اواخر هفته گذشته بود که رئیس دولت اصلاحات در نطقی در بنیاد باران با اشاره به بحران کرونا در کشور یکی از آثار مثبت آن را ایجاد بستری مناسب برای همگرایی، همبستگی و آشتی ملی خواند. از این رو برخی اعتقاد دارند شاید این فضا بتواند شرایط را بهنحوی پیش ببرد که همه در رابطه متقابل با برطرف کردن نیازها و خواستهها بتوانند این همبستگی ملی را تقویت کنند. در این راستا برای بررسی شرایط جامعه در وضعیت کرونا، نحوه بازیابی اعتماد عمومی و ماجرای برکناری وزیر صمت، با سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون رئیسجمهور در دولت سازندگی به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :بسياري معتقدند که يکي از آثار مثبت کرونا ايجاد بستري براي همبستگي و آشتي ملي است که رئيس دولت اصلاحات نيز بدان اذعان داشته است؛ اساسا شرايط جامعه را براي اين مساله مهيا ميبينيد؟
به طور طبيعي آدمهاي عادي همبستگيهاي عاطفي و ملي دارند و مشکل از سياستمداران است که براي جامعه ايجاد ناامني فکري ميکنند، البته افرادي که کاري به کار سياست و سياستمداران ندارند به نبال زندگي خود هستند و به اين مسائل نيز کاري ندارند، اما کساني که مسائل سياسي و اجرايي کشور را پيگيري ميکنند طبيعتا نميتوانند چيزي مثل کرونا را محوري براي ايجاد همبستگي قلمداد کنند. يعني تشتتهاي سياسي بهطور طبيعي ادامه پيدا ميکند چون آدمهايش از جنس ديگري هستند و افرادي هستند که دوست ندارند جامعه روي آرامش ببيند. در نتيبجه رو به زندگي خارج از عرف ميآورند. از اين جهت است که نميتوان در جامعه همبستگي ايجاد کرد. البته بحث تبليغات عليه حاکميت با رسانههاي موجود مثل تلويزيون، ماهوارهها و اينترنت خيلي رونق دارد و هر کسي در داخل يا خارج کشور دستش برسد براي بدبيني مردم نسبت به حاکميت اقدام ميکند. مردم نيز از وضع زندگي خود راضي نيستند و نگرش خوبي به اين وضعيت ندارند. البته اين عدم بهبود وضعيت زندگي مردم هم به تحريمهاي بينالمللي و سياستهاي درازمدت در داخل کشور بازميگردد. منتها بايد به مردم گفت که بخش بزرگي از مشکلاتي که داريم ناشي از مسائل بينالمللي و خارجي است يا سياستهاي خارجي عليه کشورمان است و همينطور ميخواهند وضعيت زندگي مردم را عالي جلوه دهند. اين موجب ميشود که مردم به هر حال مطلوبيتي در زندگي خود پيدا نکنند. البته تعمدي در کار نيست که مردم دچار نارضايتي باشند. کما اينکه يکي از افراد جبهه پايداري چند وقت پيش گفته بود بايد کاري کنيم که مردم به پاي صندوقهاي راي نيايند و با عدم حضور مردم ما پيروز ميشويم. از اين جهت خيلي بعيد ميدانم که اين فرمايش رئيس دولت اصلاحات بتواند جامه عمل به خود بپوشد.
پس بايد چه ترتيبات و اقداماتي اتخاذ شود تا اعتماد عمومي از بين رفته نسبت به دولت و برخي دستگاهها مجددا بازگردد؟
آقاي رئيسي رئيس قوه قضائيه فرمودند که بدون اصلاح ساختارهاي اقتصادي مبارزه با فساد خيلي نتيجه نميدهد. ما بايد با تمام رانتها صرف نظر از وابستگيهاي سياسي، اجتماعي و... مبارزه کنيم و کار حقي انجام دهيم که مردم احساس کنند. ميبينيم از اين همه اسامي که در جاهاي مختلف مطرح ميشود افرادي ميآيند که ممکن است خيلي محلي از اعراب نداشته باشند. اين برطرف کردن تبعيضها و ايجاد سياستي که به مردم توضيح دهد اين سياست در بهترين شرايط به چه معنا خواهد رسيد، اين رابطه را افزايش ميدهد. از طرفي نوع برخورد با مردم و برخي سختگيريها باعث ميشود که ارتباطات ضعيف شود. من معتقدم بايد در خصوص چگونگي زندگي و ادامه کار سياسي و ميدان دادن به آدمهاي مختلف تجديدنظر شود و مسئولان راجع به مشکلات و مسائل خيلي صريح با مردم صحبت کنند.
برخي معتقدند بر مبناي اظهارات و رويکردهاي منتخبين مجلس يازدهم اين مجلس نيز صرفا عزم خود را به تقابل با دولت خواهد گذاشت و آنطور که بايد به حل مسائل و مشکلات کشور نخواهد پرداخت؛ اساسا اين مساله را چگونه تحليل ميکنيد؟
اگر از لحاظ تاثير بر مسائل اجتماعي بگوييم بهنظر من مجلس يازدهم هيچکاري نميتواند انجام دهد. حتي اگر بخواهند هم قادر به اين کار نيستند. اما از لحاظ مخالفت با دولت تريبون باز است و دوستان نيز آزاد هستند که هر چه ميخواهند مستند و غيرمستند بگويند که خواهند گفت. بنابراين کار اصلي خود را بر مخالفت با دولت خواهند گذاشت اما نه تا جايي که دولت دچار مشکل حاد شود. يعني کار دولت در عين همه تضادها و حملاتي که انجام خواهد شد، ادامه پيدا خواهد کرد.
طي روزهاي گذشته شاهد برکناري ناگهاني وزير صمت از سوي رئيسجمهور بوديم که عدهاي اين برکناري را به علت گرانيهاي اخير و خود وزير آن را به علت فشارهاي سياسي دانسته. تحليل شما از اين ماجرا و نحوه رويکرد دولت چيست؟
شايد نصف بيشتر وزرا نميتوانند کاري کنند و برخي اوقات حتي اگر بهترين وزير را نيز بگذاريم باز هم کاري نميتواند بکند. مثلا در مورد خودرو کار چنداني نميشود کرد. زماني که توقف توليد پرايد اعلام شد، معلوم بود که قيمت بالا ميرود چون مطابق قانون عرضه و تقاضا وقتي کالايي در جامعه کم ميشود، قيمتش افزايش مييابد. بهخصوص که پرايد قيمت و هزينه کمي دارد و به وسيله کار در کشورمان تبديل شده است. البته اين مساله در مورد گران شدن تمامي خودروها صدق ميکند اما اينگونه نيست که افزايش يا کاهش قيمتها در اختيار وزير صمت باشد. من کاري ندارم که وي از ابتدا براي اين کار مناسب بود يا نه و آيا توانست خوب عمل کند يا خير، اما بيشتر بهنظر ميرسد اين برکناري نوعي ژست سياسي باشد که با عامل گراني خودرو برخورد کردهايم، در حالي که وزير عامل گران شدن خودرو نيست و نقش چنداني ندارد.
رويکرد سياسي در برکناري وزير صمت و حواشي آن چه بازتابهايي در جامعه خواهد داشت؟
من معتقدم اين مساله پس از چند روز ساکت خواهد شد و چندان ادامه نخواهد داشت. بالاخره در اين نوع برکناريها ميخواهند مقصر را نشان دهند، اما بهنظر من مشکلاتي که در کشورمان وجود دارد چندان به افراد بر نميگردد. البته انعکاسهاي اين مساله را ميتوان در فضاي مجازي و مطبوعات ديد. اما اين حق رئيسجمهور بوده که وزيري را برکنار کند و بالاخره حتما ابزار و دلايل لازم را داشته که اين کار را انجام داده است.