پاندمی کرونا و پیامد‌های پس از آن سبب می‌شوند تا دیجیتالیزه‌شدن و اتوماسیون و خودکاری شدن مشاغل رایج شود و این به معنای از بین رفتن شغل‌های با مهارت متوسط خواهد بود که خود باعث تشدید نابرابری درآمدی خواهد شد. بسیاری از افرادی که با مهارت‌های پایین در شرکت‌های کوچک کار می‌کردند دیگر قادر به احیای مشاغل خود نخواهند بود. تغییر در مطالبات باعث تغییر در آینده ترکیب تولید ناخالص ملی خواهد شد. سهم بخش خدمات در اقتصاد افزایش خواهد یافت با این حال، سهم خدمات فردی کاهش خواهد یافت.

 پاندمی کرونا نظم مالی و اقتصادی جهان را تغییر خواهد داد. نشریه "فارین پالسی" با ۹ تحلیلگر جهانی در این‌باره صحبت کرده و پیش‌بینی‌های آنان را درباره اقتصاد پساکرونایی بازتاب داده است.

به گزارش روز نو ؛ در ادامه به پیش‌بینی و ارزیابی این تحلیلگران اشاره خواهد شد:

جوزف‌ای استیگلیتز: ما نیازمند ایجاد توازن بهتری میان جهانی شدن و اتکا به خود هستیم

اقتصاد دوران پساکرونا چگونه خواهد بود؟

اکنون با شیوع کرونا مرز‌ها به مسئله‌ای مهم تبدیل شده‌اند در حالی که در اقتصاد جهانی‌شده گفته می‌شود کشور‌ها می‌توانند به کشور‌های دیگر نیز متکی باشند. این موضوع سبب ایجاد مشکل در ارسال تجهیزات درمانی از جمله ماسک شده است. در نتیجه، بحران کرونا به ما نشان داد که واحد سیاسی و اقتصادی مهم و پر قدرت هنوز هم دولت - ملت است. باید از بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی درس‌هایی را بیاموزیم. ما نظام مالی جهانی مرتبط با بخش‌های مختلفی را شکل داده‌ایم که شاید در جذب شوک‌های کوچک موثر باشد، اما از نظر سیستماتیک شکننده است. در نتیجه، کشور‌ها باید درصدد ایجاد توازن میان اتکا به خود و جهانی شدن باشند.

رابرت جی شیلر: شرایط جنگی پنجره‌ای را به سوی تغییر می‌گشاید

تغییراتی بنیادین در دوره‌های جنگی رخ می‌دهند. اگرچه اکنون دشمن یک ویروس است و نه یک قدرت خارجی. با این حال، این پاندمی باعث ایجاد شرایطی جنگی شده که به نظر می‌رسد بر اثر آن تغییراتی بنیادین روی خواهند داد. شرایط جنگی باعث گردهم آمدن انسان‌ها می‌شود نه تنها درون یک مرز بلکه میان مردمان کشور‌های مختلف. اکنون نیز مردم جهان با دشمن مشترکی یعنی یک ویروس مواجه هستند در نتیجه، حس لزوم کمک به کشور‌های فقیر به دلیل تجربه مشترک کشور‌ها تشدید خواهد شد. این امید وجود دارد که پاندمی کرونا پنجره‌ای تازه را رو به جهان برای کاهش نابرابری‌ها بگشاید. در امریکا، موضوع بیمه خدمات درمانی همگانی احتمالا در دستور کار قرار خواهد گرفت.

جیتا جوپیناث، خطر اصلی، سوء استفاده سیاستمداران از ترس ماست

در طول چند هفته اخیر، شیوع کرونا باعث آسیب‌‌پذیری مرز‌های کشور‌های مختلف جهان شده است. همین موضوع ارسال تجهیزات درمانی را دشوارتر ساخته است. این ویروس باعث اعمال محدودیت بر سفر و اجازه ورود مسافران میان کشور‌ها شده است. کرونا باعث تجدیدنظر کشور‌ها در مورد سود و هزینه ناشی از جهانی شدن شده است. این موضوع سبب سوء‌استفاده سیاستمداران مخالف جهانی شدن و مخالف آزادی مرز‌های جهانی می‌شود. آنان از ترس مردم بهره‌برداری می‌کنند تا سیاست‌های سخت‌گیرانه مرزی و رویکرد موسوم به خودکفایی را در عرصه تجارت به بهانه تلاش برای ارتقای سلامت جامعه اعمال کنند.

کارمن ام. رینهارت: میخ دیگری بر تابوت جهانی شدن

جنگ جهانی اول و رکود اقتصاد جهانی در اوایل دهه ۳۰ میلادی، آغازگر پایان دوره‌ای از تاریخ تجارت جهان بود که تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت. پس از پایان جنگ جهانی، سیستم تازه مالی برتون وودز حاکم شد. نظام مدیریت پولی برتون وودز در اواخر جنگ جهانی دوم، قوانین روابط مالی و بازرگانی میان کشور‌های مختلف را مشخص کرد. نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک نظام پولی کاملا مشورتی است که با هدف کنترل روابط پولی میان دولت - ملت‌های مستقل تأسیس شده است. در نظام برتون وودز هر کشور باید سیاست پولی خود را چنان اتخاذ کند که نرخ مبادله ارز خود را به طلا گره زده و این نرخ را ثابت نگه دارد. اکنون پاندمی کرونا باعث تعمیق رکود اقتصادی‌ای بیش از شرایط رکود در دهه ۳۰ میلادی می‌شود. چرخه جهانی شدن معاصر با مجموعه‌ای از بحران‌ها؛ از بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ میلادی تا بحران بدهی اروپایی، برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و جنگ تجاری امریکا و چین مواجه بوده است. ظهور پوپولیسم در بسیاری از کشور‌ها شیب بحران‌ها را تشدید کرده است. شیوع کرونا نخستین بحران از دهه ۳۰ میلادی به این سو بوده که اقتصاد‌های توسعه‌نیافته و در حال توسعه را به طور همزمان درگیر کرده است. به نظر نمی‌رسد که در دوران پساکرونا به دوره پیش از عصر جهانی شدن برتون وودز بازگردیم. با این وجود، آسیب وارد شده به نظام مالی و تجاری بین‌المللی گسترده و عمیق خواهد بود.

آدام پوزن: شرایط اقتصادی‌ای که پیشتر وجود داشت با شیوع کرونا به بدترین شرایط ممکن خواهد رسید

پاندمی کرونا باعث تبدیل چهار وضعیت پیشتر موجود اقتصاد جهان به بدترین حالت ممکن خواهد شد. نخستین حالت رکود است که به نوعی تشدید توامان رشد تولید پایین و فقدان بازگشت سرمایه بخش خصوصی و تورم را به دنبال خواهد داشت. دومین وضعیت شکاف میان کشور‌های ثروتمند و سایر نقاط جهان است. ملی گرایی اقتصادی به طور فزاینده‌ای دولت‌ها را به سوی بستن اقتصاد کشور‌های‌شان و جدا کردن آن از دیگر نقاط جهان سوق خواهد داد. سومین مورد آن است که وابستگی کشور‌ها به ارز دلار ادامه خواهد یافت چرا که کماکان امن‌ترین ارز جهان محسوب می‌شود. چهارم آن که ملی‌گرایی اقتصادی به طور فزاینده‌ای سبب می‌شود کشور‌ها به سوی بستن اقتصاد‌های خود بر روی دیگر نقاط جهان حرکت کنند.

اسوار پراساد: بیش از هر زمان دیگری جهان به دنبال نجات پیدا کردن از طریق کمک‌های بانک‌های مرکزی است

قتل عام رخ داده مالی در اقتصاد‌های جهان بر اثر شیوع کرونا باعث رها شدن جهان با زخم‌های ناشی از این شکاف شده است. اکنون بانک‌های مرکزی مختلف جهان برای مقابله با این بحران وارد عمل شده‌اند. فدرال رزرو امریکا با خرید دارایی‌ها و تامین دلار برای سایر بانک‌های مرکزی در تلاش است بازار‌های مالی را تقویت کند. بانک‌های مرکزی اروپایی درصدد هستند تا سیاست عدم محدودیت برای حمایت از واحد پولی یورو را اعمال کنند و سیاست خرید اوراق قرضه و سهام دولتی و شرکت‌ها را اعلام کرده‌اند. بانک انگلیس نیز تامین مالی دولت را از طریق هزینه مستقیم انجام می‌دهد.

آدام توز: اقتصاد عادی هرگز باز نمی‌گردد

بر اثر قرنطینه اعمال شده به دنبال شیوع کرونا، در بخش‌های خرده‌فروشی و مشاغلی چون صاحبان مغازه‌ها ممکن است برای مدت زمانی طولانی دیگر نتوانند کسب و کارشان را از سر گیرند. صاحبان تجارت‌های خرد و خانوادگی با فاجعه مواجه شده‌اند. ادامه قرنطینه، روند احیای اقتصادی را بسیار دشوارتر می‌سازد. پس از بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی گمانه‌زنی در این زمینه انجام شد که عدم قطعیتی جدی در نظام مالی جهانی وجود دارد. شیوع کرونا نشان داد که گمانه‌زنی‌ها درست بوده‌اند.

در صورتی که واکنش عمومی نسبت به بحران انباشت بدهی‌ها به دنبال شیوع کرونا، پیگیری سیاست ریاضتی باشد وضعیت به سوی بدترین حالت ممکن سوق پیدا خواهد کرد. در آن صورت، افکار عمومی از دولت‌ها خواهند خواست تا نقش موثری در خروج از بحران ایفا کنند. در آن صورت، پرسش اساسی این خواهد بود که کدام نیروی سیاسی کنترل امور را در دست خواهد گرفت.

لورا د اندریا تایسون: شغل‌های از دست رفته هرگز باز نمی‌گردند

پاندمی کرونا و پیامد‌های پس از آن سبب می‌شوند تا دیجیتالیزه‌شدن و اتوماسیون و خودکاری شدن مشاغل رایج شود و این به معنای از بین رفتن شغل‌های با مهارت متوسط خواهد بود که خود باعث تشدید نابرابری درآمدی خواهد شد. بسیاری از افرادی که با مهارت‌های پایین در شرکت‌های کوچک کار می‌کردند دیگر قادر به احیای مشاغل خود نخواهند بود. تغییر در مطالبات باعث تغییر در آینده ترکیب تولید ناخالص ملی خواهد شد. سهم بخش خدمات در اقتصاد افزایش خواهد یافت با این حال، سهم خدمات فردی کاهش خواهد یافت.

با این وجود، مشاغلی، چون آتش‌نشانی، پلیس، حمل و نقل عمومی و خدمات بهداشتی و درمانی بیشتر متقاضی خواهند داشت چرا که نیاز جوامع به این مشاغل افزایش خواهد یافت.

کیشور محبوبانی: جهانی شدن با محوریت بیشتر چین

پاندمی کرونا تغییری که آغاز شده را تشدید خواهد کرد: دوری از جهانی شدن با محوریت امریکا و حرکت به سوی جهانی شدن با محوریت و مرکزیت بیشتر چین. علت این موضوع چیست؟ جمعیت امریکا باور خود به جهانی‌شدن و تجارت جهانی را از دست داده است؛ توافق‌نامه‌های تجارت آزاد را به مثابه سم قلمداد می‌کند. این باور با یا بدون در قدرت بودن ترامپ در میان امریکایی‌ها رواج خواهد یافت. برخلاف آن، چین هنور باورش را به تجارت جهانی از دست نداده است. رهبران چین تجربه بریدن از تجارت و اقتصاد جهانی را در فاصله سال‌های ۱۸۴۲ تا ۱۹۴۹ میلادی داشتند و می‌دانند این موضوع چه عواقب وخیمی خواهد داشت. در مقابل، چین به دلیل تجارت گسترده‌تر بین المللی در دهه‌های اخیر پیشرفت کرده است و این اعتماد به نفس فرهنگی را پیدا کرده که می‌تواند در هر نقطه‌ای از جهان رقابت کند. به نظر می‌رسد که به نفع امریکاست تا با چین همکاری کند. با این حال، جو ضدچینی ایجاد شده در فضای سیاسی امریکا احتمالا تحقق این موضوع را ناممکن خواهد ساخت.