چرا هنوز درگیر حوادث سال 88 هستیم؟
رئیسجمهوری اصلاحات، بیستم اردیبهشت ماه، در یک سخنرانی اینترنتی، با اشاره به شرایط کنونی جامعه نسبت به وقوع «سیکل خشونت متقابل مردم و حکومت» هشدار داد و یادآور شد: «من سه چهارسال پیش از سرخیرخواهی مساله آشتی ملی را مطرح کردم. منی که هیچ نگاهی به قدرت ندارم و نخواهم داشت و یک ذره دلم برای قدرت تنگ نشده... گفتم آشتی ملی که مورد اعتراض هم قرار گرفت». سخنرانی اخیر سیدمحمد خاتمی که درمیانه بحران کرونا به صورت آنلاین برگزار شد با واکنشهای متعددی مواجه شد. از واکنش سرنگونیطلبان و مخالفان تندرو داخلی گرفته تا کسانی که تصور میکنند سیدمحمد خاتمی باید طرحی نو به گزارش روز نو :دراندازد و در رویهها و رویکردهای گذشته خود تجدید نظر کند.
خاتمی در سخنان خود، با اشاره به شرایط بحرانی ناشی از شیوع ویروس کرونا و مشکلات کنونی گفت: «امروز هم میگویم باید از فضای ایجاد شده بعد از کرونا برای ایجاد و گسترش همبستگی ملی در کشور استفاده کرد. باید بخشهای مختلف جامعه در کنار هم قرار بگیرند». اما هدف خاتمی از طرح مجدد این موضوع چیست و چرا خاتمی همچنان آشتی ملی را کلیدواژه اصلی حل مشکلات و نجات کشور میداند؟ جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران در ارتباط با این موضوع به همدلی میگوید:«آقای خاتمی در ادامه همبستگی اجتماعی به وجود آمده به بهانه کرونا، معتقد است که این وضعیت را باید توسعه بدهیم. الان که برای این بیماری همه سعی میکنیم با همدیگر همدردی کنیم، همراه هم باشیم و برای خروج از این وضعیت برای اقشار آسیبپذیر و تلاشی که مردم و جامعه پزشکی و درمانی ما و بخشهای اجرایی ما دارند انجام میدهند و همه دارند به کمک هم میآیند، چقدر خوب است که از این فرصت استفاده کنیم و این اختلافات را کنار بگذاریم.» او ادامه میدهد:«در کل این فاصلهها کنار گذشته شود و زندانیانی که به جهت ابراز عقیده و زندانیان سیاسی و همه کسانی که دل در گرو کشور و نظام دارند، اینها را تجدید نظر کنیم و فاصلهها و خصومتها را کنار بگذاریم و بگذاریم از این ظرفیتها به درستی استفاده بشود. تا کی بحث خودی و غیرخودی را پیش ببریم؟ چرا از پس زدن نیروهای انقلاب دست برنمیداریم؟ اجازه بدهیم که این فرصتها برای همه فراهم شود و این دلزدگی که در این انتخابات خود را نشان داد و بیش از 50 درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند؛ یعنی نسبت به سرنوشت خودشان مردم بیتفاوت شدهاند. ما تلاش کنیم که این بدعت از بین برود.»
امام میافزاید:«یک جریانی بیرون از کشور میگوید که هنوز اصلاحطلبها در چارچوب نظام هستند، در داخل کشور هم وقتی صحبت از اصلاح میکنیم، میگویند اینها برانداز هستند. باید نسبت به این نوع نگاه تجدید نظر شود. اینکه هر کسی را که با ما نیست مقابل نظام و مردم قرار بدهیم، بیانصافی است. اگر قرار باشد که مسیر ادامه پیدا کند، جز خسارت برای کشور و مردم و محروم ماندن نظام از این ظرفیتهایی که آماده خدمت هستند، نیست. باید این فاصلهگذاری را کنار بگذاریم و باهم باشیم و آن چیزی را که مایه اتحاد و بقای کشور است باید روز به روز مستحکم کنیم اگر اینطور نباشد هر روز سرمایه اجتماعیمان بیشتر تحلیل خواهد رفت و آسیبپذیری مان بیشتر خواهد شد و در این وضعیت چشم طمع دشمنان هم بیشتر خواهد شد. کسانی که به دنبال براندازی هستند از این فرصت استفاده خواهند کرد. اگر واقعا به فکر کشور هستیم، باید همه اقشار و نگاههایی را که طرفدار ایران و ایرانی است، دریابیم. چرا که اگر اینطوری نباشد به سرمایههای خودمان آتش زدیم و فاصله بین حکومت و مردم را صرفا افزایش دادهایم. یعنی این اعتبار از دست رفته باید پس از کرونا بازسازی شود وگرنه در وضعیت پساکرونا به دلیل مشکلات معیشتی، اقتصادی و اجتماعی که فراهم میشود، حتما شرایط سختی خواهیم داشت. مگر اینکه مردم احساس کنند خودشان در وضعیت سهیم هستند. اقشار، گروهها و نخبگان ما میتوانند تاثیرگذار باشند و کسی دست رد به سینه آنها نمیزند و با آنها گزینشی برخورد نمیشود.» این فعال سیاسی میگوید:«ما چرا بعد گذشت از این همه سال از اتفاقات 88، باید همچنان درگیر آن باشیم؟ چرا کسانی که مورد اقبال مردم بودند باید 11 سال در حصر باشند؟ به هر حال صدای بخشی از مردم بودند، حالا بیش از یک دهه است که این صدا خفه شده است. این خطرناک است. این مسئله لازم است که جوری حل بشود. آقای خاتمی میگوید که وقت آن است که از این اتفاقات به نفع احیا و بهبود وضعیت جامعه بگذریم. باید این اختلافات کنار زده شوند تا مردم احساس کنند که به وجود آنها بها داده میشود. آقای خاتمی بیش از آن که ما او را شخصیتی سیاسی بدانیم، شخصیتی فرهنگی است. دغدغه کشور و مردم را دارد. چرا ما از این ظرفیت برای حل بحثهای داخلی و بینالمللی استفاده نمیکنیم؟ چرا از ایشان در راستای همبستگی بیشتر مردم و جامعه استفاده نمیکنیم؟» او در پاسخ به این سوال که به نظر شما طرح مجدد این موضوع چقدر میتواند راهگشا باشد، توضیح میدهد:«الان در شرایطی هستیم که فارغ از نیروهای سیاسی، نگاههای خیراندیشانه و افرادی که سعی کردند به اجتماع برگردند، مردم را دریابند و به کمک مردم بیایند و از آلام و خسارتهایی که دارد به مردم تحمیل میشود، کم کنند، یک فرصت است. چرا این فرصت را به کل جامعه تعمیم ندهیم و از این فرصت پیش آمده استفاده نکنیم؟ ما در این روزها تجربه همبستگی خوبی به دست آوردیم، برای مثال در روزهای اخیر رئیس قوه قضاییه اقدامات بسیار خوبی در زمینه آزادی زندانیان انجام دادند که قابل تقدیر است. آقای خاتمی هم میگویند که اینها خسارتی برای کشور نداشتهاند و این موارد قابل ترمیم است.ما باید این نگاه خوب را توسعه بدهیم، اما مادامی که این نگاههای فاصلهانداز در جامعه وجود داشته باشد، فاصله عمیقتر خواهد شد. از آنجایی که این فرصت در این روزهای کرونایی ایجاد شده است و باید از این همبستگی موجود برای دیگر شرایط الگو بگیریم که انشاءالله شاهد یک همبستگی ملی باشیم که بتواند آینده کشور را تضمین کند.»
امام در پاسخ به این سوال که چرا جریان رقیب از این طرح استقبال نمیکند و برخی هر بار موضعگیری منفی نسبت به این طرح دارند؟ با این که میدانند که مسئله به نفع نظام و کشور است، میگوید:«ببینید، همه جریان اصولگرا چنین مواجههای ندارند. اینها یک جریان تندرو هستند که سعی میکنند حتی جریان اصولگرایی را مصادره کنند. یعنی اصولگرایان اصیل و معتدل با آنها همراه نیستند.»
مدیرعامل بنیاد باران در ارتباط با ضرورت طرح این موضوع در این شرایط میگوید: «آقای خاتمی به خاطر شرایط موجود نگران هستند. فاصلهها دارد هر روز بیشتر میشود. این نگرانی باعث مطرح کردن طرح آشتی ملی شده است. او میگوید که ما باید در این شرایط در یک سری موضوع تجدید نظر کنیم که این موارد باعث افزایش همبستگی در حیات اجتماعی جامعه است. با توجه به شرایطی که کرونا برای کشور پیش آورده است و آسیبپذیری که دنبال داشته است، اگر اعتمادسازی صورت نگیرد، در آینده دچار مسئله خواهیم شد و ممکن است فردا معضل بزرگتری مانند تقابل بین مردم و نظام شکل بگیرد. از این جهت خواستار توجه به این موضوع هستند. لازم است زودتر به این فکر بکنیم، مدیریت کنیم و آنها را پشت سر بگذاریم.»
او در پاسخ به اینکه این طرح چقدر امکان عملی شدن دارد، میگوید:«امکان عملی شدن آن به اراده حاکمیت نسبت به این موضوع بستگی دارد. این نیست که این کار نشدنی باشد. این یک نیاز است و هر چقدر زودتر این موضوع را بپذیریم، تا به ما تحمیل شود، حتما منافع آن از مضراتش کمتر است.» این فعال سیاسی تأکید میکند:«این عده نگران قدرت و مناصبشان هستند، به جهت فاصلههایی که ایجاد شده، احساس میکنند که اگر تجدیدنظر کنند این مناصب از دست آنها خواهد رفت. به همین خاطر میبینیم که جامعه را یکسویه میکنند، یا قدرت را به سمت تک صدایی بردهاند، چون فکر میکنند اگر این کار را بکنند هزینه خواهند داد، در صورتی که این هزینه، هزینه ماندگاری است، اما قدرت هرگز. آنچه مشخص است اینکه اکثریت مردم دست رد به سینه این جریان زده است و اگر خواهان بازگشت همه مردم هستند باید در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند. در غیر این صورت در کوتاهترین زمان ممکن این فرصتها هم از دستشان خواهد رفت. اگر همراهی مردم را نداشته باشیم، حکومت و قدرت را نمیتوانیم حفظ کنیم.»