تاکید اصلاح‌طلبان بر حضور در قدرت فقط به نفع عده‌ای فرصت طلب تمام شد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۰
کد خبر: ۴۲۴۷۵۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹
جلال جلالی زاده نماینده مجلس ششم:
با آغاز سال 99 فارغ از اینکه به طور یکجانبه‌ای با اخبار کرونا در میان مردم متمرکز شده، در میان جریان‌های سیاسی همان رقابت و دغدغه‌های سابق وجود دارد حتی اگر اهمیت آن برای افکار عمومی همچون همیشه نباشد. نتایج انتخابات مجلس یازدهم اگرچه چندان غیرقابل انتظار نبود و از پیش نیز می‌توانستیم بسیاری از کاندیداهای راه یافته به خانه ملت را حدس بزنیم اما به هرحال باعث شده تا یک سوال پرتکرار را این روزها در صحنه جریان‌های سیاسی بشنویم. اصلاح‌طلبان به کجا خواهند رفت؟ به طور کلی این جریان سیاسی با یکی از بزرگترین چالش‌های عمر 23 ساله خود برخورد کرده است. اصلاحات پیش‌از این هم کم چالش نداشته اما موفق شده بر آنها

با آغاز سال 99 فارغ از اینکه به طور یکجانبه‌ای با اخبار کرونا در میان مردم متمرکز شده، در میان جریان‌های سیاسی همان رقابت و دغدغه‌های سابق وجود دارد حتی اگر اهمیت آن برای افکار عمومی همچون همیشه نباشد. نتایج انتخابات مجلس یازدهم اگرچه چندان غیرقابل انتظار نبود و از پیش نیز می‌توانستیم بسیاری از کاندیداهای راه یافته به خانه ملت را حدس بزنیم اما به هرحال باعث شده تا یک سوال پرتکرار را این روزها در صحنه جریان‌های سیاسی بشنویم. اصلاح‌طلبان به کجا خواهند رفت؟ به طور کلی این جریان سیاسی با یکی از بزرگترین چالش‌های عمر 23 ساله خود برخورد کرده است. اصلاحات پیش‌از این هم کم چالش نداشته اما موفق شده بر آنها
به گزارش روز نو :غلبه کند با این حال چالش جدید جنس متفاوتی نسبت به موارد گذشته دارد چرا که این بار چالش نه با برخی نهادهای قدرت بلکه با افکار عمومی و محبوبیت مردمی است. از قضا همین رویه نیز باعث شد که اصولگرایان بتوانند پیروزی انتخابات مجلس را به آسانی نصیب خود کنند. آنها بر این موضوع تاکید دارند که انتقام شکست 30 بر صفر در سال 94 را در اسفند 98 جبران کرده اند هرچند نمی‌خواهند این موضوع را هم در نظر بگیرند که دوم اسفند 98 حدود 25 درصد واجدین شرایط در تهران پای صندوق رفتند. به عبارت بهتر اصولگرایان انتخابات را نبردند بلکه اصلاح‌طلبان انتخابات را واگذار کردند! همه آن بخشی از جامعه که همیشه پشت سر اصلاحات بود این بار راه دیگری را رفت، این راه نه به سمت اصولگرایان بلکه به سمت دیگری بوده است. بنابراین اینکه ارزیابی کنیم آیا جریان اصلاحات می‌تواند خودش را در میان افکار عمومی بازیابی کند به این معنی نیست که اصولگرایان هم اکنون در میان افکار عمومی جایگاهی دارند. بلکه این جریان با دولت دوم احمدی‌نژاد کارش در میان مردم و افکار عمومی یکسره شد و به همین دلیل بود که بعد از آن در سه انتخابات 92 ریاست جمهوری، 94 مجلس و 96 ریاست جمهوری و شورای شهر را واگذار کردند و همانطور که گفته شد پیروزی اخیر محافظه کاران نیز به مدد مشارکت خاص مردم بوده است.
> یک استعفا و چند واکنش
حالا در روزهای گذشته استعفای موسوی لاری که نفر دوم شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان شناخته می‌شود بحث و جدل درباره آینده اصلاح‌طلبان و برنامه‌های این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 را افزایش داده است. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد زمانی که اصلاح‌طلبان در سال 1396 با شعار «به عقب بر نمی‌گردیم» و «تا 1400 با روحانی» از ریاست مجدد روحانی حمایت می‌کردند اکنون 1400 را به عنوان بزنگاهی پرچالش برای ادامه حیات جریان سیاسی خود ببینند. محمود صادقی درباره استعفای موسوی لاری گفته:«بنده به عنوان عضو شورای عالی سیاست گذاری تاکید دارم که هنوز جلسه برگزار نشده که بخواهد در آن مباحث و اختلاف نظری بیان شود. دلیل تاخیر در برگزاری جلسه هم شیوع کرونا بود. لذا معتقدم نباید استعفا را نشانه اختلاف نظر در شورای عالی سیاست‌گذاری تعبیر کرد. ما در این فرصت تنها در گروهی در فضای مجازی مباحثی را مطرح کردیم که در آن هم موضوعات اختلافی وجود نداشت.» علاوه بر این یک عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گفت: «استعفای موسوی لاری از شورای عالی ربطی به اختلاف‌های این شورا ندارد، وی پذیرفته است که نقش مشورتی داشته باشد.» جواد امام درباره استعفای موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، اظهار کرد:«موسوی لاری در
دوره اخیر فعالیت شورای عالی، به دلیل وضعیت جسمانی خود اشتیاقی به پذیرش مسئولیت نداشت ولی با اصرار دوستان، مسئولیت به گردنش افتاد. اینکه گفته شود استعفای وی به‌خاطر بالا گرفتن اختلاف‌ها در شورای عالی بوده، درست نیست.» امام در پایان با بیان اینکه جریان رقیب هم همه مشکلات را به گردن اصلاحات انداخته است، گفت:«هزینه‌های دولت روحانی به گردن اصلاحات افتاده است اما ما اگر در سال ۹۲ و ۹۶ از دولت حمایت نمی‌کردیم، معلوم نبود الان در شرایط بهتری بودیم.» این اظهارات تو ام با محافظه کاری بخشی از واکنش‌های درونی در میان اصلاح‌طلبان بوده است. با این حال برخی دیگر از چهره‌های این جریان نیز معتقد به یک تغییر و تحول بزرگ هستند. محمدعلی وکیلی نماینده فعلی لیست امید مجلس با اشاره به استعفای موسوی لاری نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در باره وضعیت این شورا گفت: این شورا تابعی است از سرنوشت کل اصلاح‌طلبان و کلیت اصلاح‌طلبان نیز در محاق هستند و به نظر من به بن‌بست کارکردی و جریان‌سازی
رسیدند؛ لذا این جریان حتما نیاز به بازنگری دارد، کما اینکه پیش از این هم نیاز به بازنگری داشت و باید تکلیف خود را با خیلی از چیزها مشخص کند.» نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه در حال حاضر اصلاح‌طلبی به نقطه بن‌بستی رسیده که محصول ابهامات تلنبار شده است، اضافه کرد:«در واقع چشم انداز مبهمی وجود دارد که با این ابهامات عجیب و غریب امکان فعالیت با این شکل و شمایل نیست. با اذعان بر اینکه جمهوری اسلامی بدون اصلاح‌طلبی امکان زیست ندارد ولی اصلاح‌طلبی با راهبردهای این سالیان به بن بست رسیده و نیازمند رونمایی نسخه‌ای از نئواصلاح‌طلبی هستیم که با پاسخ روشن به ابهامات هم سرمایه جدید، هم یارگیری دقیق و هم کارکرد ملموس و مرزبندی را شفاف کند و مواضع سلبی و اثباتی خود را معلوم کند.» با این حال او با بیان اینکه فرهنگ سیاسی ایران تب‌گونه است، گفت:«تب جامعه ایران در انتخابات سال ۹۸ مد اصولگرایی و جزر اصلاح‌طلبی بود اما طول زمان این مد اصولگرایی طولانی نیست و تجربه فرهنگ جزر و مد نشان می‌دهد مد اصلاح‌طلبی همواره طول عمر بیشتری از اصولگرایی داشته است. در حال حاضر هم اصولگرایان حاکم علی‌الاطلاق بر دو قوه هستند و قوه سوم هم به محاق می‌رود و از کارکرد می‌افتد و من‌بعد سرنوشت کشور به عهده اصولگرایان است و آنها پاسخگو هستند.» عبدالکریم حسین زاده که او هم نماینده فعلی مجلس و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان است می‌گوید:« جریان اصلاح‌طلبی در ایران دچار مشکلات اساسی‌تری است که وضع امروز شورای عالی معلول آنهاست و پرداختن به آنها ضرورت بیشتری دارد از جمله عدم ارتباط ارزشی و هنجاری اصلاح‌طلبان با پایگاه اجتماعی و از دست دادن قدرت نمایندگی طبقه متوسط یا همان ضعف مرامنامه که اشاره کردید. متاسفانه چند پیروزی انتخاباتی با تکیه بر وضعیت رقیب در جامعه از سال ۹۲ به بعد باعث شد اصلاح‌طلبان کمتر متوجه ضعف‌های اساسی خودشان باشند. این جریان اصلاح‌طلبی تا "کن فیکون" نشود و در چهره‌ها، احزاب، ایده و رویه‌های آن تغییرات اساسی ایجاد نشود دیگر توان نقش آفرینی تاثیرگذار در عرصه سیاسی کشور را نخواهد داشت. نقاط منفی و ضعف مجموعه اصلاح‌طلبان به اجزاء آن وارد است از جمله همین مشکل بحران هویت. واقعیت این است که جریان اصلاحات به قول معروف خیلی گل و گشاد است و این امکان را به فرصت‌طلبان می‌دهد که در روزهای فرصت سوار قطار آن شوند و سودش را ببرند اما در روزهای پرداخت هزینه به سادگی از آن پیاده شوند. جامعه هم از این نظر در ارتباط با اصلاح‌طلبان دچار مشکل است و نمی‌داند با کدام ساز آنها باید برقصد. نمادها و ارزش‌ها و به قول معروف خط قرمزهای اصلاح‌طلبی کدامند و...» عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره آینده اصلاح‌طلبان می‌گوید:« نکته بعدی این است که اصلاح‌طلبان باید بپذیرند که ظرفیت اصلاح‌پذیری وجود دارد. اگر این گزاره را قبول ندارند، دیگر موضوعی برای بحث باقی نمی‌ماند. همچنین دو بال اصلاح‌طلبی، حضور در عرصه عمومی جامعه و ساختار قدرت است. تا هنگامی که راه‌ها برای یک حضور موثر در ساختار قدرت بسته نیست، باید آن را ادامه دهند. همچنین تا هنگامی که برای یک حضور موثر در جامعه و مردم فضا بسته نیست، باید این مسیر را نیز ادامه دهند. ایجاد موازنه میان این دو مسیر شرط کافی است؛ هر چند حضور در عرصه عمومی و جامعه شرط لازم اصلاح‌طلبی است ولی حضور در ساخت قدرت اگر موثر نباشد، لازمه اصلاح‌طلبی نیست. مبنای تشخیص کیفیت موثر بودن یا نبودن، نتایج حاصل از گفت‌و‌گوی آزاد و بدون پرده‌پوشی میان خودشان است.» در همین حال علی صوفی فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفته:«بعد اتمام دوران کرونا با توجه به نزدیکی به دوران انتخابات ریاست جمهوری، در جبهه اصلاح‌طلبان برای این انتخابات آماده می‌شویم.»
عبدالله ناصری عضو بنیاد باران هم گفته است: «معتقدم همه احزاب اصلاح‌طلب و هر ائتلاف قدیم و جدید فقط با نگاه «راهبرد—تاکتیک» می‌تواند موفق شود. شکی نیست این رویکرد و این راهبرد-تاکتیک پرهزینه است وحتما بخشی از اعضای شعسا این آمادگی را ندارند. حتما باید طرحی دیگر در انداخت.»
> چالش درونی
در میان همه این پیچدگی و چالش‌ها جریان اصلاحات در درون خود نیز مشکلاتی دارد. حزب کارگزاران در طول سال‌های اخیر بارها موجب عدم یکپارچگی در جریان اصلاح‌طلب شده است و به نظر می‌رسد این رویه ادامه دارد. غلامحسین کرباسچی از حزب کارگزاران به تازگی گفته:«از نظر من هر مجموعه سیاسی اگر حرف‌های بی‌محتوا و سیاسی بزند، کمکی به اصلاح مسائل مملکت نمی‌کند. فرقی هم ندارد؛ چه رسایی از آن طرف و چه آقای تاج‌زاده و دیگران از این طرف. این رویه فقط یک جنگ «حیدری، نعمتی» را تشدید می‌کند. این نیز نه به نفع اصلاح امور کشور است و نه به نفع و مورد توقع مردم. این خستگی سیاسی که در روحیه جامعه احساس می‌شود، ناشی از همین رویکرد است. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همین‌ طور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به خاطر این که نمی‌توانند به هیچ‌کسی نه بگویند و … نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیت‌ها احترام گذاشته و دستشان را می‌بوسیم اما در عرصه سیاست به این شکل نمی‌توان پیش رفت.» کرباسچی و کارگزاران در سال‌های اخیر نشان داده ماندن در قدرت را مهمترین هدف می‌داند و در این راه عدول از آرمان‌های اصلاح‌طلبی چندان اهمیتی ندارد به همین دلیل کرباسچی از حامیان این است که اصلاح‌طلبان از چهره‌هایی نظیر علی لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 حمایت کنند. چنین رویه‌ای که دقیقا از دی 96 به بعد نیز بسیاری در
اصلاحات آن را دنبال کردند از قضا باعث از بین رفتن روز افزون سرمایه اجتماعی این جریان شد. حالا در جدیدترین مورد «مصطفی تاج زاده» معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در توییتی کنایه آمیز از کرباسچی خواسته است تا دیدگاه‌های خود را به نام اصلاحات اعلام نکند. تاج زاده نوشته است: «حق آقای کرباسچی است که در انتخابات ۱۴۰۰ هم شرکت کند و حتی به تبلیغ آقای لاریجانی بپردازد، اما به اسم کارگزاران، و نه به نام اصلاح‌طلبان. باتوجه به رای‌ندادن بخشی از هم‌حزبی‌ها در انتخابات ۹۸، قانع‌کردن اعضا و هواداران به رای‌دادن و حمایت از نامزد نیابتی اولویت دارد.»
> اشتباه فاحش
برای بررسی بیشتر اینکه جریان اصلاحات یک سال مانده به انتخابات چه راهی را باید طی کند و چرا وضعیت فعلی گریبان این جبهه سیاسی را گرفت گفتگو کردیم با یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مجلس ششم. جلال جلالی زاده به «آفتاب یزد» گفت:«برای درنظر گرفتن برنامه جریان اصلاح‌طلبی در آینده باید روشن شود که آیا این جریان و نهضت قائم به شخص است یعنی اگر شخصی در آن نباشد دچار فروپاشی می‌شود یا نه می‌تواند مسیر خود را با بهبود و بازیابی ادامه دهد.» او افزود:«مسئله انتخابات ریاست جمهوری و میزان مشارکت مردم مسئله‌ای است که به تصمیم پیشین اصلاح‌طلبان گره خورده است. اصلاح‌طلبان از زمانی که از حسن روحانی حمایت کردند دچار اشتباه فاحش شدند به دلیل اینکه حضور در قدرت را استمرار ببخشند، اهداف و آرمان‌های خود را کنار گذاشتند و به دلیل مسائل و موارد متعددی که بود تصور می‌کردند در این صورت مسیر آنها به قدرت باز شده و می‌تواند تداوم یابد و می‌توانند حمایت مردم را هم داشته باشند اما این اشتباه که اصلاح‌طلبان حتما باید در قدرت حضور داشته باشند موجب شد بسیاری از ظرفیت‌ها و حمایت بخش مهمی از مردم را از دست بدهند.» این فعال سیاسی ادامه داد: «این استراتژی نه به نفع اصلاح‌طلبان تمام شد و نه برای مردم ثمره‌ای داشت، تنها عده‌ای فرصت‌طلب آمدند مستقر شدند و سود بردند.» او گفت: «در مورد استعفای موسوی لاری قرار نیست که همیشه اصلاح‌طلبان عده‌ای خاص باشند و بیش از 20 سال عده‌ای مدیریت کنند باید در ادامه مسیر
افرادی پرورش بیابند و قدرت توانایی خود را نشان دهند، ما ایرانی‌ها عادت داریم که افرادی که وارد یک جریان شدند باید تا آخر عمر فقط آنها سکاندار جناح باشند ومسئولیت برعهده گیرند، هیچ اشکالی ندارد افراد به صورت تناوبی وظایف و مسئولیت‌ها را در اختیار گیرند و چهره‌های قدیمی نیز در نقش مشاور باشند.» این نماینده سابق مجلس درباره انتخابات 1400 و بازیابی جایگاه اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی در میان افکار عمومی گفت:«اصلاح‌طلبان ضربه شدیدی از ناتوانی دولت روحانی خوردند و امروز مردم عملکرد دولت را از چشم جریان اصلاحات می‌بینند، این درحالی است که اصلاح‌طلبان نقشی در اداره امور نداشتند با این حال ترمیم و بازیابی اعتماد میان مردم و اصلاح‌طلبان بسیار زمان بر است هرچند که فاکتورهای دیگری نیز برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 تاثیرگذار است اینکه چه کاندیدایی از جریان اصلاحات حضور یابد و تایید صلاحیت شود، اینکه وضع معیشت مردم به چه منوال باشد، فضای سیاست داخلی و اجتماعی و گشایش‌ها در این مورد در کنار وضعیت سیاسی خارجی مولفه‌هایی هستند که بر شرایط انتخابات 1400 و موقعیت اصلاح‌طلبان اثرگذار خواهند بود.»
به نظر می‌رسد جریان اصلاح‌طلب در یک سال آینده یکی از سخت ترین دوران حیات خود را بگذراند. در کنار چالش‌های درونی نظیر اختلافات با کارگزاران مهمترین مسئله بدست آوردن دوباره اعتماد عمومی است؛ امری که شاید یکسال زمان اندکی برای وقوع آن باشد. میل به حضور درقدرت که در ائتلاف با اعتدالیون تبلور یافت یک شبه اعتبار 20 ساله اصلاح‌طلبان را در میان افکار عمومی در تردید جدی قرار داد که شاید قربانی شدن انتخابات 1400 بخشی از تبعات آن باشد.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز