شطرنج واعظی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
به نظر می‌رسد واعظی این روزها فکرهای تازه‌ای در سر دارد. او به عنوان مغز متفکر و پدرخوانده دولت به صورت غیر مستقیم در تلاش است ظریف را به مسلخ انتخابات 1400 بکشاند و پس از سوزاندن وی، مهر اصلی خود را که در بین مردم ‌دارای محبوبیت هم هست البته نه برای این انتخابات رو کند. وزیر خارجه تاکنون برای کاندیداتوری ابراز تمایل نکرده اما تلاش‌ها برای تهییج او ادامه دارد

به نظر می‌رسد واعظی این روزها فکرهای تازه‌ای در سر دارد. او به عنوان مغز متفکر و پدرخوانده دولت به صورت غیر مستقیم در تلاش است ظریف را به مسلخ انتخابات 1400 بکشاند و پس از سوزاندن وی، مهر اصلی خود را که در بین مردم ‌دارای محبوبیت هم هست البته نه برای این انتخابات رو کند. وزیر خارجه تاکنون برای کاندیداتوری ابراز تمایل نکرده اما تلاش‌ها برای تهییج او ادامه دارد
به گزارش روز نو :: «نگران ۱۴۰۰ نباشید من امضای محضری می‌دهم که کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد. نگران این موضوع نباشید بگذارید کار امروزم را انجام بدهم.» این جملاتی از یک ویدیو است که چندی پیش منتشر شد و محمد جواد ظریف از عدم تمایل خود برای 1400 می‌گوید. ماجرای 1400 در نوع خود عجیب شده است، این اولین انتخاباتی است که هر دو جناح اصلی سیاسی در ایران یعنی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا باید برای کسب
رای تلاش بسیار کنند و از دلخوری‌های مردم به جهت مشکلاتی را که برای معیشت آنها به وجود‌آورده‌اند کم کنند، یعنی سال 1384 وقتی برخی نسبت به اصلاح‌طلبان دلسرد شدند اما تمایل به اصول‌گرایان وجود داشت، و در سال 92 وقتی طعم اصول‌گرایی با ریاست احمدی‌نژاد چشیده شد بار دیگر تمایل به اصلاح‌طلبی با دو دوره رای به روحانی افزایش یافت اما حالا چند وقتی است که گویی جامعه می‌داند از هیچ‌کدام از این دو سو آن طور که باید باشد آبی گرم نمی‌شود! بنابراین همین شرایط گمانه زنی برای 1400 را افزایش می‌دهد. به این علت است که برخی می‌گویند انتخابات 1400 انتخاباتی است که در آن چهره‌هایی که به طور سنتی به این دو جناح وابسته نیستند می‌توانند شانس بیشتری برای انتخابات داشته باشند. در این میان مانور روی گزینه ظریف هم در نوع خود جالب است. او از ابتدای فعالیت در عرصه سیاسی در بخش وزارت خارجه فعال بوده است. در واقع برخلاف برخی سیاستمداران که پله‌های مدیریتی را در هر دو بخش داخلی و خارجی طی کرده‌اند، ظریف از دستیاری در وزارت خارجه شروع کرده تا رسیدن
به بالاترین سمت در این وزارت خانه. دنیای سیاست خارجی با سیاست داخلی بسیار متفاوت است؛ ریزه کاری‌های داخلی،
پاسخگو بودن‌های داخلی و خلاصه مدیریت داخل در کشوری مانند ایران دشوار‌تر از سیاست خارجی است. به ویژه اینکه در مقام‌های داخلی تصمیم‌سازی نیز دیده می‌شود یعنی حتی یک استاندار بنا به ماهیت پست خود گاه تصمیم‌سازی می‌کند اما در وزارت خارجه امری به نام تصمیم‌سازی تعبیه نشده که ظریف به عنوان یک چهره وزارت خارجه‌ای آن را تمرین کرده باشد. در واقع وزارت خارجه همواره مجری بوده و نه تصمیم ساز. سیاست‌های خرد و کلان از رئیس جمهوری گرفته تا نهادهای دیگر به وزارت خارجه ابلاغ می‌شود و ظریف نیز اجرا می‌کند. این درحالی است که در میدان داخلی تصمیم‌سازی بسیار اهمیت دارد. در یک مورد مثلا در اجرای تصمیمی مانند گران شدن بنزین، این تصمیم‌سازی رئیس جمهور است که می‌تواند تبعات مختلفی داشته باشد. به نظر می‌رسد محمد جواد ظریف نیز به خوبی به این مسئله آگاه است که به لحاظ تجربی نمی‌تواند در مقامی مانند ریاست جمهوری قرار گیرد و خود او بارها شایعات در این زمینه را تکذیب کرده است.
> ردپای واعظی
اما چرا ظریف همچنان در میان شایعات و گمانه زنی‌ها قرار می‌گیرد؟ به نظر می‌رسد پای محمود واعظی در میان باشد، از او اگر به عنوان پدرخوانده دولت روحانی نام ببریم اغراق نکردیم وقتی دنباله بسیاری از تصمیمات در دولت را بگیریم به رئیس دفتر رئیس جمهور یعنی واعظی می‌رسیم. از نفوذ واعظی اگر بخواهیم مثال بیاوریم همین بس که او در دولت اول روحانی وزیر ارتباطات بود وقتی برای دولت دوم به رئیس دفتری رسید وزیر به روحانی معرفی و رئیس‌جمهور نیز پذیرفت. یا در مثالی دیگر از نفوذهای واعظی نامه‌ای بود که وزیر صمت سابق چه درست چه غلط اخیرا نوشت و گفت واعظی او را تهدید کرده که باید استعفا دهد وگرنه برکنار می‌شود. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد نمی‌توان از این موضوع گذشت که واعظی برای 1400 یعنی انتخاباتی که در واقع مبنای جناحی آنچنانی نخواهد داشت، برنامه‌ای نداشته باشد. به‌ویژه اینکه در ماه‌های اخیر درباره احتمال کاندیدا شدن نزدیکان او برای انتخابات 1400 بسیار شنیده شده است. در این میان دور از ذهن نیست که واعظی این بار به دنبال این باشد که حضور خود در قدرت را از طریق نزدیکان خود حفظ کند.»
> چرا ظریف؟
اما در این وضعیت نقش ظریف چیست؟ پازلی که واعظی به دنبال چیدن آن است از قرار نیاز به این دارد که به طور کامل ظریف را از گردونه رقابت حذف کند. اساسا در میدان سیاست همیشه اینطور نیست که وقتی کسانی از شما حمایت می‌کنند به دنبال موفقیت شما باشند گاهی به دنبال این هستند که به قول معروف شما روی پوست خربزه بروید! به نظر می‌رسد سوزاندن ظریف یکی از گزینه‌هایی است که برخی به دنبال آن هستند. جالب آنکه برخی اصول‌گرایان نیز از حضور ظریف در انتخابات استقبال کرده‌اند و گفته‌اند شانس بالایی برای اصلاح‌طلبان به ارمغان می‌آورد.
به عنوان نمونه عباس سلیمی‌نمین باور دارد که ظریف مناسب‌ترین گزینه اصلاح‌طلبان است. او اخیرا در گفت‌وگویی گفته است:
«در بین آقایان محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی و محمدجواد ظریف، به نظرم آقای ظریف بیشترین شانس را دارد که از طرف اصلاح‌طلبان در انتخابات1400 حمایت شود چون حوزه کاری‌اش سیاست خارجی بود و عملکرد دولت در حوزه داخلی زیاد تاثیر منفی بر دیدگاه عمومی از او برجای نگذاشت». این نوع تمایل اصول‌گرایان به حضور ظریف درحالی است که واعظی نیز به طور سنتی به اصول‌گرایان وابسته است. اگرچه ظریف تاکنون درباره انتخابات جز تکذیب نکته دیگری را نگفته اما به نظر می‌رسد وزیر خارجه باید مراقب باشد با نزدیکی به انتخابات و با افزایش شورهای همیشگی انتخاباتی برخی وسوسه رئیس جمهوری را به او نقبولانند. البته ظریف بعد از برجام به عنوان یک گزینه برای ریاست جمهوری معرفی می‌شد اما اکنون وضعیت بسیار متفاوت است. ظریف مجری برجام به عنوان مهمترین هدف دولت بود. اینکه ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا رسید و در واقع واشنگتن به قول معروف زیر میز برجام زد درست است اما به هرحال در میان مردم، یعنی همان گروهی که به دولت فعلی رای دادند تا شرایطشان از هر لحاظ از قدرت پاسپورت گرفته تا سفره و معیشتشان بهبود یابد ترامپ را مقصر نمی‌دانند چرا که به هرحال او رئیس جمهور ایالات متحده است و به دنبال حداکثر‌سازی منافع آمریکا! طبیعی است از ترامپ نباید انتظار داشته باشیم اگر فرصتی برای حداکثرسازی منافع ایالات متحده دارد استفاده نکند. در عوض آنچه تا کنون اتفاق افتاده یعنی مانور بسیار بر روی برجام به عنوان یک برنامه نجات بخش و سپس شکست این تئوری در چشم مردم شکست دولت روحانی و به عبارت بهتر مجری آن یعنی ظریف شناخته می‌شود. بنابراین ظریف این روزها از آن شرایط محبوبیت پنج سال