جعفر بلوری در بخشی از یادداشت امروز روزنامه کیهان با عنوان « اعدام «سلاطین فساد» ضروری، اما ناکافی » نوشت: «چرا برخی کشورها در حوزه فساد، همواره در آن قعرند و هرچه تلاش میکنند، به نتیجه مطلوب نمیرسند؟» سؤال مهم دیگری است که شاید، کمتر به آن پرداخته شده باشد. عراق، افغانستان، سوریه، سومالی، سودان جنوبی و... کشورهایی هستند که همیشه در گزارش سالانه سازمان شفافیت بینالملل از آنها بهعنوان فاسدترین نام برده میشود.
به گزارش روز نو :جعفر بلوری در بخشی از یادداشت امروز روزنامه کیهان با عنوان « اعدام «سلاطین فساد» ضروری، اما ناکافی » نوشت: «چرا برخی کشورها در حوزه فساد، همواره در آن قعرند و هرچه تلاش میکنند، به نتیجه مطلوب نمیرسند؟» سؤال مهم دیگری است که شاید، کمتر به آن پرداخته شده باشد. عراق، افغانستان، سوریه، سومالی، سودان جنوبی و... کشورهایی هستند که همیشه در گزارش سالانه سازمان شفافیت بینالملل از آنها بهعنوان فاسدترین نام برده میشود.
یک نکته مشترک در تمام این کشورها این است که، همگی، به شکلی تحت سیطره همین کشورهای غربی قرار داشتهاند یا در گذشته، زیرساختهای آنها، چنان ضربهای خورده که، به این زودیها نمیتوانند سر پا بایستند. کافی است تاریخ ۲۰ ساله این کشورها را با دقت ورق بزنیم. همانطور که در بالا اشاره کردیم، از سیستم و «ساختار معیوب» نباید انتظار «نتیجه مطلوب» را داشت. اولویتها در این کشورها بهدلیل همان خسارتهای سنگینی که به آنها وارد شده، آنقدر با اولویتهای امثال دانمارک و فنلاند متفاوت است که، بعضا اصلا قابل مقایسه نیستند.
در سودان و یمن امروز، آب و غذا و دارو شاید، جزو نخستین اولویتها باشد. آیا در آن چند کشور اروپایی هم، اولویت آب و غذاست؟ نتیجه اینکه، وقتی زیرساختهای یک کشور با جنگ و تحریم و تجاوز زیرورو میشود، شرایط برای وقوع فساد هم، مثل خیلی معضلات دیگر مهیا میشود. شکر خدا، ایران عزیز ما در این مورد، به دهها دلیل، اصلا قابل مقایسه با این کشورها نیست. هرچند فشارهای سنگین اقتصادی دشمن به اندازه خود، در ایجاد شرایطی که از دلش فساد هم بیرون بیاید، بیتأثیر نیست.
نه آن کسی که به دلیل خرید هزاران سکه و میلیونها دلار به دار مجازات آویزان شد، سلطان سکه بود و نه این متخلفانی که با خرید هزاران خودرو به اعدام محکوم شدهاند، سلطان خودرواند. «سلطان» کسانی هستند که با بیتدبیری، به این دو هزاران سکه و ارز و خودروی بیحساب و کتاب فروختهاند در حالی که، یک شهروند عادی از خرید ثبتنامی یک خودروی پراید عاجز است. به بیان دیگر، برخورد با «عامل» وقوع فساد در کنار «فاسد» است که، به کاستن معضل کمک میکند. به قول رهبر انقلاب «در همین قضایای ارز و سکه گفته شد مبلغ ۱۸ میلیارد دلار از ارز موجود کشور آن هم در حالی که برای تهیه ارز مشکل داریم، بر اثر بیتدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوءاستفاده کردند. این موارد مشکلات مدیریتی است و ارتباطی با تحریمها ندارد. وقتی ارز یا سکه بهصورت غلط عرضه و تقسیم میشود، مشکلات فعلی بهوجود میآید، زیرا این قضیه دو طرف دارد، یک طرف آن فردی است که دریافت میکند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه میکند.
همه بیشتر بهدنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بیتدبیری عرضه کرده است...».
وقتی کسی با زد و بند، نزدیک به ۷۰۰۰ دستگاه انواع خودرو و هزاران سکه و صد کیلو طلا میخرد و احتکار میکند، یعنی انسان گاهی آنقدر حریص میشود که با میلیاردها دلار هم سیر نمیشود. این نکته را گفتیم تا به پاسخ یکی دیگر از سؤالهای ابتدایی این یادداشت بپردازیم. اینکه برخی میگویند، «فسادهای مالی و دزدیها و رشوهها از سر فقر و ناچاری است»، تا نتیجه بگیرند، «بسیاری از این مفسدان، مجبور به دریافت رشوهاند»، صحیح نیست و اگر در فلان کشور اروپایی، فساد کمتر رخ میدهد، بهدلیل شکمسیری آنها نیست. کسی که هزاران خودرو را احتکار کرده، به سراغ دلار و ارز میرود، فسادش از سر گرسنگی و نداری است.
یا از سر حرص و طمع؟! ضمن اینکه، خیلی از این کشورهای به اصطلاح شکمسیر خود مستقیم یا غیرمستقیم، عامل فساد و گرسنگی بسیاری از این کشورهای فقیر و در قعر ماندن آنها در جدول فسادند!