منظور از تیم «بیرون از میدان» لزوماً مدیران باشگاه نیستند که به رسم و سیاق سران استقلال در اکثر اوقات به جای اینکه به باشگاه جان و مجالهای تازه بخشند، با سوءمدیریتشان اسباب نارضایتی میشوند و منظور گروهی است که کارهای لجستیکی و پشتیبانی را از کنار زمین و با زندگی هر روزه در کنار بازیکنان به انجام میرسانند. از آن دستاند افشین پیروانی مدیر و سرپرست تیم، کریم باقری یکی از اعضای شاخص کادر فنی، حمید مطهری مربی و تمریندهنده و البته یحیی گلمحمدی سرمربی سرخهای تهرانی.
پرسپولیس مدیون آنهاست
در میان این چهار نفر افشین، یحیی و باقری به لحاظ طول مدت حضورشان در جمع قرمزها به جمع بزرگان و پیشکسوتان باشگاه پیوستهاند و پرسپولیس به آنها مدیون است. پیروانی حدود 20 سال در جامه بازیگری، مربیگری و سرانجام سرپرستی به قرمزها خدمت کرده است، باقری قریب شانزده، هفده سال قرمزپوش بوده و یحیی در سه مقطع که اولی بازیگری بود و دومی و سومی مربیگری، شش هفت سال به پرسپولیس خدمت کرده است. سابقه و به تبع آن طول مدت خدمت حمید مطهری به قرمزها بسیار کمتر از نفرات فوق است و او فقط یکی، دو فصل در هیئت یک هافبک وسط فنی و بازیساز و مدیر در خدمت قرمزها بود و با اینکه چنین سابقه اندکی و حضور امسالش در جمع سرخها او را اصلاً در اندازههای تصاحب عنوان یک سرخ اصیل و قدیمی قرار نمیدهد اما در جمعهایی از این قبیل حتی یکی، دو فصل بازی و آشنا شدن با سنن پرسپولیس میتواند مقدمهای برای خدمتی طولانیتر به این باشگاه باشد و این بخصوص برای مطهری که مردی طراح و برنامهریز و متخصص در امور تاکتیکی است، بیش از سایر افراد صدق میکند و هر باشگاهی باید از استفاده از این مواهب در کادر فنی خود استقبال و چاره کار را به متخصصان فن بسپرد و این صفتی است که مطهری میتواند حائز برحق آن باشد.
درهای گشوده شده
خدمتی که تیم چهار نفره فوق در این فصل به پرسپولیس ارائه کرده و گاه در سایه توفیقهای تیم «داخل میدان» پنهان و غیرعیان مانده، غیرقابل وصف است و در عصر پس از برانکو که سرخها با مشکلات عدیدهای دست به گریبان بودهاند، حضور و نظرات و اقدامات این آدمها حلال مشکلات شده و درهای بسیاری را به روی سرخها گشوده است. افشین با شخصیت ویژه و حرفهای فراوان و راهگشایش از ورود مؤثر مشکلات مدیریتی باشگاه به پیکر و روح بازیکنان جلوگیری و تنشها را پس زده و از این طریق نوعی پالایش روحی را در پرسپولیس به اجرا گذاشته است. کریم باقری که تیم ملی نیز وی را میخواهد، با قوه مدیریت توأم با قاطعیتاش و نظمخواهیای که به نفرات تیم دیکته و تحمیل میکند، از حاکم شدن هرج و مرج و بازیکنسالاری در تیم جلوگیری میکند و در دوره درخشان و چهار سال و نیم مربیگری برانکو نیز به ارمغان آوردنده همین خصلت برای قرمزها بود و حضور قوی و دخالتهای سریع او در رفتارهای بیرونی بازیکنان سبب میشد بینظمیها هرگز در رفتار تیم و نفراتش به یک اصل و عادت تبدیل نشود. مطهری همانطور که قبلاً گفتیم با طراحی و توصیههای فنیاش کمک کرده گلمحمدی تیم برنامهدارتر و فنیتر و به تبع آن موفقتری را در داخل میدان در خدمت داشته باشد و یحیی هم که از ضعف مدیریت در باشگاه خسته شده و تهدید به جدایی کرده، چنان نقش مهمی در تدوین بازی قرمزها و ثمردهی آن دارد که نیازی به تعریف از آن نیست.
باشگاه خوشبخت
یک حسن مهم و تأثیرگذار آنها این است که سه تن از این جمع از سرخهای قدیمی و از اعضای راستین خانواده پرسپولیس هستند که نه پیرند و نه آنقدر جوان که با ارتکاب اشتباهات و خطاها پرسپولیس را به سوی سقوط سوق بدهند؛ راهکار و نتیجه فکر و اقدامات آنها برعکس ترسیم راههای موفقیت و طراحی حساب شده برای رسیدن به آن است و «عرق» پرسپولیسی بودن بر میزان کارآیی آنان در این باشگاه خاص افزوده است. شاید بسیاری از باشگاههای دیگر آرزو داشته باشند که یک تیم بیرون از میدان موفق با همین سبک و روال داشته باشند و استقلال نیز به رغم داشتن مهرههایی از همین دست در بهکارگیری آنها اهمال و کوتاهی داشته است اما پرسپولیس با مردان مذکور که ۴۵ تا ۴۷ ساله و مظهر فن و قدرت و روحیه و کاملاً آشنا با شرایط پرسپولیس و نیازهای لیگ هستند، به عرش و نقطه رفیعی رسیده است که فقط خوشبختترین باشگاهها موهبت دستیابی به آن را تجربه میکنند.