
مجلس یازدهم باز نشده، طلبکار شد
برخي منتخبان مجلس يازدهم نيامده طلبکار شدهاند! اينان که به خوبي ميدانند با حداقل راي حائزان شرايط شرکت در انتخابات و در غياب کانديداهاي اصلي جريان اصلاحات به کرسيهاي مجلس يازدهم رسيدهاند از هم اکنون يعني زماني که هنوز بر کرسي هاي مجلس تکيه نزدهاند جنگ رواني را آغار کردهاند تا شايد بتوانند خلأ راي حداقلي را پوشش دهند. يکي از اين منتخبان سيدمصطفي ميرسليم است که هر از چندگاهي انتقاداتي را مطرح ميکند که کمترين ارتباطي با شخصيت حقيقي و حقوقي او در اين برهه زماني دارد مانند ديروز که چنين توئيتي را منتشر کرد:« اقدامات غيرکارشناسي و شتابزده آخرين روزهاي مجلس دهم به دقت رصد و پس از افتتاح مجلس يازدهم مجددا بررسي خواهد شد: گسترش بيرويه مناطق آزاد، حذف صفرها و تغيير نام پول ملي، تشکيل مجدد وزارت بازرگاني براي چراغ سبز دادن به واردات!» البته توئيت ديروز تنها تحليل معنادار! ميرسليم نسبت به عملکرد مجلسيان دهم نبود و تنها در اين مورد مجلس يازدهمي را که هنوز تشکيل نشده بهتر و کارآمدتر از مجلس دهم ارزيابي نکرده است چنانکه او 31 فروردين هم درباره مشکلات مجلس دهم گفته بود:«متاسفانه به کارآمدي مجلس در سالهاي اخير لطمه وارد آمده و انحرافاتي بهتدريج رخ داده و در اثر عدم نظارت کافي بر رفتار نمايندگان آن انحرافات تشديد شده است. ابزارهاي قانوني مجلس بسيار قوي و مناسبند، ولي از آنها نبايد براي منافع شخصي يا گروهي استفاده شود. اگر در مجلس روش زدوبند با مجريان دولتي رواج پيدا کند، نميتوان توقع داشت که نظارت بر دولت بهخوبي انجام گيرد و اين مصيبتي است که رخ داده و بايد انشاءالله مجلس يازدهم چارهجويي کند و الا گام دوم انقلاب ابتر ميماند.»
پاسخ پزشکيان به منتقدان مجلس
به گزارش روز نو :در حالي ميرسليم مجلس دهم را يک مجموعه جدا از ساير ارکان کشور ارزيابي ميکند که اگر به بررسي نمايندگان اين مجلس پرداخته شود چنين نتايجي حاصل خواهد شد که مجلس دهم ترکيبي از سلايق و سوابق مختلف نهادها و گروههاي مختلف بويژه در حوزه سياست است که در اين راستا مسعود پزشکيان نايب رئيس مجلس هم گفته است: «واقعيت اين است که مجلس دهم نتيجه همه ادوار مجلس است و حالا برخي ميگويند مجلس دهم خوب عمل نکرد، آنهايي که خوب بودند چرا ما را به اينجا کشاندند؟ آنها که کار خوب کرده اند چه کساني بودند؟ بيشتر انتقاداتي که به مجلس دهم ميشود سياسي، جناحي و غيرمنصفانه است، بايد براي ناکارآمدي و ضعف مجلس مصداق بياورند، بايد براي اقدامات خوب مجالس گذشته نيز مصداق بياورند.» عضو هيات رئيسه مجلس با بيان اينکه حالا نوبت آنها در مجلس يازدهم ميرسد و ميبينيم چه کار ميکنند، اظهار داشت: سالهاست شعار معجزه ميدهيم و ميخواهيم معجزه کنيم، اما موفق نميشويم و يکديگر را مقصر ميدانيم، همه ما مقصريم و به جاي دعوا کردن و متهم کردن يکديگر بايد بنشينيم و مشکلات خودمان را حل کنيم.
حاشيهسازيهاي پيشامجلس يازدهم
انتقادات و اظهارات ميرسليم محدود به مجلسيان دهم نيست و برخي ديگر از اظهاراتش حاشيهساز بوده است مانند روزي که گفته بود:«آقاي خلخالي علاقه داشت بدون در نظر گرفتن جوانب امر و رسيدگيهاي لازم بسياري از افسران شهرباني را اعدام کند. بدون اينکه به اين موضوع توجه لازم را داشته باشد که اين افراد نقش مستقيمي در آزار و اذيت و شکنجه مردم داشتند يا خير! بالاخره بنده از پرونده اين افراد باخبر بودم و به نوعي پرونده عملکرد اين افسران در دست من بود و خبر داشتم که آقاي خلخالي دارد زيادهروي ميکند. به خود ايشان هم ميگفتم که مراقب باشيد دچار خطا نشويد که البته ايشان خيلي زود حکم صادر ميکرد و عجله داشت که اين افراد را زودتر اعدام کند... من خبر داشتم که برخي از همراهان ايشان براي اينکه مجوز ورود به يک خانه را بگيرند برخي از مواد مخدر يا موارد ديگر را به داخل منزل پرتاب ميکردند و بعد به اهالي خانه ميگفتند ما آمدهايم براي تفتيش و ... بالاخره اين قبيل کارها زيادهرويهايي بود که اوايل انقلاب صورت ميگرفت.» پس از اين اظهارات حجتالاسلام عباس محمدحسني، رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش در نامه سرگشادهاي به سيد مصطفي ميرسليم به گفتوگوي اخير او درباره احکام اعدامي که صادق خلخالي صادر ميکرد، واکنش نشان داد و نوشت: «اين حرفهاي بدون سند، رهاوردي جز تطهير رژيم منحوس پهلوي و عوامل خائن آن دارد؟»
اتهام زني به راه نيافتگان مجلس
نکته قابل تامل در رفتار و گفتار ميرسليم آنجاست که بدون در نظر گرفتن شرايط به انتقاد از مجلس دهم ميپردازد اما از اکنون نگراني دارد که نقدي متوجه خودش و ديگر منتخبان مجلس يازدهم شود که در بيان عاميانه ميتوان اينگونه عنوان کرد که «ميرسليم دست پيش را گرفته» جالب است او در ارزيابي خود اينچنين راه نيافتگان به مجلس يازدهم را متهم به تخريب ميکند:«راه صحيح زندگي سياسي براي اقليت، پس از شکست فاحش در انتخابات مجلس يازدهم، در تحليلهاي غلط انداز و تخريب شخصيتهاي اکثريت و ادعاي اختلاف و رقابت بين آنها و تحقير انتخاباتي که خود به دليل ناکارآمدي سرمنشأ نتايج آن بودهاند، نيست.توصيه ميکنم با استفاده از فرصت ماه رمضان، وقت خود را صرف تفکر درباره ريشه ضعف هاي جبهه سياسي خود کنند.»
در نهايت ...
به نظر ميرسد عمر حضور در قدرت سيدمصطفي ميرسليم در سال 76 يعني پايان دولت ششم که در آن وزير ارشاد بود به پايان رسيد و ميرسليم پس از آن تنها توانست در جايگاه عضو ارشد حزب موتلفه به بيان ديدگاههايش بپردازد البته سعي زيادي براي بازگشت به قدرت داشت چنانکه کانديداي انتخابات رياست جمهوري 96 شد اما با 478٬267 رأي معادل يک درصد آراء در جايگاه سوم ايستاد. در انتخابات مجلس يازدهم هم در غياب کانديداهاي جريان اصلاحطلب و عدم حضور بالاي مردم در پاي صندوقهاي راي توانست به پارلمان راه پيدا کند تا بالاخره به هدف خودش برسد اما اظهارات و توئيتهاي او نشانگر آن است که از مسئوليت نمايندگي مردم بيم دارد چرا که اگر چنين نبود سعي ميکرد چهرهاي متواضع و اهل تعامل از خود به نمايش بگذارد نه اينکه از هر راهي براي انتقاد به دولت و مجلس دهم استفاده کند تا نادانسته واهمه خود را فرياد بزند.