پیش نسبتا دور شده است. خواه خودش مقصر بوده یا خواه دلایل خارجی به او تحمیل شده اما واقعیتی است که ظریف دیگر آن ظریف پنج سال پیش نیست چرا که اکثر برنامه‌هایی که او دنبال کرده به نتیجه‌ای نرسیده است و برجام به عنوان مهمترین مورد آن هر روز به نوعی و از زاویه‌ای تهدید می‌شود و به قولی نه روحی از آن باقی مانده و نه جسمی! سیاست برجام اروپایی یعنی تلاش برای جداسازی ایالات متحده از برجام نیز که با خروج ترامپ آغاز شد تاکنون موفقیتی نداشته است و برنامه‌هایی مانند اینستنکس بی‌نتیجه بوده است و حتی در عوض شاهد هستیم که شورای حکام پیش‌نویس کشورهای اروپایی علیه ایران را تصویب می‌کند. بنابراین در شرایط فعلی موضوع فقط این نیست که ظریف تجربه حوزه داخلی و تصمیم‌سازی را ندارد بلکه به لحاظ محبوبیت نیز او در وضعیتی نیست که بتواند مشارکت را افزایش دهد و به عبارتی بتواند کسانی که دلسرد شده‌اند را پای صندوق رای بیاورد. بنابراین در چنین شرایطی مصاحبه‌هایی نظیر آنچه که چندی پیش در اینستاگرام وزیر خارجه با یک چهره نزدیک به اصول‌گرایان داشت و در آن مصاحبه تلاش شد محبوبیت ظریف مانند پنج سال پیش نشان داده شود نیز به نظر می‌رسد پروژه‌ای باشد برای ایجاد این حس در وزیر خارجه که او می‌تواند کاندیدای انتخابات 1400 باشد.
محمدجواد ظریف از بد روزگار یا هرچه که بود در میان جامعه ناشناخته آمد، محبوب شد، محبوبیتش تمام شد و به (تدریس) دانشگاه می‌رود! این بهترین گزینه برای دست کم آینده نزدیک وزیر خارجه می‌تواند باشد. موضوعی که به نظر می‌رسد خودش نیز مایل به پیگیری آن است. ظریف مهره‌ای است که شاید بتواند بازهم در بزنگاه‌های سیاست خارجی به کمک آید اما حضور او در انتخابات را باید خودکشی سیاسی وزیر خارجه دانست، در چنین شرایطی جالب آن است که افراد دیگری بیشترین سود را خواهند برد، چراکه همانطور که گفته شد با ناکامی دو جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا چهره‌هایی که رسما به هیچ جریانی متصل نیستند بیشترین شانس را دارند، وقتی ظریف بسوزد، واعظی می‌ماند و پاستور! البته گزینه واعظی نه برای 1400 بلکه برای سال‌های بعد! که البته این گزینه بهترین گزینه هم می‌تواند باشد.
نکته دیگر در این زمینه اما سابقه تمایل واعظی به وزیر خارجه شدن است! خبرگزاری فارس در اسفند 97 زمانی که ظریف از سمت خود استعفا داده بود در مطلبی با تیتر «استعفای ظریف و آرزوی دیرینه واعظی»، نوشت: «دلیل برای صحت این ادعا تلاش‌های زیاد آقای واعظی برای معرفی شدن به عنوان وزیر خارجه در دولت اول آقای روحانی بود که وقتی بنا به دلایلی این امر محقق نشد در روزهای پایانی بستن لیست کابینه پیشنهادی، ایشان به عنوان وزیر پیشنهادی ارتباطات و فناوری اطلاعات انتخاب شدند. در ابتدای شروع بکار دولت فعلی آقای روحانی نیز شنیده‌هایی بود مبنی بر علاقمندی آقای واعظی برای فعالیت در وزارت امور خارجه. پس کنار رفتن جواد ظریف؛ احتمال اینکه آقای واعظی را به آرزوی دیرینه‌اش برساند خیلی زیاد است.» بنابراین از آنجایی که واعظی خود کاریزمایی برای شرکت به عنوان کاندیدای رئیس جمهوری ندارد به نظر می‌رسد با استفاده از ظرفیت‌های افرادی که محبوب مردم هم هستند می‌خواهد به همان آرزوی دیرینه خود برسد و در این راه ظریف یک رقیب بالقوه است همان رقیبی که یکبار او را در رسیدن به هدف وزارت خارجه ناکام گذاشته است! البته نباید از یاد برد که در چنین شرایطی او تنها وزیر خارجه دولت بعدی اگر گزینه او رای بیاورد نخواهد بود بلکه مرد همه کاره نیز خواهد بود همانطور که تقریبا در دولت شیخ دیپلمات یعنی حسن روحانی چنین نقشی را بازی کرد.

برچسب ها: واعظی ، فکرهای تازه
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز