رئیس پیشین قوه قضائیه گفته بود کذب بودن اتهامات طبری محرز شده، اما رئیس فعلی با اراده و قاطعیت وارد عمل شده و پرونده را به جریان انداخته است
به گزارش روز نو : درست یک سال پیش و در خردادماه 98 بود که علیرضا زاکانی (نماینده فعلی مجلس) در مناظره با سید مصطفی تاجزاده، از نقش مخرب یکی از مقامات ارشد قوه قضائیه سخن به میان آورد و او را عنصری فاسد معرفی کرد و گفت: «کسی که دو رئیس قوه را گرفتار کرده و دچار مشکل بوده و مایه بدنامی قوه قضائیه و زد و بند شده را باید کنار گذاشت.» به فاصله کوتاهی رسانهها گمانهزنی کردند که نام این فرد «اکبر طبری» بوده که در زمان ریاست صادق آملی لاریجانی معاونت اجرایی حوزه ریاست قوه را بر عهده داشته اما هفت روز پس آنکه سید ابراهیم رئیسی سکاندار قوه قضائیه شد، طبری را برکنار کرد. البته دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیرماه 98 جوابیهای منتشر کرد و نوشت: «برخی از اتهامات مطرح شده درمورد معاون اجرایی حوزه ریاست قبلاً در دادسرا بررسیشده وکذب بودن آن محرز شده بود. رئیس قوه قضاییه پیشین هم خود مستقلاً آنها را بررسی و خلاف بودن آنها برای وی محرز شده بود.» چند روز بعد سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری جزئیاتی از بازداشت اکبر طبری ارائه داد و گفت: «فردی که قبلاً در حوزه ریاست، معاون یکی از بخشها بوده، تحت تعقیب قرارگرفته و برایش پروندهای تشکیلشده است.» سرانجام پس از مدتها، هفته گذشته دو جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات اکبر طبری برگزار و وی به «اعمالنفوذ در پروندههای قضایی، دریافت رشوه، جعل اسناد و پولشویی» متهم شد؛ البته خود طبری در جلسه دوم ضمن رد این اتهامات و ادعای حق شرعی بر اموال خود گفت: «آقایانی که بهعنوان متهم از آنها نامبرده شده، موارد اتهامی اغلبشان ارتباطی به من ندارد.» او همچنین خطاب به قاضی گفت: «من و مشایخ و نجفی مثل سه برادر بودیم و اگر میخواستم کل لواسان را به نام من میکردند. اگر 800 میلیارد تومان هم میخواستم این برادران میدادند. اگر شما از این رفقا ندارید، به من ارتباطی ندارد.» ستاره صبح که هفته گذشته چندین خبر، گزارش و یادداشت در ارتباط با این موضوع منتشر کرده بود، به لحاظ اهمیت موضوع بازهم به سراغ دکتر نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل پایهیک دادگستری رفته تا نظر او را در ارتباط با پرونده طبری و نقش رسانهها در مبارزه با فساد جویا شود. مشروح گفتوگوی صریح و بیپرده این حقوقدان باسابقه با مصطفا صباغ، روزنامهنگار را در پی میخوانید.
شیوه دادرسی پرونده اشکال دارد، زیرا باید به فعل خلاف آقای طبری اشاره شود، نه پولهایی که ردوبدل شده است نیت سید ابراهیم رئیسی این است که در قوه قضاییه با مفاسد برخورد کند و لازم است از این کار او حمایت و قدردانی کرد ترس و نگرانی رسانهها از نقد قوه قضاییه، بزرگترین اشکال و ایرادی است که به دستگاه قضایی وارد بوده و هست فساد چون در تاریکی صورت میگیرد، رسانهها میتوانند نوری بر این تاریکخانه بتابانند و به شفافیت کمک کنند
آقای دکتر احمدی؛ اکبر طبری در دادگاه گفت که اتهاماتش را قبول ندارد و مدعی شد که اموال میلیاردی خود را از طریق رشوه به دست نیاورده است؛ آیا واقعاً اینگونه است؟
به نظر من این شیوه دادرسی اساساً اشکال دارد. اگر من هم وکیل آقای طبری بودم همین کار را میکردم و اعلام میکردم به شما چه ربطی دارد فلانی و بهمانی به من پول دادهاند. این مسئله چه اشکالی دارد؟! اگر برای مثال خود شما امروز برای من پول بفرستید چه اشکالی وجود دارد؟! دفاع آقای طبری و پاسخ ایشان درست بود. میگوید لواسان را به من میدهند و این به شما چه ربطی دارد؟ اما اگر سؤال دیگری میشد و تحقیق در این مسیر بود که گفته میشد در پلاک شماره فلان به چنین اقداماتی دستزدهاید و در این تاریخ چنان مبلغی بهحساب شما واریزشده و بهطور مشخص به پرونده و تخلفات اشاره شود و گفته شود که این مبالغ در قبال این اقدامات به شما پرداختشده است، میتواند درست باشد. شیوه کار رسول قهرمانی، نماینده دادستان در کیفرخواستهای صادره و دفاعی که از کیفرخواست دارد صحیح نیست. چنان کیفرخواستی چنین دفاعی را هم میطلبد. درواقع باید به فعل خلاف آقای طبری اشاره شود نه پولی که گرفته است چون پول گرفتن جرم نیست. پول متعلق به دولت و یا بانکی نیست و پول شخص بود و دلش خواسته و داده است. این نوع تفهیم اتهام نتیجه ندارد چون بر پایه اصول علمی و جرمشناسی نیست. البته مشخص است که میخواهند او را محکوم بکنند.
آقای طبری بیست سال در دوره دو رئیس در بالاترین سطح قوه قضاییه حضورداشته است؛ این پرسش و ابهام وجود دارد که واقعاً در طول این بیست سال کسی از اقدامات او مطلع نشده یا اینکه مطلع شده و چشمپوشی کرده است؟
این بحثی جداگانه است. من نمیدانم پایه تحصیلی ایشان چیست و او با چه پایه تحصیلی به چنین رشدی در دستگاه قضا رسیده است. آقای رئیسی در زمان انتصاب خود اعلام کرد که این فرد نباید در سیستم باشد. در این پرونده نگاه به آیتالله لاریجانی برمیگردد که 16 روز قبل از دستگیری او گفت «اتهامات در دادسرا بررسیشده و کذب بودن آن محرز شده است». باید این پرونده بررسی شود و ببینیم چه عنوان اتهامی طرحشده و شاکی چه کسی بود و قاضی چه کسی بوده و چرا اتهام رد شده است؟ آن رسیدگی اعتبار داشته و یا نداشته است؟ وقتی قرار منع تعقیبی صادرشده است آن حکم امر مختومه را دارد و نمیتوانند از نو موارد اتهامی را باز کنند. دادسرا به آن مواد رسیدگی کرده است و باعث مختومه شدن پرونده شده است. در این فقره کسانی که گزارش خلاف دادهاند، باید تحت تعقیب قرار بگیرند ولی اگر پروندهای نبود و این حرفی از طرف رئیس سابق قوه قضاییه است باید از ایشان سؤال شود که بهعنوان قاضیالقضات کشور و منصوب مقام معظم رهبری و رئیس قوه قضاییه چرا بابیان مطلبی در سایت رسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام که امروز خلاف آن ثابتشده، باعث تشویش اذهان عمومی مردم شدهاید. آقای شاهرودی نیز در قید حیات نیستند و من نمیدانم ایشان چه نگاه و نظری داشتند.
آقای طبری مدعی است ۲۰ سال خدمت صادقانه به قوه قضائیه داشته و علیرغم تلاش یکساله، کوچکترین بهانه و دستاویزی برای اتهام زنی مرتبط با شغل و سمت وی ارائه نشده است؛ آیا این ادعا میتواند صحت داشته باشد؟
آقای طبری معاون اجرایی بود و پست قضایی نداشت. یکی از حوزههای کاری آقای طبری ساختوسازهایی بود که انجام میشد. او میگوید من خدماتی برای قوه قضاییه انجام دادهام باید در این خصوص بررسی کرد و دید آیا حیفومیلهایی صورت گرفته است یا نه؟! پرونده اصلی درجایی است که ایشان 20 سال معاون اجرایی بوده و تمام ساختوسازهای این قوه در تمام استانهای کشور زیر نظر او بوده است.
نظر شما در ارتباط با رسیدگی به این پرونده که به فساد در دستگاه قضایی میپردازد و پرداختن به این موضوع در دوران ریاست آقای رئیسی شکل جدی به خود گرفته است، چیست؟
در خصوص آقای رئیسی باید بگویم که من از روز اول از آمدن ایشان استقبال کردم و ازاینرو به من حمله شد و رسانههای داخلی و رادیوهای خارجی به من تاختند و من از آبروی خودم مایه گذاشتم. چون من بر این باورم که آقای رئیسی دامن پاکی دارد و آلودگی مالی ندارد؛ لذا نیت ایشان این است که در قوه قضاییه با مفاسد برخورد کند و باید از ایشان حمایت کرد و از کار سترگ او قدردانی کرد. نکته برجسته در این مطلب همین بخش است؛ ما رئیس قوه قضاییهای داشتیم که امروز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در سایت رسمی مجمع عبارتی آورده و چنین بیانی نسبت به شخصی داشته است. این جسارت و عزم و اراده آقای رئیسی بود که علیرغم چنین بیانی از ناحیه رئیس قبلی خود، 16 روز بعد با قاطعیت وارد عمل شده و این پرونده را به راه انداخته است. تقابل دو نگاه به این شخص مهمتر از هر چیزی است. تقابل نگاه آقای رئیسی که مانع از ورود آقای طبری به قوه قضاییه شد و با تعقیب او موافقت داشت و نگاه آیتالله لاریجانی که ایشان را مبرا دانستهاند و اعلام کردند هر چه در مورد او میگویند کذب محض است. این ماجرا محاکمه یک فرد نیست، بلکه تقابل دو نگاه است. من بهعنوان احدی بیطرف بر این دو دیدگاه نظارت دارم تا ببینم کدامیک موفق میشوند.
در تقابل این دو نگاه، چه نواقصی در رسیدگی به پرونده وجود داشته است؟
مهمترین نقص در این پرونده شیوه رسیدگی است؛ این شیوه رسیدگی مردم را قانع نمیکند. ادله باید محکم باشد. باید پروندههایی که ایشان در مورد آنها اعمالنفوذ کرده بررسی شود اگر چنین مواردی احراز و اثبات نشود نمیتوانیم رسیدگی منصفانهای داشته باشیم. صرف اینکه رفیقی باغی و یا زمین و خانه و پولی به او داده است، نمیتواند دلیلی کافی برای محکومیت او باشد. باید به پروندههای ایشان اشاره شود. اگر این پرونده بهطور صحیح عمل شود میتواند عملکرد دو رئیس سابق قوه قضاییه را برای مردم روشن کند. و اثبات میشود چه افراد نادرستی تا پشت در اتاق روسای قوه قضاییه ورود کرده و به چهکارهایی دستزدهاند.
به عقیده شما، وظیفه رسانهها در این خصوص چیست و باید چگونه و با چه معیارهایی به موضوع ورود کنند؟
خود من هر زمان با رسانهها صحبت میکنم یا مطلبی منتشر کردهام، اگر نقدی نسبت به دستگاه قضا بوده منتشرنشده است چون عنوان میکنند ما میترسیم. اینکه رسانهها از نقد قوه قضاییه خوف داشته باشند بزرگترین اشکال و ایرادی است که به دستگاه قضایی وارد است. اگر رسانهها دست بازی داشتند و میتوانستند سرچشمه فساد را برملا کنند شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم. وقتی به همراه داشتن موبایل توسط وکلای دادگستری در دستگاه قضا ممنوع است و گناه بزرگی محسوب میشود و فردی مثل من که 40 سال در این حوزه هستم اجازه انتشار نقدی در خصوص قوه قضاییه را ندارم، معلوم است که طبریها ظهور میکنند. ظرف ده سال گذشته هرکسی در دادسراها کار سخت و پیچیدهای داشت و میخواست راه بهجایی ببرد گفته میشد به طبری مراجعه کنند. چندین نفر به من گفتند که کارهای سخت آنها توسط طبری حلشده است. افرادی که خارج از گود قضایی بودند ولی کارهایی پیچیده داشتند بهراحتی با طبری آشنا میشدند. در چنین وضعیتی چطور میتوان گفت دو رئیس قوه قضاییه این فرد را نشناخته بودند؟! اگر رسانهها اجازه نقد داشتند قطعاً پیشازاینها این فساد بهصورت مقاله منتشرشده بود و کار به اینجا نمیرسید. امروز یک فیلم از ماجرای شخصی به نام جرج فلوید جهان را دگرگون میکند. عصر، عصر رسانهها و عصر شفافیت در نظارت مردمی است. این شفافیت جز باهمت روزنامهنگاران مشخص نمیشود. امروز یک رسانه و یک تصویر 8 دقیقه و 40 ثانیهای دنیا را تکان داده است و امیدوارم به عدم رأی آوری ترامپ بیانجامد. رسانه میتواند دنیا را دگرگون کند. مسئولین ما باید بپذیرند که اگر میخواهند سالم و موفق باشند باید حمایت رسانهها را داشته باشند. باید رسانهها آزاد گذاشته شوند تا انعکاسدهنده باشند. فساد همواره در تاریکی صورت میگیرد. چه کسی میتواند نوری بر این تاریکخانه بتاباند؟ قطعاً فقط رسانهها. مگر ماجرای آقای طبری چگونه رونمایی شده است؟ مناظرهای بین آقای تاجزاده و آقای زاکانی و دیگران برگزار شد و اسم آقای طبری آنجا آمد. و چند خبرنگار سمج نام طبری را جستجو کردند. تا اینجا نیز رسانهها کار را به اینجا رساندهاند. رسانهها فقط برای پرداختن به پروندههای جنایی نیست که مردم بدانند فلان قاتل چطور چاقو زده است. دست رسانهها باید باز باشد و در پروندههای فساد به سیستم قضایی کمک کنند.