امیر هاشمی‌مقدم درباره شایعه برکناری اسکوچیچ و روی کار آمدن استراماچونی اظهار داشت: من نمی‌دانم چه کسی و چرا این شایعات را به وجود می‌آورد. بعید می‌دانم چنین اتفاقی رخ بدهد. برایم قابل هضم نیست در این مرحله سرمربی دیگری به جای اسکوچیچ بیاید. این سرمربی کروات مدتی در ایران بوده و با خیلی از بچه‌ها در اروپا از نزدیک دیدار کرده و با آنها تلفنی صحبت کرده است. او آمادگی خاصی برای چند بازی مهم پیش رو دارد. اصلا نمی‌دانم این صحبت‌ها از کجا بیرون می‌آید.

خودمان را دست کم گرفتیم
وی در ادامه افزود: دی‌مارتزیو اعلام کرده که استراماچونی با فدراسیون فوتبال مذاکره کرده است. در این رابطه فدراسیون فوتبال باید وارد عمل شود که گویا این اتفاق رخ داده و خبر مورد نظر تکذیب شده است. در هر صورت ایجنت‌های مختلفی هستند که دوست دارند سهم و سودی داشته باشند. آنها می‌آیند و اسم از سرمربیانی می‌برند تا بتوانند جایگاهی به آنها بدهند. باید از این اتفاق جلوگیری شود. استراماچونی مربی استقلال بود اما کارش را نیمه‌تمام گذاشت و رفت. ما خیلی خودمان را دست کم گرفتیم. کشور فوتبال‌خیز ایران، نام بزرگی است. درست که امکانات خوبی نداریم و آنطور که باید حرفه‌ای نیستیم اما کشور بزرگی در آسیا هستیم. حتی اگر شخصی چون دی‌مارتزیو چنین مسائلی را مطرح می‌کند باید مقابلش بایستیم.

از لحاظ اخلاقی و فنی حق اسکوچیچ است که بماند
پیشکسوت فوتبال کشورمان و باشگاه استقلال همچنین بیان داشت: ۱۰۰ درصد این مساله دودش به چشم تیم ملی می‌رود و در نتایج آتی تاثیر می‌گذارد. هر چه حاشیه در حول و حوش یک خانواده زیاد شود باعث ضرر و زیان می‌شود. همیشه هر تیمی حاشیه کمتر و تمرکز بیشتری داشته، به موفقیت رسیده است. ضرب‌المثل قدیمی هست که می‌گوید آشپز که ۲ تا شد غذا یا شور می‌شود یا بی‌نمک. تمرکز فدراسیون در چند ماه اخیر روی یک سرمربی بوده است. اسکوچیچ باید خودش را اثبات کند. او با این حال قدم‌هایی برداشته و کارهایی انجام داده است. این مرد از لحاظ اخلاقی، فنی و ... حقش است که بماند و کاری را که شروع کرده است، انجام بدهد. باید این شایعات را بیرون کرد. خواهشم از مطبوعات و خبرگزاری‌ها این است که شایعات را بیرون کنند. ما چند بازی حیاتی داریم و باید حواشی را دور نگه داریم.

استراماچونی دست استقلال را در حنا گذاشت و رفت
وی درباره سرمربی ایتالیایی سابق استقلال تصریح کرد: استراماچونی به استقلال آمد. او خوب شروع نکرد اما صادقانه توانست تیمی یکدست، منظم و قدرتمند را بسازد. تیمی با انگیزه که فوتبال شناوری بازی می‌کرد. در تیم او حرکت زیاد بود و استقلال کاملا مدرن بازی می‌کرد. اما نباید فراموش کنیم که او به تیم کوچکی نیامده بود. در نهایت مسائل مالی یا هر چیز دیگری که دخیل بود باعث شد او استقلال را ترک کند. زمانی هم این اتفاق رخ داد که استقلال در مسیر درستی قرار داشت. ماشینِ استقلال در اتوبانی راه افتاده بود که خیلی خوب جلو می‌رفت اما به نوعی آن ماشین با رفتن استراماچونی پنچر شد و او دست استقلال را در حنا گذاشت. اگر مشکل مالی بود باید تا پنجره زمستانی صبر می‌کرد و بعد تصمیم می‌گرفت. فکر نمی‌کنم با یک یا ۲ ماه، تغییری در وضعیت مالی او به وجود می‌آمد. مساله دردناک‌تر این است که قراردادی که با این سرمربیان بسته می‌شود چگونه است که آنها هر وقت می‌خواهند می‌آیند و می‌روند. بزرگترین ضربه‌ای که فوتبال ایران در این مدت به بدنه‌اش وارد می‌شود همین مساله قراردادهایی است که نمی‌دانیم چگونه باید منعقد کنیم.