داستان علی مطهری در مجلس عجیب تر از هر داستانی است. داستانی که اکنون به انتهای خود نزدیک شده است. برخلاف دوره‌های پیش این بار در رد صلاحیت او تجدید نظری نشد و برای مجلس یازدهم مثل خیلی‌های دیگر جزو غایبان بزرگ پارلمان آتی لقب گرفت. اما مطهری آن قدرها هم که امروز بر سر زبان‌ها افتاده در مجلس هشتم جنجالی و مورد اقبال نبود. نه رسانه‌ها روی خوش چندانی به او نشان می‌دادند و نه اصلاح طلبان اما سرنوشت خیلی چیزها را عوض کرد.
به گزارش روز نو :پر واضح است که در عرصه‌ی سیاسی او همان اصولگرایی بود که ناگهان به مرور زمان و بعداز سال ۸۸ و گرفتن برخی مواضع در مجلسی که سراسر در اختیار اصولگرایان بود تبدیل شد به نقطه اتکایی برای جریان چپ. از همان زمان اصلاح‌طلبان با برجسته کردن او از علی مطهری اسطوره‌سازی می‌کردند. همین‌ها باعث شد تا مسیر مطهری از جریان اصولگرایی به سمت و سویی برود که کمتر کسی تصور آن را می‌کرد. مطهری در طی این سالها به گونه‌ای عمل کرد که نامش در میان لیست اصلاح‌طلبان و امید جای گرفت.
به هر روی با پیروزی لیست امید او نیز عضو این فراکسیون در مجلس دهم شد. فراکسیون امید و اعضایش آن قدر دراین چهارسال در مجلس ضعیف عمل کردند که باز هم مطهری درمیان همه‌ی آن‌ها مانند دو آتشه‌های اصلاح‌طلب جلوه می‌کرد.
مطهری و روزگار مجلس نشینی اش اما پر بود از حاشیه و سخنرانی‌های جنجالی، جنجال‌ها ابتدا از مناظره‌ها آغازشد او را برسر زبان‌ها انداخت و بعدبه واسطه رد صلاحیت‌های هر ازگاهی اش برای مجلس‌های بعدی، علی رغم آنکه فرزند شهید مطهری بود مورد توجه قرار گرفت، داستان استراق سمع در دفترش و اینکه متوجه تغییراتی از جمله در پنجره کولر محل کار می‌شود و کشف می‌کند که پشت کانال کولر، دستگاه‌های مختلف استراق‌سمع و دوربین فیلمبرداری نصب شده‌است.نیز برای رسانه‌ها خیلی جذاب بود.
برخی اظهارات مطهری علیه بعضی مقامات خاص هم خیره کننده بود تاجایی که حتی وبسایت شخصی او را نیز فیلتر کردند. ماجرای سوءقصد به او در شیراز موقعی که می‌خواست سخنرانی در دانشگاه این شهرداشته باشد هم که کلی سرو صدا به پا کرد.
مطهری پربود از حاشیه، هم اظهاراتش هم برخی رفتارهایی که با او می‌شد. اما او هرچه قدرکه در سیاست دراین سال‌ها به اصلاح طلبی نزدیک می‌شد اما در مواضع فرهنگی، اظهارات و بیاناتش به مراتب سینوسی‌تر و غیر قابل هضم‌تر بود. اگرچه وی بارها در سخنرانی اش بیان کرده بود که در سیاست اصلاح طلب و در فرهنگ اصولگراست اما حقیقت این بود که در مواضع فرهنگی بر خلاف این اظهارات اگرچه گاه تندتر از هر اصولگرایی می‌شد ولی گاه روشنفکرتر و پیشتازتر از هر اولترا اصلاح‌طلبی.
مثلا یکبار خواستار نصب دوربین در تمام سطح شهرها برای برخورد با بدحجابان می‌شد و یکبار در دفاع از یکی از سلبریتی‌ها به خاطر عدم حجاب بر می‌آمد و بعد هم از رفراندوم دراینباره سخن می‌گفت.
علی مطهری هرچه که بود اکنون به پایان کار خود در مجلس رسیده و ازاین بابت برای برخی از رسانه ای‌ها و سیاسیون این پرسش مطرح است که با محرومیت مطهری ازمجلس ازاین پس جایگاه او در آینده سیاست ایران چه خواهد شد؟ آیا او به دانشگاه خواهد رفت و تدریس و کلاس را به تداوم حضور در امور سیاسی ترجیح می‌دهد؟ و یا برای خود روزنامه‌ای و رسانه‌ای دست و پا می‌کند و دفترو دستکی و هر از گاهی مصاحبه‌ای با چند رسانه تا همچنان فعالانه در امور سیاسی و فرهنگی کشور پیدا باشد و یا اینکه دولت از همین الان برای او سمتی و پستی دست و پا کرده؟
برخی شنیده‌های آفتاب یزد حاکی از آن است که این امکان وجود دارد تا علی مطهری با توجه به صبغه و رنگ و شکل فرهنگی اش –حال چه با تم اصلاح طلبی چه با اصولگرایی –در آینده‌ای نزدیک جایگاه فعلی اشرف بروجردی را از آن خود کند. یعنی ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
> شایعات درباره بروجردی
زمانی که اشرف بروجردی به عنوان یک زن در آخرین روز‌های اسفند 95، چنین سمتی را برعهده گرفت، این موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد. بسیاری این اقدام حسن روحانی را ستایش کردند. بروجردی نه تنها به عنوان یک بانو بلکه به عنوان یک اصلاح طلب مسئولیت جایگاهی را برعهده گرفته بود که پیشتر رئیس دولت اصلاحات نیز برعهده داشت.
اکنون اما چند سالی ازاین ریاست می‌گذرد، برخی بروجردی را موفق می‌دانند و عده‌ای هم ناکام، بی سرو صدا و غیر کارا ارزیابی می‌کنند. عملکرد بروجردی دراین سال‌ها را چه موفق بدانیم چه نه، اما باتوجه به اینکه چرخش مدیریتی در همه ارگان‌ها و سازمان‌ها امری بدیهی است اکنون پس از گذشت بیش از سه سال از ریاست این ارگان، کناررفتن او از ریاست را امری طبیعی و قابل انتظار می‌دانند.
به ویژه اینکه در زمستان سال گذشته یکبار دیگر هم شایعه برکناری اشرف بروجردی مطرح شد. دی ماه 98 بودکه این خبر در رسانه‌ها انتشار یافت که البته فورا تکذیب شد.
در طی این چند سالی که اشرف بروجردی ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را برعهده داشته است چند دلیل یا بهانه را به عنوان موضوعاتی که می‌تواند دلایل برکناری وی باشد عنوان کردند.
برخی معتقدند که در دو دهه اخیر کتابخانه ملی بیش‌از آنکه محلی برای عبور و مرور فرزانگان وفرهیختگان باشد، مکانی برای سیاستمداران و افراد حزبی شده است. مروری بر سابقه افرادی که بیست سال اخیر متصدی کرسی ریاست این دستگاه بسیار مهم شده‌اند هم نشان‌دهنده این واقعیت است که کتابخانه ملی در ردیف دستگاه‌هایی قرار گرفته است که طی یک قانون نانوشته باید در چارچوب سهم‌دهی سیاسی مورد معامله قرار گیرد. ازهمین‌رو گفته می‌شود که اشرف بروجردی نیز برهمین خط و ربط حرکت کرده است و به این خاطر مثل سایر روسای کتابخانه ملی چه اصلاح طلب چه اصولگرا و چه احمدی‌نژادی مورد شماتت بوده است.
ورود آب به سازمان اسناد و سندهایی که در این ماجرا آسیب دیده‌اند نیز یکی دیگر از دردسرهای بروجردی در سال گذشته بود. تا جایی که در بیست و پنجم آبان ماه او مجبور به برگزاری یک نشست خبری برای توضیح و آرام‌کردن جو موجود پیرامون این مسئله شد.
نکته دیگر اما این ادعاست که بروجردی بیماری دارد و توان حضور پررنگ در چنین نقشی را آن هم بعد از گذشت بیش از سه سال نخواهد داشت. حتی اخباری ازعدم حضور منظمش در کتابخانه ملی منتشر شده بود یکبارهم اعلام شد وی به علت بیماری و برای درمان عازم انگلیس شده است. بعدها البته او در گفتگویی در باره بیماری اش و سفر به انگلستان گفت: «هفده سال پیش دچار یک بیماری شدم که کمتر از یکسال درمان کامل صورت پذیرفت. پس از آن هم بحمدالله هیچگاه بیماری خاصی به سراغم نیامده و فقط هردو یا سه سال یکبار جهت چک آپ طبیعی به پزشک خود در خارج از ایران مراجعه می‌کنم. حالا اگر احیانا سرماخوردگی مختصری هم برمن عارض شود برخی که به دنبال جوسازی هستند آن را به بیماری سابقم نسبت می‌دهند در حالی که چنین چیزی به هیچ عنوان صحت ندارد و من 16 سال است که غیر از سرماخوردگی دچار بیماری دیگری نشده ام. »
مشاور رئیس جمهوری در آن مصاحبه افزوده بود: « من این شایعات را بی ارتباط با این مسئله نمی دانم که برخی افراد که نسبتا هم با امور فرهنگی نسبتی داشته اند مترصد بوده اند که مسئولیت ریاست کتابخانه ملی را در دست بگیرند اما این انتخاب آقای دکتر روحانی بوده است که از آن ساعت تاکنون تمام هم و غم خود را برای افزایش بهره وری امور و ایجاد تحولات بنیادین مفید برای این مجموعه به کار بسته ام. »
با این حال اما اکنون با نزدیک شدن به پایان کار علی مطهری درمجلس و البته گذشت چند ماه از شایعه برکناری اشرف بروجردی زمزمه‌هایی از این به گوش میرسد که اینبار ممکن است علی مطهری ادامه ریاست این جایگاه را برعهده بگیرد. یک چهره سیاسی دیگر با تم فرهنگی.
و البته یک نام پر حاشیه در این جایگاه، مانند خیلی از نام‌های پرحاشیه دیگری که دراین سمت به ظاهر کتابخانه‌ای و کم حاشیه رئیس شده اند.
حتی خود اشرف بروجردی نیز که هم اکنون سکان این سازمان را برعهده دارد، کاملا چهره‌ای شناخته شده و سیاسی است. یک فعال سیاسی اصلاح طلب، که البته برادرش علا الدین بروجردی کاملا اصولگرا و نماینده مجلس است و همسراو نیز غلامعلی معتمدی معاون وزیر کار دولت رجایی است که در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال ۶۰ شهید شد.
> سرنوشت مطهری در 1400
هشتم خرداد روزی است که مجلس یازدهم به طور رسمی کار خود را آغاز خواهد کرد. این یعنی تا یکی دو ماه دیگر وضعیت علی مطهری و اینکه آیا رئیس سازمان ملی اسناد و کتابخانه ملی خواهد شد یانه مشخص می‌شود اما بی تردید نباید ریاست او در این جایگاه را اگر به واقعیت بپیوندد ندید گرفت، همان طور که رئیس دولت اصلاحات بعد از این جایگاه رئیس جمهور شد و یا همان طور که سید رضا صالحی امیری بعد ازاین سمت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.البته رئیس جمهور شدن و وزیر شدن علی مطهری به غیر از ریاست این سازمان به خیلی چیزهای دیگر هم ربط دارد مثلا اینکه تا سال 1400 جایگاه تنزل یافته اصلاح طلبان نزد مردم بهبود می‌یابد یانه... که اگر نیابد عمر ریاست علی مطهری به فرض برعهده گرفتن ریاست کتابخانه ملی در دولت روحانی با روی کار آمدن دولت اصولگرا تمام میشود چه برسد به اینکه بخواهد به وزارت یا ریاست جمهوری برسد.