در شرایط امروز کشور تحریمها و مشکلات اقتصادی پیش از کرونا از یکسو و بحران اقتصادی که برای بعد از این اپیدمی پیشبینی میشود از سوی دیگر نگرانیهای زیادی را برای آحاد جامعه ایجاد کرده است. مردمی که از دیدگاه برخی دیگر اهمیتی نمیدهند چه کسی در چه جایگاهی و با چه طیف سیاسی وجود دارد و تنها مطالبه آنها تامین معیشت است. در هر برههای از زمان که بیشترین مطالبات مردم به نان خلاصه شده، پوپولیستهای انتخاباتی پررنگتر شدهاند و امروز با توجه به انتخاباتی که اخیرا شاهد آن بودیم و طیف پیروز بر آن بیش از همیشه این فرضیه مطرح میشود. آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت در این خصوص معتقد است: «شرایط امروز کشور و روند اداره آن به سمتی است که اولویت اصلی مردم و نیاز امروز جامعه به نان و امنیت خلاصه میشود، در این موقعیت هم قطعا رویکردهای پوپولیستی از جنسی که در دوران احمدینژاد تجربه شد، شانس بیشتری برای پیروزی دارند. البته که این موضوع فقط به ایران منتهی نمیشود و در جهان با این رویکرد روبهرو شدهایم، به شکلی که امروز دیگر دموکراسی اولویت ندارد و مردم درگیر نان هستند». آذر منصوری در گفتوگو با به ابعاد بیشتری از این موضوع اشاره کرده است که در ادامه میخوانید.
در شرايط بحراني امروز تا چه ميزان نياز به تغيير رويکرد نسبت به اولويتهاي سياسي در کشور وجود دارد؟
به گزارش روز نو :تا پيش از بحران کرونا تحليلها نسبت به آينده سياسي کشور نوع رويکرد و عملکرد مجلس يازدهم به مراتب متفاوتتر از امروز بود، اما حالا کشور شاهد يک بحران بزرگ است که ابعاد ملي و جهاني دارد. اين بحران بايد براي ما آموزههايي در جهت شيوه حکمراني، پرکردن شکافها، برطرف کردن بياعتماديها و شکلگيري وحدت ملي براي حل مشکلات کشور داشته باشد. وقوع چنين حادثههايي ميتواند زنگ خطري باشد مبني بر اينکه جهان پس از اين با چنين حادثههايي مواجه خواهد شد و چنانچه تلاش براي عبور از اين بحرانهاي همهگير به يک عزم جهاني تبديل نشود، قاعدتا اين نوع بحرانها ميتواند با نوع زيست نسل بشر و حيات نسل بشر تضاد داشته باشد، درنهايت وقتي نگاهي فراملي وجود داشته باشد بايد توجه کنيم که در پهنه جغرافياي ايران و جامعه ايران مجموعه تلاشها حداقل تا عادي شدن شرايط بايد در راستاي شکلگيري وحدت ملي باشد تا بتوانيم به تمام مشکلات اقتصادي، اجتماعي و سياست خارجه فائق آييم.
باتوجه به اينکه چينش مجلس يازدهم به نوعي خبر از احتمال منازعات سياسي ميدهد، لازمه شکلگيري وحدت ملي را در حال حاضر درچه عواملي مي بينيد؟
وحدت ملي شکل نخواهد گرفت مگر اينکه مسئولان توجه کنند که مشکلات مردم در سطح اجتماعي سياسي و اقتصادي و فرهنگي چه مسائلي هستند. مسئولان بايد نوع نگاه مردم را در نحوه اداره کشور اولويت قرار داده و براساس سلايق همه اقشار جامعه در مسائل مختلف تصميمگيري کنند. از ديدگاه من اپيدمي کرونا را اگر در برهههاي پساکرونا بررسي کنيم به اين نتيجه ميرسيم که وحدت همه جانبه در کشور تا چه ميزان ميتواند در عبور از بحرانها تاثيرگذار باشد. وحدت ميان اجزاي کشور از تاثيرگذارترين عوامل براي آرام کردن جو کشور است. در نهايت اگر مسئولان برخاسته از مطالبات مردم و پيگير آنها باشند، انسجام داخل کشور عملي خواهد شد. زماني مردم به انسجام ميرسند که مطالبات آنها ديده و شنيده شود و اين دقيقا همان رويکردي است که کشور به آن نياز دارد، اما اگر روند گذشته ادامه پيدا کند و نوع نگاه به نهادهاي انتخابي به همان شکل باشد ايران به مراتب در مقابل هر بحراني آسيب پذيرتر خواهد شد.
با توجه به روند تحولات سياسي در سال گذشته و اعتراضات مردمي و همچنين بحرانهاي پيش آمده جو امروز کشور تا حدي از اولويتهاي سياسي فاصله گرفته است، با اين وجود فکر ميکنيد عملکرد مجلس يازدهم تا چه ميزان تاثيرگذار خواهد بود؟
در سال 98 اتفاقات زيادي را پشت سر گذاشتيم که همه آنها به منزله هشدار براي امنيت و آرامش کشور بودند. در واقع هرکدام از اتفاقاتي که ايران در سال گذشته پشت سر گذاشت زنگ خطري بود براي تماميت کشور، از پيامهاي مهم اتفاقات در سال 98 همان طور که گفتم و بارها هم تاکيد شده اين بود که بايد در شيوه حکمراني دقت شود، اين موضوع اهميت زيادي دارد و درصورت اجرائي شدن تاثيرات بسياري ميگذارد. مجلس يازدهم با توجه به نوع انتخاباتي که برگزار شد و ميزان مشارکت مردم در انتخابات آن بايد توجه کند بيش از 50 درصد از مردم کشور که واجد شرايط شرکت در انتخابات بودند، مشارکت نکردند و اساسا زمينه مساعد براي حضور در پاي صندوقهاي راي فراهم نشد چراکه انتخابي نداشتند و طيفهاي سياسي کشور که بيشتر مورد اقبال مردم واقع ميشوند امکان حضور در انتخابات را نيافته بودند. اصلاحطلبان در اين انتخابات به طور کامل حذف شدند. اما بازهم با همه اين تفاسير در چنين شرايطي اگر رويکرد مجلس کمک به حل مشکلات مردم باشد نه تنها بايد منازعات و دعواهاي سياسي را کنار بگذارد بلکه بايد توجه کند اعتماد مردم را به نهاد قانونگذاري کشور بيشتر کند بهخصوص با هجمهاي که طيف پيروز در انتخابات عليه جريان حذف شده در رقابت، آغاز کردهاند. در چنين شرايطي در فرداي پس از بحران انتظار از مجلس همين مسائل است.
با اين وجود و با توجه به يکدستي مجلس يازدهم فکر ميکنيد اين مطالبه قابل اجرا باشد؟
نوع شکلگيري مجلس يازدهم و آرايشي که به خود گرفته به مراتب نشان دهنده اين است که مجلس آينده نميتواند اين مطالبه را عملي کند چراکه از همين ابتداي کار دعواها و درگيريهاي سياسي ميان آنها آغاز شده است. درواقع مجلس يازدهم جايگاه نهاد پارلمان را بيش از آنچه که هست به حاشيه خواهد برد. همه ميدانيم مجلس در حال حاضر آنطور که بايد در راس امور نيست و نمايندگان مجلس يازدهم هم به اين تنزل جايگاه شدت بيشتري ميدهند، چنانچه قرار است اعتماد مردم تقويت شود، منافع ملي هم حفظ شود بايد به سمتي برويم که خواست و مطالبات مردم تجلي پيدا کند. اين محقق نميشود مگر اينکه بپذيريم ما بيش از هر زمان در امروز و فرداي کرونا به آشتي و همگرايي ملي نياز داريم. اما باتوجه به نحوه انتخابات غير رقابتي که برگزار شد و نتيجه سه چهارم کرسيهاي مجلس قبل از انتخابات از نظر سليقه سياسي مشخص بود، نميتوانيم از نمايندگان مجلس يازدهم توقع چنين عملکردي داشته باشيم. البته ما از حيث مشارکت مردم در انتخابات هم يک حداقل بيسابقه داشتيم.
به آشتي و همگرايي ملي اشاره کرديد، لازمه آن را چه ميدانيد؟
حذف اصلاحطلبان از صحنه رقابت نشان داد مجلس يازدهم انتخاب همه سلايق به طور مطلوب نيست چراکه بسياري از افرادي که واجدين شرايط بودند در انتخابات نبودند. بنابراين اين فرصت در اختيار جريان پيروز است که بتواند حقانيت خود را ثابت کند هرچند تحليلها به سمتي ميرود که اتفاقي برعکس رخ خواهد داد. مجلسي در راس امور است و ميتواند در جهت آشتي قدم بردارد که برآمده از ميزان واقعي راي همه مردم باشد و مجلس يازدهم اين خصوصيت را به طور کامل ندارد، به هرحال 4 سال در اختيار جريان پيروز است تا نوع رويکرد خود را در خصوص اصلاح امور به جامعه ايران ثابت کند، هرچند که اين پيشبيني بسيار خوشبينانه است.
از ديدگاه شما يکدست شدن قدرت چه پيامدهايي خواهد داشت؟
هر جريان سياسي تلاش ميکند تا بتواند اجزاي قدرت را در اختيار بگيرد و اين قاعده رقابتهاي سياسي است. اگر رويه مشابه انتخابات اخير باشد، پيروزي در انتخابات 1400 هم براي اصولگرايان کار سختي نخواهد بود. رويکرد ديگري هم که امثال علي مطهري مطرح ميکنند اين است که اگر يکدستي ايجاد شود مشکلات داخلي و خارجي حل خواهد شد البته که اين فقط يک نظريه است اما ما تجربه قدرت يکدست را در دولتهاي نهم و دهم داشتهايم، طي اين زمان نه تنها اين مشکلات کمتر نشد بلکه بدترين اتفاقات هم براي کشور در اين بازه زماني رخ داد اما با همه اين سوابق بازهم جريان رقيب تلاش دارد تمام ارکان قدرت را در دست بگيرد. از ديدگاه من مساله اساسيتر امروز کشور اين است که مسئولان بپذيرند اصلاحات در شيوه حکمراني ميتواند اعتماد عمومي را بازگرداند، ما نياز به اصلاحات جدي در اين زمينه داريم.
با اين وجود اصلاحطلبان چطور ميتوانند به پيروزي در انتخاباتهاي آتي اميدوار باشند؟
فکر ميکنم يک جريان سياسي وقتي تجربه سه انتخابات را با حداقلها پشت سر ميگذارد و با تاکيد بر حداقلها نميتواند آحاد جامعه را همراه کند، بايد رويکرد خود را نسبت به صندوق راي عوض کند نه اينکه صحنه را به رقيب واگذار کند. همچنان انتخابات و صندوق راي ممکنترين راه مشارکت سياسي مردم و انتخابات است. درواقع انتخابات آسانترين راه براي اين است که شيوههاي حکمراني در کشور اصلاح شود اما تجربه يکدستي قدرت موفقيتآميز نبوده و در همين تجربه کشور با نرخ بالاي 120 دلار براي هر بشکه نفت نه تنها رشد اقتصادي قابل توجهي نداشت، بلکه با مشکلات فزايندهاي روبهرو شد که هم چنان هم گريبان کشور را رها نکرده است.
برخي مطرح ميکنند چينش امروز مجلس بازگشت پوپوليسم محسوب ميشود؛ آيا اين خطر براي انتخابات 1400 و در مجموع روند اداره مجلس وجود دارد؟
شايد بتوان گفت با توجه به رويکردي که در خلال انتخابات اخير و بحرانهاي گذشته ديده شده و نيز فروکاستن جامعه از طبقه متوسط به کم برخوردار نشان ميدهد در شرايط امروز بازهم پوپوليسم نقش پررنگي پيدا کرده است. فارغ از اينکه چه کساني اين رويکرد را نمايندگي ميکنند شرايط امروز کشور و روند اداره آن به سمتي است که اولويت اصلي مردم و نياز امروز جامعه به نان و امنيت خلاصه ميشود، در اين موقعيت هم قطعا رويکردهاي پوپوليستي از جنسي که در دوران احمدينژاد تجربه شد، شانس بيشتري براي پيروزي دارند. البته که اين موضوع فقط به ايران منتهي نميشود و در جهان با اين رويکرد روبهرو شدهايم، به شکلي که امروز ديگر دموکراسي اولويت ندارد و مردم درگير نان هستند.
بحراني که امروز با آن مواجه هستيم نياز به چه بسترهايي دارد تا مردم با آرامش بيشتري با مسئولان و دولت همکاري کنند؟
اولويت در شرايطي که با بحراني مثل کرونا مواجه هستيم بايد نجات جان آحاد جامعه باشد فارغ از اينکه افراد در چه طبقه اجتماعي قرار دارند. در چنين شرايطي براي اينکه جان انسانها حفظ شود نياز است سختگيرانهترين رفتارها براي قطع زنجيره ويروس داشته باشيم البته روشها متفاوت است اما مساله اين است که کادر بهداشت و درمان و ستاد ملي مبارزه با کرونا بايد نقطه کانوني اين مبارزه شود و همه بخشها بايد تلاش کنند اين نقطه تقويت شود. امروز رسيدگي به طبقه کم برخوردار و افرادي که حقوق ثابت ندارند از مهمترين مسائل کشور است و بايد از اين افراد بيشترين حمايتها صورت بگيرد، هم به جهت تخصيص اعتبارات و هم تلاش براي اينکه ايران بتواند با تعامل با دنيا مشکلات خود را حل کند.
در برهه پساکرونا و مشکلات احتمالي اقتصادي چه عملکردي ميتواند بيشترين تاثير را داشته باشد؟
ايران نميتواند هم تحريم را تحمل کند و هم از پس مشکلات اقتصادي بربيايد، با اين حال ما شاهد اختلاف نظرهاي موجود در خصوص حل موضوع کرونا يا آشتي با جوامع بينالملل هستيم. مهمترين موضوع افرادي هستند که در حال حاضر معطل نان هستند و بايد حداقل بتوانند ناني براي خوردن داشته باشند. هرنوع کمک و اختصاص بودجهاي به نهاد مبارزه با کرونا امروز در اولويت است. بودجه نهادهاي خاص بايد به مبارزه با کرونا اختصاص پيدا کند چراکه بخش عمدهاي از آنها در حال حاضر تعطيل هستند. اين نقد به دولت وجود دارد که در شرايطي که اگر اپيدمي کرونا بلند مدت باشد چه برنامهاي براي کنترل شرايط دارد؟ بسياري از کسب و کارها در اين بحران بيکار شدهاند و همه بخشها بايد در جهت رفع اين مشکل تلاش کنند.