
ضرغامی رئیس اسبق صدا وسیما: صداوسیما هرچقدر میتواند باید باز باشد!
عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما درباره انتخابات 1400و سیاست در ایران با انتخاب سخن میگوید که در ادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید.
به گزارش روز نو : اگر رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه هماهنگی خوبی با رئیس شورا یعنی رئیسجمهوری داشته باشند، بسیاری مسائل حل میشود. ما مشکل قانونی نداریم، مشکل ما این است که هر کسی کار خود را میکند و خیلی وقتها اینها در تعارض با هم هستند. بعضی کشورها نظام حزبی قوی دارند، در نظام حزبی مسائل کشور هماهنگ میشود و معلوم است حزب میخواهد چه کار کند و نمیگذارند هر کسی برای خودش یک حرف بزند و کشور روی هوا بماند. اما نظام ما حزبی نیست. لذا در حوزه فرهنگ کار بسیار خوب حضرت امام تشکیل شورای انقلاب فرهنگی بود؛ رئیس مجلس و رئیس قوه هستند، سه تا کمیسیون مجلس هم روسایشان هستند.
= فضای مجازی آمده انقلاب اسلامی را نجات دهد. بعضی به من انتقاد میکنند که این حرف غلو و اغراق است، اما واقعا اعتقاد من است. اگر سلامت و تداوم جمهوری اسلامی وابسته به نظارت عمومی است، اگر امر به معروف و نهی از منکر، اساس دین و نظام و اساس قیام اباعبدالله است، ابزار تحقق آن در دنیای امروز، فضای مجازی است. افراد در فضای مجازی امر به معروف میکنند. ما برویم مشت کسانی را که دروغپردازی میکنند باز کنیم، اتفاقا آنها سریع هم مشتشان باز میشود و اعتبار هم ندارند. اما اگر بگوییم اصلا این حرفها را در فضای مجازی نزنید، ما یک دفتر و یک کانال ارتباطی میدهیم، هر مطلبی دارید به ما بگویید رسیدگی میکنیم، نادرست است. اولا ممکن است رسیدگیکننده همانی باشد که ما از او شکایت داریم. اگر هر قدرتی بدون نظارت فسادآفرین است حتما مدیران دستگاه قضا بیشتر به این نظارت نیازمندند. اگر شما این نظارت را هم به خودشان دادید از دل آن آقای طبری درمیآید. آیا طبری یکی است؟ آیا طبری استثناست؟ حتما اینطور نیست.
= حرف من این است که صداوسیما هرچقدر میتواند باید باز باشد، من مطلعم دارند این زحمت را میکشند شاید خود ما هم یک جاهایی کمکاری داشتیم، شاید میتوانستم شرایطی فراهم کنم که این آزاداندیشی بیشتر دیده شود. من خودم در این حوزه خیلی تلاش و طراحی میکردم.
= بهتر است ضوابط آزادی بیان را روشن کنیم. باید بگویم امثال من و دیگر دوستان سیاسی هنوز تمرین دموکراسی نکردهایم و مدل سیاسی درستی نداریم که در یک چارچوب درست حرفهایمان را بزنیم. یکی از گمشدههای ما این است که نمیدانیم چطور حرف بزنیم که هم حرفمان را زده باشیم هم آسیب جدی متوجه نظام نکنیم.
= بعضی بدشان نمیآید با رفتار رادیکالی، به نحوی باعث بسته شدن فضا شوند تا به اهدافشان برسند؛ همان کاری که درباره حصر هم معتقدم انجام شده و یک عده دنبال این هستند که حصر همیشه باشد و هر وقت خواسته گشایشی شود، یک عده کاسبیشان به هم خورده است. الان یک دکانهایی از «حصر» نان میخورند ولو شده با ده لایه یک اتفاقاتی را رقم میزنند که مانع از رفع حصر شوند.
= باید بدانیم حاشیه بد نیست، شیرین است؛ ولی نباید جای متن بنشیند و جامعه را به سمت خود ببرد. مسائل مردم چیزهای دیگری است، مردم گرفتارهای دیگری دارند. وظیفه رسانه متعهد و آگاه به اهداف رسانهای خود، این است که از متن منحرف نشود، حاشیه داشته باشد و برنامهها را زیبا بکند اما در حاشیه نیفتد چراکه مسیر را گم میکند.
= برای بحث توسعه شبکهها که در دوره من اتفاق افتاد، موضوع را به شورای انقلاب فرهنگی بردم، یک عده مخالف تکثر شبکه بودند، میگفتند همین سه چهارتا شبکه کافیست، اگر یک شبکه فیلم گذاشتید و فقط فیلم سینمایی نشان دادید، آن وقت مردم عادت میکنند همهاش دارند فیلم میبینند پس کی اخبار ببینند، من گفتم، آقا اصلا یک عده اخبار ما را که میبینند حالشان بد میشود. این فرد تلویزیون ما را خاموش میکند و سراغ دیگران میرود. خوب ما 20 هزار تا فیلم در سازمان آن زمان داشتیم که الان شاید شده باشد 25هزار تا؛ آرشیو صداوسیما دریاست. هر روز شش تا فیلم مگر در سال چقدر میشود؟ حول و حوش دوهزار فیلم و اصلا این شبکهها هزینهای نداشت. من گفتم بگذاریم طرف وقتی خسته از سرکار میآید، شب یک فیلمی ببیند و کمی از مشکلات فاصله بگیرد، نمیخواهد اخبار
گوش کند.
= من کوچکترین دخالتی در سازمان (صداوسیما) ندارم. در این سالها به جز یکی دوبار پایم را در سازمان نگذاشتم. من میتوانستم در این مدت، به عنوان یک کارشناس در حوزهای که کارم هست، شرکت کنم، ولی در طول این شش سال فقط دو تا برنامه در تلویزیون داشتم، آن هم با اصرار زیاد که احساس کردم اگر نروم یک اشکال دیگری متوجه من میشود.
= برای 1400 یک مینیبوس آدم در صف هستند؛ واقعا کی مرده کی زنده، خیلی اتفاقات خواهد افتاد. آنچه به من مربوط میشود، اگر نگوییم سرباز نظام، خودم را یک بازیگر یا بازیکن روی نیمکت نظام میدانم که اگر روزی لازم باشد به داخل زمین بروم و بازی کنم. من خودم را روی نیمکت جمهوری اسلامی میدانم. این نیمکتنشینی برای هر کاری است، من چنین جایگاهی را برای خودم انتخاب کردم و در هر شرایط و موقعیتی اقتضا کرد یک خدمتی را انجام دهم آمادهام. طبیعتا خودم را آماده و مهیای این کار میکنم؛ والا روی نیمکت اگر با کت و شلوار بنشینیم و هیچ تمرینی هم نکرده باشیم که فایده ندارد. کسی که نمیتواند با کت و شلوار وارد زمین بازی شود. قاعدتا نشستن روی نیمکت آمادگی میخواهد.
= آنچه که امروز مایه نگرانی من است میزان مشارکت (در انتخابات آینده) است؛ اگر اوضاع با همین وضعیت جلو برود و مردم احساس گشایش در کارهایشان نکنند و امید مردم کم شود، آن کاهش رایی که در انتخابات مجلس داشتیم در ریاست جمهوری هم خودش را نشان میدهد. البته یک بخشی از کاهش رای برای کرونا بود. اما اگر کرونا هم نبود شقالقمری نمیشد و ما در این دوره از میزان مشارکت راضی نمیبودیم. دلیلش این است که مردم حس میکنند به آنها توجه نمیشود و برایشان کاری نمیشود برایشان امیدی ایجاد نمیشود. بخشی از آن هم به کارنامه آقای روحانی برمیگردد. کارنامه ایشان در خدمت به مردم و اشتغال و ضروریات زندگی مثل مسکن مردم کارنامه شکستخوردهای است. کسی باور نمیکرد در چنین روزی درباره دلار 20 تومانی صحبت کنیم.اوایل دوره دوم آقای روحانی، یکی از دوستان گفت اگر وضع همینطور باشد دلار 20 تومان خواهد شد ما او را مسخره کردیم. گفتیم یک چیزی بگو آدم باور کند. او مرتب استدلال کرد و ما مرتب با او شوخی کردیم. وضع مسکن را میبینید؟ شده یکی از
آرزوهای مردم.
