مرد میانسال که پسر معتادش را کشته بود و می خواست راز جنایت خانوادگی را پنهان نگه دارد در دادگاه محاکمه می شود.

ناپدید شدن پسر جوان
، اوایل اردیبهشت ماه سال 98 زن میانسالی به پلیس آگاهی اسلامشهر رفت و از ناپدید شدن پسر 28ساله اش به نام اردلان خبر داد.

این زن به ماموران گفت: دیروز پسرم به خانه مان آمد و از شوهرم پول خواست .اردلان می گفت به یکی از دوستانش یک میلیون تومان بدهکار است و حالا باید پول دوستش را برگرداند.

این زن ادامه داد: شوهرم 700هزار تومان در خانه داشت که به اردلان داد و آنها با هم از خانه بیرون رفتند. شوهرم می گفت قصد دارد 300 هزار تومان از پدرش قرض بگیرد و به پسرم بدهد.چند ساعت بعد شوهرم به تنهایی به خانه برگشت و گفت یک میلیون تومان را به اردلان داده و پسرم به ملاقات دوستش رفته است.اما آن شب پسرم به خانه برنگشت و من می ترسم بلایی سرش آمده باشد.

با این شکایت تلاش پلیس برای افشای راز ناپدید شدن پسرجوان آغاز شد و پلیس در تحقیق ها دریافت اردلان آن شب به ملاقات دوستش نرفته بود.
نخستین سرنخ

وقتی با تکمیل تحقیقات روشن شد اردلان از چند سال قبل معتاد شده و سر همین موضوع بارها با پدرش درگیر بوده فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفت و پلیس بار دیگر به بازجویی از پدر و مادر اردلان پرداخت.

پدر اردلان به ماموران گفت: من آن روز همراه پسرم به خانه پدر پیرم رفتم و از او پول قرض گرفتم و به پسرم دادم تا بدهی اش را به دوستش پرداخت کند. اردلان بعد از گرفتن پول پیش دوستش رفت و من دیگر از او خبری ندارم.

اما اظهارات مادر اردلان تحقیقات را وارد مرحله تازه ای کرد.

زن میانسال گفت: وقتی شوهرم به تنهایی به خانه برگشت کفش هایش گلی بود که به این موضوع مشکوک شدم. شوهرم بارهای از پسرم خواسته بود اعتیادش را ترک کند و سر همین موضوع با هم درگیر شده بودند. و شوهرم قبلا چندبار پسرم را تهدید به مرگ کرده بود. به همین خاطر من به شوهرم مشکوک هستم.

در حالی که تحقیقات از پدر اردلان ادامه داشت ماموران پلیس جسد پسر معتاد را در بیابان های حاشیه اسلامشهر پیدا کردند که با برخورد جسم سختی به سرش از پا در آمده بود.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان اعلام کردند پسرجوان با ضربه های سنگین سنگ به سرش از پا در آمده است.
اعتراف به قتل پسر

مرد میانسال همچنان سعی داشت راز کشته شدن پسرش را پنهان نگه دارد اما وقتی در بن بست اطلاعاتی گرفتار شد به قتل پسر معتاد اعتراف کرد.

وی گفت: همیشه پسرم به زور از من پول می گرفت تا مواد مخدر بخرد. از این وضعیت خسته شده بودم. او به زور همه پس اندازم را از من گرفته و دود کرده بود. به همین خاطر چندبار با او درگیر شده بودم.

وی در تشریح جزییات قتل گفت: آخرین بار وقتی از من پول خواست با او درگیر شدم. همسرم وساطتت کرد اما اردلان به همسرم ناسزا گفت. من از همسرم خواستم تا بلافاصله خانه را ترک کند و به خانه خواهرش برود. بعد از اینکه اردلان آرامتر شد با هم به خانه پدرم رفتیم تا از پدرم پول قرض بگیرم. اما در بین راه بار دیگر با هم درگیر شدیم. من به اردلان گفتم از این وضعیت خسته شده ام و باید اعتیادش را ترک کند اما او عصبانی شد و فحاشی کرد. در بین راه از ماشین پیاده شدیم و در بیابان های اسلامشهر وقتی با هم درگیر شدیم من با سنگ به سرش زدم.ولی قصد کشتن پسرم را نداشتم.به همین خاطر از ترسم جسد را کنار سنگی بزرگ رها کردم و وقتی به خانه برگشتم به همسرم حرفی نزدم.

به دنبال اعتراف های این مرد وی به بازسازی صحنه چرم پرداخت و پرونده اش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی از خود دفاع کند