یک نماینده ی ادوار مجلس که نخواست نامش فاش شود به آفتاب یزد گفت:«مجلس یازدهم در تاریخ مجالس جمهوری اسلامیایران بی سابقه و بی نظیر است!» او ادامه داد:«اگر مجلس یازدهم را همچنان اصولگرا میدانید سخت در اشتباه هستید زیرا هم با مجلس با اکثریتِ اصولگرا کار کرده ام و هم با مجلس اکثریتِ اصلاح طلب اما در اولین مواجهه با«پایداری»ها و «احمدی نژادی»ها تازه متوجه شدم، اصولگرایان چه نوادری بوده اند و ما اصلاح طلبها قدر آنها را ندانسته ایم!»
به گزارش روز نو :این نماینده ی سابق و اسبق مجالس مختلف ضمن تشریح شگردِ این بخش از اصولگرایانی که اینک میدان دارِ مجلس یازدهم هستند به آفتاب یزد میگوید:« من پیشتر با اصولگرایان در مجلس هفتم کار کرده بودم، اگرچه اختلاف دیدگاههایی بود اما بازهم مینشستیم و بر سر اساسی ترین و استراتژیک ترین مسائل سیاسی و حزبی بحث میکردیم و به نتیجه نیز میرسیدیم اما در مجلس یازدهم وقتی با یکی از همین طیف فعلی که اکثریت قریب به اتفاق مجلس یازدهم را در اختیار دارند رو در رو شدم تازه فهمیدم اصولگرایی که دیده و شنیده بودم با این اصولگرایانی که اینک علم اصولگرایی بر دوش خود گرفته اند نه تفاوت که تفاوتها دارند!»
این اظهارات بدین جهت مطرح میشود چرا که دیروز خبر رسید استیضاح هیاترئیسه مجلس شورای اسلامیتوسط جمعی از نمایندگان کلید خورده است! اعتمادآنلاین در خبری که دوشنبه دومِ تیرماه روی خروجی خود قرار داد در باره ی علت استیضاح هیات رییسه مجلس شورای اسلامینوشت:« علت استیضاح مداخله سازمان یافته برخی اعضای هیات رییسه در توزیع نمایندگان در کمیسیونها و طراحی انتخابات رییس و اعضای هیات رییسه کمیسیونهای تخصصی مجلس قید شده است.»
در ادامه میخوانیم:« بر اساس انتخابات کمیسیونهای تخصصی مجلس دکتر الهیات ریاست یک کمیسیون را برعهده گرفته است که در آن دو اقتصاددان مطرح نیز کاندیدای ریاست بودند. در اینکمیسیون به دفعات مکرر اعضای کمیسیون تغییر کردند و افرادی که هیچ سابقه ای در حوزه برنامه و بودجه و اقتصاد نداشتند جایگزین افراد با این سوابق شدند.»
آن طور که اعتماد آنلاین مینویسد:«در یک کمیسیون تخصصی دیگر نیز یک پزشک به ریاست یک حوزه فنی و مهندسی رسید.»
در ادامه آمده:«یک نماینده مجلس که امضا کننده این طرح استیضاح هست گفت در هیچ دوره ای به این شکل برای انتخاب هیات رییسه کمیسیونها به صورت رسمیو سازمان یافته مهندسی صورت نگرفته بود.» او گفت:«یک نماینده شاخص تهران در اعتراض به این روند تهدید به استعفا کرده است.» سه شنبه هفته پیش نیز به واسطه دخالت دو عضو هیات رئیسه در انتخابات کمیسیون برنامه مجلس، برای ساعاتی هیات رئیسه مجلس شاهد تنش و درگیری بود و سرانجام با پذیرش اشتباه از سوی اعضای دیگر هیات رئیسه، مشاجره و تنش خاتمه یافت.
>تهدید به استعفا شگرد امتیاز گیری است!
نماینده ی ادوار مجلس در ادامه ی گفت و گو با آفتاب یزد میگوید:
« خبر تلاش برای استیضاح هیئت رئیسه یک شگرد برای امتیازگیری است و طبیعتاً هیچگاه به عمل تبدیل نخواهد شد.» وی خاطرنشان میکند:«اگرچه معتقدم جنس مجلس یازدهم با تمامیمجالس قبلی فرق دارد و جبهه گیریها ساعت به ساعت تند تر و عریان تر خواهد شد، اما اختلافات اساسی و اصلی را از زمستان خواهید دید آن هم وقتی دعوا بر سر ورود به پاستو بالاگرفت و جدی شد!» وی که معتقد است بحث و جدل با پایداریها و احمدی نژادیها نتیجه ای جز باخت و سردرد ندارد میگوید: برخی از «قوه ی مقننه» به عنوان یک «ستاد انتخاباتی» برای رسیدن به پاستور استفاده خواهند کرد. وی افزود:«برخی از کسانی که اینک روی صندلیهای سبز مجلس نشسته اند از هم اکنون خود را وزیر این یا آن وزارتخانه میبینند و اساساً اگر مباحثی چون وحدت و قرار گرفتن در لیستهایی را پذیرفته اند که به آنها اعتقادی ندارند از آن جهت است که در ادامه چشم به پاستور و وزارتخانهها دارند و دل به مجلس و بهارستان
نبسته اند.»
این نماینده ی ادوار مجلس میگوید:«بحث فشار و تهدید برای امتیاز گیری همواره و در تمامیمجالس مسبوق به سابقه است و خیلی زود فروکش خواهد کرد اما جنس تهدیدها و سرعت
مطرح شدن بحث استیضاح اندکی ترسناک و قابل تامل است زیرا این مجلس و این گونه اختلافات اگر خواسته باشد ادامه دار شود قطعا ره به بیراهه خواهد برد.
>مجلس یک دست اصولگرا یا ملغمه ای به نام اصولگرایان؟!
در مدت زمانی که انتخابات مجلس یازدهم به پایان رسیده و نیز مدت زمانی که مجلس یازدهم کار خود را شروع کرده این عبارت را بسیار نوشته، خوانده و نیز شنیده ایم؛« مجلس یک دست اصولگرا» اما باید اندک اندک در به کار بردن این عبارت و نیز در نوشتن آن
تجدید نظر کرد و با احتیاط با آن برخود نمود زیرا آن گونه که از شواهد پیدا است و تعامل و جبهه گیریها نشان میدهد مجلس یازدهم نه تنها یک دست اصولگرا نیست که متشکل از ملغمه ای سه گانه است که زیر چتر اصولگرایی قرار گرفته و شاید به زودی اصولگرایان میانه رو و سنتی از این مجلس و تفکرات حاکم بر آن تبری جویند!
مجلس یازدهم اینک در اختیار نخست«طیف موسوم به قالیباف» دوم« جمعی از جبهه ی پایداری» و سوم بخشی از «یاران و وفادار ماندهها به احمدی نژاد» است که هر کدام از آنها در عمل و تفکرات سیاسی در تعارض نسبی یا کامل با اصولگرایان به شمار میآیند.
قالیباف هرگز نتوانست با اصولگرایان بر سر یک سفره بنشیند و طبیعتاً طیفی که به او نزدیک هستند نیز چنین وضعیتی دارند اگرچه خیلیها گفتند و نوشتند قالیباف از خیر رئیس جمهور شدن گذشته و دیگر در هیچ انتخابات منتهی به پاستور شرکت نخواهد کرد اما تحلیلگران سیاسی همچنان به این موضوع به دیده ی تردید نگریسته و همچنان گزینه ی کاندیداتوری وی را منتفی شده نمیدانند.
دسته ی دیگر جبهه ی پایداری است که عملاً در بزنگاههایی مهم نتوانسته و یا شاید نپذیرفته زیر علم اتحاد قرار گیرد و دسته ی سوم احمدی نژادیهایی هستند که«یکتا» درست کردنشان دال بر این موضوع بود که خواهان کناره گیری از اصولگرایان هستند!
حال و در کنار این ملغمه ی سه گانه که علی الحساب به طور کلی اصولگرا خوانده میشوند شنیده شدن خبر تهدید به استیضاح هیئت رئیسه هم عجیب مینماید و هم طبیعی! عجیب که پس آن همه شعار وحدت و همگرایی و همرایی چه میشود و طبیعی چون هر آن منتظر شنیدن صدای این گونه اختلافات و بیشتر نیز خواهیم بود
در مجموع و در حالی که مجلس هنوز سی روزه نشده! شنیده شدن صدای اهتمام به امر استیضاح هیئت رئیسه میتواند زنگ هشداری باشد که اگرچه خیلی زود به صدا درآمده آما میتواند در حکم «گُلی زود هنگام» باشد که از تیم رقیب دریافت میشود؛ گل زود هنگامیکه میتواند شیرازهها را از هم بپاشد خاصه وقتی بدانیم قالیبافیها با احمدی نژادیها و پایداریها با هردوی اینها سر سازش نداشته و سکوتی نیز اگر اختیار شده تاکتیکی است و تاریخ مصرف چندانی نمیتواند داشته باشد! در تحلیل اصولگرایانی که مجلس یازدهم را از همین ابتدا«ضعیف» و«فاقد کارایی» میدانستند نظیر «محمدمهاجری» و دیگرانی از این دست یک مسئله مشهود بود و آن این که همراهی و همگرایی این مجلس تا زمانی ادامه خواهد داشت که همه ی مسائل بر وفق مراد باشد و اگر جز این شد قطعاً نه از وحدت نشانی خواهیم یافت و نه از همراهی و همدلی! نکته ی پایانی این که تشتت یک واقعیت است که با فرمول در این مجلس قابل اثبات است و اما وحدت یک شعار است که با هیچ وصله ای به این مجلس نخواهد چسبید. بین واقعیت قابل اثبات و شعار لایتچسبک! فاصله بسیار است باید منتظر ماند و دید که این اقدامِ به استیضاح نیز مانند دیگر تلاشها در ادوار مجلس طبیعی و تکراری است و صرفاً برای امتیاز گیری است یا «نقطه سر خط» و «مشتِ نشانه ی خروار» است که داستانها در سایه ی آن خوابیده است!؟