= درباره انتخابات مجلس یازدهم، میگویند اصلاحطلبان نبودند که مشارکت کم شد؛ در تهران که بودند، در تهران دو تا لیست بود، همه هم فهمیدند، آقای مجید انصاری هم یک فرد مشهور و برجسته است و اعضای لیست هم عمدتا مشهور بودند. مردم کم شرکت کردند، من نگرانیام برای 1400 میزان مشارکت است. ممکن است برخی از مشارکت کم سود ببرند. ما با آنها کاری نداریم، از هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا هستند کسانی که اعتقادی به مشارکت بالا ندارند؛ برخی اصلاحطلبان میگویند بگذار آبروی نظام برود. برخی اصولگرایان هم میگویند بگذارد مردم نیایند تا کاندیدای ما پیروز شود. من کسی را متهم نمیکنم ولی این نگاه هست، هرچند اکثریت ندارد. من با اینها نسبتی ندارم، برای من و امثال من، انقلاب
مهم است.
= آقای احمدینژاد با من ارتباطش خوب است؛ اما حتما کسی است که اگر بیاید در انتخابات، انتخابات متفاوت میشود. آقای احمدینژاد در همه نظرسنجیها در جایگاه بالایی قرار داد و از نظر محبوبیت جزو دو سه نفر اول کشور است این هم عمدتا به خاطر عملکرد آقای روحانی است. مردم از احمدینژاد خاطرات خوبی دارند و عملکرد آقای روحانی هم این را تشدید کرده است. انتخابات 1400 با احمدینژاد انتخابات متفاوتی خواهد بود. منتها بستگی دارد برنامه خودش چه باشد و روال قانونی چه چیزی را رقم بزند.
= هر کسی پایگاه رایی برای خودش دارد که اگر کسی بخواهد در انتخابات برود، سعی میکند این پایگاه رای را خراب نکند اما به شما بگویم که اتفاقا خیلی از حرفهای من با پایگاه رایم تفاوت دارد اما من برای بیان آنها احساس وظیفه میکنم. گذشت آن زمانی که کسی شعار بدهد و رای بیاورد؛ کارنامه افراد معلوم است.
= باید بگویم مواضع سازمانی من، مواضع سازمانی بوده است. الان بخشی از گرفتاری ما این است که طرف جوری حرف میزند انگار هیچ مسئولیتی ندارد، بعضی وقتها به طنز میگوییم روحانی به رئیس جمهور تذکر داد. آقا تو خودت رئیسجمهوری برو اجرا کن،
هفت سال از دولت تو گذشته است.
= درباره همان اعترافات، گفته شد که هم اعترافات خیلی دیرهنگام بود و از این جهت، خیلیها تاکید دارند که بیایید به جای اعترافات نسبت به گذشته خیلی دور که کاری نمیشود برایش کرد، درباره حوادث اخیر و حوادث
ده یازده سال گذشته که اتفاقا هنوز هم در زندگی مردم اثر دارد، اعتراف کنید.
= هم باید اشتباهات را بپذیریم و هم بدانیم که باید روشها و رویهها را اصلاح کرد. ما در اصول مشکلی نداریم اما هنوز خیلیها میخواهند با نسخه 40 سال پیش جواب سوالات امروز جوانان را بدهند. درنمارجمعه قم گفتم با پاسخهای قدیمی نمیشود به سوالات جدید جوانان پاسخ داد.