مجلس یازدهم هنوز شروع به کار نکرده وارد خط قرمز شده و باید «اسمش را نبر» صدایش کنیم، مجلسی که اصولگرایان همه کاره آن خواهند بود و همین کافی است بدانیم انتقاد از آن ساده نخواهد بود. جریان محافظه کار ثابت کرده چندان مایل نیست انتقادی بشنود و خیلی سریع کوچکترین انتقادات را با بزرگترین اتهامات پاسخ میدهد. در جدیدترین مورد روزنامه کیهان که عادت کرده همه تحولات را فقط از چشم خودش ببیند و ارزیابی کند حالا در مطلبی اعلام کرده که نباید هیچکس نگاه چپ به مجلس یازدهم داشته باشد. کیهان دیروز نوشته«اینکه نامزدهای جریان انقلابی به مجلس راه یافتند و با خرد جمعی و کار جهادی و تخصصی با تکیه بر اسناد بالادستی نظام در تکاپوی مجلسی انقلابی برای حل مشکلات کشور هستند، مدعیان اصلاحات را دستپاچه کرده است.» این روزنامه در بخش دیگری از مطلب خود در نقد مجلس اعتدالی دهم آورده:« چوب حراج زدن به ذخایر طلا و ارز آن هم در شرایط جنگ اقتصادی، کاهش قابل توجه ارزش پول ملی، انفجار قیمتها، عدم هدایت نقدینگی 5 برابر شده به سمت تولید، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، بیکاری، رها کردن بخش مسکن، بیتوجهی بهنظرات صاحبنظران اقتصادی، حقوقهای نجومی، فاجعه برجام و تعطیلی برنامه هستهای و خسارات بسیار دیگری در دولت روحانی و مقطع زمانی مجلس دهم اتفاق افتاد اما مدعیان اصلاحات در مجلس وکیلالدوله شدند و نظارت بسیار ضعیفی بر وزارتخانهها داشتند. آنها در برابر وضعیت فاجعهبار معیشت مردم و ضرورت وادار کردن دولت به کار و اقدام، بسیار منفعل عمل کردند.» با این حال کیهان نیاورده که همه این مواردی که ذکر کرده دقیقا برای مجلس تماماً اصولگرای نهم و دولت اصولگرای احمدینژاد هم صدق میکند، مجلسی که در برابر زادو ولد «بابک زنجانی ها»، «گم شدن دکل ها»، «تورم 50 درصدی»، «اخلاس سه هزار میلیاردی»، «برده شدن پرونده ایران به شورای امنیت و فصل هفتم»، «یکه تازیهای بیمنطق دولت احمدینژاد»، «افزایش 400درصدی قیمت ارز»، «هدر رفت 700میلیارد دلار درآمد نفتی از قِبل فروش نفت بالای 100دلار»، «ساخت بیحساب و کتاب مسکن مهر»، «هاله نور» و بسیاری دیگر نه تنها منفعل بود بلکه حتی مشوق دولت اسبق نیز به شمار میرفت. بنابراین همه آنچه «کیهان» به مجلس دهم نسبت داده با شدتی اگر نگوییم بیشتر در مجلس تماماً اصولگرای نهم نیز دیده شده است. تنها فرق ماجرا این است که رسانههای اصلاحطلب خودشان بارها مجلس دهم را که به اصلاحطلبان نزدیک است، مورد انتقاد قرار داده اند اما کیهان با نگاه یکطرفهاش هیچگاه به مجلس یا جریان محافظه کار از گل نازک تر نگفته است. حالا باردیگر که مجلس به دست اصولگرایان افتاده خانه ملت هم به خطر قرمزها افزوده میشود! کیهان همچنین در پایان گزارش خود نوشته:« این طیف که امروز به تخریب مجلس انقلابی اما آغاز به کار نکرده کمر بسته، سابقه سیاهی در بلواسازی و تحریک به اغتشاش، فتنهگری و قدارهکشی،اشتراک نظر با دشمن، امیدوار ساختن و به طمع انداختن دشمن نیز دارد. عناصر این طیف معتقدند اصلاحطلبان به کارنامه خودشان باختند و مردم از آنها قطع امید کردهاند.» در این مورد نیز بهنظر میرسد «کیهان» همان راه همیشگی را میرود که با
تکرار مکررات واژه «دشمن» ساده ترین انتقادات را امنیتی کند، پرونده سازیها را انجام دهد! این روزنامه درحالی از قدارهکشی سخن گفته که همواره آنهایی که قداره خوردهاند که جای زخم قدارههای برخی روحی و جسمی هنوز روی بدنه مخالفان این طیف مانده است! اما طنز تلخ کیهان در دفاع از مجلس یازدهم آنجایی است که منتقدان این مجلس را به امیدوارسازی و به طمع انداختن دشمن متهم میکند. بررسی روزنامه کیهان در طول این سالها که دولت و مجلسی مخالف آنها در قدرت بوده نشان میدهد چه کسانی مسیر امیدواریسازی دشمن را آسفالت کرده اند و اصلا فرصتی برای دیگری نیست!
> گذری بر انتقادات کیهانی
به گزارش روز نو :کیهان در 31 اردیبهشت 98 در مطلبی با تیتر «چرا کلید بنفش گره گشا نیست؟» نوشت:« رئیس جمهور در حالی مدعی اختیارات ویژه شده است که در همین برجام، اختیاراتی فراتر از حدود قانونی گرفت و توافقی کاملا نا متوازن، نا همزمان، نقد-نسیه، فاقد ضمانت، فاقد امکان جبران خسارت و فاقد امکان شکایت موثر در صورت بدعهدی طرف مقابل را ترتیب داد. وقتی کارنامه یک مدیر، پر از قصور و تقصیر و تخلف و ندانمکاری و بیمبالاتی است، نه تنها به او ترفیع نمیدهند یا بر اختیارات او نمیافزایند، بلکه حتی از اختیاراتش میکاهند تا خسارتهای جاری را کم کنند.» این روزنامه در ادامه مطلب خود با متهم کردن رئیس جمهوری که 24 میلیون رای مردم را گرفته و طبق قانون اساسی بالاترین مقام اجرایی کشور است به "دیکتاتوری" نوشته بود:« آقای روحانی اجمالا دنبال تعطیلی قانون اساسی و تفکیک قوای مندرج در آن است؛ این یعنی خودکامگی و دیکتاتوری، بدون مسئولیتپذیری و پاسخگویی. اما انقلاب و جمهوری اسلامی بساط خودکامگی را از کشور جمع کرد و دیکتاتوری، برگشت ناپذیر است.» کیهان که در طول 7 سال اخیر دولت روحانی را با یکهتازی زیر سوال میبرد و حالا کوچکترین نقد به مجلس یازدهم را تحمل نکرده در 17 مهر 1397 نوشته بود:«دولت گویا فقط یک کار را خوب بلد است؛ بستن دهان منتقدان که رنج توده مردم را بازتاب میدهند و از دولتمردان میخواهند به جای دست روی دست گذاشتن، چشم امید به دشمن داشتن و رانتهای سنگین تولید کردن در بازار ارز و سکه و خودرو، کمی تدبیر و شجاعت و شنیدن از ناصحان را چاشنی کار کنند.» در 18دی95 کیهان در انتقادی دیگر مینویسد: «ماههای پایانی دولت تدبیر و امید در حالی رو به پایان
است که با آن همه سروصدا و هیاهو،یک کار ساده و عملیاتی در این دولت به پایان نرسید و همه چیز در حد حرف باقی ماند!» کیهان در 25 مهر98 نیز به طور تلویحی رئیس جمهور را متهم به دیوانگی کرد و نوشت: «رئیسجمهور که ۷ آبان ۹۶ مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده بود، دیروز پیشنهاد کرد این موضوع به رفراندوم گذاشته شود!» یا در شهریور 95 وقتی موضوع لغو کنسرتها در افکار عمومی برجسته شده بود، این روزنامه در واکنش به سخنان روحانی که از اجرای کنسرت دفاع کرده بود، نوشت:« و اکنون جای این پرسش از رئیسجمهور محترم است که برگزار نشدن فقط کمتر از یک درصد کنسرتهای موسیقی در مقایسه با مشکلات فراوان مردم - که به بخشی از آن اشاره شد - چه جایگاهی دارد و از چه درجه اهمیتی برخوردار است که به یکی از دغدغههای اصلی جنابعالی تبدیل شده است؟! و آیا تصور نمیکنید که برخی از مشاوران شما با ارائه اینگونه مشاورهها به حضرتعالی به دنبال حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی در قبال وعدههای برزمین مانده دولت به مردم هستند؟! آقای رئیسجمهور، نگاهی به اطراف بیندازید! بیش از 8 میلیون نفر از مردم این مرز و بوم با بیکاری و در نتیجه سختی معیشت دستبهگریبانند آیا رسیدگی به شرایط دشوار آنان باید دغدغه شما باشد یا خواسته یک مشت مرفه بیدرد که از برگزار نشدن فلان کنسرت موسیقی خلاف اخلاق عصبانی شده و رگهای گردنشان بیرون زده است؟! آن 8 میلیون بیکار نگران تامین معیشت خود هستند و جماعت مرفهان بیدرد نگران سپری کردن اوقات بیکاری خویش! هر دو بیکارند، اما، این کجا و آن کجا؟»
> حساسهای انتقادناپذیر
این روحیه حساس انتقادناپذیری تنها در کیهان نیست بلکه نمایندکان منتخب آن نیز دست کمی ندارند. پیشاز این سیدمصطفی میرسلیم در توییتهایی نوشت: «راه صحیح زندگی سیاسی برای اقلیت، پس از شکست فاحش در انتخابات مجلس یازدهم، در تحلیلهای غلط انداز و تخریب شخصیتهای اکثریت و ادعای اختلاف و رقابت بین آنها و تحقیر انتخاباتی که خود به دلیل ناکارآمدی سرمنشا نتایج آن بودهاند، نیست. توصیه میکنم با استفاده از فرصت ماه رمضان، وقت خود را صرف تفکر درباره ریشه ضعفهای جبهه سیاسی خود کنند.» یا یکی دیگر از منتخبان مجلس یازدهم با تاکید بر اینکه مردم از مجلس دهم بهجز همراهی با دولت خیری ندیدهاند، گفت: «بنابراین طبیعی است که آنها در زمان انتخابات انگیزه شرکت نیز نداشتند و آن ۴۵درصدی که پای صندوقهای رای آمدند، بهخاطر وظیفهشناسی بود» او با بیان اینکه مجلس یازدهم با چنین مقدمه و عقبهای تشکیل شد، افزود: «۷۵ نفر از نمایندگان فعلی، نتوانستند بههردلیلی وارد مجلس یازدهم شوند که متاسفانه برخی از این نمایندگان نیز تلاش و هموغم خود را معطوف به تضعیف مجلس آینده کردهاند.» آزادیخواه ادامه داد: «برخی از این افراد از اولین جلسه بعد از انتخابات یعنی در سوم اسفند 98 شروع به سخرهگرفتن مجلس یازدهم کردند تاجاییکه افرادی مانند آقای مطهری که سالها در مقام نایبرئیسی مجلس بودند، علیه مجلس اظهار نظر کرد.» اما ماجرای اصلی که کیهان و سایر اصولگرایان میخواهند آن را بپوشانند درواقع دعوای میان خودیها برسر انتخاب رئیس مجلس یازدهم است که آنها مایل نیستند قدرتشان دیده شود و میگویند اصلاحطلبان به دنبال حاشیهسازی یا تضعیف مجلس هستند اما مثلا این مصاحبه از آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری را نادیده میگیرند که بر سر انتخاب رئیس مجلس گفته:«باتوجه به اینکه سابقه حضور در دو دوره مجلس شورای اسلامی را دارم، کار را بلدم و میدانم هماکنون ورود مواردی نظیر ریاست مجلس و قول گرفتن از این و آن درست نیست. لذا در حال حاضر برنامه ۴ ساله خود را تنظیم میکنم. اگر از همین حالا به دنبال لابیگری برای اینکه این فرد را بیاوریم و دیگری را ببریم یا در پی سهمخواهی و سهمبندی در مجلس باشیم، بعد از چهارسال عملکردی برای ارایه به مردم نخواهیم داشت و همه چیز خراب میشود.» او در کنایهای به این افراد که هنوز پایشان به مجلس نرسیده ادعای ریاست میکنند، میگوید: «اگر به سمت سهمخواهی، رانتخواری و ویژهخواری در مجلس برویم، خودمان را کسی ببینیم و دیگران را داخل آدم حساب نکنیم، در نهایت خودمان ضرر میکنیم.» یا میرسلیم در کنایهای به رقبا میگوید:« انتخاب ریاست مجلس فرایندی قانونی دارد که باید در وقت خودش و طبق آئین نامه داخلی مجلس، بویژه بدون تطمیع و تهدید انجام گیرد. حتما برآیند انتخاب نمایندگان محترم مردم در وقت خودش انتخابی محترم خواهد بود که همه باید به آن گردن نهند.» یا شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت نهم و دهم که میگوید جمع احمدینژادیها در مجلس یازدهم جمع است و حتما برای ریاست کاندیدا میشود.
> عجایب روزگار
درباره خود حق پنداری کیهان و اینکه چگونه این روزنامه و به طور کلی اصولگرایان در انتقاد کردن در صف اول هستند و در انتقاد پذیری صف آخر گفتگو کردیم با یک نماینده اسبق مجلس. حسین انصاری راد به «آفتاب یزد» گفت:«کیهان روزنامه خاصی است که بسیاری از چهرههای کشور را با نام ستون پنجم اسم میبرد، برخی را از مخالفان امام حسین(ع) میشمارد، نسبتهایی مانند همکاری با بیگانه و رشوه گرفتن را به چهرههای مختلف و مسئولین میدهد و به طور کلی رکورد نسبتهای غیرقانونی و غیرثابت شده به شخصیتهای محبوب کشور در اختیار آنها است. او افزود:«انتقاد از مجلس یازدهم با نوع انتخاباتی که انجام گرفت چندان امر غیرعادی نیست که کیهان با آن مخالفت میکند.» این نماینده مجلس ششم گفت:«حتی چهرهای مانند علی مطهری که اصلاحطلب هم نیست اما در برخی موارد اظهاراتی متفاوت از اصولگرایان دارد نیز نتوانست در انتخابات شرکت کند و برخی دیگر از نمایندگان فعلی که در طول چهار سال اخیر صریح حرف مردم را زدند نیز به همین منوال.» انصاری در پایان گفت: «وقتی چنین انتخاباتی برگزار شده که تقریبا در تاریخ کمسابقه بوده حالا کیهان از این انتقاد میکند که چرا به مجلس یازدهم انتقاد شده این دیگر از عجایب روزگار است.» به نظر میرسد از این به بعد مجلس یازدهم با چنین پشتیبانهایی بعید به نظر میرسد که پاسخگو باشد. اصولگرایان چنان با شعف به مجلس یازدهم مینگرند که گویی خودشان هم باورشان شده که در انتخاباتی با مشارکت حداکثری و در رقابت با سایر رقبا توانستهاند از روی شایستگی محض به مجلس راهیابند.
بسیاری از این چهرههای راه یافته به مجلس یازدهم پیش از این نیز در سمتهای مختلفی حضور داشته اند و عملکرد آنها نیز فراموش نشده است اما حالا کیهان میگوید هیچکس نقدی نکند،
چشمانمان را ببندیم.