم انقلاب روي توليد و جهش آن تأکيد نکرده‌اند؟ نمايندگي که در مجلس حضور دارند بايد به دنبال تقويت توليد و در کنار آن ايجاد اشتغال براي جوانان جامعه باشند. امروز جامعه ايران با مشکل سخت بيکاري مواجه شده است. اين مشکل نيز هر روز ادامه بيشتري پيدا مي‌کند و روي متغيرهاي ديگر اجتماعي و اقتصادي تاثيرگذار است.

ديدگاه شما درباره رويکردي که در قابل سياست خارجي در پيش گرفته‌اند، چيست؟ آيا مواضع آنها در اين زمينه با واقعيت‌هاي کنوني عرصه بين‌الملــلي همخواني دارد؟

رويکردي که در عرصه سياست خارجي اتخاذ شده جوابگوي واقعيت‌هاي سياسي ايران در عرصه بين‌المللي نيست. امروز ايران بيش از هميشه در عرصه بين‌المللي به تعامل سازنده و مثبت با جهان نياز دارد. از ابتداي انقلاب قرار بود ما با همه کشورهاي جهان جز اسرائيل تعامل سازنده داشته باشيم. تنها راه تأثير‌گذاري ايران در عرصه بين‌المللي کنار گذاشتن تنش و تعامل سازنده با کشورها جهان است. مردم ايران دوست ندارند با برخي بدون‌محاسبه ارتباط برقرار کنند. مردم ايران به دنبال آن هستند که مسئولاني داشته باشند که زبان ارتباط با جهان را خوب بلد باشند و با زبان و لحن بين‌المللي با کشورهاي جهان سخن بگويند. قرار نيست در اين وضعيت به هيچ قدرتي باج داده شود. در اين راستا بايد در همه حالت عزت و استقلال کشور حفظ شود. با اين وجود حفظ عزت و احترام بين‌المللي بيشتر با زبان احترام ميسر است و اين راه کم‌هزينه‌تر است. هر چه با زبان تندتر و بي‌ملاحظه سخن گفته شود به همان اندازه بايد منتظر واکنش‌هاي تند و تنش‌آفرين باشيم. تنها در شرايطي مي‌توانيم کشور را به ساحل آرامش برسانيم که خود در آرامش قرار داشته باشيم و با آرامش با کشورهاي جهان تعامل سازنده، که در‌بر گيرنده استقلال کشور و حفظ تماميت ارضي آن باشد، برقرار کنيم.

يکي از مسائلي که دوز راديکالي را افزايش داده حضور حاميان محمود احمدي‌نژاد در مجلس است. آيا احمدي‌نژاد به دنبال اين است که جايگاه از دست رفته خود را در انتخابات رياست‌جمهوري آينده به دست آورد؟

معقتدم آقاي احمدي‌نژاد به اندازه‌اي عقل دارد که متوجه باشد در بين مردم جايگاهي چنداني ندارد. اگر وي واقعا گمان مي‌کند در بين مردم داراي جايگاه است بايد وارد صحنه شود و در انتخابات رياست‌جمهوري کانديدا شود. هر کسي احساس مي‌کند بين مردم جايگاه دارد و مي‌تواند مشکلات کنوني کشور را حل کند، در صحنه حضور پيدا کند. اين وضعيت براي آقاي احمدي‌نژاد نيز وجود دارد. مردم بايد بخواهند چه کسي به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب شود. هر چه مردم بخواهند بايد همان اتفاق رخ بدهد. حرف اول و آخر را بايد مردم بزنند. امروز اصولگرايان به دنبال آن هستند که در انتخابات رياست‌جمهوري آينده به پيروزي دست پيدا کنند. بنده با اين رويکرد که رئيس‌جمهور آينده کشور چه کسي باشد، مشکلي ندارم. مسأله مهم اين است که آيا در بين اصولگرايان گزينه‌هاي وجود دارند که بتوانند راه‌حل مناسبي پيش‌روي مشکلات کشور قرار بدهند؟ بنده چنين گزينه‌هايي را مشاهده نمي‌کنم و گمان مي‌کنم برخي اصولگراياني که به دنبال حضور در انتخابات رياست‌جمهوري هستند بيش از آنکه به‌دنبال حل مشکلات مردم باشند، به دنبال کسب قدرت هستند. اين در حالي است که مردم انتظار دارند کسي در انتخابات آينده رياست‌جمهوري به پيروزي برسد که راه‌حل‌هاي علمي و عملي براي حل مشکلات کشور داشته باشد.

در شــــرايطي که اختلاف‌نـظرها در جريان اصلاحـات جدي‌تر از گذشته شده تحليل شما از چشم‌انداز پيش‌روي جريان اصلاحات به خصوص براي انتخابات رياســـت‌جمهوري آينده چيست؟

راه‌حل اساسي مشکلات کشور با حضور احزاب قوي و تاثيرگذار حل خواهد شد. اين ديدگاهي است که بنده همواره روي آن تاکيد کرده‌ام. راه نجات کشور وجود احزاب پيشرو است، در غير اين صورت نمي‌توان به بهبود وضعيت کشور اميدوار بود. جريان اصلاحات نيز اگر مي‌خواهد در فضاي سياسي ايران تاثير‌گذار باشد بايد به معناي واقعي و به‌صورت شفاف اصلاح‌طلب باشد. اصلاح‌طلبان بايد از وضعيت باري‌به‌هر‌جهت که اگر اين گزينه نشد به‌سراغ گزينه غيراصلاح‌طلب برويم، خارج شوند. اين وضعيت جريان اصلاحات را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند. برخي افراد در ظاهر عنوان مي‌کنند اصلاح‌طلب هستند، اما در باطن به دنبال منافع و مصالح شخصي خود هستند و هر کجا که منافع فردي آنها به خطر مي‌افتد رفتار ديگري از خود نشان مي‌دهند. در نتيجه برخي را نمي‌توان صددرصد اصلاح‌طلب ناميد. از سوي ديگر در درون جريان ‌اصلاحات طيف‌هاي مختلف فکري وجود دارد و اين طيف‌هاي فکري بر سر چگونگي تأثيرگذاري جريان اصلاحات در آينده جامعه، ديدگاه‌هاي خود را مطرح مي‌کنند که در برخي مواقع اين ديدگاه‌ها با هم متفاوت هستند. در شرايط کنوني کشور در وضعيتي قرار گرفته که جريان اصلاحات بايد به فکر «نجات ملي» باشد. «نجات ملي» به معناي عام آن مورد نظر بنده است. نجات ملي به معناي اين است که مسئولان کشور با جديت و عزم راسخ درصدد رفع مشکلات مردم برآيند و شرايطي را به وجود بياورند که ميزان رضايت مردم افزايش پيدا کند. در شرايط کنوني مهم‌ترين آسيب و چالش جريان اصلاح‌طلبي دعواي بين‌گروهي است. اصلاح‌طلبان نبايد پيش خود فکر کنند نمره صد دارند و مصون از اشتباه و انتقادند. همه اصلاح‌طلبان داراي يک نمره نيستند. نمره برخي صد است، برخي هشتاد، برخي چهل و برخي بيست. کساني که داراي رويکرد اشتباه بوده‌اند بايد ايرادات خود را بپذيرند و آن را اصلاح کنند؛ در غير اين صورت از دايره تفکر اصلاح‌طلبي خارج خواهند شد. اصلاح‌طلبي مدعي اصلاح امور جامعه است. در چنين حالتي اگر جريان اصلاحات از اصلاح خود غافل باشد، رسالت تاريخي خود را فراموش کرده است. يکي از ويژگي‌ها يک جريان سياسي پويا و فعال کادرسازي است. برخي عنوان مي‌کنند بايد قديمي‌هاي جريان اصلاحات کنار بروند و جاي خود را به جوانان بدهند. اين سخن صحيح نيست. هر جريان سياسي به افراد باتجربه و جوان نياز دارد و اين دو بايد در کنار يکديگر باشد. با اين وجود قديمي‌هاي جريان اصلاحات بايد دست به کادرسازي و تربيت نيروهاي جديد بزند تا اين جريان سياسي بتواند خود را با دغدغه‌هاي نسل جديد همراه کند.

ديــــدگاه شــما دربــاره نامه اخير آقاي موسوي‌خوئـــيني‌ها و واکنش‌هايي که در فضاي سياســي کشور به وجود آورده است، چيست؟

هــــر کســـي محق است ديدگاه‌هاي خـــود را درباره جامعه و آينده کشور مطرح کنــد.‌ هــمه شــخصيت‌هاي سياسي و اجتماعي اختيار دارند در چــارچوب قانون اساسي موجود در جامعه ديدگاه‌هاي خود را مطرح کنند. نامه آقاي موسوي‌خوئيني‌ها نيز در همين راستا بوده است. جامعه امروز ايران به دنبال يک تحول جدي است. به همين دليل نيز اگر مردم کورسويي از تحول را مشاهده کنند به سمت آن حرکت خواهند کرد.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز