
ورود مجلسیهای جدید به فاز افشاگری
سه شنبه نهم اردیبهشت، الیاس نادران چهره شناخته شده اصولگرا در توئیتر:« به لطف پروردگار نشست وحدت، شروع یک مجلس قوی خواهد بود. امروز با حضور آقایان آقا تهرانی، آقا میرسلیم، تقوی، حاجی بابایی، زاکانی، قالیباف، میرتاج الدینی و نیکزاد جلسهای داشتیم و سازو کارهای ارتقای کارآمدی و تحول مجلس مورد بحث قرار گرفت. مجلس یازدهم برای حل مشکلات مردم یکصدا خواهد بود.»،
به گزارش روز نو :جمعه 12 اردیبهشت، بازهم الیاس نادران، در توئیتر:«در این اوضاع اقتصادی ۱۶ اردیبهشت منتخبین زاگرسی مجلس یازدهم را به هتل اسپیناس دعوت کردهاند! کاری به مخدوشکردن مرزبندیهای سیاسی ندارم ولی از موکلین خود خجالت نمیکشید؟ جواب مددجویان کمیتهامداد و نیازمندان را چه میدهید؟». این دو توئیت را باید سمبلی از مجلس یازدهم دانست که هنوز شروع نشده میتوان درباره آن مثنوی هفتاد من نوشت. مجلسی که تحت عناوین انقلابی و جهادی میخواهد خودش را به مخاطب عرضه کند، مجلسی که بزرگان آن تلاش میکنند از وحدت بگویند اما به سه روز نکشیده خودشان از اوضاع متفاوت و اخلافات میگویند. اینکه زاگرسیها به اسپیناس دعوت شده اند آیا البرزیها به جایی دیگر دعوت شده اند یا خیر البته اهمیت آنچنانی ندارد! موضوع البته فرا تر از مهمانیهایی است که تعدادی از آنها علنی میشود و تعدادی هم احتمالا نه! اصل ماجرا این است اصولگرایانی که مجلس یازدهم را یکپارچه در اختیار گرفته اند و بهارستان در چهار سال آینده جولانگاه آنها خواهد بود چطور حتی بدون رقیب هم با یکدیگر نمیسازند. هفته گذشته شهربانو امانی برای ستون سرمقاله «آفتاب یزد» نوشت:« از آنجایی که اصولگرایان توانستند به مدد مشارکت پایین تر از حد معمول انتخابات مجلس در ادوار گذشته اکثریت مطلق را در دوره یازدهم بدست آورند طبیعتا انتخاب رئیس مجلس نیز با توجه به
یکدستی خانه ملت نباید موضوع مهمی اطلاق میشد چرا که اکثریت از یک تفکر هستند با این حال عطش قدرت در این طیف موجب شده تا موضوع ریاست به مباحثه و گاه مجادله در میان این جریان تبدیل شود. با توجه به اینکه هیچ گروه یا حزب دوران اصولگرایی نتوانسته غالب بر منتخبان مجلس شود حالا هرکدام در این میدان یکدست به رقابت درون جریانی روی آورده اند.» یادداشتی که محافظه کاران از آن به شدت عصبانی شدند و کیهان در پاسخ به این سرمقاله «آفتاب یزد» نوشت:« شهربانو امانی مدعی است که رقبای این طیف[جریان انقلابی] در انتخابات نتوانستند حضور جدی داشته باشند؛ اما برخلاف این گزاره، طیف اصلاحطلب عناصر اصلی خود را به صحنه آورده بود اما رای نیاورد. نامزدی که نفر اول چند لیست مدعیان اصلاحات بود، بهاندازه یک دهم آخرین نفر لیست جریان انقلابی رای آورد. ادعای دیگر امانی که برخی در طیف اصولگرایی دنبال مخالفتراشی هستند تا القا کنند اصلاحطلبان به دنبال تضعیف مجلس یازدهم هستند! همان گرانیگاهی است که در آن منطق و استدلال پایمال و خطوط فکاهی شکسته شده است و جالب آنجاست که سبب نیرنگآلودگی وترفند مآبیهای طیف مدعی اصلاحات ـ فرار از
پاسخگویی و پذیرش مسئولیت ـ را با فرافکنی به جریان انقلابی نسبت میدهد و این در شرایطی است که اصلاحطلبان، امروز یکدیگر را به سیاسیکاری، بیسوژگی و دوگانهسازی متهم میکنند و رویه یکدیگر را شارلاتانیسم و بیهودهگویی میخوانند.» حالا اما یک هفته از این ماجرا نگذشته که بار دیگر دم خروس بیرون زد و نشان داد اصولگرایانی که عطش قدرت آنها شهره خاص و عام است چگونه در چالش با یکدیگر قرار دارند. در واقع یکی از مهمترین ویژگیهای جریان محافظه کار نگاه عمودی سلسله مراتبی در ساختار این جریان است که چهرههای قدیمی تر و شناخته شده با تندترین الفاظ حتی برخی در درون جریان را خطاب قرار میدهند اگر گمان کنند مسیری طی شده که مورد قبول آنها نیست. از طرف دیگر دوری این جریان از سازوکارهای دموکراتیک موجب شده تا غالباً چهرههایی در جریان اصولگرا از طرف خودشان به عنوان خوارج یا عناوینی این چنینی خطاب قرار گیرند. نمونه بارز آن را در جریان دولت دوم احمدینژاد دیدیم زمانی که رئیس دولت سابق نخواست مطیع این جریان باشد القابی همچون انحرافی را به او و نزدیکانش نسبت دادند و سرانجام نیز احمدینژاد را چنان از خود راندند که گویی
آنها همان کسانی نبودند که
در انتخابات 84 و 88 فریاد سر میدادند که احمدینژاد نجاتبخش کشور است. در چنین شرایطی در مجلس یازدهم اگرچه همگی اصولگرا هستند اما قطعا این مجلس نیز صحنه زد و خوردهای سیاسی و نسبت دادنهای عجیب و غریبی خواهد شد و جنگ قدرت در این مجلس که نمایندگی خود را با میزان مشارکت خاصی دریافت کرده روزهایی عجیب را شکل خواهد داد که شاید موضوعاتی که در مجلس اصولگرای نهم شاهد بودیم و با عناوینی چون یکشنبه سیاه شهره شدند این بار به هفته و ماههای سیاه نیز کشیده شود!
> فرار به جلو
واکنشها به این ملقمهای که اصولگرایان ساختهاند همیشه فرار به جلو بوده و اصلاحطلبان را مورد شماتت قرار داده اند که چرا به اختلافات دامن میزنید حال آنکه بررسی اظهار نظرهای هرکدام از این چهرهها خود نشان از وضعیت این جریان دارد. با این حال مهدی چمران از اعضای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی یا همان شانا در مورد اختلافات اصولگرایان گفته: «اگر هم اختلافی هست هنوز مجلس تشکیل نشده که این اختلافات بخواهد بروز پیدا کند. این رسانهها یک داستانی ساخته اند که در آینده میخواهد اتفاق بیفتد و چنین و چنان بشود و بر مبنای این داستان، شروع به ارائه تحلیل و سپس نتیجه گیری کردند که اصولگرایان اختلافات حادی دارند.» او ادامه داد:«در واقع هنوز مجلس تشکیل نشده و چیزی هم اتفاق نیفتاده که این رسانهها شروع به تحلیل و فضاسازی رسانهای کردند. بر اساس پیشبینی نمیتوان تحلیل سیاسی انجام داد چرا که ممکن است اصلا آن پیشبینی محقق نشود.» عضو سابق شورای شهر تهران با بیان اینکه ما امیدوار هستیم اختلافات عمیق در مجلس رخ ندهد، گفت:«اختلاف نظر همیشه در درون جریانات سیاسی وجود داشته است. مگر خود اصلاحطلبان اختلافات درون جریانی ندارند؟ شما در حال حاضر مشاهده میکنید که چگونه با دولت محبوب خود سرشاخ شده اند.» البته موضوع وجود اختلاف در جریانهای سیاسی نیست اختلاف نظر در بسیاری از جمعها وجود دارد اما دو موضوع را باید مدنظر قرار داد.
اول این است که اصلاحطلبان همیشه از تنوع آرا و نظرات استقبال کرده اند و این اختلافات را به عنوان فرصتی برای یافتن بهترین راه حل درنظر گرفته اند.
اما اصولگرایان بوده اند که همواره با کوبیدن بر طبل کلید واژه «وحدت» -بخوانید «انحصار»- کوبیده اند اما تنها پدیدهای که از آنها دیده شده تلاش برای به زیر کشیدن حتی خودیها برای دستیابی به موقعیت بهتر است. در همین حال چمران افزوده:«اختلاف نظرهای موجود در جریان اصولگرایی هم مدیریت خواهد شد و اتفاقات خاصی نیفتاده و اختلافاتی که همیشه وجود داشته در این مقطع هم وجود دارد.» او با بیان اینکه دوستان ما باید مدنظر داشته باشند که اختلاف نظرها به حدی نرسد که به مجلس آسیب برساند گفت:«هر گونه اختلاف که فراتر از اختلاف نظرهای معمول باشد میتواند به ضرر تمام شود. ضرر هم نه ضرر جناحی به ضرر کشور تمام میشود. دوستان ما بایستی سعی کنند با بلند نظری و اصل قرار دادن انقلاب مسئله را مدیریت کنند. اصولگرایان ببینند که در داخل و خارج گروههایی منتظر هستند تا از اختلافات آنها بهره ببرند.» در همین حال اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب گفته است: «اصولگرایان از یک خط فکری واحدی برخوردار نیستند از این رو اختلاف میان اصولگرایان به مرور بروز بیشتری پیدا میکند.» او به اختلاف ادامه دار اصولگرایان در مجلس یازدهم اشاره کرد و گفت: «اصولگرایان همانگونه که در نهایی کردن لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم، میزان اختلافشان بسیار بالا بود و در نهایت نیز با شیخوخیت یکی، دو نفر توانستند به یک جمعبندی برسند و لیست نهایی بدهند در مجلس هم دچار اختلاف خواهند شد. آنها حتی پس از لیست دادن هم برای مثال گفتند من این فرد را قبول دارم یا ندارم و بازهم اختلاف داشتند.» اینها در حالی است که احمد شیرزاد، نماینده پیشین مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز فضای مجلس یکدست اصولگرای یازدهم را فضایی افراطی با نطقهای عجیب و غریب پیشبینی کرده است. او گفته:«مهار مجلس آینده بسیار سخت است. تصمیمات بسیار افراطی در این مجلس اتخاذ خواهد شد، برخی بر مَرکب غرور و قدرت سوار خواهند شد و تاخت و تاز خواهند کرد. هر روز اصولگرایان بیرون مجلس مجبور میشوند با فرستادن پیام مقداری مجلس را کنترل و مهار کنند و شاهد اقدامات ناپسندی در این مجلس خواهیم بود که با نطقهای عجیب و غریب، سوژههای خوبی برای اصحاب رسانه فراهم میکنند.» او یادآور شد: «از نظر تئوریک در مجلس یازدهم جبهه اصولگرایی به شدت ضربه خواهد خورد، همانگونه که در دولت اول احمدینژاد هم این اتفاق افتاد و منجر به افزایش دستهبندیها و انشقاقهایی شد.»
> جنگ نیابتی تبلیغاتچی ها
موضوع تنها در میان خود چهرههای اصولگرا نیست بلکه دعوا به فعالین مجازی محافظه کار نیز رسیده است. در طول سالهای اخیر اگرچه محافظهکاران از موافقان صد درصدی فیلتر ماندن توئیتر بودهاند اما حضور خود را در این شبکه اجتماعی به شکل بیسابقهای افزایش دادهاند و از این شبکه آمریکایی در راستای اهداف خود استفاده میکنند. از قضا بخشی از اختلافات و زد و خوردهای سیاسی درون جناحی این جریان در توئیتر شکل میگیرد. از جمله امیرحسین ثابتی از چهرههای تبلیغاتچی و حامی اصولگرایان در توئیتر نوشته است:« به منتخبان مجلس جدید پیشنهاد میکنم برای #شفافیت_آرا منتظر شروع مجلس نباشند، همین حالا شفاف اعلام کنند گزینه مدنظرشان برای ریاست مجلس آینده کیست و چرا؟» او همچنین افزوده: « برخی عزیزان گفتهاند حالا زود است، خیر! اتفاقا دیر است. کاندیداهای ریاست مجلس مشخص شده اند و برخیشان افطاریهای چرب و شیرینی هم میدهند. سه هفته دیگر هم رئیس مجلس مشخص میشود. اولین آزمون شفافیت آرای مجلس جدید همین موضوع است. نمیشود مدعی شفافیت بود ولی دراین باره مبهم و ساکت بود.» اما یک تبلیغاتچی دیگر محافظهکاران در پاسخ به او نوشته:«احتمالا میخوای پروژه تخریب رو زودتر استارت بزنی! اشاره به شخص خاصی هم ندارم. ضمن احترام به برادر عزیزم،اونچه جنابعالی
دنبال آن هستید،یعنی شفافیت آراء،بزودی در مجلس آینده شکل خواهد گرفت انشاءالله. اما لایه دوم توئیت جنابعالی، سبب مشخص شدن نسبی اکثریت آراء در خصوص ریاست مجلس آینده خواهد شد و آنگاه جنابعالی شبیه تحرکات زمان انتخابات را استارت خواهید زد» در پاسخ ثابتی گفته:«اگر هر نمایندهای استدلال کند به فلان دلیل، موافق ریاست فلانی بر مجلس است، چه اشکالی دارد؟ چه تخریبی؟ چرا اینقدر منفی باف شده اید؟ فرق شما با علی مطهری که همین حرف را میزد و آخرش میگفت شفافیت بد است، چیست؟ چه اشکالی دارد مردم بدانند استدلال نمایندگانشان برای رای به هرکسی چیست؟ تردید نکنید اگر شفافیت مطالبه عمومی از مسئولین نباشد، هیچ وقت شکل نمیگیرد. چه قبل شروع مجلس و چه بعد شروع مجلس. چون بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان حیات سیاسی شان در ابهام و شفافنبودن است. درباره لایه دوم و نیت خوانی و... هم توبه کنید. ماه رمضان است و فرصت هنوز برقرار.»
> با خودیها این چنین با دولت....
این مجادلهها درحالی صورت میگیرد که چه در میان خود نمایندگان و چه در میان تبلیغاتچیهای توئیتری این جریان نگرانی هر گروهی وجود دارد که مبادا گروه دیگر قدرت را در اختیار بگیرد. بحث ابتدا بر سر هیئت رئیسه و ریاست مجلس یازدهم است جایی که چهرههایی مانند قالیباف، میرسلیم، آقا تهرانی، حسینی، حاج بابایی، نیکزاد، نادران هرکدام دنبال پیروزی بر دیگری و رسیدن به کرسی ریاست خانه ملت هستند. در همین زمینه کیهان اما با چشم پوشی از واقعیتی که درحال جریان است تلاش میکند توپ را به زمین اصلاحطلبان بیاندازد اما فراموش کرده که اصلاحطلبان در مجلس آتی حضور ندارند. این روزنامه
نوشته:« اینگونه القاسازیها برای تاکتیک تفرقهافکنی در نیروهای اصولگرای مجلس است. در واقع به نوعی اصلاحطلبان تاکتیک قدیمی «تفرقه بینداز و حکومت کن» را سرلوحه کار خود برای مجلس آینده در دستورکار قرار دادهاند. برخی از مقامات و وزرای دو دولت نهم و دهم از حوزههای انتخابیه مختلف وارد مجلس
شدهاند که این به سبب شناخته شده بودن آنهاست. اما اینکه القا شود این افراد احمدینژادی هستند غیر واقعی است.» اما تفرقه اندازی برای حکومت در کجا!؟ درحالی که بیش از 90 درصد مجلس یازدهم در اختیار اصولگرایان است تفرقه اندازی در آن چه مزیتی برای اصلاحطلبانی خواهد داشت که بیرون از گود نشستهاند. البته پیش از این هم علی نیکزاد وزیر دولت احمدینژاد و منتخب مجلس یازدهم با فرار به جلو گفته بود: «جنگ قدرت و اختلاس بین اصولگرایان مجلس یازدهم خوابی است که تعبیر نخواهد شد. انتخابات هیئت رئیسه مجلس رقابتی اخلاقمدارانه در درون خانواده جریان انقلابی است. جنگ قدرت در مجلس شورای اسلامی و اختلاف بین اصول گرایان خوابی است که تعبیر نخواهد شد و با قدرت و قوت در راستای خدمت به مردم عمل خواهیم کرد. برای انتخابات هیئت رئیسه مجلس نیز رای گیری انجام خواهد شد. انتخابات هیئت رئیسه با رقابت اخلاق مدارانه و رعایت ارزشهای درون خانوادگی جریان انقلاب انجام خواهد شد، رایزنیها در این راستا ادامه دارد، گروههای مختلف برنامههای خود را ارائه میدهند و طرحهای مهمی برای حل مشکلات مردم در حال تدوین است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای خدمت به مردم به خانه ملت راه یافتهاند نه برای قدرت طلبی.» آنچه مشخص است مجلس یازدهم درحالی در سخت ترین روزهای کشور به
دلیل وجود چالشهای اقتصادی و اجتماعی بهارستان را به عنوان قوه مقننه در دست خواهد گرفت که احتمالا درگیریهای داخلی این جریان اجازه ندهد خروجی خاصی از خانه ملت برای کمک به بهبود کشور پیدا شود. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که چهرههایی که خودیها را به اشکال مختلف مورد هجمه قرار میدهند با دولت روحانی که میتوان گفت به لحاظ فکری و جریانی در مقابل مجلس یازدهم است چه خواهند کرد!؟